دکتر محمد شعبانی راد

حسود، مثل کسی که کک توی تنبونش افتاده، آرام و قرار نداره! كَأَنَّهُمْ إِلى‏ نُصُبٍ يُوفِضُونَ!

The jealous one can’t sit still.
He’s like a cat on a hot tin roof.
He’s got ants in his pants.

«وفض» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«الْإِيفَاضُ‏: الإسراعُ»
«و أصله أن يعدو من عليه‏ الْوَفْضَةُ، و هي الكنانة تتخشخش عليه،
شتر مبتلا به بيمارى پوستى به سرعت مى‌‏دود.»
حسود، مثل کسی که کک توی تنبونش افتاده، آرام و قرار نداره!
اینو واژۀ قرآنی «وفضة» به ما یاد میده!

«الْإِيفَاضُ‏: الإسراعُ»
و أصله أن يعدو من عليه‏ الْوَفْضَةُ، و هي الكنانة تتخشخش عليه،
(شتر مبتلا به بيمارى پوستى به سرعت مى‌‏دود.)
در زبان فارسی هم میگیم: خِشخِش میکنه یعنی صدای خاصی میده.
حال کسی که به نورش شک داشته و خیانت کرده و حالا فهمیده چه غلطی کرده حال شتری است که به بیماری پوستی «الْوَفْضَةُ» مبتلا شده و حالا از شدت درد و خارش این بیماری آرام و قرار ندارد و مضطرب و سرگردان و بی‌قرار، این سو و آن‌سو می‌دود. در مورد این دویدن با عجله توام با ناآرامی و بی‌قراری این گرگ‌صفتان حسود، عرب از واژه «وفض» استفاده می کنه.
هر كسی به سرنوشت خويش روان‏ و دوان است.
+ «روان»
كَأَنَّهُمْ إِلى‏ نُصُبٍ يُوفِضُونَ قَالَ إِلَى الدَّاعِي يُنَادَوْنَ
اللغة:
قال الزجاج المهطع المقبل ببصره على الشي‏ء لا يزايله و ذلك من نظر العدو
و قال أبو عبيدة الإهطاع الإسراع
زجاج گويد: مهطع آنست كه بديده‌‏اش اقبال بر چيزى كند و چشمش را از آن برنگرداند و اين از نظر دشمن است.
ابو عبيده گويد: اهطاع اسراع و شتاب كردن است.

مشتقات ریشه‌ «وفض» در آیات قرآن:

[سورة المعارج (۷۰): الآيات ۳۶ الى ۴۴]
يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً كَأَنَّهُمْ إِلى‏ نُصُبٍ يُوفِضُونَ (۴۳)
روزى كه از گورها[ى خود] شتابان برآيند، گويى كه آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى‌دوند.

پرچمهای افراشته، نام زیبای صاحبان نور است که ماموریت کربلا را برای اطلاع رسانی به اهل حسادت، در زمان و مکان مشخص خود، انجام داده‌اند و اینک آن روز فرا رسیده که اهل حسادتی که مخاطبین این علوم نورانی ذبح شده بودند، نزد این پرچمهای نورانی افراشتۀ آل محمد ع آورده شوند و به حساب آنها رسیدگی شود!
وای بر اهل حسادت در این روز و خوشا به اهل نور در این روز!

«پرچمهای برافراشته» ماموریت خود را بخوبی میشناسند!
+ «ظهر»
+ «اخراج»
+ «ذبح»

از این پرچم برافراشته، اخذ علم کنیم!
«اسجدوا لآدم»
سجده بر مخلوق، به دستور خالق!
اخذ نور علم خالق، از دست مخلوق!
امتحان عجیب و سختی برای غربال کردن اهل نور از اهل حسد!
داستان تکراری رو شدن دست ابلیس حسود که خود را در بین ملائکه مخفی کرده بود!
چقدر خدا زرنگه!!!

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی