دکتر محمد شعبانی راد

شیطان می‌خواهد تمرکزت را بهم بزند! أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ!

The devil is trying to distract you!
Who are the most steadfast people?
The special feature of the luminous connection with the guardian angel is that you are fixed in your thoughts so that no factor can make you arrogant.
Distraction with the words of the devil makes you unaware of the mission that your guardian angel has brought to you.
outer world examples- inner world feeling
… And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #AngelDevil #InnerVoice #foundation #trust #deception #arrogance #inattention #distraction

از واژه «غفل» که یکی از هزار واژه مترادف تاریکی حسادت است،
مفهوم «بی‌نشان» و «بی‌علامت» استنباط می شود.
«تاریکی غفلت» «قلب تاریک» «قلب بی‌نشان و بی‌علامت نورانی»
قلبِ بی‌نور، امنیت روانی ندارد!
هزار واژه، تاریکی حسادت را تفسیر میکنند.
کما اینکه هزار واژه، حسّ خوب نور هدایت را وصف می‌نمایند.
«غفل» و «جهل» حس وحشتناک تاریکی حسادت را وصف میکنند.
قلبی که از منبع نور آرامش خود جدا افتاده، ترس و وحشتی تجربه میکند همچون بچه آهویی که از مادر و گله خویش جدا افتاده و در چنگال شیری گرسنه اسیر شده است!
«خذلان» یعنی همین اوضاع اسفبار حسودی که پشت به نور هدایت خویش نموده است.

این مستند راز بقاء مفهوم «خذلان» را آموزش می‌دهد.
در واقع مفهوم غفلت و کبر و هزار واژه مترادف حسادت از این فیلم قابل استنباط است.
متکبر خود را نیازمند حمایت نور فرشته نگهبان نمی‌بیند.

شیطان می‌خواهد تمرکزت را بهم بزند!
+ «سُقُلمه‌ی شیطان!»
شیطان سعی دارد حواس شما را پرت کند!
ثابت‌قدم ترین افراد چه کسانی هستند؟
نتیجه بسیار مهم و اختصاصی ارتباط نورانی با فرشته نگهبان این است که در افکار و رفتار خود ثابت‌قدم هستید و هیچ عاملی نمی تواند تمرکز شما را بهم زده و مغرورتان نماید.
حواس‌پرتی و غفلت با القائات شیطان باعث می شود شما از مأموریتی که فرشته نگهبانتان برای شما ارائه نموده غافل شوید.
مثالهای دنیای خارج – احساس دنیای درونی
… و آیاتی از قرآن کریم
# زبان عاطفی # حسادت # فرشته شیطان # صدای داخلی # بنیاد # اعتماد # فریب # استکبار # عدم توجه # انحراف

[سورة النحل (16): الآيات 106 الى 110] :
«وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»

مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ (106)
هر كس پس از ايمان آوردن خود، به خدا كفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت‏] مگر آن كس كه مجبور شده و[لى‏] قلبش به ايمان اطمينان دارد. ليكن هر كه سينه‏‌اش به كفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برايشان عذابى بزرگ خواهد بود،
ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ (107)
زيرا آنان زندگى دنيا را بر آخرت برترى دادند و [هم‏] اينكه خدا گروه كافران را هدايت نمى‏‌كند.
أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ (108)
آنان كسانى‏‌اند كه خدا بر دلها و گوش و ديدگانشان مُهر نهاده و آنان خود غافلانند.
لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخاسِرُونَ (109)
شك نيست كه آنها در آخرت همان زيانكارانند.
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا وَ صَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (110)
با اين حال، پروردگار تو نسبت به كسانى كه پس از [آن همه‏] زجر كشيدن، هجرت كرده و سپس جهاد نمودند و صبر پيشه ساختند، پروردگارت [نسبت به آنان‏] بعد از آن [همه مصايب‏] قطعاً آمرزنده و مهربان است.

[سورة يس (36): الآيات 1 الى 10] :
«لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏
يس (1)
يس‏[/ياسين‏]
وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ (2)
سوگند به قرآن حكمت‌‏آموز،
إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ (3)
كه قطعاً تو از [جمله‏] پيامبرانى،
عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (4)
بر راهى راست.
تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ (5)
[و كتابت‏] از جانب آن عزيزِ مهربان نازل شده است،
لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ (6)
تا قومى را كه پدرانشان بيم‌‏داده نشدند و در غفلت ماندند، بيم دهى.
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى‏ أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ (7)
آرى، گفته [خدا] در باره بيشترشان محقّق گرديده است، در نتيجه آنها نخواهند گرويد.
إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِيَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ (8)
ما در گردنهاى آنان، تا چانه‏‌هايشان، غُلهايى نهاده‏‌ايم، به طورى كه سرهايشان را بالا نگاه داشته و ديده فرو هشته‌‏اند.
وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ (9)
و [ما] فراروى آنها سدّى و پشت سرشان سدّى نهاده و پرده‌‏اى بر [چشمان‏] آنان فرو گسترده‏‌ايم، در نتيجه نمى‏‌توانند ببينند.
وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ (10)
و آنان را چه بيم دهى [و] چه بيم ندهى، به حالشان تفاوت نمى‌‏كند: نخواهند گرويد.

[سورة الأنبياء (21): الآيات 96 الى 103] :
« يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ »

حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ (96)
تا وقتى كه يأجوج و مأجوج [راهشان‏] گشوده شود و آنها از هر پشته‏‌اى بتازند،
وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ (97)
و وعده حق نزديك گردد، ناگهان ديدگان كسانى كه كفر ورزيده‏‌اند خيره مى‌‏شود [و مى‌‏گويند:] «اى واى بر ما كه از اين [روز] در غفلت بوديم، بلكه ما ستمگر بوديم.»
إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ (98)
در حقيقت، شما و آنچه غير از خدا مى‌‏پرستيد، هيزم دوزخيد. شما در آن وارد خواهيد شد.
لَوْ كانَ هؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها وَ كُلٌّ فِيها خالِدُونَ (99)
اگر اينها خدايانى [واقعى‏] بودند در آن وارد نمى‌‏شدند، و حال آنكه جملگى در آن ماندگارند.
لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ (100)
براى آنها در آنجا ناله‌‏اى زار است و در آنجا [چيزى‏] نمى‌‏شنوند.
إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى‏ أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ (101)
بى‏‌گمان كسانى كه قبلا از جانب ما به آنان وعده نيكو داده شده است از آن [آتش‏] دور داشته خواهند شد.
لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ (102)
صداى آن را نمى‌‏شنوند، و آنان در ميان آنچه دلهايشان بخواهد جاودانند.
لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ (103)
دلهره بزرگ، آنان را غمگين نمى‌‏كند و فرشتگان از آنها استقبال مى‌‏كنند [و به آنان مى‏‌گويند:] اين همان روزى است كه به شما وعده مى‏‌دادند.

[سورة الأحقاف (46): الآيات 1 الى 5] :
«وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏
حم (1)
حاء، ميم.
تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ (2)
فروفرستادن اين كتاب، از جانب خداى ارجمند حكيم است.
ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ (3)
[ما] آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حقّ و [تا] زمانى معيّن نيافريديم، و كسانى كه كافر شده‌‏اند، از آنچه هشدار داده شده‏‌اند رويگردانند.
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ ائْتُونِي بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (4)
بگو: «به من خبر دهيد، آنچه را به جاى خدا فرامى‏‌خوانيد به من نشان دهيد كه چه چيزى از زمين [را] آفريده يا [مگر] آنان را در [كار] آسمانها مشاركتى است؟ اگر راست مى‏‌گوييد، كتابى پيش از اين [قرآن‏] يا بازمانده‏‌اى از دانش نزد من آوريد.»
وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ (5)
و كيست گمراه‌‏تر از آن كس كه به جاى خدا كسى را مى‌‏خواند كه تا روز قيامت او را پاسخ نمى‌‏دهد، و آنها از دعايشان بى‌‏خبرند؟

 

[سورة ق (50): الآيات 21 الى 30] :
«لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا»

وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِيدٌ (21)
و هر كسى مى‌‏آيد [در حالى كه‏] با او سوق‏‌دهنده و گواهى‌‏دهنده‌‏اى است.
لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ (22)
[به او مى‌‏گويند:] «واقعاً كه از اين [حال‏] سخت در غفلت بودى. و[لى‏] ما پرده‌‏ات را [از جلوى چشمانت‏] برداشتيم و ديده‏‌ات امروز تيز است.»
وَ قالَ قَرِينُهُ هذا ما لَدَيَّ عَتِيدٌ (23)
و [فرشته‏] همنشين او مى‌‏گويد: «اين است آنچه پيش من آماده است [و ثبت كرده‏‌ام‏].»
أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ (24)
[به آن دو فرشته خطاب مى‌‏شود:] «هر كافر سرسختى را در جهنّم فروافكنيد،
مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ (25)
[هر] بازدارنده از خيرى، [هر] متجاوز شكّاكى،
الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَأَلْقِياهُ فِي الْعَذابِ الشَّدِيدِ (26)
كه با خداوند، خدايى ديگر قرار داد. [اى دو فرشته،] او را در عذاب شديد فروافكنيد.
قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ (27)
[شيطانِ‏] همدمش مى‏‌گويد: «پروردگار ما، من او را به عصيان وانداشتم، ليكن [خودش‏] در گمراهى دور و درازى بود.»
قالَ لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ (28)
[خدا] مى‌‏فرمايد: «در پيشگاه من با همديگر مستيزيد [كه‏] از پيش به شما هشدار داده بودم.
ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ (29)
پيش من حكم دگرگون نمى‌‏شود، و من [نسبت‏] به بندگانم بيدادگر نيستم.»
يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ (30)
آن روز كه [ما] به دوزخ مى‏‌گوييم: «آيا پر شدى؟» و مى‌‏گويد: «آيا باز هم هست؟»

[سورة يونس (10): الآيات 7 الى 10] :
«وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ»

إِنَّ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ (7)
كسانى كه اميد به ديدار ما ندارند، و به زندگى دنيا دل خوش كرده و بدان اطمينان يافته‌‏اند، و كسانى كه از آيات ما غافلند،
أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ (8)
آنان به [كيفر] آنچه به دست مى‌‏آوردند، جايگاهشان آتش است.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ (9)
كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌‏اند، پروردگارشان به پاس ايمانشان آنان را هدايت مى‌‏كند به باغهاى [پُر ناز و] نعمت، كه از زير [پاى‏] آنان نهرها روان خواهد بود [در خواهند آمد].
دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (10)
نيايش آنان در آنجا سبحانك اللّهم [=خدايا! تو پاك و منزّهى‏] و درودشان در آنجا سلام است، و پايان نيايش آنان اين است كه: الحمد لله رب العالمين [=ستايش ويژه پروردگار جهانيان است‏].

[سورة الكهف (18): الآيات 28 الى 29] :
«وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا»

وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً (28)
و با كسانى كه پروردگارشان را صبح و شام مى‏‌خوانند [و] خشنودى او را مى‌‏خواهند، شكيبايى پيشه كن، و دو ديده‏‌ات را از آنان برمگير كه زيور زندگى دنيا را بخواهى، و از آن كس كه قلبش را از ياد خود غافل ساخته‏‌ايم و از هوس خود پيروى كرده و [اساس‏] كارش بر زياده‏‌روى است، اطاعت مكن.
وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها وَ إِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً (29)
و بگو: «حق از پروردگارتان [رسيده‏] است. پس هر كه بخواهد بگرود و هر كه بخواهد انكار كند، كه ما براى ستمگران آتشى آماده كرده‌‏ايم كه سراپرده‌‏هايش آنان را در بر مى‌‏گيرد، و اگر فريادرسى جويند، به آبى چون مس گداخته كه چهره‏‌ها را بريان مى‌‏كند يارى مى‌‏شوند. وه! چه بد شرابى و چه زشت جايگاهى است.»

[سورة الأعراف (7): الآيات 179 الى 181] :
«أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»

وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ (179)
و در حقيقت، بسيارى از جنّيان و آدميان را براى دوزخ آفريده‌‏ايم. [چرا كه‏] دلهايى دارند كه با آن [حقايق را] دريافت نمى‌‏كنند، و چشمانى دارند كه با آنها نمى‌‏بينند، و گوشهايى دارند كه با آنها نمى‌‏شنوند. آنان همانند چهارپايان بلكه گمراه‌‏ترند. [آرى،] آنها همان غافل‌‏ماندگانند.
وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمائِهِ سَيُجْزَوْنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (180)
و نامهاى نيكو به خدا اختصاص دارد، پس او را با آنها بخوانيد، و كسانى را كه در مورد نامهاى او به كژى مى‏‌گرايند رها كنيد. زودا كه به [سزاى‏] آنچه انجام مى‏‌دادند كيفر خواهند يافت.
وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ (181)
و از ميان كسانى كه آفريده‏‌ايم، گروهى هستند كه به حقّ هدايت مى‏‌كنند و به حقّ داورى مى‌‏نمايند.

[سورة الأعراف (7): الآيات 134 الى 136] :
«وَ كانُوا عَنْها غافِلِينَ»

وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا يا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرائِيلَ (134)
و هنگامى كه عذاب بر آنان فرود آمد، گفتند: «اى موسى، پروردگارت را به عهدى كه نزد تو دارد براى ما بخوان، اگر اين عذاب را از ما برطرف كنى حتماً به تو ايمان خواهيم آورد و بنى‌‏اسرائيل را قطعاً با تو روانه خواهيم ساخت.»
فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلى‏ أَجَلٍ هُمْ بالِغُوهُ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ (135)
و چون عذاب را -تا سررسيدى كه آنان بدان رسيدند- از آنها برداشتيم باز هم پيمان‌‏شكنى كردند.
فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ كانُوا عَنْها غافِلِينَ (136)
سرانجام از آنان انتقام گرفتيم و در دريا غرقشان ساختيم، چرا كه آيات ما را تكذيب كردند و از آنها غافل بودند.

[سورة الأعراف (7): الآيات 204 الى 206] :
«وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلِينَ»

وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (204)
و چون قرآن خوانده شود، گوش بدان فرا داريد و خاموش مانيد، اميد كه بر شما رحمت آيد.
وَ اذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلِينَ (205)
و در دل خويش، پروردگارت را بامدادان و شامگاهان با تضرع و ترس، بى‌‏صداى بلند، ياد كن و از غافلان مباش.
إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُونَ (206)
به يقين، كسانى كه نزد پروردگار تو هستند، از پرستش او تكبّر نمى‌‏ورزند و او را به پاكى مى‌‏ستايند و براى او سجده مى‏‌كنند.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی