دکتر محمد شعبانی راد

ملایمت در عین صلابت! ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ … وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ!

The concept of gentleness within strength is both intriguing and beautiful.🌸💪
May we all find gentleness within our strengths, like a hidden gem waiting to be discovered! 🌟✨

«ضأن» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«فلان‏ ضائن‏ البطنِ: مسترخِيهِ»
***
«معز» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«شَي‏ءٌ ماعِزٌ: چيز سفت و سخت»
+ «ثمن – هشت زوج نورانی!»
ملایمت در عین صلابت!

ضأن‏:
فلان‏ ضائن‏ البطنِ : مسترخِيهِ
رَجلٌ‏ ضائن‏: هو اللّيّن كأَنَّهُ لَفْجة ، هو الذي لا يزال حسنَ الجِسْم قليلَ الطُّعْم.
مفهوم « اللين و الاسترخاء و الضعف »
قال ابن الأعرابيّ : رجلٌ‏ ضائنٌ‏ : إذا كان ضعيفاً ، و رجلٌ ماعِزٌ : إذا كان حازماً مانعاً ما وراءَه.
[ضأن – معز]:
[رَجلٌ‏ ضائن – رجل‏ مَاعِزٌ]:
دو واژه با دو مفهوم مخالف هم «الضَّائِنُ‏: خلاف الماعز»!
سخت و محکم در مقابل نرم و ملایم «رخوت»!
+ «معز»
رجل‏ مَاعِزٌ : مرد محكم و سفت اندام

معز :
شَي‏ءٌ ماعِزٌ : چيز سفت و سخت
مَعِزَ الشي‏ءُ: سفت و سخت شد.
رجُلٌ‏ مُمَعَّزٌ : مرد محكم و سفت اندام [چغر بد بدن!]
رجل‏ مَاعِزٌ : معصوب الخلق
الْأَمْعَزُ و الْمِعْزَاءُ: المكان الغليظ: جاى سخت و خشن
الأَمْعَز- ج‏ مُعْز و أَمَاعِز، م‏ مَعْزَاء ج‏ مَعْزَاوَات‏ [معز]: سرزمين سنگلاخ و سخت و با سنگ و ريگ بسيار.
استمْعَزَ الرّجُل في أمرِه : جَدَّ
اسْتَمْعَزَ في أمره : جدّ، در كارى جدى است.
اسْتَمْعَزَ : در آن كار كوشش كرد.
+ «effort»
میگن مثل بز میمونه میپره اینوراونور پرجنب و جوشه سمج است.
الماعِز : كوشا و جدّى در كار
+ «سماجت – grit»
المُسْتَمْعِز : كوشا و جِدّى در كار.
مَعِزَ الرجُلُ : در كار خود كوشش كرد.
ما أَمْعَزَهُ‏ مِن رَجُلٍ : چه مردى نيرومند و استوار و سخت.
+ «قوی امین»
ما أَمعَزَ رأيَهُ: چه رأى آن مرد سخت و استوار است.
میخواهیم بگوئیم:
اهل یقین اینقدر در معرض آیات قرار میگیرن که پوست‌کلفت میشن (مفهوم ممدوح)!
این همان مقام حکمت است!
یعنی میگن: ما دیگه اون بیدی نیستیم که به این بادها بلرزیم!
از نظرشون برنمیگردن! باورشون اینه که حرف حرف صاحبان نور است!
اگه به ضررش هم تموم بشه بازم میگه هر چی نورم گفت.
قلبش سفت به نور حق وصل شده، برای همینه که اینقدر اهل سعی و تلاش است.
+ «الراسخون فی العلم»
+ «جلد»
+ «سمج»
چغر  (فرهنگ فارسی معین) : (چَ غَ یا چِ غِ) (اِ.)
1 – پینه ای که در کف دست و پا در اثر کار و راه رفتن زیاد پدید آید.
2 – هر چیز سخت و محکم .
3 – گیاهی است بوته ای و سفیدرنگ .
میگن: چه گوشت چغری داره! سفته!
پینه دست کارگرها! دستاشون چغره! بدنشون چغره! سفت و محکمه!
این مفهوم در واژه معز است!
یعنی قلبی که با عمل به نور ولایت استحکام خوبی پیدا کرده و نور حکمت توی این قلب مستقر شده و این شخص نورش عاریه نیست (معارین) که نگران باشی یه روزی بذاره بره.
پوست دستشون مثل چرم سفت شده، سوزن فرو نمیشه!

مشتقات ریشۀ «ضأن» و «معز» در آیات قرآن:

[سورة الأنعام (۶): الآيات ۱۴۲ الى ۱۴۴]
وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (۱۴۲)
و [نيز] از دامها، حيوانات باركش و حيوانات كرك و پشم دهنده را [پديد آورد]. از آنچه خدا روزيتان كرده است بخوريد، و از پى گامهاى شيطان مرويد كه او براى شما دشمنى آشكار است.
ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (۱۴۳)
هشت زوج [آفريد و بر شما حلال كرد]: از گوسفند دو تا، و از بز دو تا. بگو: «آيا [خدا] نرها[ى آنها] را حرام كرده يا ماده را؟ يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است؟» اگر راست مى‏‌گوييد، از روى علم، به من خبر دهيد.»
وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (۱۴۴)
و از شتر دو، و از گاو دو. بگو: «آيا [خدا] نرها[ى آنها] را حرام كرده يا ماده‌‏ها را؟ يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است؟ آيا وقتى خداوند شما را به اين [تحريم‏] سفارش كرد حاضر بوديد؟» پس كيست ستمكارتر از آنكس كه بر خدا دروغ بندد، تا از روى نادانى، مردم را گمراه كند؟ آرى، خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمى‏‌كند.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی