دکتر محمد شعبانی راد

غافلگیری، سنّت خدا در عقوبت اهل حسادت! فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ!

The jealous man is busy with his desires
and is unaware of the danger
that surprises him.
Risk control and management
will be possible only by understanding
the language of light and darkness.

«بغت» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«بغته: وقوع امر ناگهانى»
«بَغْت: ناگهان»
«باغَتَ‏هُ: ناگهان بر او وارد شد و او را غافلگير كرد.»
مفهوم یهویی، بی‌مقدمه: «مواجهة شي‏ء دفعة و بدون مقدّمة ظاهرة»
[آیت: رخدادهای ناگهانی، رویدادهای غیر مترقبة، حوادث غافلگيرکننده]
«الْبَغْتُ‏: مفاجأة الشي‏ء من حيث لا يحتسب،
رخ دادن چيزى ناگهانى از جائيكه به حساب نمى‏‌آمد و تصوّر نمى‌‏شد.»
«كل شي‏ء أتى فجاءة فقد بغت، يقال بغته الأمر يبغته بغتة»

عذاب، بدون هماهنگی با اهل حسد، نازل می‌شود!

اصل غافلگیری!

غافلگیری، سنّت خدا در عقوبت اهل حسادت!
«فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً»
عقوبت برق‌آسا!
عذاب غافلگیر کننده و برق‌آسا!
خداوند، اهل حسادت را یهویی با عذابی برق‌آسا، سورپرایز میکنه!
«فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً»
«تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً».
زمان، به نفع اهل یقین، و به ضرر اهل حسادت، به پیش می‌رود!

[سورة الأنعام (۶): الآيات ۳۱ الى ۳۲]
قَدْ خَسِرَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ
حَتَّى إِذا جاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قالُوا
يا حَسْرَتَنا عَلى‏ ما فَرَّطْنا فيها
وَ هُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ‏ عَلى‏ ظُهُورِهِمْ
أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ‏ (۳۱)
كسانى كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعاً زيان ديدند.
تا آنگاه كه قيامت بناگاه بر آنان دررسد، مى‏‌گويند:
«اى دريغ بر ما، بر آنچه در باره آن كوتاهى كرديم.»
و آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش مى‌‏كشند.
چه بد است بارى كه مى‌‏كشند.
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ
وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ
أَ فَلا تَعْقِلُونَ (۳۲)
و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست،
و قطعاً سراى بازپسين براى كسانى كه پرهيزگارى مى‌‏كنند بهتر است.
آيا نمى‌‏انديشيد؟

[سورة الأنعام (۶): الآيات ۴۲ الى ۴۵]
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى‏ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ (۴۲)
و به يقين، ما به سوى امّتهايى كه پيش از تو بودند [پيامبرانى‏] فرستاديم ،
و آنان را به تنگى معيشت و بيمارى دچار ساختيم،
تا به زارى و خاكسارى درآيند.
فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (۴۳)
پس چرا هنگامى كه عذاب ما به آنان رسيد تضرّع نكردند؟ ولى [حقيقت اين است كه‏] دلهايشان سخت شده، و شيطان آنچه را انجام مى‌‏دادند برايشان آراسته است.
فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ
فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ
حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا
أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً
فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ (۴۴)
پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند،
درهاى هر چيزى [از نعمتها] را بر آنان گشوديم،
تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند شاد گرديدند؛
ناگهان [گريبان‏] آنان را گرفتيم،
و يكباره نوميد شدند.
فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (۴۵)
پس ريشه آن گروهى كه ستم كردند بركنده شد،
و ستايش براى خداوند، پروردگار جهانيان است.

[سورة الأنعام (۶): الآيات ۴۶ الى ۴۹]
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى‏ قُلُوبِكُمْ
مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ
انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ (۴۶)
بگو: «به نظر شما، اگر خدا شنوايى شما و ديدگانتان را بگيرد و بر دلهايتان مُهر نَهَد،
آيا غير از خدا كدام معبودى است كه آن را به شما بازپس دهد؟»
بنگر چگونه آيات [خود] را [گوناگون‏] بيان مى‏‌كنيم،
سپس آنان روى برمى‌‏تابند؟
قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً
هَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ (۴۷)
بگو: «به نظر شما، اگر عذاب خدا ناگهان يا آشكارا به شما برسد،
آيا جز گروه ستمگران [كسى‏] هلاك خواهد شد؟»
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ
فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (۴۸)
و ما پيامبران [خود] را جز بشارتگر و هشداردهنده نمى‌‏فرستيم،
پس كسانى كه ايمان آورند و نيكوكارى كنند بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نخواهند شد.
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا
يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ (۴۹)
و كسانى كه آيات ما را دروغ انگاشتند،
به [سزاى‏] آنكه نافرمانى مى‏‌كردند، عذاب به آنان خواهد رسيد.

[سورة الأعراف (۷): الآيات ۹۴ الى ۹۵]
وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ (۹۴)
و در هيچ شهرى، پيامبرى نفرستاديم مگر آنكه مردمش را به سختى و رنج دچار كرديم
تا مگر به زارى درآيند.
ثُمَّ بَدَّلْنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا
قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ
فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ (۹۵)
آنگاه به جاى بدى [=بلا]، نيكى [=نعمت‏] قرار داديم تا انبوه شدند و گفتند:
«پدرانِ ما را [هم مسلماً به حكم طبيعت‏] رنج و راحت مى‌‏رسيده است.»
پس در حالى كه بى‌‏خبر بودند بناگاه [گريبان‏] آنان را گرفتيم.

استدراج – املاء – امهال

+ «ملأ – ملو – دانه‌درشت‌ها!»

وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ
لا تَأْتيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً

[سورة الأعراف (۷): الآيات ۱۸۲ الى ۱۸۶]
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ (۱۸۲)
و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند،
به تدريج، از جايى كه نمى‏‌دانند گريبانشان را خواهيم گرفت.
وَ أُمْلي‏ لَهُمْ إِنَّ كَيْدي مَتينٌ (۱۸۳)
و به آنان مهلت مى‌‏دهم، كه تدبير من استوار است.
أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ مُبِينٌ (۱۸۴)
آيا نينديشيده‌‏اند كه همنشين آنان هيچ جنونى ندارد؟
او جز هشداردهنده‏‌اى آشكار نيست.
أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‏ءٍ
وَ أَنْ عَسى‏ أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ
فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (۱۸۵)
آيا در ملكوت آسمانها و زمين و هر چيزى كه خدا آفريده است ننگريسته‌‏اند؛
و اينكه شايد هنگام مرگشان نزديك شده باشد؟
پس به كدام سخن، بعد از قرآن ايمان مى‏‌آورند؟
مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ
وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (۱۸۶)
هر كه را خداوند گمراه كند، براى او هيچ رهبرى نيست،
و آنان را در طغيانشان سرگردان وا مى‏‌گذارد.

[سورة الأعراف (۷): آية ۱۸۷]
يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها
قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي
لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ
ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
لا تَأْتيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً
يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ‏ عَنْها
قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ
وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (۱۸۷)
از تو در باره قيامت مى‌‏پرسند [كه‏] وقوع آن چه وقت است؟
بگو: «علم آن، تنها نزد پروردگار من است.
جز او [هيچ كس‏] آن را به موقع خود آشكار نمى‌‏گرداند.
[اين حادثه‏] بر آسمانها و زمين گران است،
جز ناگهان به شما نمى‏‌رسد
[باز] از تو مى‌‏پرسند گويا تو از [زمان وقوع‏] آن آگاهى.
بگو: «علم آن، تنها نزد خداست، ولى بيشتر مردم نمى‏‌دانند.»

[سورة يوسف (۱۲): الآيات ۱۰۳ الى ۱۰۷]
وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ (۱۰۳)
و بيشتر مردم -هر چند آرزومند باشى- ايمان‌‏آورنده نيستند.
وَ ما تَسْئَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ
إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (۱۰۴)
و تو بر اين [كار] پاداشى از آنان نمى‏‌خواهى.
آن [قرآن‏] جز پندى براى جهانيان نيست.
وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ (۱۰۵)
و چه بسيار نشانه‌‏ها در آسمانها و زمين است
كه بر آنها مى‏‌گذرند در حالى كه از آنها روى برمى‏‌گردانند.
وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ (۱۰۶)
و بيشترشان به خدا ايمان نمى‏‌آورند
جز اينكه [با او چيزى را] شريك مى‏‌گيرند.
أَ فَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِيَهُمْ غاشِيَةٌ مِنْ عَذابِ اللَّهِ
أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ (۱۰۷)
آيا ايمنند از اينكه عذاب فراگير خدا به آنان دررسد،
يا قيامت -در حالى كه بى‏‌خبرند- بناگاه آنان را فرا رسد؟

[سورة الأنبياء (۲۱): الآيات ۳۶ الى ۴۰]
وَ إِذا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلاَّ هُزُواً
أَ هذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ
وَ هُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمنِ هُمْ كافِرُونَ (۳۶)
و كسانى كه كافر شدند، چون تو را ببينند فقط به مسخره‌‏ات مى‏‌گيرند [و مى‏‌گويند:]
«آيا اين همان كس است كه خدايانتان را [به بدى‏] ياد مى‏‌كند؟»
در حالى كه آنان خود، ياد [خداى‏] رحمان را منكرند.
خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ
سَأُرِيكُمْ آياتِي
فَلا تَسْتَعْجِلُونِ (۳۷)
انسان از شتاب آفريده شده است.
به زودى آياتم را به شما نشان مى‏‌دهم.
پس [عذاب را] به شتاب از من مخواهيد.
وَ يَقُولُونَ مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (۳۸)
و مى‌‏گويند: «اگر راست مى‏‌گوييد، اين وعده [قيامت‏] كى خواهد بود؟»
لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَ لا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ (۳۹)
كاش آنان كه كافر شده‏‌اند مى‌‏دانستند آنگاه كه آتش را نه از چهره‏‌هاى خود و نه از پشتشان بازنمى‏‌توانند داشت، و خود مورد حمايت قرار نمى‏‌گيرند [چه حالى خواهند داشت‏].
بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّها وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (۴۰)
بلكه [آتش‏] به طور ناگهانى به آنان مى‏‌رسد و ايشان را بهت‌‏زده مى‌‏كند [به گونه‏‌اى‏] كه نه مى‌‏توانند آن را برگردانند و نه به آنان مهلت داده مى‌‏شود.

[سورة الحج (۲۲): الآيات ۵۲ الى ۵۵]:
«القای شیطان – نسخ رحمان»
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (۵۲)
و پيش از تو [نيز] هيچ رسول و پيامبرى را نفرستاديم جز اينكه هر گاه چيزى تلاوت مى‏‌نمود، شيطان در تلاوتش القاى [شبهه‏] مى‌‏كرد. پس خدا آنچه را شيطان القا مى‏‌كرد محو مى‏‌گردانيد، سپس خدا آيات خود را استوار مى‏‌ساخت، و خدا داناى حكيم است.
لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ (۵۳)
تا آنچه را كه شيطان القا مى‌‏كند، براى كسانى كه در دلهايشان بيمارى است و [نيز] براى سنگدلان آزمايشى گرداند، و ستمگران در ستيزه‏‌اى بس دور و درازند.
وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (۵۴)
و تا آنان كه دانش يافته‌‏اند بدانند كه اين [قرآن‏] حق است [و] از جانب پروردگار توست. و بدان ايمان آورند و دلهايشان براى او خاضع گردد. و به راستى خداوند كسانى را كه ايمان آورده‏‌اند، به سوى راهى راست راهبر است.
وَ لا يَزالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ (۵۵)
و[لى‏] كسانى كه كفر ورزيده‌‏اند، همواره از آن در ترديدند، تا بناگاه قيامت براى آنان فرا رسد، يا عذاب روزى بدفرجام به سراغشان بيايد.

[سورة الشعراء (۲۶): الآيات ۱۹۲ الى ۲۱۲]
وَ إِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعالَمِينَ (۱۹۲)
و راستى كه اين [قرآن‏] وحى پروردگار جهانيان است.
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ (۱۹۳)
«روح الامين» آن را بر دلت نازل كرد،
عَلى‏ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ (۱۹۴)
تا از [جمله‏] هشداردهندگان باشى؛
بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ (۱۹۵)
به زبان عربى روشن،
وَ إِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ (۱۹۶)
و [وصفِ‏] آن در كتابهاى پيشينيان آمده است.
أَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ آيَةً أَنْ يَعْلَمَهُ عُلَماءُ بَنِي إِسْرائِيلَ (۱۹۷)
آيا براى آنان، اين خود دليلى روشن نيست كه علماى بنى‌‏اسرائيل از آن اطّلاع دارند؟
وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى‏ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ (۱۹۸)
و اگر آن را بر برخى از غير عرب‌‏زبانان نازل مى‏‌كرديم،
فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ ما كانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ (۱۹۹)
و [پيامبر] آن را بر ايشان مى‏‌خواند به آن ايمان نمى‌‏آوردند.
كَذلِكَ سَلَكْناهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ (۲۰۰)
اين گونه در دلهاى گناهكاران، [انكار را] راه مى‏‌دهيم:
لا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ (۲۰۱)
كه به آن نگروند تا عذاب پردرد را ببينند،
فَيَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ (۲۰۲)
كه به طور ناگهانى -در حالى كه بى‏‌خبرند- بديشان برسد.
فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ (۲۰۳)
و بگويند: «آيا مهلت خواهيم يافت؟»
أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ (۲۰۴)
پس آيا عذاب ما را به شتاب مى‏‌خواهند؟
أَ فَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْناهُمْ سِنِينَ (۲۰۵)
مگر نمى‌‏دانى كه اگر سالها آنان را برخوردار كنيم،
ثُمَّ جاءَهُمْ ما كانُوا يُوعَدُونَ (۲۰۶)
و آنگاه آنچه كه [بدان‏] بيم داده مى‌‏شوند بديشان برسد،
ما أَغْنى‏ عَنْهُمْ ما كانُوا يُمَتَّعُونَ (۲۰۷)
آنچه از آن برخوردار مى‌‏شدند، به كارشان نمى‌‏آيد [و عذاب را از آنان دفع نمى‌‏كند]؟
وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلاَّ لَها مُنْذِرُونَ (۲۰۸)
و هيچ شهرى را هلاك نكرديم مگر آنكه براى آن هشداردهندگانى بود.
ذِكْرى‏ وَ ما كُنَّا ظالِمِينَ (۲۰۹)
[تا آنان را] تذكّر [دهند]؛ و ما ستمكار نبوده‌‏ايم.
وَ ما تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّياطِينُ (۲۱۰)
و شيطانها آن را فرود نياورده‌‏اند.
وَ ما يَنْبَغِي لَهُمْ وَ ما يَسْتَطِيعُونَ (۲۱۱)
و آنان را نسزد و نمى‌‏توانند [وحى كنند].
إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ (۲۱۲)
در حقيقت آنها از شنيدن، معزول [و محروم‏]اند.

[سورة العنكبوت (۲۹): الآيات ۵۱ الى ۵۵]
أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ يُتْلى‏ عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَرَحْمَةً وَ ذِكْرى‏ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (۵۱)
آيا براى ايشان بس نيست كه اين كتاب را كه بر آنان خوانده مى‌‏شود بر تو فروفرستاديم؟ در حقيقت، در اين [كار] براى مردمى كه ايمان دارند، رحمت و يادآورى است.
قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ شَهِيداً يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْباطِلِ وَ كَفَرُوا بِاللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (۵۲)
بگو: «كافى است خدا ميان من و شما شاهد باشد. آنچه را كه در آسمانها و زمين است مى‏‌داند، و آنان كه به باطل گرويده و خدا را انكار كرده‌‏اند همان زيانكارانند.»
وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ
وَ لَوْ لا أَجَلٌ مُسَمًّى لَجاءَهُمُ الْعَذابُ وَ لَيَأْتِيَنَّهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ (۵۳)
و از تو به شتاب درخواست عذاب [الهى را] دارند،
و اگر سرآمدى معيّن نبود، قطعاً عذاب به آنان مى‌‏رسيد
و بى‌‏آنكه خبردار شوند غافلگيرشان مى‌‏كرد.
يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ (۵۴)
و شتابزده از تو عذاب مى‌‏خواهند، و حال آنكه جهنّم قطعاً بر كافران احاطه دارد.
يَوْمَ يَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ يَقُولُ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۵۵)
آن روز كه عذاب از بالاى [سرِ] آنها و از زير پاهايشان آنها را فروگيرد،
و [خدا] مى‌‏فرمايد: « [نتيجه‏] آنچه را مى‏‌كرديد بچشيد.»

[سورة الزمر (۳۹): الآيات ۵۱ الى ۵۵]
فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِينَ (۵۱)
تا [آنكه‏] كيفر آنچه مرتكب شده بودند، بديشان رسيد و كسانى از اين [گروه‏] كه ستم كرده‏‌اند، به زودى نتايج سوء آنچه مرتكب شده‌‏اند، بديشان خواهد رسيد و آنان درمانده‏‌كننده [ما] نيستند.
أَ وَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (۵۲)
آيا ندانسته‌‏اند كه خداست كه روزى را براى هر كس كه بخواهد، گشاده يا تنگ مى‌‏گرداند؟ قطعاً در اين [اندازه‏‌گيرى‏] براى مردمى كه ايمان دارند نشانه‌‏هايى [از حكمت‏] است.
قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (۵۳)
بگو: «اى بندگان من -كه بر خويشتن زياده‏‌روى روا داشته‌‏ايد- از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مى‌‏آمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است.
وَ أَنِيبُوا إِلى‏ رَبِّكُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ (۵۴)
و پيش از آنكه شما را عذاب دررسد، و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان بازگرديد، و تسليم او شويد.
وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ
مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ (۵۵)
و پيش از آنكه به طور ناگهانى و در حالى كه حدس نمى‌‏زنيد شما را عذاب دررسد،
نيكوترين چيزى را كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل آمده است پيروى كنيد.»

[سورة الزخرف (۴۳): الآيات ۶۶ الى ۷۵]
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ (۶۶)
آيا جز [اين‏] انتظار مى‏‌برند كه رستاخيز – در حالى كه حدس نمى‌‏زنند – ناگهان بر آنان دررسد؟
الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ (۶۷)
در آن روز، ياران -جز پرهيزگاران- بعضى‏شان دشمن بعضى ديگرند.
يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ (۶۸)
اى بندگان من، امروز بر شما بيمى نيست و غمگين نخواهيد شد.
الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَ كانُوا مُسْلِمِينَ (۶۹)
همان كسانى كه به آيات ما ايمان آورده و تسليم بودند.
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ (۷۰)
شما با همسرانتان شادمانه داخل بهشت شويد.
يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ (۷۱)
سينيهايى از طلا و جام‏هايى در برابر آنان مى‌‏گردانند، و در آنجا آنچه دلها آن را بخواهند و ديدگان را خوش آيد [هست‏] و شما در آن جاودانيد.
وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۷۲)
و اين است همان بهشتى كه به [پاداش‏] آنچه مى‌‏كرديد ميراث يافتيد.
لَكُمْ فِيها فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْها تَأْكُلُونَ (۷۳)
در آنجا براى شما ميوه‌‏هايى فراوان خواهد بود كه از آنها مى‌‏خوريد.
إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ (۷۴)
بى‌‏گمان، مجرمان در عذاب جهنّم ماندگارند.
لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ (۷۵)
[عذاب‏] از آنان تخفيف نمى‏‌يابد و آنها در آنجا نوميدند.

[سورة محمد (۴۷): الآيات ۱۶ الى ۲۰]
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ (۱۶)
و از ميان [منافقان‏] كسانى‌‏اند كه [در ظاهر] به [سخنان‏] تو گوش مى‌‏دهند، ولى چون از نزد تو بيرون مى‏‌روند، به دانش يافتگان مى‌‏گويند: «هم اكنون چه گفت؟» اينان همانانند كه خدا بر دلهايشان مُهر نهاده است و از هوسهاى خود پيروى كرده‏‌اند.
وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ (۱۷)
و[لى‏] آنان كه به هدايت گراييدند [خدا] آنان را هر چه بيشتر هدايت بخشيد و [توفيق‏] پرهيزگارى‌‏شان داد.
فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّى لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِكْراهُمْ (۱۸)
آيا [كافران‏] جز اين انتظار مى‌‏برند كه رستاخيز به ناگاه بر آنان فرارسد؟
و علامات آن اينك پديد آمده است. پس اگر [رستاخيز] بر آنان دررسد، ديگر كجا جاى اندرزشان است؟
فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَ مَثْواكُمْ (۱۹)
پس بدان كه هيچ معبودى جز خدا نيست؛ و براى گناه خويش آمرزش جوى؛ و براى مردان و زنان با ايمان [طلب مغفرت كن‏]؛ و خداست كه فرجام و مآلِ [هر يك از] شما را مى‌‏داند.
وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْ لا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَ ذُكِرَ فِيهَا الْقِتالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلى‏ لَهُمْ (۲۰)
و كسانى كه ايمان آورده‌‏اند مى‏‌گويند: «چرا سوره‌‏اى [درباره جهاد] نازل نمى‌‏شود؟» امّا چون سوره‏‌اى صريح نازل شد و در آن نامِ كارزار آمد، مى‌‏بينى آنان كه در دلهايشان مرضى هست، مانند كسى كه به حال بيهوشى مرگ افتاده به تو مى‌‏نگرند.

به اهل حسادتِ دروغگو و پُررو که می‌گویند:
[
وَ قالُوا رَبَّنا عَجِّلْ لَنا قِطَّنا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسابِ
و گفتند: «پروردگارا، پيش از [رسيدنِ‏] روز حساب،
بهره ما را [از عذاب‏] به شتاب به ما بده.»]
باید گفت: مهلتی تا آتش!
… و اينان جز يك فرياد را انتظار نمى‌‏برند
كه هيچ [مجال‏] سر خاراندنى در آن نيست.
جوری خدا غافلگیرشون میکنه،
که مجالی برای سر خاراندن هم نداشته باشند!

[سورة ص (۳۸): الآيات ۱۱ الى ۱۵]
جُنْدٌ ما هُنالِكَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزابِ (۱۱)
اين سپاهكِ دسته‌‏هاى دشمن در آنجا [=بَدْر] درهم شكستنى‏‌اند.
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتادِ (۱۲)
پيش از ايشان قوم نوح و عاد و فرعونِ صاحب [عمارت و] خرگاهها تكذيب كردند.
وَ ثَمُودُ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ أُولئِكَ الْأَحْزابُ (۱۳)
و ثمود و قوم لوط و اصحاب اَيْكَه [نيز به تكذيب پرداختند] آنها دسته‌‏هاى مخالف بودند.
إِنْ كُلٌّ إِلاَّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقابِ (۱۴)
هيچ كدام نبودند كه پيامبران [ما] را تكذيب نكنند، پس عقوبت [من بر آنان‏] سزاوار آمد.
وَ ما يَنْظُرُ هؤُلاءِ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً ما لَها مِنْ فَواقٍ (۱۵)
و اينان جز يك فرياد را انتظار نمى‌‏برند كه هيچ [مجال‏] سر خاراندنى در آن نيست.

[سورة ص (۳۸): الآيات ۱۶ الى ۲۰]
وَ قالُوا رَبَّنا عَجِّلْ لَنا قِطَّنا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسابِ (۱۶)
و گفتند: «پروردگارا، پيش از [رسيدنِ‏] روز حساب،
بهره ما را [از عذاب‏] به شتاب به ما بده.»
اصْبِرْ عَلى‏ ما يَقُولُونَ
وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ (۱۷)
بر آنچه مى‌‏گويند صبر كن،
و داوود، بنده ما را كه داراى امكانات [متعدّد] بود به ياد آور؛
آرى، او بسيار بازگشت‏‌كننده [به سوى خدا] بود.
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ (۱۸)
ما كوهها را با او مسخّر ساختيم [كه‏] شامگاهان و بامدادان خداوند را نيايش مى‌‏كردند.
وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ (۱۹)
و پرندگان را از هر سو [بر او] گرد [آورديم‏]
همگى [به نواى دلنوازش‏] به سوى او بازگشت‌‏كننده [و خدا را ستايشگر] بودند.
وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ (۲۰)
و پادشاهيش را استوار كرديم
و او را حكمت و كلامِ فيصله‏‌دهنده عطا كرديم.

[رهقغافلگیر شدن]:
این مطلب زیبایی است که در توحید مفضل راجع به «عدم آگاهى انسان به مدت عمر خود» آمده:
اهل شک و حسد، اینقدر این پا اون پا می‌کنن تا اینکه یه دفعه مرگ به سراغشون میاد و غافلگیرشون  می‌کنه «يُرْهِقَهُ‏ الْمَوْتُ» و دیگه کار براشون تمومه و سخت میشه «رهق» و دیگه راه برگشتی نیست.
+ «نور از دست رفته!»

امام صادق علیه السلام:
«… وَ لَا يُؤْمَنُ عَلَى الْإِنْسَانِ مَعَ مُدَافَعَتِهِ بِالتَّوْبَةِ أَنْ يُرْهِقَهُ‏ الْمَوْتُ فَيَخْرُجَ مِنَ الدُّنْيَا غَيْرَ تَائِبٍ كَمَا قَدْ يَكُونُ عَلَى الْوَاحِدِ دَيْنٌ إِلَى أَجَلٍ وَ قَدْ يَقْدِرُ عَلَى قَضَائِهِ فَلَا يَزَالُ يُدَافِعُ بِذَلِكَ حَتَّى يَحِلَّ الْأَجَلُ وَ قَدْ نفذ [نَفِدَ] الْمَالُ فَيَبْقَى الدَّيْنُ قَائِماً عَلَيْهِ …»
… وانگهى معلوم نيست كه بر اثر فردا فردا كردن، مرگ غافلگيرش نكند
و او را بدون توبه از دنيا نبرد
[و ميان او و خواسته‏‌اش جدايى نيفكند.]
چنان كه گاه كسى براى مدتى قرضى گرفته،
ولى او آنقدر درنگ و فردا فردا مى‌‏كند كه زمان پرداخت فرا مى‌‏رسد،
پولش تمام شده و قرض بر گردن او باقى است.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی