دکتر محمد شعبانی راد

خدمات شبانه‌روزی نور در قلب سلیم! فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ!

24/7 SERVICES!
ROUND THE CLOCK SERVICES!

«سهر» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«الأرض الساهرة: لأنّ عملها في النبت دائما ليلا و نهارا»
«ارض ساهرة: زمینی که گیاه را بسرعت می‌رویاند،
کانه خواب و استراحت را کنار گذاشته و همه‌وقت خود را صرف رشد گیاه نموده است.»
«أَرضٌ‏ ساهِرَةٌ: سَرِيعَة النَّبَاتِ، كأَنَّها سَهِرَتْ‏ بالنَّبَات»

لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ!

«24/7»:
یک اصطلاح است که عبارت است از ارائه خدمات، یا در دنیای سایبر بروز شدن،
در ۲۴ ساعت از شبانه روز و در تمام ۷ روز در هفته.
به عبارت دیگر، کار به صورت تمام وقت و بدون توقف.
في التجارة والصناعة، 24/7 أو خدمة 24-7،
هي خدمة متوفرة في أي وقت، و في العادة، كل يوم.
أساس المعنى هو 24 ساعة، أي يوم كامل؛ 7 أيام، أي أسبوع كامل.

سهر:
«الأرض الساهرة: لأنّ عملها في النبت دائما ليلا و نهارا»
«ارض ساهرة: زمینی که گیاه را بسرعت می‌رویاند،
کانه خواب و استراحت را کنار گذاشته و همه‌وقت خود را صرف رشد گیاه نموده است.»
«سهر: ذهاب النوم.»
خدمات شبانه‌روزی نور در قلب سلیم! فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ!
نورِ شب‌زنده‌داری! وَ سَهَرٍ تُنَوِّرُ بِهِ قَلْبَكَ!
«round-the-clock services»

[سهر – قبض و بسط]:
«وَ سَهَرٍ تُنَوِّرُ بِهِ قَلْبَكَ وَ تُنَقِّي بِهِ طَبْعَكَ وَ تُزَكِّي بِهِ رُوحَكَ»
«و شب‌زنده‌دارى كه بدان سبب، دلت را روشن و نهادت را تصفيه و روح و روانت را پاكيزه كنى
ببین نور، چه تاثیراتی روی قلب داره!
به این میگن: شب‌زنده‌داری!
مفهوم جریان دائمی و بدون توقف!
+ «اکل دائم»
به خواب غفلت نرفتن و بصیرت دائمی قلب!
[روشنایی قلب = درک قبض و بسط نور قلب]
«ساهور العين: أصلها و منبع مائها.»
عرب به سرچشمۀ قنات که آب آن دائما در جریان است و گویی تعطیلی و خواب و قرار و توقف و غفلت ندارد، می‌گوید «ساهور العين».
+ «لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ»
«عَينٌ‏ ساهِرَةٌ: چشم بيدار، هشيار»
قلبی که دائما به نور آل محمد ع وصل است و کسب علم می‌نماید.
+ «معرفة الامام بالنورانیّة»
+ «بلوهر و یوذاسف»

امام صادق عليه السلام:
لا راحَةَ لِمؤمنٍ على الحَقيقَةِ إلاّ عِندَ لِقاءِ اللّه،
و ما سِوى ذلكَ ففي أربعَةِ أشياءَ:
صَمتٌ تَعرِفُ بهِ حالَ قَلبِكَ و نَفْسِكَ فيما يكونُ بينَكَ و بينَ بارِيكَ،
و خَلوَةٌ تَنجُو بها مِن آفاتِ الزمانِ ظاهِرا و باطِنا،
و جُوعٌ تُمِيتُ به الشَّهَواتِ و الوَسْواسَ و الوَساوِسَ،
و سَهَرٌ تُنَوِّرُ بهِ قلبَكَ و تُنَقّي به طَبعَكَ و تُزَكِّي بهِ رُوحَكَ
.
مؤمن را آسايش حقيقى نباشد، مگر آن گاه كه خدا را ديدار كند.
سواى اين ، آسايش در چهار چيز است:
سكوتى كه به وسيله آن به احوالِ دل و نفْس خود با آفريدگارت پى برى،
و خلوتى كه به سبب آن از گزندهاى پيدا و ناپيداى زمانه نجات يابى،
و گرسنگى‌اى كه با آن شهوتها و وسوسه‌هاى شيطانى را بميرانى،
و شب‌زنده‌دارى كه بدان سبب، دلت را روشن و نهادت را تصفيه و روح و روانت را پاكيزه كنى.

«سهر» نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست که اهل نور یقین در دل شرایط و تقدیرات زندگی روزمرۀ خود، با اخذ این علوم در ملکوت قلب، و عمل به آن، کانه از سرچشمۀ قنات علم حیات‌بخش آل محمد ع، خودشان را سیراب نموده و دائما چشم قلبشان با یادآوری معالم ربانی، به نور حکمت آل محمد ع، بیدار و هشیار است، ان شاء الله تعالی.
«سهر» + «توهم دینداری» + «روان»

«خيْرُ المَالِ عَيْن سَاهِرَةٌ لِعَيْنٍ نَائِمةٍ‏
«بهترين ثروت و سرمايه، چشمه‌‏اى است كه پيوسته آبش جارى است،
در حاليكه صاحبش شب در خواب است، و آب روان و جاريش را در حكم بيدارى او قرار داده!»
مثال: کارخانه‌هایی که تولید شبانه‌روزی دارند!
مالک این کارخانه، خودش داره توی خونه‌اش استراحت میکنه،
اما کارخانه، داره شبانه روز تولید میکنه!
این مثال زیبایی است برای اهل یقینی که با بکار بستن معالم ربانی، تولید عمل صالح میکنه، و حالا عمل صالح او مدام بیداره و مواظبشه و داره براش کار میکنه و تولید نور میکنه،
حتی بعد از مرگ دنیایی‌اش!
به‌به! چه مفهوم زیبایی از واژۀ «سهر» استنباط میشه!
در واقع این فرایند نور الولایة در قلب سلیم است که دائما روان و جاری و ساری و بدون توقف، داره برای قلبی که پشت به تمنا کرده و رو به نور نموده فعالیت میکنه. صاحب این قلب، حتما عاقبت به خیره، ان شاء الله تعالی!
انگاری روان اهل نور، در سفر انفرادی خودش با نورش، خواب نداره!
«فقدان النوم و الغفلة مع التوجّه ليلا»
مفهوم نداشتن توقف و خواب و مکث در اندیشه آل محمد ع، یعنی هیچی نمیتونه حرکت توام با آرامش اهل اندیشه آل محمد ع رو بگیره.
مفهوم خیلی قشنگی داره واژۀ سهر!
لذا روان ما، یعنی قلب ما، دنبال اندیشه‌ای باید باشه، که خواب و بیداری براش فرقی نمیکنه «24/7».

«بِمُشَاهَدَةِ أَحْوَالِهِ بِعَيْنِ سَهَرٍ»
+ «رَأَيْتُ فِي نَفْسِي وَ اخْتِلَافِ حَالِي»

اهل نور، تغییر حال قلبی خودشو میفهمه!
و مدام تلاش میکنه وقتیکه حالش بد میشه، استغفار کنه و اندیشۀ غلط گذشتۀ خودشو، یعنی مقابله به مثل کردن رو تکرار نکنه و متوقف کنه و با اتباع از اوامر نورانی صاحب نور قلبش، این شرایط تاریکی قلبشو به شرایط نور و روشنایی و آرامش قلب، با کمک هدایت نور خدای مهربان، شیفت بده!
این کار، کار خیلی سختیه!
به این میگن: مجاهدۀ قلبی!
به این میگن: محاسبۀ نفس!
به این میگن: المراقبة!
به این میگن: ریاضت نفس!
+ «ان امرنا صعب مستصعب …»

«عَيْنِ سَهَرٍ»:
+ «مشاهده»
«وَ الْمُحِبُّ يَعْبُدُ رَبَّهُ عَلَى الرَّجَاءِ بِمُشَاهَدَةِ أَحْوَالِهِ بِعَيْنِ سَهَرٍ»:
«فرد محب، خدای سبحان را با مشاهده حالات خود با چشم بیدار،
بر مبنای امید به لطف حق، بندگی می کند.»
+ «تهجّدناشئة اللیل»
+ «بلوهر و یوذاسف»:
«إِنِّي وَ إِنْ كُنْتُ صَبِيّاً
فَقَدْ رَأَيْتُ فِي نَفْسِي وَ اخْتِلَافِ حَالِي
أَذْكُرُ مِنْ ذَلِكَ مَا أَذْكُرُ
وَ أَعْرِفُ بِمَا لَا أَذْكُرُ مِنْهُ مَا أَعْرِفُ»
مشاهدۀ احوالات قلب، یعنی دیدن قبض و بسط قلبی و فهمیدن نور و ظلمت قلب خودت، چیز با ارزشی است!
«مشاهده قلبی»
+ «زبان آنلاین اهل بهشت»
خدای مهربان، این قبض و بسط نور رو انجام میده:
«الله یقبض و یبصط»
این آیات انفسی دنیای ناپیدای درون قلب ماست!
«سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ
أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهِيدٌ»؟!
ما خود خدا رو که نمیتونیم ببینیم!!!
اما این تغییرات نور درون قلبمونو، که همون آیات انفسی هست، مشاهده میکنیم!
و این یعنی درک و فهم کلام الله!
و این یعنی معرفت به نور ولایت!
«عرفانمعرفة الله»
به این میگن امر الله!
به این میگن ما انزل الله!
به این میگن «معرفة الامام بالنورانیة»

قلب سلیم، با دیدن تمثال نورانی صاحبان نور در ملکوت خود،
و با شنیدن اوامر نورانی، زنده می‌شود،
و اینک استطاعت لازم برای تولید عمل صالح را در خود میبیند!

[سورة النازعات (۷۹): الآيات ۱ الى ۱۴]
فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ (۱۴)
و بناگاه آنان در زمينِ هموار خواهند بود.

یَا مَنْ یَأْمُرُ بِالصَّیْحَهًِْ فِی خَلْقِهِ فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَة.
ای کسی که امر نموده‌ای به آوازنمودن در میان آفریدگان خود،
که ناگهان همگی بر عرصۀ زمین ظاهر می‌گردند.

مواردی از مشتقات ریشۀ «سهر» در کتب ادعیه:

یَا مُنَوِّمَ الْعُیُونِ السَّاهِرَةِ، سَکِّنْ عُرُوقِیَ الضَّارِبَةَ، وَ اْذَنْ لِعَیْنِی نَوْماً عَاجِلاً.
وَ تَشَبَّهی بِنُفُوسٍ قَدْ اَقْرَحَ السَّهَرُ رِقَّةَ جُفُونِها، وَ هَمَعَتْ زَوافِرُ الدُّمُوعِ مُسْتَدِرّاتِ عُیُونِها، وَ دامَتْ فِی الْخَلَواتِ ضَجَّةُ حَنینِها.
یَا مَنْ اَمَرَ بِالصَّیْحَةِ فِی خَلْقِهِ، فَاِذَا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ، یَحْشُرُونَ.
(لِرَقْیِ الْجُرُوحِ): بِسْمِ اللَّهِ اَرْقِیکَ، بِسْمِ اللَّهِ الْاَکْبَرِ مِنَ الْحَدِّ وَ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ الْمَلْبُودِ وَ النَّابِ الْاَسْمَرِ، وَ الْعِرْقِ فَلَا یَنْعَرُ وَ الْعَیْنِ فَلَا تَسْهَرُ (ثَلَاثَ مَرَّاتٍ).
اِلَهِی حَلِیفُ الْحُبِّ بِاللَّیْلِ سَاهِرٌ یُنَاجِی وَ یَدْعُو وَ الْمُغَفَّلُ یَهْجَعُ.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِمَّنْ دَاْبُهُمُ الْاِرْتِیاحُ اِلَیْکَ وَ الْحَنینُ وَ دَهْرُهُمُ الزَّفْرَةُ وَ الاَنینُ، جِباهُهُمْ ساجِدَةٌ لِعَظَمَتِکَ وَ عُیُونُهُمْ ساهِرَةٌ فی خِدْمَتِکَ وَ دُمُوعُهُمْ سایِلَةٌ مِنْ خَشْیَتِکَ وَ قُلُوبُهُمْ مُتَعَلِّقَةٌ بِمَحَبَّتِکَ وَ اَفْیِدَتُهُمْ مُنْخَلِعَةٌ مِنْ مَهابَتِکَ.
یَا مَنْ یُشْتَکَی اِلَیْهِ مِنْهُ وَ یُرْغَبُ مِنْهُ اِلَیْهِ، مَخَافَةَ عَذَابِهِ فِی سَهَرِ اللَّیَالِی.
وَ اَعُوذُ بِکَ یَا رَبِّ مِنْ هَمِّ الدَّیْنِ وَ فِکْرِه، وَ شُغْلِ الدَّیْنِ وَ سَهَرِه، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اَعِذْنی مِنْهُ.
فَاَنْتَ لَا غَیْرُکَ مُرادی، وَ لَکَ لَا لِسِواکَ سَهَری وَ سُهادی.
اللَّهُمَّ وَ اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ سَهَرْتُ لَهُ لَیْلِی فِی التَّاَنِّی لِاِتْیَانِهِ وَ التَّخَلُّصِ اِلَی وُجُودِهِ حَتَّی اِذَا اَصْبَحْتُ تَخَطَّاْتُ اِلَیْکَ بِحِلْیَةِ الصَّالِحِینَ، وَ اَنَا مُضْمِرٌ خِلَافَ رِضَاکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ.
وَ اجْعَلْنا مِنَ الَّذینَ … سَیَّرْتَ هِمَمَهُمْ فی مَلَکُوتِ سَماواتِکَ حُجُباً حُجُباً، حَتَّی یَنْتَهِیَ اِلَیْکَ وارِدُها، وَ مَتِّعْ اَبْصارَنا بِالْجَوَلانِ فی جَلالِکَ، لِتُسْهِرَنا عَمّا نامَتْ عَنْهُ قُلُوبُ الْغافِلینَ.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی