Lifesaving!
Luminous Rescue Ring!
«نقذ» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«الْإِنْقَاذُ: التّخليص عن ورطة»
«فَرَسٌ نَقِيذٌ: مأخوذٌ من قومٍ آخرين كأنه أُنْقِذَ منهم»
«فرسٌ نَقِيذٌ: اسبى كه از دست ديگران گرفته شود گوئى كه خلاصش كردهاى [کمکش کردهای و از مهلکه نجاتش دادهای!]
+ «فوز – مفازة»
«يا مُنْقِذَ الغرقى!»
«اى نجاتدهندهی غريقان!»
حلقهی نجات نورانی!
نورِ نجاتبخش!
نجات آهوی آفریقایی (ایمپالا) از مرداب حسادت!
+ «مرداب راکد حسادت! داستان تکراری جاماندگان! عجوزا فی الغابرین!»
[سورة آلعمران (۳): الآيات ۱۰۲ الى ۱۰۳]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ
وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (۱۰۲)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا آن گونه كه حقّ پرواكردن از اوست، پروا كنيد؛
و زينهار، جز مسلمان نميريد.
وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا
وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ
إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً
وَ كُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها
كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (۱۰۳)
و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد؛
و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد: آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد، پس ميان دلهاى شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شديد؛
و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد.
اين گونه، خداوند نشانههاى خود را براى شما روشن مىكند، باشد كه شما راه يابيد.
امام صادق علیه السلام:
أَبْشِرُوا بِأَعْظَمِ اَلْمِنَنِ عَلَيْكُمْ قَوْلِ اَللَّهِ:
وَ كُنْتُمْ عَلىٰ شَفٰا حُفْرَةٍ مِنَ اَلنّٰارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهٰا
فَالْإِنْقَاذُ مِنَ اَللَّهِ هِبَةٌ وَ اَللَّهُ لاَ يَرْجِعُ مِنْ هِبَتِهِ.
مژده باد شما را به بزرگترين نعمت خدا بر شما اين آيه:
«بر كنار گودالى از آتش بوديد خداوند از آن شما را نجات داد.»
اين نجاتبخشى از آتش، لطفى است از جانب خدا
و هرگز خداوند هبه و بخشش خود را بازپس نمیگيرد.
+ «فوز – مفازة»
نجات از مهلکهی حسادت و بازی خطرناک با آتش،
و رسیدن به رستگاری و عاقبت به خیری، معجزهای میخواهد!
+ «بازی با آتش!»
+ «شفا»
+ «زلل – زلزله»
امام باقر علیه السلام:
قَالَ عَلِيٌّ ع لِرَسُولِ اللَّهِ ص يَا رَسُولَ اللَّهِ
أَ مِنَّا الْهُدَاةُ أَمْ مِنْ غَيْرِنَا
قَالَ لَا بَلْ مِنَّا الْهُدَاةُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ
بِنَا اسْتَنْقَذَهُمُ اللَّهُ مِنْ ضَلَالَةِ الشِّرْكِ
وَ بِنَا يَسْتَنْقِذُهُمُ اللَّهُ مِنْ ضَلَالَةِ الْفِتْنَةِ
وَ بِنَا يُصْبِحُونَ إِخْوَاناً بَعْدَ الضَّلَالَةِ.
علي عليه السّلام به پيامبر اكرم عرض كرد
آيا راهنمايان از ما خانواده هستند يا از خانواده ديگرى.
پيامبر اكرم فرمود: نه از ما خانواده هستند تا روز قيامت،
خداوند بواسطه ما خانواده آنها را از بتپرستى نجات بخشيده
و بواسطه ما نيز از گمراهى فتنه نجات خواهد بخشيد،
بوسيله ما پس از گمراهى برادر يك ديگر میشوند.
امام سجاد علیه السلام:
«وَ إِنَّ أَنْجَاكُمْ مِنْ عَذَابِ اَللَّهِ أَشَدُّكُمْ خَشْيَةً لِلَّهِ»
«و كسى كه از همه بيشتر از عذاب خدا نجات پيدا ميكند،
شخصى است كه ترس از خدا بيشتر داشته باشد.»
عملا از اخم نورانی، حساب ببره و حواسشو جمع کنه و پی به اشتباهش ببره و طلب آمرزش کنه
و با رفتار پسندیده، اشتباهشو جبران کنه! اینجوری از عذاب خدا نجات پیدا خواهد کرد.
فهم قبض و بسط نور قلب، همان معجزه خدایی است، در دنیای درون قلب سلیم اهل نور!
«در ملاقات با نشانههای خدا درون قلبت یعنی «آیات انفسی»، تردید نداشته باش!»
«سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ»
ملاقات با خدا یعنی معجزه!
خویشاوندی با خدا یعنی معجزه!
درک نور و ظلمت قلب، یعنی دیدن یک معجزه بزرگ الهی!
فعال شدن «مکانیسمِ نورانیِ قلبِ پویا!» یک معجزه بزرگ الهی است!
[سورة فصلت (۴۱): الآيات ۵۱ الى ۵۴]
سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ
أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (۵۳)
به زودى نشانههاى خود را در افقها[ى گوناگون] و در دلهايشان بديشان خواهيم نمود،
تا برايشان روشن گردد كه او خود حقّ است.
آيا كافى نيست كه پروردگارت خود شاهد هر چيزى است؟
أَلا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقاءِ رَبِّهِمْ
أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ (۵۴)
آرى، آنان در لقاى پروردگارشان ترديد دارند.
آگاه باش كه مسلماً او به هر چيزى احاطه دارد.
امام سجاد علیه السلام:
قَالَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ لِرَجُلٍ أَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ
صَدِيقٌ كُلَّمَا رَآكَ أَعْطَاكَ بَدْرَةَ دَنَانِيرَ
أَوْ صَدِيقٌ كُلَّمَا رَآكَ نَصَرَكَ لِمَصِيدَةٍ مِنْ مَصَايِدِ اَلشَّيْطَانِ
وَ عَرَّفَكَ مَا تُبْطِلُ بِهِ كَيْدَهُمْ وَ تَخْرِقُ شَبَكَتَهُمْ وَ تَقْطَعُ حَبَائِلَهُمْ
قَالَ بَلْ صَدِيقٌ كُلَّمَا رَآنِي عَلَّمَنِي كَيْفَ أُخْزِي اَلشَّيْطَانَ عَنْ نَفْسِي فَأَدْفَعُ عَنِّي بَلاَءَهُ
قَالَ فَأَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ
اِسْتِنْقَاذُكَ أَسِيراً مِسْكِيناً مِنْ أَيْدِي اَلْكَافِرِينَ
أَوِ اِسْتِنْقَاذُكَ أَسِيراً مِسْكِيناً مِنْ أَيْدِي اَلنَّاصِبِينَ
قَالَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ سَلِ اَللَّهَ أَنْ يُوَفِّقَنِي لِلصَّوَابِ فِي اَلْجَوَابِ
قَالَ اَللَّهُمَّ وَفِّقْهُ
قَالَ بَلِ اِسْتِنْقَاذِي اَلْمِسْكِينَ اَلْأَسِيرَ مِنْ يَدَيِ اَلنَّاصِبِ
فَإِنَّهُ تَوْفِيرُ اَلْجَنَّةِ عَلَيْهِ وَ إِنْقَاذُهُ مِنَ اَلنَّارِ
وَ ذَلِكَ تَوْفِيرُ اَلرُّوحِ عَلَيْهِ فِي اَلدُّنْيَا وَ دَفْعُ اَلظُّلْمِ عَنْهُ فِيهَا
وَ اَللَّهُ يُعَوِّضُ هَذَا اَلْمَظْلُومَ بِأَضْعَافِ مَا لَحِقَهُ مِنَ اَلظُّلْمِ
وَ يَنْتَقِمُ مِنَ اَلظَّالِمِ بِمَا هُوَ عَادِلٌ بِحُكْمِهِ
قَالَ وُفِّقْتَ لِلَّهِ أَبُوكَ
أَخَذْتَهُ مِنْ جَوْفِ صَدْرِي لَمْ تَخْرِمْ مِمَّا قَالَهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَرْفاً وَاحِداً.
امام سجاد ع به مردی فرمودند:
کدام یک از این دو را بیشتر دوست داری:
دوستی که هربار تو را ببیند کیسهای از طلا به تو بدهد
یا دوستی که هربار تو را ببیند تو را با دامی از دامهای شیطان آشنا سازد
و یاد دهد چگونه کید آنها را باطل کنی و کمندشان را پاره کنی؟
راوی گفت: دوست دومی!
حضرت در ادامه سؤالی مطرح میکنند و میفرمایند:
کدام یک را بیشتر دوست داری:
نجات دادن مسلمان درماندهای که در دست کفار اسیر شده است.
یا نجات دادن مسلمان درماندهای که در دست نواصب اسیر شده است.
راوی عرضه داشت: یابن رسول الله! از خداوند بخواه تا من جواب درستی بدهم.
امام سجاد فرمود: خدایا به او چنین توفیقی را بده.
راوی گفت: نجات دادن آن اسیر درمانده در دست ناصبی.
زیرا در این کار ارزانی داشتن بهشت بر او و نجاتش از آتش جهنم است
و آن یکی ارزانی داشتن راحتی در دنیا و دفع ظلم از او در دنیاست.
و خداوند برای این مظلوم چند برابر ظلمی که از آن ظالم به او رسیده را در قیامت جبران خواهد کرد
و از آن ظالم با عدل خویش انتقام خواهد گرفت.
امام سجاد فرمود:
خداوند نهایت توفیق را به تو داد! این را از ته دل من گرفتی، مطلبی که حتی یک حرف آن با آنچه رسول الله فرموده مو نمیزند.
ماموریت صاحبان نور، مدیریت بحران قلوب است، در ملک و در ملکوت!
امام هادی علیه السلام:
قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ع:
لَوْ لَا مَنْ يَبْقَى بَعْدَ غَيْبَةِ قَائِمِكُمْ ع مِنَ الْعُلَمَاءِ الدَّاعِينَ إِلَيْهِ وَ الدَّالِّينَ عَلَيْهِ،
وَ الذَّابِّينَ عَنْ دِينِهِ بِحُجَجِ اللَّهِ،
وَ الْمُنْقِذِينَ لِضُعَفَاءِ عِبَادِ اللَّهِ مِنْ شِبَاكِ إِبْلِيسَ وَ مَرَدَتِهِ، وَ مِنْ فِخَاخِ النَّوَاصِبِ
لَمَا بَقِيَ أَحَدٌ إِلَّا ارْتَدَّ عَنْ دِينِ اللَّهِ،
وَ لَكِنَّهُمُ الَّذِينَ يُمْسِكُونَ أَزْمَةَ قُلُوبِ ضُعَفَاءِ الشِّيعَةِ
كَمَا يُمْسِكُ صَاحِبُ السَّفِينَةِ سُكَّانَهَا
أُولَئِكَ هُمُ الْأَفْضَلُونَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ.
اگر در پس غيبت امام قائم عليه السّلام علمائى نبودند كه داعى بسوى او بوده و اشاره به او كنند،
و با براهين الهى از او دفاع نمايند، و بندگان مستضعف خدا را از دام ابليس و اعوانش برهانند،
و از بند نواصب (دشمنان اهل بيت) رهايى بخشند،
همۀ مردم از دين خدا دست كشيده و مرتدّ مىشدند،
لكن علماء كسانى هستند كه زمام قلوب شيعيان ضعيف ما را در دست داشته و مهار مىكنند،
همچون ناخداى كشتى كه سكّان آن را در دست دارد.
اين گروه همان شخصيتهاى برتر و افضل در نزد خداوند با عزّت و جلال مىباشند.
+ «ازم» و «زمم»:
«فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ وَ أَنَّى تُؤْفَكُونَ وَ اَلْأَعْلاَمُ قَائِمَةٌ وَ اَلْآيَاتُ وَاضِحَةٌ وَ اَلْمَنَارُ مَنْصُوبَةٌ
فَأَيْنَ يُتَاهُ بِكُمْ وَ كَيْفَ تَعْمَهُونَ وَ بَيْنَكُمْ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ
وَ هُمْ أَزِمَّةُ الْحَقِّ وَ أَعْلَامُ الدِّينِ وَ أَلْسِنَةُ الصِّدْقِ.»