دکتر محمد شعبانی راد

دژِ نورانی! حصنِ نورانی!

Luminous Fort!

«حصن» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«دِرْعٌ‏ حَصِين: زره، جوشن»: «armor» + «حبک»
«كُلُّ موضعٍ حَصِين لا يُوصَلُ إلى ما فيه: فهو حِصْنٌ»

«أحصن الرّجل: تزوّج، فهو محصن»
«احصان یعنی تزويج» + «زوج»
«الْإِحْصَانِ‏: المنع»
ازدواج با نور، مانع مزاحمت اهل حسد برای صاحبان قلب سلیم میشه!
«ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ»
اهل نور، برای همیشه، در بیت صاحبان نور خود تحصّن می‌کنند! + «کهف»
دانستن زبان نور و عمل به این اوامر نورانی، مانع گناه‌کردن می‌شود! «پاکدامنی»
« اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تَعْصِمَنِي بِوَلاَيَتِكَ عَنْ مَعْصِيَتِكَ»
+ «محاسبة نفس و مجاهدة قلبی»
+ «لجأ – پناهگاه نورانی!»

صنعت نور و ظلمت!
«وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ»
اون فنّی که باید آموخته بشه تا قلب رو از خطرات مهلک حسادت حفظ کنه،
یادگیری زبان نور است!
بیایید این فرهنگ لغات نورانی تودرتو را بیاموزیم!
«معرفة الامام بالنّورانیة»

+ «صون»

حصنِ نورانی!

+ «یاقوت سرخ!»
+ «نور پاکدامنی!»: «حصن فرج، حصن نور»

وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ

[سورة الأنبياء (۲۱): الآيات ۷۶ الى ۸۰]
وَ نُوحاً إِذْ نادى‏ مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ (۷۶)
و نوح را [ياد كن‏] آنگاه كه پيش از [ساير پيامبران‏] ندا كرد،
پس ما او را اجابت كرديم، و وى را با خانواده‏‌اش از بلاى بزرگ رهانيديم.
وَ نَصَرْناهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا
إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ (۷۷)
و او را در برابر مردمى كه نشانه‏‌هاى ما را به دروغ گرفته بودند پيروزى بخشيديم،
چرا كه آنان مردم بدى بودند، پس همه ايشان را غرق كرديم.
وَ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شاهِدِينَ (۷۸)
و داوود و سليمان را [ياد كن‏] هنگامى كه در باره آن كشتزار -كه گوسفندان مردم شب‌‏هنگام در آن چريده بودند- داورى مى‏‌كردند، و [ما] شاهد داورى آنان بوديم.
فَفَهَّمْناها سُلَيْمانَ
وَ كُلاًّ آتَيْنا حُكْماً وَ عِلْماً
وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ يُسَبِّحْنَ وَ الطَّيْرَ
وَ كُنَّا فاعِلِينَ (۷۹)
پس آن [داورى‏] را به سليمان فهمانديم،
و به هر يك [از آن دو] حكمت و دانش عطا كرديم،
و كوهها را با داوود و پرندگان به نيايش واداشتيم،
و ما كننده [اين كار] بوديم.
وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ
فَهَلْ أَنْتُمْ شاكِرُونَ (۸۰)
و به [داوود] فن زره [سازى‏] آموختيم، تا شما را از [خطرات‏] جنگتان حفظ كند.
پس آيا شما سپاسگزاريد؟

تنها راه حفظ پاکدامنی، نور الولایة!

[سورة الأنبياء (۲۱): الآيات ۹۱ الى ۹۵]
وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمِينَ (۹۱)
و آن [زن را ياد كن‏] كه خود را پاكدامن نگاه داشت،
و از روح خويش در او دميديم و او و پسرش را براى جهانيان آيتى قرار داديم.
إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ (۹۲)
اين است امت شما كه امتى يگانه است، و منم پروردگار شما، پس مرا بپرستيد.
وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ
كُلٌّ إِلَيْنا راجِعُونَ (۹۳)
و[لى‏] دينشان را ميان خود پاره پاره كردند.
همه به سوى ما بازمى‏‌گردند.
فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ وَ إِنَّا لَهُ كاتِبُونَ (۹۴)
پس هر كه كارهاى شايسته انجام دهد و مؤمن [هم‏] باشد، براى تلاش او ناسپاسى نخواهد بود،
و ماييم كه به سود او ثبت مى‏‌كنيم.
وَ حَرامٌ عَلى‏ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ (۹۵)
و بر [مردم‏] شهرى كه آن را هلاك كرده‏‌ايم، بازگشتشان [به دنيا] حرام است.

[سورة التحريم (۶۶): الآيات ۶ الى ۱۲]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ
عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (۶)
اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد،
خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوخت آن، مردم و سنگهاست حفظ كنيد:
بر آن [آتش‏] فرشتگانى خشن [و] سختگير [گمارده شده‏] اند.
از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمى‏‌كنند و آنچه را كه مأمورند انجام مى‌‏دهند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۷)
اى كسانى كه كافر شده‏‌ايد، امروز عذر نياوريد، در واقع به آنچه مى‌‏كرديد كيفر مى‌‏يابيد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً
عَسى‏ رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ
يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ
نُورُهُمْ يَسْعى‏ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ
يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا
وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ (۸)
اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد، به درگاه خدا توبه‌‏اى راستين كنيد،
اميد است كه پروردگارتان بديهايتان را از شما بزدايد
و شما را به باغهايى كه از زير [درختان‏] آن جويبارها روان است درآورد.
در آن روز خدا پيامبر [خود] و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند خوار نمى‏‌گرداند:
نورشان از پيشاپيش آنان، و سمت راستشان، روان است. مى‏‌گويند:
«پروردگارا، نور ما را براى ما كامل گردان و بر ما ببخشاى، كه تو بر هر چيز توانايى.»
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (۹)
اى پيامبر، با كافران و منافقان جهاد كن
و بر آنان سخت گير [كه‏] جاى ايشان در جهنّم خواهد بود و چه بد سرانجامى است.
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قِيلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ (۱۰)
خدا براى كسانى كه كفر ورزيده‏‌اند، زن نوح و زن لوط را مَثَل آورده [كه‏] هر دو در نكاح دو بنده از بندگان شايسته ما بودند و به آنها خيانت كردند، و كارى از دست [شوهران‏] آنها در برابر خدا ساخته نبود، و گفته شد: «با داخل شوندگان داخل آتش شويد.»
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (۱۱)
و براى كسانى كه ايمان آورده‌‏اند، خدا همسر فرعون را مَثَل آورده، آنگاه كه گفت: «پروردگارا، پيش خود در بهشت خانه‏‌اى برايم بساز، و مرا از فرعون و كردارش نجات ده، و مرا از دست مردم ستمگر بِرَهان.»
وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتِينَ (۱۲)
و مريم دختِ عمران را، همان كسى كه خود را پاكدامن نگاه داشت و در او از روح خود دميديم و سخنان پروردگار خود و كتابهاى او را تصديق كرد و از فرمانبرداران بود.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی