دکتر محمد شعبانی راد

شِنِل نورانی!

Luminous Cloak!

«جلل» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«الجُلّ‏‏: پوشش كه بر روى ستور اندازند.»
«تَجْلِيلُ‏ الفرس: أن يلبسه‏ جِلَّةً و يغطيه به.»
«جُلّ الفرس: پُشتِ اسب را پوشش انداخت.»
«جُلّ الدابّة: كثوب الإنسان، جِلَالِ‏ الدواب»
«تَجَلَّلَ‏ بالثّوب: با پوشیدن این جامه و شنل زیبا، با عظمت و بزرگوار شد. نور مجلّل»
مفهوم «العظمة المعنويّة» از این واژه استنباط می شود.
«يا صاحبَ‏ الجَلَالَة»: اى پادشاه!

«يَا ذَا اَلْجَلاَلِ وَ اَلْإِكْرَامِ»

شنل نورانی!
ردای نورانی!
نور مجلّل!
خلعت نورانی!
مفهوم پوشش «cover»: عبا، خرقه، رداء، جُبّه

«المجلّة: الصحيفة فيها الحكمة»
«المَجَلَّة: مجلّه، دفترچه، كتابچه»
«المجلّة فالصحيفة، لعظم خطر العلم و جلالته»
«كلّ كتاب عند العرب فهو مجلّة
«الْمَجَلَّةُ: ما يغطى به الصحف، ثمّ سميت الصحف‏ مَجَلَّةً
«جَلَل‏: يعنى جلد و روپوش كتابها و از اين جهت صحيفه‏‌ها و نوشته‏‌هاى مدوّن و جلد شده را مَجَلَّة ناميده‌‏اند.»
جلد کتاب معادل همان جُلّ اسب است که به کتاب، هیبت و سنگینی خاصی می‌دهد. بعضی کتابها محتوایی ندارند اما چنان جلد زرق و برق داری براشون درست کردن که انگاری یک کتاب آسمانیه!

«جلّل المطر: عمّها و طبّقها»
«الْمُجَلِّلُ‏: السحاب الذي‏ يُجَلِّلُ‏ الأرض بماء المطر أي يعمه.»
«سحابٌ‏ مُجَلَّل‏»: ابرى كه بر همه جا ببارد.
«اللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَيْثَ … مِنَ … سَحَاباً … مُجَلْجَلًا»

امام رضا علیه السلام:
«الْإِمَامُ كَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ
وَ هِيَ فِي اَلْأُفُقِ بِحَيْثُ لاَ تَنَالُهَا اَلْأَيْدِي وَ اَلْأَبْصَارُ
»
«امام مانند خورشيد طالع است كه نورش عالم را فرا گيرد
و خودش در افق است بنحوى كه دستها و ديدگان به آن نرسد.»

«اللَّهُمَّ … جَلِّلْنِي‏ رِضَاكَ … وَ جَلِّلْنِي‏ عَافِيَتَكَ … وَ جَلِّلْنِي‏ بِسِتْرِكَ»

صحیفه سجادیه:
(21) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ادْرَأْ عَنِّي بِلُطْفِكَ، وَ اغْذُنِي بِنِعْمَتِكَ، وَ أَصْلِحْنِي بِكَرَمِكَ، وَ دَاوِنِي بِصُنْعِكَ، وَ أَظِلَّنِي فِي ذَرَاكَ، وَ جَلِّلْنِي‏ رِضَاكَ، وَ وَفِّقْنِي إِذَا اشْتَكَلَتْ عَلَيَّ الْأُمُورُ لِأَهْدَاهَا، وَ إِذَا تَشَابَهَتِ الْأَعْمَالُ لِأَزْكَاهَا، وَ إِذَا تَنَاقَضَتِ الْمِلَلُ لِأَرْضَاهَا.
خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و با قدرت دقیق و ریزه کار خودت (هر بدی که متوجه من شود را) از من برگردان، و بنعمت خود مرا پرورش ده، و با کرم خود مرا اصلاح کن، و با قدرت آفرینندگی خود (آفتزدگی های) مرا درمان کن، و در سایۀ (رحمت) خودت مرا پناه ده، و مرا به رضایت خودت برسان، و چون امور بر من مشتبه گردد مرا به آنچه درست تر است موفق گردان، و آنگاه که رفتارها مشتبه شود مرا به آنچه پاکیزه ترین است برگمار، و زمانی که فرهنگ ها ناقض همدیگر شوند مرا به پسندیده ترین آن ها هدایت فرما.

(1) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْبِسْنِي عَافِيَتَكَ، وَ جَلِّلْنِي‏ عَافِيَتَكَ، وَ حَصِّنِّي بِعَافِيَتِكَ، وَ أَكْرِمْنِي بِعَافِيَتِكَ، وَ أَغْنِنِي بِعَافِيَتِكَ، وَ تَصَدَّقْ عَلَيَّ بِعَافِيَتِكَ، وَ هَبْ لِي عَافِيَتَكَ وَ أَفْرِشْنِي عَافِيَتَكَ، وَ أَصْلِحْ لِي عَافِيَتَكَ، وَ لَا تُفَرِّقْ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَافِيَتِكَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
بار خدايا،درود بفرست بر محمد و خاندان او و جامه عافيت خويش بر تن من بپوش و مرا در عافيت خود فروپوشان و در حصار عافيت خودجاى ده و به عافيت خود گرامى دار و به عافيت خود بى نياز فرماى وعافيت خود به من بخش و عافيت خود به من ارزانى دار و عافيت خودبراى من بگستران و عافيت خود در خور من گردان و ميان من و عافيت خود در دنيا و آخرت جدايى ميفكن.

(24) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ شَفِّعْ فِي خَطَايَايَ كَرَمَكَ، وَ عُدْ عَلَى سَيِّئَاتِي بِعَفْوِكَ، وَ لَا تَجْزِنِي جَزَائِي مِنْ عُقُوبَتِكَ، وَ ابْسُطْ عَلَيَّ طَوْلَكَ، وَ جَلِّلْنِي‏ بِسِتْرِكَ، وَ افْعَلْ بِي فِعْلَ عَزِيزٍ تَضَرَّعَ إِلَيْهِ عَبْدٌ ذَلِيلٌ فَرَحِمَهُ، أَوْ غَنِيٍّ تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقِيرٌ فَنَعَشَهُ.
بار خدايا بر محمّد و آل او درود فرست، و كرم خود را در گناهانم شفيع و ميانجى گردان، و بعفو و گذشت خود گناهانم را ببخش،  و مرا در برابر آنها بجز اينكه از روى عدل سزاوارم و آن عذاب تو است جزا مده بلكه بفضل و كرمت با من رفتار فرما( و احسان خود را بر من بگستر، و مرا به پرده عفو و گذشت خويش بپوشان، و با من رفتار كن رفتار نيرومندى كه بنده خوارى پيش او زارى كرده و آن نيرومند باو مهربانى نمود، يا رفتار توانگرى كه بنده بى چيز نزد او رفته و آن توانگر او را بى نياز كرده.

«الجلّ: الشراع»
«جُلُول‏: بادبانِ كشتى»
«شَرِيعَة الماء: مسیر دسترسی نورانی!»
امام علی علیه السلام:
«الْعِلْمُ جَلَالَةٌ»
«العِلمُ مَجَلَّهٌ، الجَهلُ مَضَلَّهٌ»
«دانش، مایه بزرگى و نادانى، مایه گمراهى است.»
«يَا ذَا اَلْجَلاَلِ وَ اَلْإِكْرَامِ»
«وَ يَبْقى‏ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ‏ وَ الْإِكْرامِ»

امام باقر علیه السلام:
«… وَ مَا دَارُ اَلْجَلاَلِ؟ 
قَالَ نَحْنُ اَلدَّارُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اَللَّهِ
تِلْكَ اَلدّٰارُ اَلْآخِرَةُ نَجْعَلُهٰا لِلَّذِينَ لاٰ يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي اَلْأَرْضِ وَ لاٰ فَسٰاداً وَ اَلْعٰاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
فَنَحْنُ اَلْعَاقِبَةُ
وَ أَمَّا مَوَدَّتُنَا لِلْمُتَّقِينَ فَيَقُولُ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى 
«تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ‏ وَ الْإِكْرامِ»
فَنَحْنُ جَلَالُ اللَّهِ وَ كَرَامَتُهُ الَّتِي أَكْرَمَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْعِبَادَ بِطَاعَتِنَا.»
«ما جلال اللّٰه و كرامت او هستيم كه بوسيله اطاعت از ما بندگانش را گرامى داشته.»

امام سجاد علیه السلام:
«أَنَّ عَلِيّاً ع كَانَ تَالِيَ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي الْكَمَالِ وَ الْجَلَالِ وَ الْجَمَالِ»

امام على عليه السلام:
«مَن عَرَفَ نَفسَهُ جَلَّ أمرُهُ.»
«هركه خود را شناخت، منزلتش والا گشت.»

امام صادق علیه السلام:
 إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ اَلْمُؤْمِنَ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ وَ جَلاَلِ كِبْرِيَائِهِ
فَمَنْ طَعَنَ عَلَى اَلْمُؤْمِنِ أَوْ رَدَّ عَلَيْهِ فَقَدْ رَدَّ عَلَى اَللَّهِ فِي عَرْشِهِ
وَ لَيْسَ هُوَ مِنَ اَللَّهِ فِي وَلاَيَةٍ وَ إِنَّمَا هُوَ شِرْكُ شَيْطَانٍ.

خداوند مؤمن را از نور عظمت و جلال کبریائی خود آفرید،
پس هر که بر آنان طعنه زند یا سخنشان را نپذیرد،
بى‏ گمان خداوند را که در عرشش بر همگان حکم مى‏‌راند ردّ کرده است،
و خداوند او را به حال خویش واگذارد،
و بى ‏تردید کار او به آن سبب است که شرک شیطان در او راه یافته است.
«حسود، بازیچه و آلت دست شیطان می‌شود!»

نُورُ اَلْجَلاَلِ

امام صادق علیه السلام:
إِنَّ اَلزُّهَّادَ فِي اَلدُّنْيَا نُورُ اَلْجَلاَلِ عَلَيْهِمْ وَ أَثَرُ اَلْخِدْمَةِ بَيْنَ أَعْيُنِهِمْ
وَ كَيْفَ لاَ يَكُونُونَ كَذَلِكَ
وَ إِنَّ اَلرَّجُلَ لَيَنْقَطِعُ إِلَى بَعْضِ مُلُوكِ اَلدُّنْيَا فَيُرَى عَلَيْهِ أَثَرُهُ
فَكَيْفَ بِمَنْ يَنْقَطِعُ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى لاَ يُرَى أَثَرُهُ عَلَيْهِ
.
زاهدان در دنيا نور عظمتشان آشكارا ديده مى‌شود
و آثار خدمت در پيشانى آنها است.
چرا چنين نباشند.
يك نفر دل به پادشاهى از پادشاهان دنيا مى‌بندد اثر اين ارتباط‍‌ در زندگى او مشاهده مى‌شود،
آيا ممكن است كسى كه دل به خدا ببندد اثر اين ارتباط‍‌ مشاهده نشود؟
+ «شرع – مسیر دسترسی به نور!»

لیله قدر، نور جلال ماه رمضان است!
وَ أَجْلَلْتَ‏ فِيهِ [شَهْرَ رَمَضَانَ] مِنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِي هِيَ‏ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ

اَللَّهُمَّ وَ أَنْتَ جَعَلْتَ مِنْ صَفَايَا تِلْكَ الْوَظَائِفِ وَ خَصَائِصِ تِلْكَ الْفُرُوضِ شَهْرَ رَمَضَانَ
الَّذِي اخْتَصَصْتَهُ مِنْ سَائِرِ الشُّهُورِ

بار خدايا، يكى از اين برگزيده ‏ترين وظايف و خاص‏‌ترين واجبات، ماه رمضان را قراردادى.
ماهى كه آن را از ميان ديگر ماه‌ها ويژگى ديگرى بخشيده‌اى‏
 
وَ تَخَيَّرْتَهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَزْمِنَةِ وَ الدُّهُورِ وَ آثَرْتَهُ عَلَى كُلِّ أَوْقَاتِ السَّنَةِ
بِمَا أَنْزَلْتَ فِيهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ النُّورِ وَ ضَاعَفْتَ فِيهِ مِنَ الْإِيمَانِ‏

و از بين همه زمانها و ايام، آن را انتخاب فرمودى و بر همه اوقات سال برترى‌اش نهاده‌‏اى،
زيرا كه در آن قرآن و نور نازل كرده‌‏اى و بر تكاليف مؤمنان چند برابر افزوده‌اى‏
 
وَ فَرَضْتَ فِيهِ مِنَ الصِّيَامِ وَ رَغَّبْتَ فِيهِ مِنَ الْقِيَامِ
وَ أَجْلَلْتَ فِيهِ مِنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ

و روزه را در آن واجب داشته‌‏اى و مردمان را به بر پاى خاستن براى عبادت خود ترغيب كرده‏‌اى
و شب قدر را كه از هزار ماه بهتر است تجليل فرموده‏‌اى.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی