دکتر محمد شعبانی راد

به این پُشتی‌های ‌شاه‌نشین تکیه بزن! وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ!

Lean on these royal thrones of kings!

«نمرق» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«النُّمْرُق: الوسائد، پشتى و يا بالش كوچك كه بر آن تكيه زنند.»
+ «جلوس بر تخت نورانی! مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ!»
این تکیه‌گاه نورانی، معالم ربانی صاحبان نور است که آنها را از آل محمد ع اخذ نموده‌اند!
به این پُشتیِ ‌شاه‌نشین تکیه بزن! وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ!

نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌقُرىً ظاهِرَةً

بالشهايى پهلوى هم چيده‏ – شهرهاى متّصل به هم

+ «وصی»

[سورة الغاشية (۸۸): الآيات ۱ الى ۲۶]
وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ (۱۵)
و بالشهايى پهلوى هم [چيده‏].
+ [سورة سبإ (۳۴): الآيات ۱۵ الى ۱۹]
وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بارَكْنا فِيها قُرىً ظاهِرَةً 
وَ قَدَّرْنا فِيهَا السَّيْرَ 
سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ (۱۸)
و ميان آنان و ميان آبادانيهايى كه در آنها بركت نهاده بوديم شهرهاى متّصل به هم قرار داده بوديم،
و در ميان آنها مسافت را، به اندازه، مقرر داشته بوديم.
در اين [راه‏]ها، شبان و روزان آسوده‌‏خاطر بگرديد.

علیّ‌بن‌ابراهیم رحمة الله علیه:
فِی قَوْلِهِ
وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ
قَالَ
الْبُسُطُ وَ الْوَسَائِد.
یعنی فرش‌ها و بالش‌ها.

«كُونُوا النُّمْرُقَةَ الْوُسْطَى»
نام زیبای دیگری برای معالم ربانی است! مثال زیبایی برای صاحبان نور!
مَثَل معالم ربانی صاحبان نور مثل پشتی است! «بالش، پشتى»
+ «وسد»
«وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ»: أي وسائد يتصل بعضها ببعض على هيئة مجالس الملوك في الدنيا.
يعنى پشتيها كه در كنار يكديگر چيده بر هيئت مجالس شاهان دنيا بهم پيوسته و متّصل ميباشد.
+ «صفّ»
[نمرق – قبض و بسط]:
«فِيها سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ وَ أَكْوابٌ مَوْضُوعَةٌ وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ وَ زَرابِيُّ مَبْثُوثَةٌ»:
همه اینها در فضای ملکوتی قلب اهل یقین در دل شرایط آیات و تقدیرت رخ میده و پیش میاد.
و بعینه با تشریفات بیشتر و کاملتر و غیر قابل وصفی در اون دنیا برای اهل یقینی که حالا در بهشت و در کنار صاحبان نور منا اهل البیت ع، جای داره تا بی‌نهایت تکرار میشه!

نمرق، منظور حاملان نور هر عصر و زمانی هستند که پشت سر هم و هم قافیه با هم، علوم آل محمد ع را به مخاطبینشان می‌رسانند تا نحوۀ مهربانی کردن را بیاموزند و قلبشان به راحتی و آرامشی از جنس تکیه زدن بر بالش دسترسی پیدا کند.
در زمان قدیم بالش در سمت راست و یا چپ فرد قرار میگرفت که به اون تکیه بده و لم بده و این بالش باید یک ارتفاع مناسب داشته باشه نه خیلی بلند که نشه آرنجتو روش بذاری و نه خیلی کوتاه، بینابین باید باشه که راحت زیر دست کسی که نشسته قرار بگیره تا ایده‌آل ترین حالت برای آسایش و آرامش فرد ایجاد کنه!

«»:
« فَفِيهَا بَيْنَ ذَلِكَ قَوْمٌ يَجْتَرِحُونَ السَّيِّئَاتِ وَ يَعْمَلُونَ الْحَسَنَاتِ يَخْلِطُونَ ذَا بِذَا
… تِلْكَ خِيَارُ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص تِلْكَ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى
يَرْجِعُ إِلَيْهِمُ الْغَالِي وَ يَنْتَهِي إِلَيْهِمُ الْمُقَصِّرُ »

« اللَّهُمَّ …. اجْعَلْنَا مِنَ النُّمْرُقَةِ الْأَوْسَط »
« اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْنَا مِنَ الَّذِينَ تَقَدَّمُوا فَمَرَقُوا وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَأَخَّرُوا فَمُحِقُوا وَ اجْعَلْنَا مِنَ النُّمْرُقَةِ الْأَوْسَط »

[«يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ شِيعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ
كُونُوا النُّمْرُقَةَ الْوُسْطَى يَرْجِعُ إِلَيْكُمُ الْغَالِي وَ يَلْحَقُ بِكُمُ التَّالِي »] :

« عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ :
يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ شِيعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ
كُونُوا النُّمْرُقَةَ الْوُسْطَى يَرْجِعُ إِلَيْكُمُ الْغَالِي وَ يَلْحَقُ بِكُمُ التَّالِي
فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ يُقَالُ لَهُ سَعْدٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ
مَا الْغَالِي
قَالَ قَوْمٌ يَقُولُونَ فِينَا مَا لَا نَقُولُهُ فِي أَنْفُسِنَا فَلَيْسَ أُولَئِكَ مِنَّا وَ لَسْنَا مِنْهُمْ
قَالَ
فَمَا التَّالِي
قَالَ الْمُرْتَادُ يُرِيدُ الْخَيْرَ يَبْلُغُهُ الْخَيْرُ يُؤْجَرُ عَلَيْهِ‏ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْنَا
فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا مَعَنَا مِنَ اللَّهِ بَرَاءَةٌ وَ لَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ قَرَابَةٌ وَ لَا لَنَا عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ
وَ لَا يُتَقَرَّبُ‏ إِلَى اللَّهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ
فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مُطِيعاً لِلَّهِ تَنْفَعُهُ وَلَايَتُنَا
وَ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ عَاصِياً لِلَّهِ لَمْ تَنْفَعْهُ وَلَايَتُنَا
وَيْحَكُمْ لَا تَغْتَرُّوا وَيْحَكُمْ لَا تَغْتَرُّوا .»

امام علی علیه السلام:
هَلْ فِي بَلَدِكَ قَوْمٌ شَهَرُوا أَنْفُسَهُمْ بِالْخَيْرِ فَلَا يُعْرَفُونَ إِلَّا بِهِ ؟
قَالَ نَعَمْ
قَالَ فَهَلْ فِي بَلَدِكَ قَوْمٌ شَهَرُوا أَنْفُسَهُمْ بِالشَّرِّ فَلَا يُعْرَفُونَ إِلَّا بِهِ ؟
قَالَ نَعَمْ
قَالَ‏ فَفِيهَا بَيْنَ ذَلِكَ قَوْمٌ يَجْتَرِحُونَ السَّيِّئَاتِ وَ يَعْمَلُونَ الْحَسَنَاتِ يَخْلِطُونَ ذَا بِذَا
قَالَ نَعَمْ
قَالَ ع
تِلْكَ خِيَارُ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص تِلْكَ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى يَرْجِعُ إِلَيْهِمُ الْغَالِي وَ يَنْتَهِي إِلَيْهِمُ الْمُقَصِّرُ.»

[مثل بالش و پشتی!]:
برای ما اقرار به فضل معالم ربانی صاحبان نور در حکم تکیه کردن به بالش راحتی است که تا ابد آرامش را در پی خواهد داشت ان شاء الله تعالی.
دیدی کسی که راحت‌طلبه برسه خونه دنبال یه مبل و پشتی پر نرم با حال میگرده بهش لم بده!
پس چرا در اصل دین و اعتقادات یه همچین پشتوانه نرم و راحتی نداشته باشیم ؟!
« وَ مَا النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى ؟
… أَ لَا تَرَوْنَ أَهْلًا تَأْتُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلنَّمَطِ الْأَوْسَطِ فَضْلَه‏»

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی