دکتر محمد شعبانی راد

پشتوانۀ نورانی! وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً!

Bankroll!
funds!

«رصد» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«رصید الذّهب: الذَّهَبُ‌ الضامِنُ‌ لإِصدار الأَوراق النقدية»
«gold reserve»: «احتياطي الذهب»
«funds»
رصد در معنای ممدوح: «وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً»
رصد در معنای مذموم: «إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً»

برای مشاهده نسخه تصویری (ولاگ) کلیک کنید.
برای شنیدن نسخه شنیداری (پادکست) کلیک کنید.

رَسُولٍ … مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً

پشتوانۀ نورانی! به حساب نور! «fund»:
تنخواه، از جنس علوم نورانی!
سرمایه‌گذاری و تامین بودجه
با اخذ وجوه علمی از صندوق نور علم آل محمد ع!
دوازده چشمه، پشتوانۀ علوم نورانی، برای صاحبان نور! 🕓

رَسُولٍ … مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً

[سورة الجن (۷۲): الآيات ۲۱ الى ۲۸]
قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً (۲۱)
بگو: «من براى شما اختيار زيان و هدايتى را ندارم.»
قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً (۲۲)
بگو: «هرگز كسى مرا در برابر خدا پناه نمى‌‏دهد و هرگز پناهگاهى غير از او نمى‌‏يابم.
إِلاَّ بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ 
وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً (۲۳)
[وظيفه من‏] تنها ابلاغى از خدا و [رساندن‏] پيامهاى اوست.»
و هر كس خدا و پيامبرش را نافرمانى كند قطعاً آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند.
حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً (۲۴)
[باش‏] تا آنچه را وعده داده مى‏‌شوند ببينند،
آنگاه دريابند كه ياورِ چه كسى ضعيف‏تر و كدام يك شماره‏‌اش كمتر است.
قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً (۲۵)
بگو: «نمى‏‌دانم آنچه را كه وعده داده شده‏‌ايد نزديك است يا پروردگارم براى آن زمانى نهاده است؟»
عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً (۲۶)
داناى نهان است، و كسى را بر غيب خود آگاه نمى‏‌كند،
إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ 
فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً (۲۷)
جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد،
كه [در اين صورت‏] براى او از پيش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت،
لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ 
وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ عَدَداً (۲۸)
تا معلوم بدارد كه پيامهاى پروردگار خود را رسانيده‌‏اند؛
و [خدا] بدانچه نزد ايشان است احاطه دارد و هر چيزى را به عدد شماره كرده است.

الرَّصَدُ، التَّعْلِيمُ، النّور الولایة!

امام صادق علیه السلام:
قَالَ اللَّهُ‏

فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً
قَالَ
فِي قَلْبِهِ الْعِلْمُ
وَ مِنْ خَلْفِهِ الرَّصَدُ يُعَلِّمُهُ وَ يَزُقُّهُ الْعِلْمَ زَقّاً
وَ يُعَلِّمُهُ اللَّهُ إِلْهَاماً
وَ الرَّصَدُ التَّعْلِيمُ مِنَ النَّبِيِّ ص
لِيَعْلَمَ النَّبِيُّ أَنْ قَدْ أَبْلَغَ رِسَالاتِ رَبِّهِ
وَ أَحَاطَ عَلِيٌّ بِمَا لَدَى الرَّسُولِ مِنَ الْعِلْمِ
.
خداوند می‌فرماید:
فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا،
گوید:
در قلبش علم و در پشت سرش نگهبانان است،
او را آموزش میدهد و علم را به درون او می‌افکند
و خداوند او را به طریق الهام تعلیم میدهد
؛
و «رصد» تعلیمی است که [امام علی (علیه السلام)] از جانب پیامبر (صلی الله علیه و آله) میبیند
تا بداند پیامبرانش رسالت‌های پروردگارشان را ابلاغ کرده‌اند
و او به آنچه نزد آن‌هاست احاطه دارد.

رصید الذهب!

رصید الذهب: طلایی که پشتوانۀ پول است و از ارزش پول مراقبت می‌نماید.
این واژه خیلی زیباست!
[المطر الرَّصَدُ]:
+ «رقب»
+ «عهد»: نور ولایت پوشاننده نقطه ضعف حسادت!
+«الولی و الوسمی و العهاد»
کتاب لغت الغريب المصنف:
بَابُ الْمَطَرِ بَعْدَ الْمَطَرِ:
من أسماء المطر الرَّصَدُ، واحدتها رَصَدَةٌ،
و هي الْمَطْرَةُ تقع أَوَّلًا لما يأتي بعضها.
يقال: قد كان قبْلَ هذا المطر له‏ رَصَدَةٌ.

+ «آتو»
نور ولایت فرآیندی که خودش، خودشو معرفی میکنه! «سلفی»
رصَيدُ الذَّهَب (في الاقتصاد السياسي):
الذَّهَبُ الضامِنُ لإصَدار الأَوراق النقدية
الذَّهَبُ الْمُعْتَمَدُ و الضَّامِنُ لإِصْدارِ العُمْلَةِ النَّقْدِيَّةِ.

[ترجمه – رصد]:
+ «شطر»:
با یک چشم طلا را می‌بیند و با چشم دیگر اسکناس!
ترجمه طلا به پول (چاپ اسکناس)!
ترجمه نور به حروف و کلمات و جزوات علمی!
پول توی دست و بال مردمه! اما طلاهای پشتوانه در بانک مخفی و دور از چشم همگان است!
نور رو صاحبان نور با قلبشون درک میکنن: «معرفة الامام بالنورانیة»، و اونو به کلمات قابل فهم ترجمه نموده و به رشته تحریر در می‌آوردند و این نقش صاحبان و حاملان نور است «وَ الْعَقْلَ تَرْجُمَانُ الْعِلْمِ»!
پس وقتی پول توی دستته، اینو بدون که داری به پشتوانۀ طلای بانک، معامله و داد و ستد می‌کنی وگرنه این اسکناس‌ها کاغذی بیش نیستند!
ارزش کلام صاحبان نور به پشتوانۀ علوم نورانی معادن طلای بی‌پایان علم آل محمد ع است که مخفی از دید همگان است. قلب سلیم با شنیدن این کلام، نورانیتش را درک می‌کند «تفقّة».
+ «حجت باطنی و حجت ظاهری»
اما اهل شک حسود، «لهم قلوب لا یفقهون بها» هستند.

[ادامه واژه رصد]:
اصطلاحات زیبای بانکی با واژه «رصید» به زبان عربی:
رصيد تعويضي:
مبلغ من المال يطلب مصرف من عميل أن يحتفظ به في حساب بلا فوائد مقابل حصوله من المصرف على خدمات مجّانية، و تعني بالانجليزية «compensating balance»
+ «جبران مافات»: قلب وصل به نور میتونه با این پشتوانۀ علمی، جبران مافات کنه! «حجج»

رصيد غير كافي:
عندما لا يتوفّر رصيد كاف لتغطية قيمة شيك يرفض البنك صرفه، و تعني بالانجليزية «insufficient funds»
قلبی که قبض و بسطش رو نفهمه، وصل به اون پشتوانۀ طلا نیست، لذا حرف زدنش مثل چک بلا محل کشیدنه! پشتوانه کافی نیست! اینسافیشنت فاندز!

واژه انگلیسی و اصطلاح اقتصاد دانان برای این مبحث چیه؟!
+ «استاندارد طلا»
«gold standard» – «texas gold backed bank»
انگاری این طلای پشتوانه، مواظبه که ارزش پول حفظ بشه «الراصِدُ للشى‏ء: المراقِبُ له».
واژه «رصد» مفهوم زیبایی داره.
استاندارد طلا یک سیستم پولی است که در آن واحد محاسبه اقتصادی استاندارد، وزن ثابتی از طلا می‌باشد.

«غطاء ذهبي»:
بموجب قاعدة الذهب الدولية يمكن تحويل الأوراق النقدية لكميات محددة سلفا من الذهب.
غطاء الذهب ويسمى أيضاُ قاعدة الذهب أو نظام الذهب الدولي، وهو نظام مالي يستعمل فيه الذهب كقاعدة لتحديد قيمة العملة الورقية، وكان بناء على هذا النظام تقييم عملة بلد ما، ويقوم البلد الذي يتبنى هذا النظام بتحويل أي عملة لديه إلى ذهب بعدما يوافق على اعتماد أسعار ثابتة لبيع و شراء الذهب.

رصيد من التجربة: كوله‌باری از تجربه
سَبُعٌ رَصيد: يَرْصُدُ ليثِبَ

رصيد من الحيوان: الذي يرصد ليثب
رصيد من الحيات: التي ترصد الناس لتسلع «حَيَّةٌ رصَيد».

پشتوانه: bankroll
Bankroll: سرمایه بانک، پشتوانه.
Fund: صندوق، سرمایه، وجوه، تنخواه، پشتوانه، ذخیره وجوه احتیاطی.

اسپانسر علمی صاحبان نور، آل محمد ع هستند.
«رصد» نام زیبای صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست که اهل نور یقین هر وقت قلبشون به سبب توجه به تمناها و نعمتهای بی‌ارزش دنیایی کمرنگ و تاریک میشه و قیمت این قلب افت میکنه، فوری یه آیت عرضه میشه تا با استعمال معالم ربانی و تولید نور آرامش، مجددا این قلب، نورانی و با ارزش بشه و قیمتش افت نکنه!

پس چقدر آیات «آیاتی و رسلی» برای حفظ ارزش قلب ما لازم و مفید‌اند و اگه نباشه فرصتهای عرضه آیات، بمرور ارزش قلب افت میکنه تا اینکه میشه تاریک و ظلمانی و بی‌ارزش!
آیاتی و رسلی همیشه آماده و منتظر هستند تا فرمان پروردگارشان در این زمینه را اجرا نمایند:
«التهيّؤ و الانتظار لشي‏ء» مفهومی است که مولّف کتاب التحقیق از واژۀ رصد برداشت نموده است.
آیات مراقب ما هستند!
مواظب ما هستند!
«رَصَّدَ الحسابَ: به حساب رسيدگى كرد و آنرا شمرد و آماده نمود.»
اهل بیت ع مواظب ما هستند تا ارزش قلبمون افت نکنه [درجات]!
مدام با پشتوانه علوم طلایی و نورانی خود در دل نار آیات، به ما چشمک می‌زنن و ما رو تشویق میکنن تا با عمل به نور ولایت و پشت نمودن به تمناها (معصیت و گناه)، نور آرامش برای قلب خود و دیگران فراهم نماییم و به پشتوانه طلایی علم آل محمد ع با یادآوری معالم ربانی در دل شرایط، هیچوقت ارزش پول قلب اهل نور یقین دستخوش بازارهای پر فریب دنیایی بی‌ارزش اهل حسادت و دانه‌درشتهای آنها نمی‌گردد، ان شاء الله تعالی.
هر وقت دیدی ارزش پولت افت کرده!
هر وقت هویّت نورانی قلبت کم میشه!
هر وقت دیدی کلامت و رفتارت بی‌تاثیر و بی‌ارزش شده، بدان به پشتوانه طلایی خودت، کم‌توجه شدی و کم استعمالش میکنی! اینجاست که باید توجهتو فقط معطوف به نور آل محمد ع بنمایی و عین شکری شوی و قلبتو به نور علمی اونها آپدیت نمایی. اینارو داره واژه زیبای «رصد» برای ما توضیح میده! انگاری باید واژۀ رصد رو معنا کنی و صاحب نور معنای رصد بشی تا قلبت پشتوانه علوم طلایی رو ببینه و بفهمه و درک کنه و اینجوری کلامت و رفتارت، آنچنان جوهر و گوهر نورانی داره که دیگرانو تحت تاثیر خودش قرار میده! لذا میبینیم که واژه رصد خودش داره اینارو به ما دیکته میکنه!
+ «اسپانسر دانا – حجّ»
عرب میگه: «ارصدَ مبلغاً من المال لِكذا: مبلغى پول براى آن كار اختصاص داد.»
اهل بیت ع، صاحبان نور علوم خودشونو برای آموزش مفهوم عملی نور الولایة، اختصاص می‌دهند!
قدر این فرصت موقتی خیمه برپا شده را باید دانست و خانه‌ای ثابت برای خود بپا نمود.
+ «اکرمی مثواه»
+ «خیمه و بیت»

«رصد» + «اجل»

«الرَّصُود من الإبل: التى‏ تَرْصُدُ شُرْبَ الإبل، ثم تشرب هى»
«ناقة رَصُودٌ: ترصُد شربَ الإبل ثمّ تشرب»
شتری که وایمیسته رفیقش اول آب بخوره، خوب سیراب بشه و بره کنار، اونوقت میاد آب میخوره!
این شتر، رفیق خوب و با ارزشی است!
+ «دخل – الدخال فی الابل»

[رصد – حفظ – رعایت – سرگرمی] :
«رَاعَيْتُ‏ النُّجُومَ: ستارگان را نظاره و مراقبت كردم.»

رصدت الابل – رصود
به زمین کم گیاه که منتظر نزول باران است رصد می‌گویند.
رصید الذهب: طلایی که پشتوانه پول است و از ارزش پول مراقبت می‌نماید.

تفسير الشعراوى   ج‏8   5059 

… و من إعجاز القرآن الكريم أن الحق سبحانه و تعالى حين يتكلم عن الذهب و الفضة و هما معدنان، يجعلهما الأساس فى النقد و التجارة، و لقد وجدت معادن أخرى أغلى من الذهب و أغلى من الفضة كالماس مثلا. لكن لا يزال الأساس النقدى فى العالم هو الذهب و الفضة. و على مقدار رصيد الذهب‏ الذى يغطى العملة الورقية ترتفع قيمة عملة أى بلد أو تنخفض .. فمثلا فى مصر فى عهد الاحتلال البريطانى كان النقد المتداول ثمانية ملايين جنيه، و رصيدنا من الذهب عشرة ملايين جنيه فيكون الفائض من الذهب مليونى جنيه، و بذلك كانت قيمة الجنيه المصرى تساوى جنيها من الذهب مضافا إليه قرشان و نصف القرش. و الذى يهبط بالنقد إلى الحضيض أن يكون رصيد الذهب قليلا و كمية النقد المتداولة كثيرة، و هكذا يبقى الذهب هو الحجة و الأساس فى الاقتصاد العالمى.

[رصد – حجج «حجة»]:
«و هكذا يبقى الذهب هو الحجة و الأساس فى الاقتصاد العالمى»
زبان عرب چقدر زیبا و گویاست.
در واژۀ حجج و حجت گفتیم اون عبارت زیبای اسپانسر دانا رو!
الحجاج استخوان برجسته زیر ابروست که ابرو رو ساپورت میکنه تا بتونه اون وظیفه اصلی خودشو انجام بده! این میشه همین مفهومی که در واژه رصید الذهب وجود داره!
پس حجت نامی زیبا از هزار واژۀ مترادف نور الولایة است که اهل یقین با استعمال این معالم ربانی کانه از پشتوانی طلایی و نورانی علم آل محمد ع، آن به آن بهره‌مند و برخوردار شده و با این حمایت طلایی و این فرصتهای طلایی آیاتی و رسلی، ان شاء الله مدال طلای بهشتی خودشو در دل آیات از دست صاحبان نور خود دریافت می‌نمایند!

[الرَّصَدُ التَّعْلِيمُ] :
این قسمت زیبا از تفسیر قمی ذیل آیات سورة الجن:
[ … فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً لِيَعْلَمَ … الرَّصَدُ التَّعْلِيمُ مِنَ النَّبِيِّ ص‏]:
يعنى خداوند براى صاحبان نور، راهى به علوم انبياء پيش و آيندگان ميگشايد.
«راهگشایی» مفهوم زیبایی که از واژه رصد استنباط می‌شود!
اهل یقین با یادآوری معالم ربانی در دل شرایط آیات، به نور علم آل محمد ع راهگشایی می‌شوند. نفوذ به علم غیب! الراسخون فی العلم!
«فَإِنَّهُ يَسْلُكُ … رَصَداً»
+ «سلک»: «يَسْلُكُ رَصَداً» میشه همین نحوه نفوذ علمی به غیب!
راهگشایی – پیشرفت غیر منتظره  – شکاف – عبور از مانع – رسوخ مظفرانه.
«unexpected progress»
گره‌گشا «viable solution»! مشکل‌گشا
+ «نشط»
علوم عالَم بالا که به قلب واریز میشه، بطور کاملا غیرمنتظره‌ای، راهگشایی میکنه و این مفهوم زیبای واژه رصد در آیات قرآن است.

[سورة النبإ (۷۸): الآيات ۱۷ الى ۳۰]
إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً (۲۱)
[آرى،] جهنّم [از ديرباز] كمينگاهى بوده،

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه): 
قوله
إِنَّ جَهَنَّمَ کانَتْ مِرْصاداً
قَالَ قَائِمَهًًْ.
یعنی اینکه موجود و مهیّا است.
لِلْطَّاغِینَ مَآبًا
یعنی اینکه منزلگاهی است.

امام صادق علیه السلام:
عَنْ حُمْرَانَ‌بْنِ‌أَعْیَنَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ
لابِثِینَ فِیها أَحْقاباً * لا یَذُوقُونَ فِیها بَرْداً وَ لا شَراباً إِلَّا حَمِیماً وَ غَسَّاقاً
قَالَ:
هَذِهِ فِی الَّذِینَ لَا یَخْرُجُونَ مِنَ النَّارِ.
حمران‌بن‌اعین گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی سخن خداوند متعال:
لابِثِینَ فِیها أَحْقاباً لا یَذُوقُونَ فِیها بَرْداً وَ لا شَراباً إِلَّا حَمِیماً وَ غَسَّاقاً پرسیدم.
فرمود:
«این [آیات] درباره‌ی کسانی است که از آتش بیرون نمی‌آیند».

[سورة الفجر (۸۹): الآيات ۱ الى ۳۰]
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ (۱۴)
زيرا پروردگار تو سخت در كمين است.

امام صادق علیه السلام:

فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ
إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ
قَالَ
قَنْطَرَهًٌْ عَلَی الصِّرَاطِ لَا یَجُوزُهَا عَبْدٌ بِمَظْلِمَهًٍْ.
آن پلی است بر صراط که هیچ بنده‌ای با حقّی که از دیگری نزد اوست، از آن نمی‌گذرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله:
أَنَّ اللَّهَ لَا إِلَهَ غَیْرُهُ إِذَا أَبْرَزَ الْخَلَائِقَ وَ جَمَعَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ أُتِیَ بِجَهَنَّمَ تُقَادُ بِأَلْفِ زِمَام … یُوضَعُ عَلَیْهَا صِرَاطٌ أَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَ أَحَدُّ مِنَ السَّیْفِ عَلَیْهِ ثَلَاثُ قَنَاطِرَ الْأُولَی عَلَیْهَا الْأَمَانَهًُْ وَ الرَّحْمَهًُْ وَ الثَّانِیَهًُْ عَلَیْهَا الصَّلَاهًُْ وَ الثَّالِثَهًُْ عَلَیْهَا رَبُّ الْعَالَمِینَ لَا إِلَهَ غَیْرُهُ فَیُکَلَّفُونَ الْمَمَرَّ عَلَیْهَا فَتَحْبِسُهُمُ الرَّحْمَهًُْ وَ الْأَمَانَهًُْ فَإِنْ نَجَوْا مِنْهَا حَبَسَتْهُمُ الصَّلَاهًُْ فَإِنْ نَجَوْا مِنْهَا کَانَ الْمُنْتَهَی إِلَی رَبِّ الْعَالَمِینَ جَلَّ ذِکْرُهُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَکَ‌وَ‌تَعَالَی إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ.
خداوند که هیچ خدایی جز او نیست، چون آفریدگان را به پا دارد و پیشینیان و پسینیان را گرد آوَرَد، دوزخ را به پیش می‌آورد… آنگاه صراطی بر دوزخ می‌گذارند که باریک‌تر از مو و بُرّان‌تر از شمشیر است و سه پل بر آن قرار دارد: بر اوّلی امانتداری و رَحِم و بر دوّمی نماز و بر سوّمی پروردگار جهانیان است که هیچ خدایی جز او نیست، در آن دم آفریدگان، وادار به گذر از صراط می‌شوند و امانت‌داری و رحم جلویشان را می‌گیرند. اگر از آن‌ها نجات یابند، نماز جلویشان را می‌گیرد و اگر از آن نیز نجات یابند، پایان راه به پروردگار جهانیان که هیچ خدایی جز او نیست، می‌رسد.
و این کلام خداوند عزّوجلّ است که فرمود: إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ.
علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه):
إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ
ای حَافِظ قائِمٌ عَلی کُلِ نَفْس.
امام علی علیه السلام:
أَنَّ مَعْنَاهُ إِنَّ رَبَّکَ قَادِرٌ عَلَی أَنْ یَجْزِیَ أَهْلَ الْمَعَاصِی جَزَاءَهُمْ.
پیامبر صلی الله علیه و آله:
مَعَاشِرَ النَّاسِ لَا تَمُنُّوا عَلَی اللَّهِ إِسْلَامَکُمْ فَیَسْخَطَ عَلَیْکُمْ فَیُصِیبَکُمْ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ إِنَّهُ لَبِالْمِرْصاد.
ای گروه مردم! به‌واسطه‌ی اسلامتان بر خداوند منّت مگذارید که مشمول خشم خدا گردید و شما را عذاب کند؛ زیرا او در کمین‌گاه است.
امام علی علیه السلام:
وَ لَئِنْ أَمْهَلَ اللَّهُ الظَّالِمَ فَلَنْ یَفُوتَ أَخْذُهُ
وَ هُوَ لَهُ بِالْمِرْصَادِ عَلَی مَجَازِ طَرِیقِهِ وَ بِمَوْضِعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِیقِه.
اگر خداوند، ستمگر را چند روزی مهلت دهد، از باز پرسی و عذاب او غفلت نمی‌کند، و او بر سر راه، در کمین‌گاه ستمگران است، و گلوی آن‌ها را در دست گرفته تا از فرورفتن آب دریغ دارد.

مشتقات ریشۀ «رصد» در آیات قرآن:

فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (5)
وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْريقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ (107)
وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً (9)
إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً (27)
إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً (21)
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ (14)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی