دکتر محمد شعبانی راد

معنای قول «لا مِساس» سامری! فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ!

Mussa told Sameri:
“Get away! Your Worldly portion will be] a contagious Illness [so that anyone who approaches You, will hear that you say:
” Do not touch me!”

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
«سَمِعْتُ سَلْمَانَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يَقُولُ
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
تَفْتَرِقُ أُمَّتِي ثَلَاثَ فِرَقٍ
فِرْقَةٌ عَلَى الْحَقِّ لَا يَنْقُصُ الْبَاطِلُ مِنْهُ شَيْئاً يُحِبُّونَنِي وَ يُحِبُّونَ أَهْلَ بَيْتِي مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الذَّهَبِ الْجَيِّدِ كُلَّمَا أَدْخَلْتَهُ النَّارَ فَأَوْقَدْتَ عَلَيْهِ لَمْ يَزِدْهُ إِلَّا جَوْدَةً
وَ فِرْقَةٌ عَلَى الْبَاطِلِ لَا يَنْقُصُ الْحَقُّ مِنْهُ شَيْئاً يُبْغِضُونَنِي وَ يُبْغِضُونَ أَهْلَ بَيْتِي مَثَلُهُمْ مَثَلُ الْحَدِيدِ كُلَّمَا أَدْخَلْتَهُ النَّارَ فَأَوْقَدْتَ عَلَيْهِ لَمْ يَزِدْهُ إِلَّا شَرّاً
وَ فِرْقَةٌ مُدَهْدَهَةٌ عَلَى مِلَّةِ السَّامِرِيِّ لَا يَقُولُونَ لا مِساسَ لَكِنَّهُمْ يَقُولُونَ لَا قِتَالَ
إِمَامُهُمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ قَيْسٍ الْأَشْعَرِيُّ
»
«سلمان -رحمه اللّٰه- گفت:
رسول خدا(صلّى الله عليه و آله)فرمود:
امّت من به سه گروه پراكنده خواهد گشت:
گروهى كه بر حقّ‌اند و باطل اندك چيزى از آن نكاهد، من و اهل بيت مرا دوست مى‌دارند، مثل آنان مثل طلاى نابى است كه هر چند آن را در آتش نهى و آتش را شعله‌ورتر سازى بر ميزان خوبى و خالص شدن آن افزوده گردد.
و گروهى بر باطل‌اند و حق اندك چيزى از آن نكاهد، من و اهل بيت مرا دشمن مى‌دارند، مثل آنان مثل آهن است كه هر چه آن را در آتش افكنى و بر آن بدمى بر بدى و ناجنسى آن افزوده گردد(و از حدّ آهن فراتر نرود).
و گروهى مضطرب و متزلزل‌اند و بر آئين سامرى هستند و ليكن نمى‌گويند:
لا مساس «بما دست نزنيد» بلكه مى‌گويند: لا قتال «جنگ نكنيد و دست از آن بداريد»،
پيشواى آنان عبد الله بن قيس اشعرى است.»

إِنَّ لِکُلِّ قَوْمٍ سَامِرِیّاً

امام علی علیه السلام:
عَنْ أَبِی‌یَحْیَی الْوَاسِطِیِّ قَالَ:
لَمَّا افْتَتَحَ أمیرالمؤمنین (علیه السلام) الْبَصْرَهًَْ اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَیْهِ
وَ فِیهِمُ الْحَسَنُ الْبَصْرِیُّ وَ مَعَهُ أَلْوَاحٌ
فَکَانَ کُلَّمَا لَفَظَ أمیرالمؤمنین علیه السلام بِکَلِمَهًٍْ کَتَبَهَا
فَقَالَ لَهُ أمیرالمؤمنین (علیه السلام) بِأَعْلَی صَوْتِهِ مَا تَصْنَعُ
قَالَ نَکْتُبُ آثَارَکُمْ لِنُحَدِّثَ بِهَا بَعْدَکُمْ
فَقَالَ لَهُ أمیرالمؤمنین (علیه السلام)
أَمَا إِنَّ لِکُلِّ قَوْمٍ سَامِرِیّاً وَ هَذَا سَامِرِیُّ هَذِهِ الْأُمَّهًِْ
إِلَّا أَنَّهُ لَا یَقُولُ لا مِساسَ وَ لَکِنَّهُ یَقُولُ لَا قِتَال.

ابویحیی واسطی گوید:
زمانی‌که امیرالمؤمنین (علیه السلام) بصره را فتح کرد، مردم دور او جمع شدند
و حسن بصری میان آن‌ها بود
و همراه خود الواحی داشت که تمام کلمات امیرالمؤمنین (علیه السلام) را ثبت می‌کرد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) باصدای بلند به او فرمود: «چه می‌کنی»؟
او گفت: «آثار شما را می‌نویسیم تا بعد از شما آن‌ها را بازگو کنیم».
امیرالمؤمنین به او فرمود:
«هر قومی یک سامری دارد و این فرد، سامری این امّت است
با این فرق که او نمی‌گوید: «لامِساسَ؛ بلکه می‌گوید نجنگید».

لا مِساسَ!

[سورة طه (۲۰): الآيات ۹۷ الى ۱۰۷]
قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ
وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ
وَ انْظُرْ إِلى‏ إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً (۹۷)
گفت: «پس برو كه بهره تو در زندگى اين باشد كه [به هر كه نزديك تو آمد] بگويى:
[به من‏] دست مزنيد
و تو را موعدى خواهد بود كه هرگز از آن درباره تو تخلف نخواهد شد،
و [اينك‏] به آن خدايى كه پيوسته ملازمش بودى بنگر،
آن را قطعاً مى‏‌سوزانيم و خاكسترش مى‏‌كنيم [و] در دريا فرو مى‌‏پاشيم.»

معنای قول «لا مِساسَ» سامری چیست؟!
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، در این حدیث زیبا و مهم که به جناب سلمان رحمه الله، فرمودند، سیاست شبهه افکن سامری و مشابهین او مانند عبد الله بن قیس اشعری را در هر زمان بیان فرمودند که عبارت «لا مساس» و «لا قتال» اشاره به همین مطلب مهم دارد.
در حدیث «إِنَّمَا هُوَ اللَّهُ وَ الشَّيْطَانُ» در مقاله «بردگان شیطان! بندگان رحمان!» رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند که دو راه بیشتر وجود نداره: یا راه حق خداست و یا راه باطل شیطان.
و در این حدیث اشاره به گروه سومی می‌شود که سردسته آنها، سامری است.
این گروه مضطرب و متزلزل هم جزو گروه باطل و جزو قبیله شیطان هستند و این حدیث به نوعی پرده از حیله و مکری که سامری‌ها برای به متشابهات انداختن فالوئرهای خود استفاده می کنند، بر میدارد.
وظیفه در هر زمان، شناخت نور حق و اتباع و پیروی از آن است و در غیر اینصورت، ضلالت و گمراهی حتمی است. اینجا سامری برای گمراه نمودن فالوئرهای خود، سیاست پلید «لا مساس» و «لا قتال» را به خورد اهل حسادت متبع خودش می دهد تا آنها در شناخت و پیروی از نور حقیقت، تعلّل کنند و دست نگه دارند.
بدقت حواستون به این قبیل افراد ظاهر‌فریب باشه!
در پوشه «تاریکی ساده لوحی افراد جاهل القلب» گفته شد:
چی میشه که بعضی ها برای عبادت، خدا رو با گوساله اشتباه میگیرند؟
جواب در همین شیطنت سامری است که آنها را مسموم به اعتقاد خبیث خود میکند و انگیزه آنها برای دسترسی به نور حق را کمرنگ و نابود میکند و اینجاست که وقتی اتصال با نور برقرار نشود، اتصال با تاریکی حتمی است.
+ «کتمانِ نور! پنهان‌کاری حسود!»
عملا معنای قول سامری این میشه که انگاری «لا مساس» یعنی با نور تماس نداشته باشید!
سامری به عقوبت همین قول و فعل نادرست خودش گرفتار شد.
+ پنبه توی گوشهای خودتون بکنید! «داستان اسعد بن زراره»

«مسس – مسّ» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
مفهوم کانکشن «تماس» از واژه مسّ و هزار وازه مترادف «نور» استنباط می شود.
انگاری سامری وقتی میگه «لا مساس» یعنی به «نور» می‌گوید: «لا»!
سامری، به فالوئرهاش دستور میده که با صاحبان نور تماس نداشته باشند!
در حالیکه اهل نور «آفرین‌گویان نور‌آفرین» هستند.
به نور، بله بگو! نه نگو!
«قُلْ إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ»
فقط قلوب اهل نور، با نور تماس پیدا میکنند! «نور علی نور»
+ «نورِ داخلی + نورِ خارجی!»
«فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»
در كتابى نهفته، كه جز پاك‏‌شدگان بر آن دست نزنند.»

اگه بیمار با طبیبش تماس نداشته باشه، چجوری امید درمان داشته باشه؟!
سامری میخواد هیچکس «صله رحم» بجای نیاورد!
معنای قول لا مساس سامری خیلی مهمه!

«1+1»

اهل نور، اهل فضل و اهل وصل هستند!

اهل حسادت، اهل فصل و قطع هستند و شعارشان «لا مساس» است!

امام سجاد علیه السلام:
عَنْ أَبِي حَمْزَةَ اَلثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: 
إِذَا كَانَ  جَمَعَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ
ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ
أَيْنَ أَهْلُ اَلْفَضْلِ؟
قَالَ فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ اَلنَّاسِ فَتَتَلَقَّاهُمُ اَلْمَلاَئِكَةُ فَيَقُولُونَ وَ مَا كَانَ فَضْلُكُمْ؟
فَيَقُولُونَ
كُنَّا نَصِلُ مَنْ قَطَعَنَا وَ نُعْطِي مَنْ حَرَمَنَا وَ نَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَنَا
قَالَ فَيُقَالُ لَهُمْ صَدَقْتُمُ اُدْخُلُوا اَلْجَنَّةَ.
ابو حمزۀ ثمالى گويد از علىّ‌ بن حسين عليه السّلام شنيدم كه فرمود:
چون روز رستاخيز شود خداوند اوّلين و آخرين را در يك سرزمين گردآورد
منادى فرياد كشد صاحبان فضيلت كجايند؟
گروهى از مردم برمى‌خيزند،فرشتگان آنها را ملاقات مى‌كنند و مى‌پرسند فضيلت شما چه بوده است‌؟
پاسخ مى‌دهند،
به كسى كه از ما مى‌بريد مى‌پيوستيم،
و به كسى كه ما را محروم مى‌ساخت بخشش مى‌نموديم،
و كسى كه به ما ستم روا مى‌داشت درمى‌گذشتيم،
به آنان گفته مى‌شود:
راست گفتيد وارد بهشت شويد.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی