دکتر محمد شعبانی راد

انکارِ نورِ حقیقت! حسودِ نمک‌نشناس! يَجْحَدُونَ بِآياتِ اللَّهِ!

What an ungrateful Jealous man!
“Curse you, you ungrateful creature!”

نمک‌نشناسی اهل حسادت، بعد از یک عمر استصحاب صاحبان نور با آنها!

حسود نمک‌نشناس، با وجود اینکه اسم نور، رایگان و بغیر حساب،
سر راهش قرار داده شد و اونو شناخت،
اما این امر الله نورانی رو معنا نکرد!
+ «اسم نور را معنا کنیم!»

برای مشاهده نسخه تصویری (ولاگ) کلیک کنید.
برای شنیدن نسخه شنیداری (پادکست) کلیک کنید.
امام صادق عليه السلام:
أحَبُّ إخواني إلَيَ مَن أهدى إلَيَ عُيوبي.
دوست‌داشتنى‌ترينِ دوستان من، كسى است كه عيب‌هايم را به من هديه دهد.

با هدیه مقدس آیات، چه میکنیم؟!
آیا راضی به این تقدیرات حکیمانه و متناسب با امر اصلاح و تربیت عیب حسد خود هستیم؟!

«جحد» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«أرض‏ جَحْدَةٌ: قليلة النبت (ارض یابسۀ لا خیر فیها)، زمين كم گياه»

ای زمینِ خشکِ نمک‌نشناسِ ناسپاس!
چرا باران زیبا رو با جان و دل پذیرا نشدی و باورش نکردی،
تا از تاریکی و خشکی درآیی
و به نور و طراوت و سبزی و شادکامی برسی؟!
چرا این رشوه‌های نورانی علمی رو قبول نمیکنی و پس میزنی؟!


«جحد النبت: إذا قلّ و لم يطل»
«رجل‏ جَحِدٌ: شحيح قليل الخير يظهر الفقر،
مردى خسيس و كم خير که خود را فقير جلوه مى‌‏دهد و اظهار فقر و بى‌‏چيزى مى‏‌كند.»

ای قلبِ حسودِ بخیلِ نمک‌نشناس!
چرا از علومی که یاد گرفتی، در دل شرایط زندگی استفاده نکردی؟!

چرا این اسامی نورانی رو معنا نکردی؟!
چرا بخل ورزیدی و اهل نور سخا نشدی؟!
چرا به تقدیراتی که درمان عیب حسد توست، راضی نشدی؟!


«عام جحد: قليل المطر»
«الْحَاسِدُ جَاحِدٌ لِأَنَّهُ لَمْ يَرْضَ بِقَضَاءِ اللَّهِ»
«آدم حسود – در حقیقت – یک آدم لَجوج و ستیزه‌جو است.
زیرا او به قضا و مقدرات الهی تن نمی‌دهد
«الجُحُودُ هو الإنكار مع العلم»: انتخاب خودخواسته آگاهانه اکثریت!
«الْحَسَدُ أَصْلُهُ مِنْ عَمَى الْقَلْبِ وَ جُحُودِ فَضْلِ اللَّهِ تَعَالَى،
اصل حسد از کوری قلب و انکار فضل خداوند تعالی می‌باشد.»

Denied the light!

«And they denied those Signs and Miracles out of disbelief and arrogance, Though their souls were convinced About their truthful state of them. So See you what was the end of the corrupt Disbelievers!» (An-Naml: 14)
انکارِ نورِ حقیقت!
حسود، نور حقیقت رو میبینه و انکار میکنه
و این همون اشتباه مرگباری است که مرتکب میشه!
+ «کتمانِ نور! پنهان کاری حسود!»

[سورة النمل (۲۷): الآيات ۱۱ الى ۱۴]
إِلاَّ مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ (۱۱)
ليكن كسى كه ستم كرده سپس -بعد از بدى- نيكى را جايگزين [آن‏] گردانيده،
[بداند] كه من آمرزنده مهربانم.
وَ أَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ فِي تِسْعِ آياتٍ إِلى‏ فِرْعَوْنَ وَ قَوْمِهِ
إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ (۱۲)
و دستت را در گريبانت كن تا سپيدِ بى‌‏عيب بيرون آيد.
[اينها] از [جمله‏] نشانه‌‏هاى نُه‏‌گانه‌‏اى است [كه بايد] به سوى فرعون و قومش [ببرى‏]،
زيرا كه آنان مردمى نافرمانند.»
فَلَمَّا جاءَتْهُمْ آياتُنا مُبْصِرَةً قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِينٌ (۱۳)
و هنگامى كه آيات روشنگر ما به سويشان آمد گفتند: «اين سحرى آشكار است.»
وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (۱۴)
و با آنكه دلهايشان بدان يقين داشت، از روى ظلم و تكبّر آن را انكار كردند.
پس ببين فرجام فسادگران چگونه بود.

موارد «جحد آیات»:
آیات زیر رو در نورقرآن، حتما مطالعه کنید.

[سورة الأنعام (۶): الآيات ۳۳ الى ۳۴]
قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لا يُكَذِّبُونَكَ وَ لكِنَّ الظَّالِمينَ بِآياتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ‏ (۳۳)
به يقين، مى‏‌دانيم كه آنچه مى‌‏گويند تو را سخت غمگين مى‏‌كند. در واقع آنان تو را تكذيب نمى‌‏كنند، ولى ستمكاران آيات خدا را انكار مى‏‌كنند.

[سورة الأعراف (۷): الآيات ۵۰ الى ۵۱]
الَّذينَ اتَّخَذُوا دينَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا وَ ما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ (51)
همانان كه دين خود را سرگرمى و بازى پنداشتند، و زندگى دنيا مغرورشان كرد. پس همان گونه كه آنان ديدار امروز خود را از ياد بردند، و آيات ما را انكار مى‌‏كردند، ما [هم‏] امروز آنان را از ياد مى‌‏بريم.

[سورة هود (۱۱): الآيات ۵۰ الى ۶۰]
وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنيدٍ (59)
و اين، [قوم‏] عاد بود كه آيات پروردگارشان را انكار كردند، و فرستادگانش را نافرمانى نمودند، و به دنبال فرمانِ هر زورگوىِ ستيزه‏‌جوى رفتند.

[سورة النحل (۱۶): الآيات ۷۱ الى ۷۴]
وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى‏ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلى‏ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَواءٌ أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ (۷۱)
و خدا بعضى از شما را در روزى بر بعضى ديگر برترى داده است. و[لى‏] كسانى كه فزونى يافته‏‌اند، روزىِ خود را به بندگان خود نمى‏‌دهند تا در آن با هم مساوى باشند. آيا باز نعمت خدا را انكار مى‏‌كنند؟

[سورة العنكبوت (۲۹): الآيات ۴۶ الى ۵۰]
وَ كَذلِكَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ
فَالَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ
وَ مِنْ هؤُلاءِ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلاَّ الْكافِرُونَ (47)
و همچنين ما قرآن را بر تو نازل كرديم.
پس آنان كه بديشان كتاب داده‌‏ايم بدان ايمان مى‌‏آورند،
و از ميان اينان كسانى‌‏اند كه به آن مى‌‏گروند،
و جز كافران [كسى‏] آيات ما را انكار نمى‌‏كند.
بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ في‏ صُدُورِ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ
وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلاَّ الظَّالِمُونَ (49)
بلكه [قرآن‏] آياتى روشن در سينه‌‏هاى كسانى است كه علم [الهى‏] يافته‌‏اند،
و جز ستمگران منكر آيات ما نمى‌‏شوند.

[سورة لقمان (۳۱): الآيات ۳۱ الى ۳۴]
وَ إِذا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ
وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلاَّ كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ (32)
و چون موجى كوه‌‏آسا آنان را فرا گيرد، خدا را بخوانند و اعتقاد [خود] را براى او خالص گردانند،
و[لى‏] چون نجاتشان داد و به خشكى رساند برخى از آنان ميانه‌‏رو هستند،
و نشانه‌‏هاى ما را جز هر خائن ناسپاسگزارى انكار نمى‏‌كند.

[سورة غافر (۴۰): الآيات ۶۱ الى ۶۵]
كَذلِكَ يُؤْفَكُ الَّذينَ كانُوا بِآياتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ‏ (63)
كسانى كه نشانه‌‏هاى خدا را انكار مى‌‏كردند، اين گونه [از خدا] رويگردان مى‌‏شوند.

[كسانى كه نشانه‌‏ها و آیات محکم خدا را انكار مى‌‏كنند،
اين گونه از نور خدا رويگردان مى‌‏شوند و با آیات متشابه و نجوای شیطان متقاعد می‌شوند!]

[سورة فصلت (۴۱): الآيات ۱۱ الى ۱۵]
فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ‏ (15)
و امّا عاديان، به ناحقّ، در زمين سر برافراشتند و گفتند: «از ما نيرومندتر كيست؟»
آيا ندانسته‏‌اند كه آن خدايى كه خلقشان كرده خود از ايشان نيرومندتر است؟
و در نتيجه آيات ما را انكار مى‏‌كردند.

[سورة فصلت (۴۱): الآيات ۲۶ الى ۳۰]
ذلِكَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فيها دارُ الْخُلْدِ جَزاءً بِما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ‏ (28)
آرى، سزاى دشمنان خدا همان آتش است كه در آن، منزل هميشگى دارند.
[اين‏] جزا به كيفر آن است كه نشانه‌‏هاى ما را انكار مى‌‏كردند.

[سورة الأحقاف (۴۶): الآيات ۲۶ الى ۳۰]
وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيما إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ
وَ جَعَلْنا لَهُمْ سَمْعاً وَ أَبْصاراً وَ أَفْئِدَةً 
فَما أَغْنى‏ عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَ لا أَبْصارُهُمْ وَ لا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ
إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ بِآياتِ اللَّهِ
وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (۲۶)
و به راستى در چيزهايى به آنان امكانات داده بوديم كه به شما در آنها [چنان‏] امكاناتى نداده‏‌ايم،
و براى آنان گوش و ديده‌‏ها و دلهايى [نيرومندتر از شما] قرار داده بوديم،
و[لى‏] چون به نشانه‌‏هاى خدا انكار ورزيدند [نه‏] گوششان و نه ديدگانشان و نه دلهايشان، به هيچ وجه به دردشان نخورد، و آنچه ريشخندش مى‏‌كردند به سرشان آمد.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی