DEBUT!
«کشط» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«كشطت البعير»
«كشط جلده و غطاءه»
«كشطت البعير: مثل سلخت الشاة، إذا نحيّت جلده»
«كَشْطِ الناقة، أي: تنحية الجلد عنها»
+ مفهوم «آشکار – ظهر»
«الكِشَاط: آشكار شدن، برهنگى، پوست جدا شده از لاشه گوسفند»
+ «راز خورجین نورانی فاش میشود!»
+ «قصّهی تکراریِ رازِ فاش شده!»
+ «پنهانی که آشکار خواهد شد!»
+ «نور چهرۀ پنهان خود را آشکار کرد! کشف نورانی!»
+ «علوم رونمایی شدۀ تحت پوشش و حمایت نور! ذات الاکمام!»
+ «بهشت اهل یقین، نور اعمال صالح اوست! جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ!»
+ «نورِ روباز! و الضّحی!»
+ «راه روشن، خودش بهت لبخند میزنه! فتبسّم ضاحکا من قولها!»
+ «خودنویسِ نورانی!»
+ «نورِ آشکار! فتحا مبینا!»
+ «طیّ الارض – طیّ السماء»
«كشط جلده»
«ظهر»
[سورة التكوير (۸۱): الآيات ۱ الى ۱۴]
وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ (۱۱)
و آنگاه كه آسمان زجا كنده شود.
[قبض و بسط – ازدیاد نور علم و یقین]:
رونمایی از علوم نورانی! وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ!
امام باقر علیه السلام:
عَنْ مُعَمَّرٍ قَالَ:
قُلْتُ لَوْ تَعْلَمُونَ الْغَيْبَ
قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع
يُبْسَطُ لَنَا فَنَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنَّا فَلَا نَعْلَمُ.
+ «حضور و غیاب آنلاین نور در ملکوت قلب!»
تَحضُرُهُ و تَغيبُ عَنهُ!
امام كاظم عليه السلام:
إنَّ اللَّهَ تَبارَكَ و تَعالى أيَّدَ المُؤمِنَ بِروحٍ مِنهُ
خداوند متعال، مؤمن را با روحى از سوى خود پشتيبانى مىكند،
تَحضُرُهُ في كُلِّ وَقتٍ يُحسِنُ فيهِ و يَتَّقي،
كه هرگاه وى نيكى و تقوا نشان مىدهد، آن روح پيش اوست
و تَغيبُ عَنهُ في كُلِّ وَقتٍ يُذنِبُ فيهِ و يَعتَدي،
و هرگاه گناه و خطا مىكند، آن روح از پيش او غايب مىشود.
فَهِيَ مَعَهُ تَهتَزُّ سُروراً عِندَ إحسانِهِ،
پس آن [روح] با اوست. هرگاه وى نيكى كند، آن [روح] از شادى، خوشحالى مىكند؛
و تَسيخُ فِي الثَّرى عِندَ إساءَتِهِ.
و هرگاه وى بدى كند، آن [روح] در كام زمين فرو مىرود.
فَتَعاهَدوا عِبادَ اللَّهِ نِعَمَهُ بِإِصلاحِكُم أنفُسَكُم؛ تَزدادوا يَقيناً، و تَربَحوا نَفيساً ثَميناً،
پس، اى بندگان خدا! با اصلاح خودتان، از نعمتهاى خدا مراقبت كنيد
تا نور يقين شما افزوده گردد و به بهره نفيس و گرانبها برسيد.
رَحِمَ اللَّهُ امرَأً هَمَّ بِخَيرٍ فَعَمِلَهُ، أو هَمَّ بِشَرٍّ فَارتَدَعَ عَنهُ.
رحمت خدا بر كسى كه به نيكى تصميم بگيرد و آن را انجام دهد،
يا بر بدى تصميم بگيرد؛ امّا از آن دست بكشد!
امام سجاد علیه السلام:
عَنْ سَالِمِ بْنِ قَبِيصَةَ، قَالَ:
شَهِدْتُ عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) وَ هُوَ يَقُولُ:
أَنَا أَوَّلُ مَنْ خَلَقَ اَلْأَرْضَ، وَ أَنَا آخِرُ مَنْ يُهْلِكُهَا.
فَقُلْتُ لَهُ: يَا بْنَ رَسُولِ اَللَّهِ، وَ مَا آيَةُ ذَلِكَ؟
قَالَ:
آيَةُ ذَلِكَ أَنْ أَرُدَّ اَلشَّمْسَ مِنْ مَغْرِبِهَا إِلَى مَشْرِقِهَا، وَ مِنْ مَشْرِقِهَا إِلَى مَغْرِبِهَا.
فَقِيلَ لَهُ: اِفْعَلْ ذَلِكَ.
فَفَعَلَ.
سالم بن قبیصه گوید:
امام سجاد علیه السلام را دیدم که میفرمود:
من اولین کسی هستم که زمین را خلق کرد و آخرین کسی هستم که آن را هلاک میکنم!
عرض کردم: نشانه اش چیست؟
حضرت فرمود:
نشانهاش این است که اگر بخواهم خورشید را از مغرب به مشرق و از مشرق به مغرب میبرم.
پس به حضرت عرض کردم: انجام دهید،
پس انجام دادند.
«وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ + يَا كَاشِطَ السَّمَاءِ»
+ «اسماء الله الحسنی»
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ … يَا كَاشِطَ السَّمَاءِ … أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
وَ افْعَلْ بِي وَ بِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»
+ «فتح باب مستجار»
خدای مهربان این گوسفند رو برای عدهای قربانی کرده و از علومش رونمایی کرده!
حالا اگه مخاطبین از این گوشت قربانی استفاده نکنند، ایراد و اشکال از خودشونه!
به اونا علم و نور و دعا و توفیق و همه چیز داده شده!
تیک «سمعنا» خورده شده!
حالا نوبت اوناست که نقش خودشونو خوب بازی کنن!
+ «ثار الله»
در واقع وقتی شتر یا گوسفند رو ذبح میکنند، پوست اونو میکنن و سلاخی میکنن و حالا گوشت پر منفعت اون، از پوشش و حفاظش خارج شده و آماده آشپزی و طبخ شده و مَثَل علم آل محمد ع نیز چنین است: تا وقتیکه این علوم نزد آل محمد ع است، هیچ کس از این علوم باخبر نیست، اما همینکه قلب صاحبان نور به معالم ربانی آل محمد ع منور میشود، انگاری واقعه «کشط» رخ میدهد «ظهر»، و انگاری هدیهای زیبا «رونمایی» میشود و این فرایند با ذوق و شوق غیر قابل وصف قلبی همراه است «يَا كَاشِطَ السَّمَاءِ».
دیدی برای افتتاحیه یک پروژه، اونو، رونمایی میکنن، مثلا رونمایی از آخرین گوشی آیفون، یا روی یک اثر علمی پرده میکشن و در زمان افتتاح، یک رجل بزرگ و صاحب منصب، برای حاضرین، پرده از این اثر زیبا و نفیس بر میدارد؟
بعینه قصه کار معالم ربانی صاحبان نور چنین است!
داستان تکراری رونمایی از علوم آل محمد ع!
«ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها»
+ «نسخۀ نورانیِ جدید! وَ فِي نُسْخَتِها هُدىً وَ رَحْمَةٌ!»
داستان تکراری بلوهر و یوذاسف!
قلب صاحبان نور به نور علم، بصیر و بینا میشود، در حالیکه ما از آن بیخبریم.
آنگاه ماموریت صاحبان نور، بلاغ مبین است برای مخاطبین خود! «کربلا».
پس «کشط» نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور است.
«الكَشَّاط: قصاب»
«کشط»: کاری که قصاب میکنه، مثالی است برای فهم نقش صاحبان نور!
هر مبحث علمی جدیدی که صاحبان نور آشکار میکنند، کانه یک رونمایی جدید از یکی از آثار علمی آل محمد ع برای مخاطبین خود است،
و راه دسترسی ما به علوم پنهان آل محمد ع، همین انشعاب علمی است «شعب».
+ «اهلی و وحشی»
«کشط – علم غیب – ایمان به غیب»
«وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ»
امام صادق علیه السلام:
كُشِطَ لَهُ عَنِ الْأَرْضِ وَ مَنْ عَلَيْهَا
وَ عَنِ السَّمَاءِ وَ مَا فِيهَا
وَ الْمَلَكِ الَّذِي يَحْمِلُهَا
وَ الْعَرْشِ وَ مَنْ عَلَيْهِ
وَ فُعِلَ ذَلِكَ بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع.
+ «ساحل»
[کشط – رئی – رونمایی – قبض و بسط] :
امام صادق علیه السلام:
وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ
قَالَ
كُشِطَ لِإِبْرَاهِيمَ ع السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ حَتَّى نَظَرَ إِلَى مَا فَوْقَ الْعَرْشِ
وَ كُشِطَ لَهُ الْأَرْضُ حَتَّى رَأَى مَا فِي الْهَوَاءِ
وَ فُعِلَ بِمُحَمَّدٍ ص مِثْلُ ذَلِكَ
وَ إِنِّي لَأَرَى صَاحِبَكُمْ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ قَدْ فُعِلَ بِهِمْ مِثْلُ ذَلِكَ.
+ «هوی – فضی – مداخلة»