There’s Only One Deadline In Life!
Ceasefire Agreements and Peace Processes!
Give yourself a lifeline!
Let’s not be jealous!
But how can we manage our jealousy?
Experience the God’s Word!
Light and Darkness!
«هدن» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«الهُدْنَة: آتشبس موقت براى تهيه قرار داد صلح، سازش، راحتى و آرامش»
«و أصل الهدْنة السكون بعد الهَيْج،
و يقال للصُّلح بعد القتال: هُدْنة،
و ربما جُعِلَت الهدْنة مُدّةً معلومة، فإذا انقضت المدة عاوَدُوا القتال.»
«هَدَّن عدوَّه: إذا كافّه»
«تَهَادَنَ الأَمْرُ: اسْتَقَامَ»
«هَدَنْتَ الْقَوْمَ: سكَّنُتُهمْ عَنْكَ أَوْ عَنْ شَىءٍ بِكَلَامٍ أَوْ بِإِعْطَاءِ عَهْدٍ»
«تَهَادَنَ القَومُ: آن قوم با هم آشتى كردند.»
«هَدَنْتُ الصَّبىَّ: سَكَّنْتُهُ»
«هَدَنَ الصبِيَّ: كودك را خوشنود و آرام كرد.»
«هَدَّنَ الصَّبِيَّ: كودك را قانع و راضى كرد.»
«هَادَنْتُهُ: صَالَحْتُهُ»
«هادَنَهُ: با او سازش كرد، با او صلح كرد.»
«ْ مُهَادَنَةٍ ضد مُحَارَبَة»
+ «اجل»:
هدنة: چهار ماه حرام، ضرب الاجل تعیین شده، آتشبس!
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ
يعنى در زمان هدنه (آتشبس) و سازش با مخالفان و در دوران تقيه دست از جنگ بكشيد.
[سورة النساء (۴): آية ۷۷]
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ
وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ
فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ
إِذا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً
وَ قالُوا رَبَّنا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتالَ
لَوْ لا أَخَّرْتَنا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٌ
قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقى
وَ لا تُظْلَمُونَ فَتِيلاً (۷۷)
آيا نديدى كسانى را كه به آنان گفته شد:
«[فعلاً] دست [از جنگ] بداريد، و نماز را برپا كنيد و زكات بدهيد»،
و[لى] همين كه كارزار بر آنان مقرّر شد،
بناگاه گروهى از آنان از مردم [=مشركان مكّه] ترسيدند مانند ترس از خدا يا ترسى سختتر.
و گفتند: «پروردگارا، چرا بر ما كارزار مقرّر داشتى؟ چرا ما را تا مدّتى كوتاه مهلت ندادى؟»
بگو: «برخوردارى [از اين] دنيا اندك، و براى كسى كه تقوا پيشه كرده، آخرت بهتر است،
و [در آنجا] به قدر نخِ هسته خرمايى بر شما ستم نخواهد رفت.»
المهادنة: المعاهدة
و هي وضع القتال و ترك الحرب إلى مدة من غير عوض
إِلَّا الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَ لَمْ يُظاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً
فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ.
سوره توبه (بَراءَةٌ):
بدون بسم الله الرحمن الرحیم و با تبرّی از اهل حسد شروع میشود!
انگاری به معنای قطع رابطۀ اهل حسد با اسماء الله الحسنای خود است،
که مامور به «صلة رحم» با آنها بوده!
و این یعنی پایان دوران آتشبس!
تولّی: دوران آتشبس با اهل حسد!
تبرّی: پایان دوران آتشبس با اهل حسد!
[سورة التوبة (۹): الآيات ۱ الى ۲]
بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (۱)
[اين آيات] اعلام بيزارى [و عدم تعهّد] است از طرف خدا و پيامبرش
نسبت به آن مشركانى كه با ايشان پيمان بستهايد.
فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكافِرِينَ (۲)
پس [اى مشركان،] چهار ماه [ديگر با امنيّت كامل] در زمين بگرديد
و بدانيد كه شما نمىتوانيد خدا را به ستوه آوريد،
و اين خداست كه رسواكننده كافران است.
[سورة التوبة (۹): الآيات ۳ الى ۴]
وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ
أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ
فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ
وَ بَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِيمٍ (۳)
و [اين آيات] اعلامى است از جانب خدا و پيامبرش به مردم در روز حجّ اكبر كه
خدا و پيامبرش در برابر مشركان تعهّدى ندارند
[با اين حال] اگر [از كفر] توبه كنيد آن براى شما بهتر است،
و اگر روى بگردانيد پس بدانيد كه شما خدا را درمانده نخواهيد كرد؛
و كسانى را كه كفر ورزيدند از عذابى دردناك خبر ده.
إِلاَّ الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَ لَمْ يُظاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً
فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ (۴)
مگر آن مشركانى كه با آنان پيمان بستهايد،
و چيزى از [تعهّدات خود نسبت به] شما فروگذار نكرده،
و كسى را بر ضدّ شما پشتيبانى ننمودهاند.
پس پيمان اينان را تا [پايان] مدّتشان تمام كنيد،
چرا كه خدا پرهيزگاران را دوست دارد.
«ceasefire»: آتشبس برای مدتی معلوم، برای مذاکره و رسیدن به توافق دائمی.
«armistice»: آتشبس موقت، صلح موقت، متارکۀ جنگ.
«Armistice Day»: روز آتشبس
«هدَّنَت المرأةُ صَبِيَّها: إذا أَهدَأَتْه ليَنَام، فهو مُهدَّن.»
«هَدَّنَت المرأةُ صبِيَّها بكلامها: إذا أرادت أن يَرقد»
فرصتی برای ایجاد صلح و آرامش دائمی!
مادر لالائی میخونه که بچه خوابش ببره!
مادر سعی میکنه که بچۀ بهانهگیر و لجباز رو به زبون بگیره و آرومش کنه!
صاحبان نور، علوم نورانی رو درِ گوش اهل حسد میخونن، تا این قلبها نورشونو باور کنن و بهش عمل کنن، تا به آرامش برسن، تا حسادت حسود آروم بشه، متوقف بشه، درناژ بشه و خوابش ببره! اما متاسفانه وقتی لالائی مادر تموم میشه، وقتی دوران آتشبس تموم میشه، وقتی استصحاب و رفق تموم میشه، حسود خوابش نبرده و به آرامش نرسیده، که هیچ، دوباره اشتباه مرگبار عالم ذرشو تکرار میکنه.
این مادر مهربان، هر چی این بچۀ لجباز رو به زبون میگیره، انگار نه انگار!
« هَادَنَهُ: صالحه»
دنیا فرصتی برای مصالحه اهل نور و اهل حسد.
تا اهل حسد با نور آشنا بشن و قدرشو بدونن و بهش عمل کنن.
اگه این دوران مصالحه و سازش تموم بشه،
و حسود در انتهای کار، حرف گوش نکنه، فرصت طلایی رو از دست داده.
دَارُ هُدْنَةٍ! دَارُ بَلَاغٍ وَ انْقِطَاعٍ!
دنیا، مهلت آتشبس موقّت!
بمنظور اطلاع رسانی و اتمام حجت و نهایتا فرایند جداسازی!
فَاتَّقُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ
فَإِنَّكُمْ فِي هُدْنَةٍ وَ أَدُّوا الْأَمَانَةَ
فَإِذَا تَمَيَّزَ النَّاسُ
فَعِنْدَ ذَلِكَ ذَهَبَ كُلُّ قَوْمٍ بِهَوَاهُمْ
وَ ذَهَبْتُمْ بِالْحَقِّ مَا أَطَعْتُمُونَا
پس از خداى عز و جل بترسيد
كه براستى اكنون شما در زمان صلح و سازش (با مخالفين و اهل نفاق) بسر ميبريد،
و امانت را بپردازيد،
و هنگامى كه مردم از يکديگر متمايز و مشخص شوند،
هر دسته بدنبال خواسته و دلخواه خود روند
و شما به راه حق و درست رويد تا وقتى كه فرمانبردارى ما كنيد.
هدنة: آتشبس
+ «استصحاب»
+ «رفق»
دنیا مهلت و فرصتی است که بین دو متخاصم، آتشبس اعلام میشود
تا اهل نار فرصتی برای نجات پیدا کنند، یعنی با نور آشنا شوند و عاقبت خود را اختیارا عوض کنند!
اما خیلیها از این فرصت آتشبس، و فرصت آشنایی با نور،
استفاده ننموده و آن را به هدر میدهند و تغییر سرنوشت و بداء برایشان رقم نمیخورد.
خدای مهربان این دنیا را دار هدنة یعنی فرصت آتشبس قرار داده،
اما اهل حسادت قدرشو نمیدونن!
اهل حسادت از اینکه خدا به اونا مهلت داده
و آتشبس اعلام کرده، سوء استفاده میکنن!
حسود، با خدا سرِ جنگ داره!
و راضی به تقدیراتش نیست!
اما اگه عاقل بود و زرنگ،
باید از اون روزی که خدا پایان دوران آتشبس رو اعلام میکنه، میترسید،
اما حسود چه جراتی بر آتش دارد!
فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ!
چه جسورند بر آتش!
و چه گستاخانه میگویند:
«النّار و لا العار!»
پس بدانند که مهلتی کوتاه تا آتش دارند!
أَيُّهَا النَّاسُ! إِنَّكُمْ فِي دَارِ هُدْنَةٍ!
رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم:
أَيُّهَا النَّاسُ
إِنَّكُمْ فِي دَارِ هُدْنَةٍ
وَ أَنْتُمْ عَلَى ظَهْرِ سَفَرٍ وَ السَّيْرُ بِكُمْ سَرِيعٌ
وَ قَدْ رَأَيْتُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ يُبْلِيَانِ كُلَّ جَدِيدٍ
وَ يُقَرِّبَانِ كُلَّ بَعِيدٍ
وَ يَأْتِيَانِ بِكُلِّ مَوْعُودٍ
فَأَعِدُّوا الْجَهَازَ لِبُعْدِ الْمَجَازِ
قَالَ فَقَامَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ
وَ مَا دَارُ الْهُدْنَةِ
قَالَ دَارُ بَلَاغٍ وَ انْقِطَاعٍ
اى مردم شما اكنون در دنيا و خانۀ سازش و صلح هستيد
و شما در سر راه سفر هستيد و بشتاب شما را خواهند برد،
و شما مىنگريد كه شب و روز و خورشيد و ماه هر تازهاى را كهنه كنند
و هر دورى را نزديك سازند و هر وعدهاى را به سر رسانند،
پس اسباب و وسائل زيادى فراهم كنيد براى اينكه گذرگاه درازى در پيش است.
پس مقداد بن اسود برخاست و عرضكرد:
اى رسول خدا
خانۀ سازش يعنى چه؟
فرمود:
خانهاى كه رساننده است و جداكننده!
فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ
فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ
وَ مَاحِلٌ مُصَدَّقٌ
وَ مَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَى الْجَنَّةِ
وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّارِ
وَ هُوَ الدَّلِيلُ يَدُلُّ عَلَى خَيْرِ سَبِيلٍ
وَ هُوَ كِتَابٌ فِيهِ تَفْصِيلٌ وَ بَيَانٌ وَ تَحْصِيلٌ
وَ هُوَ الْفَصْلُ لَيْسَ بِالْهَزْلِ
وَ لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ
فَظَاهِرُهُ حُكْمٌ وَ بَاطِنُهُ عِلْمٌ
ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ
لَهُ نُجُومٌ وَ عَلَى نُجُومِهِ نُجُومٌ
+ «سلسله مراتب نورانی!»
لَا تُحْصَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تُبْلَى غَرَائِبُهُ
فِيهِ مَصَابِيحُ الْهُدَى وَ مَنَارُ الْحِكْمَةِ
وَ دَلِيلٌ عَلَى الْمَعْرِفَةِ لِمَنْ عَرَفَ الصِّفَةَ
هرگاه آشوبها چون شب تار شما را فرا گرفت به قرآن بچسبید
زیرا شفیعی است که شفاعتش پذیرفته است
و گزارش بدیها را میدهد و گفتهی او تصدیق میشود،
هرکه قرآن را رهبر خود سازد او را به بهشت کشاند
و هرکه آن را پشت سر خود نهد او را به دوزخ راند،
همان قرآن رهنماست که به بهترین راهی نشان دهد
و آن کتابی است که در آن تفصیل و بیان و تحصیل مقاصد است،
آن جداکنندهی حق و باطل و رافع هرگونه اختلاف است،
شوخی و سرسری نیست،
ظاهری دارد و باطنی دارد،
ظاهرش حکم و دستور است و باطنش علم و دانش،
ظاهرش خرّم و زیبا است و باطنش ژرف و نارسا،
اخترانی دارد و اخترانش هم اخترانی دارند
(قسمتهایی دارد و هر قسمتش هم قسمتهایی دارد)
شگفتیهایش شماره نشوند و تازههایش کهنه نگردند،
در آن چراغهای هدایت و فروزانگاه حکمت و دلیل بر معرفت است،
برای کسی که راهِ آن را بداند.
فَلْيَجْلُ جَالٍ بَصَرَهُ وَ لْيُبْلِغِ الصِّفَةَ نَظَرَهُ
يَنْجُ مِنْ عَطَبٍ
وَ يَتَخَلَّصْ مِنْ نَشَبٍ
فَإِنَّ التَّفَكُّرَ حَيَاةُ قَلْبِ الْبَصِيرِ
كَمَا يَمْشِي الْمُسْتَنِيرُ فِي الظُّلُمَاتِ بِالنُّورِ
فَعَلَيْكُمْ بِحُسْنِ التَّخَلُّصِ وَ قِلَّةِ التَّرَبُّصِ.
پس بايد شـخـص تـيـزبـين دقت نظر كند
و دقت نظر را تا بدرك صفت آن ادامه دهد
كه نجات بخشد آنـكـس را كـه هـلاكت افتاده،
و رهائى بخشد آنرا كه راه رهائى ندارد،
زيرا انديشيدن است كـه زنـدگـانى دل بينا است،
چنانچه آنكه جوياى روشنى است در تاريكيها بوسيله نور راه را پيمايد،
بر شما باد كه نيكو برهيد و كم انتظار بريد.
هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ
در دوران آتشبس، طرفین مخاصمه با هم گفتگو میکنند نه جنگ!
«حواست باشه که با نقض آتشبس، آتو بدست خدا ندی!»
اهل کوفۀ حسود، جواب گفتگوی صاحبان نور را با جنگ میدهند،
و این یعنی داستان تکراری کربلا!
[سورة الحج (۲۲): الآيات ۱۹ الى ۲۴]
هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ
فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ مِنْ نارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِيمُ (۱۹)
اين دو [گروه،] دشمنان يكديگرند كه در باره پروردگارشان با هم ستيزه مىكنند،
و كسانى كه كفر ورزيدند، جامههايى از آتش برايشان بريده شده است
[و] از بالاى سرشان آب جوشان ريخته مىشود.
اهل حسادت باید بدانند که
حقیقت اقدام خصمانه آنها نسبت به صاحبان نور،
به خود آنها بر میگردد!
و انگاری اهل نور میگن:
منتظریم که دوران آتشبس تموم بشه! «رجعت و کرّت!»
+ «ربص»
+ «انتظار فرج»
صاحبان نور با خدای مهربان عهد بستهاند که در دوران آتشبس، اهل انتظار فرج باشند!
[سورة الأحزاب (۳۳): الآيات ۲۱ الى ۲۵]
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ
فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلاً (۲۳)
از ميان مؤمنان مردانىاند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند.
برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در [همين] انتظارند
و [هرگز عقيده خود را] تبديل نكردند.
تقیّة – آتشبس
إِنَّمَا النَّاسُ هُمْ فِي هُدْنَةٍ
امام صادق علیه السلام:
عَنْ حَبِيبِ بْنِ بَشِيرٍ قَالَ:
قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ
لَا وَ اللَّهِ مَا عَلَى الْأَرْضِ شَيْءٌ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنَ التَّقِيَّةِ
يَا حَبِيبُ
إِنَّهُ مَنْ كَانَتْ لَهُ تَقِيَّةٌ رَفَعَهُ اللَّهُ
يَا حَبِيبُ
مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ تَقِيَّةٌ وَضَعَهُ اللَّهُ
يَا حَبِيبُ
إِنَّمَا النَّاسُ هُمْ فِي هُدْنَةٍ
فَلَوْ قَدْ كَانَ ذَلِكَ كَانَ هَذَا.
حبيب بن بشیر گويد:
امام صادق عليه السلام فرمود: شنيدم پدرم ميفرمود:
نه بخدا، در روى زمين چيزى محبوبتر از تقيه نزد من نيست،
اى حبيب همانا هر كه تقيه كند خدايش بالا برد،
اى حبيب هر كه تقيه نكند خدايش پست كند،
اى حبيب، مردم در صلح و سازشند،
سپس اگر آن باشد، اين هم باشد.
فضیلت پرستش نور در دوران آتشبس!
امام صادق علیه السلام:
عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع
أَيُّمَا أَفْضَلُ
الْعِبَادَةُ فِي السِّرِّ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ
أَوِ الْعِبَادَةُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ مِنْكُمُ الظَّاهِرِ
فَقَالَ يَا عَمَّارُ
الصَّدَقَةُ فِي السِّرِّ وَ اللَّهِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ فِي الْعَلَانِيَةِ
وَ كَذَلِكَ وَ اللَّهِ عِبَادَتُكُمْ فِي السِّرِّ مَعَ إِمَامِكُمُ الْمُسْتَتِرِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ
وَ تَخَوُّفُكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ حَالِ الْهُدْنَةِ
أَفْضَلُ مِمَّنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ فِي ظُهُورِ الْحَقِّ مَعَ إِمَامِ الْحَقِّ الظَّاهِرِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ
وَ لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ مَعَ الْخَوْفِ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ مِثْلَ الْعِبَادَةِ وَ الْأَمْنِ فِي دَوْلَةِ الْحَقِّ.
عمار ساباطى گويد:
به امام صادق عليه السلام عرض كردم:
كداميك از اين دو بهتر است؟
عبادت پنهانى با امام پنهان از شما خانواده در زمان دولت باطل
يا عبادت در زمان ظهور و دولت حق با امام آشكار از شما؟
فرمود:
اى عمار!
بخدا كه صدقه دادن پنهانى از صدقه دادن آشكارا بهتر است،
و همچنين بخدا عبادت شما در پنهانى با امام پنهانتان در زمان دولت باطل
و ترس شما از دشمن و در حال صلح با دشمن بهتر است از كسى كه عبادت كند خداى – عز و جل ذكره – را در زمان ظهور حق با امام بر حق آشكار و در زمان دولت حق.
هَا هَا طُوبَى لَهُمْ عَلَى صَبْرِهِمْ عَلَى دِينِهِمْ فِي حَالِ هُدْنَتِهِمْ!
امام علی علیه السلام:
عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ قَالَ
حَدَّثَنِي الثِّقَةُ مِنْ أَصْحَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع
أَنَّهُمْ سَمِعُوا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع يَقُولُ فِي خُطْبَةٍ لَهُ
اللَّهُمَّ وَ إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّ الْعِلْمَ لَا يَأْرِزُ كُلُّهُ وَ لَا يَنْقَطِعُ مَوَادُّهُ
وَ أَنَّكَ لَا تُخْلِي أَرْضَكَ مِنْ حُجَّةٍ لَكَ عَلَى خَلْقِكَ
ظَاهِرٍ لَيْسَ بِالْمُطَاعِ
أَوْ خَائِفٍ مَغْمُورٍ
كَيْلَا تَبْطُلَ حُجَجُكَ
وَ لَا يَضِلَّ أَوْلِيَاؤُكَ بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَهُمْ
بَلْ أَيْنَ هُمْ وَ كَمْ
أُولَئِكَ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ قَدْراً
الْمُتَّبِعُونَ لِقَادَةِ الدِّينِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِينَ
الَّذِينَ يَتَأَدَّبُونَ بِآدَابِهِمْ وَ يَنْهَجُونَ نَهْجَهُمْ
فَعِنْدَ ذَلِكَ يَهْجُمُ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْإِيمَانِ
فَتَسْتَجِيبُ أَرْوَاحُهُمْ لِقَادَةِ الْعِلْمِ
وَ يَسْتَلِينُونَ مِنْ حَدِيثِهِمْ مَا اسْتَوْعَرَ عَلَى غَيْرِهِمْ
وَ يَأْنَسُونَ بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْمُكَذِّبُونَ وَ أَبَاهُ الْمُسْرِفُونَ
أُولَئِكَ أَتْبَاعُ الْعُلَمَاءِ
صَحِبُوا أَهْلَ الدُّنْيَا بِطَاعَةِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ أَوْلِيَائِهِ
وَ دَانُوا بِالتَّقِيَّةِ عَنْ دِينِهِمْ
وَ الْخَوْفِ مِنْ عَدُوِّهِمْ
فَأَرْوَاحُهُمْ مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى
فَعُلَمَاؤُهُمْ وَ أَتْبَاعُهُمْ خُرْسٌ صُمْتٌ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ
مُنْتَظِرُونَ لِدَوْلَةِ الْحَقِّ
وَ سَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَ بِكَلِماتِهِ وَ يَمْحَقُ الْبَاطِلَ
هَا هَا طُوبَى لَهُمْ عَلَى صَبْرِهِمْ عَلَى دِينِهِمْ فِي حَالِ هُدْنَتِهِمْ
وَ يَا شَوْقَاهْ إِلَى رُؤْيَتِهِمْ فِي حَالِ ظُهُورِ دَوْلَتِهِمْ
وَ سَيَجْمَعُنَا اللَّهُ وَ إِيَّاهُمْ فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ.
ابى اسحاق گويد:
جمعى از موثقين اصحاب امير المؤمنين عليه السلام نقل كردند كه
شنيديم امير المؤمنين عليه السلام در يكى از خطبههايش چنين ميفرمود:
بار خدايا من ميدانم كه بساط علم و دانش برچيده نميشود
و مایههايش از ميان نميرود
(يعنى هيچ گاه روى زمين را كفر و ضلالت محض فرا نميگيرد
و هميشه كم و بيش آثارى از توحيد و هدايت يافت مىشود)
و ميدانم كه تو روى زمينت را از حجتى بر خلق خالى نسازى
كه او يا آشكار باشد و فرمانش نبرند
(مانند امير المؤمنين و امام حسن عليه السلام در دوران خلافت خود)
و يا ترسان و پنهان
(مانند امام زمان عليه السلام)
تا حجت تو باطل نگردد (و مردم بر تو حجت نداشته باشند)
و دوستانت بعد از آنكه هدايتشان فرمودى گمراه نشوند،
ولى آنها كجايند و چقدر؟
ايشان از لحاظ شماره بسيار اندك و از لحاظ ارزش نزد خداى – جل ذكره – بسيار بزرگند،
ايشان پيرو پيشوايان دين و امامان رهبرند.
همان امامانى كه به آدابشان پرورش يافته و براه آنها رفتهاند.
اينجاست كه علم و دانش، ايشان را بحقيقت ايمان آگاه ساخته
و روحشان نداى پيشوايان دانش را لبيك گويد
و همان احاديثى كه بر ديگران مشكل آيد براى ايشان دلنشين باشد
و بآنچه تكذيبكنندگان، از آن وحشت دارند و متجاوزان سرباز ميزنند، انس و الفت دارند.
آنها پيرو دانشمندانند،
براى اطاعت خداى تبارك و تعالى و اوليائش با اهل دنيا معاشرت كنند
و نسبت بدين و براى ترس از دشمن خويش تقيه را آئين خود سازند،
روحهاى ايشان بمقام بالا مربوطست
و دانشمندان و پيروانشان در زمان دولت باطل لال و خاموشند
و هميشه بانتظار دولت حق نشستهاند،
خدا هم با كلمات خود (ائمه يا آيات قرآن و يا تقدير خود) حق را ثابت كند و باطل را از ميان ببرد.
هاى، هاى، خوشا بحالشان كه در زمان صلح و آرامش بر دينشان شكيبائى ورزيدند،
هان از اشتياق بديدارشان در زمان ظهور دولتشان،
خدا ما و ايشان و پدران و همسران و فرزندان نيكو كارشان را در بهشت برين جمع خواهد كرد.
به قراردادها[ى خود = آتشبس] وفا كنيد!
خدا هر چه بخواهد فرمان مىدهد!
خدای مهربان و حکیم، فرمان آتشبس داده!
نبايد شكار را در حال احرام، حلال بشمريد!
نباید آغازگر جنگ در زمان آتشبس باشید!
حرمت فرمان آتشبس خدای مهربان را نگه دارید!
و چون از احرام بيرون آمديد [مىتوانيد] شكار كنيد!
این خداست که پایان فرمان آتشبس را صادر میکند!
پس: «فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ»
یعنی به دستور آتشبس ادامه دهید و چشمبراه نور باشید تا دستور خدا بیاید!
[سورة المائدة (۵): آية ۱]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ
أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعامِ إِلاَّ ما يُتْلى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ
إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ ما يُرِيدُ (۱)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد،
به قراردادها[ى خود] وفا كنيد.
براى شما [گوشت] چارپايان حلال گرديده، جز آنچه [حكمش] بر شما خوانده مىشود،
در حالى كه نبايد شكار را در حال احرام، حلال بشمريد.
خدا هر چه بخواهد فرمان مىدهد.
[سورة المائدة (۵): آية ۲]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّهِ وَ لا الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ لا الْهَدْيَ وَ لا الْقَلائِدَ وَ لا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً
وَ إِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا
وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا
وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ
وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ (۲)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، حرمت شعاير خدا، و ماه حرام، و قربانى بىنشان، و قربانيهاى گردنبنددار، و راهيان بيت الحرام را كه فضل و خشنودى پروردگار خود را مىطلبند، نگه داريد.
و چون از احرام بيرون آمديد [مىتوانيد] شكار كنيد،
و البتّه نبايد كينهتوزى گروهى كه شما را از مسجد الحرام باز داشتند، شما را به تعدّى وادارد.
و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد، و در گناه و تعدّى دستيار هم نشويد،
و از خدا پروا كنيد كه خدا سختكيفر است.