مقالات
هر چی توی قلبت باشه، رو میشه! وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً!
The Heart Exposed! «فجر» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»، و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«فَجَرَ الْقَناةَ:…
بیشتر بخوانیدنور عاریه و ساختگی حسود! إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَةٌ!
DISLOCATION! «عور» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«عَوِرَتِ العينُ»«أَعْوَرَ: چشم چپول»معارین، یعنی گزینههای دیسلوکیت شده! حسد معارین، اونا رو از موقعیت ممتاز «در جوار نور…
بیشتر بخوانیدقلب سلیم، به نور خو گرفته! مُدمِن النّور!
Divine Light Addiction!!! «دمن» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«إِدْمانُ المُسْكِرَات»«مُدْمِنُ الْخَمْرِ:…
بیشتر بخوانیدنور، قلبتو زیر و رو میکنه! وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ!
The light searches inside the heart! «بعثر» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«بَعْثَرْتُ الحَوْضَ: هَدَمْتُهُ و جَعَلْتُ أَسْفَلَهُ أَعْلَاهُ»«بَعْثَرَ الرجل متاعه وَ بَحْثَرَهُ: إذا…
بیشتر بخوانیدآسمان نورانی قلب من! إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَةٍ الْكَواكِبِ!
Starry Sky! «سمو» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است!در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«سَمَتْ هِمَّتُهُ إِلَى مَعَالِى الْأُمُورِ: إِذَا طَلَبَ العِزَّ و الشَّرَفَ»«السَّمَاءُ: المُظِلَّةُ لِلْأَرْضِ، السَّقْفِ»«سَمَا الفحلُ: سطا على…
بیشتر بخوانیدگردهمایی نورانی بزرگ! وَ حُشِرَ لِسُلَيْمانَ جُنُودُهُ!
Luminous Meeting!Online Social Media Campaign! وَ أَنَا الْحَاشِرُ يُحْشَرُ النَّاسُ عَلَى قَدَمَيَّ!«حشر» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،و در معنای مذموم یکی از هزار واژۀ مترادف…
بیشتر بخوانیدنور، پاسبان شب! وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ!
NIGHTWATCHMAN! «عسعس» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«رجلٌ عَاسٌ و عَسَّاسٌ، و الجميع الْعَسَسُ: شبگرد، پاسبان، گزمه»«رجلٌ عَاسٌ: گزمه»: «night watchman» + «شهر» + «تهجّد»…
بیشتر بخوانیدقایمموشکبازی نور با قلب سلیم! فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوارِ الْكُنَّسِ!
“Hide-and-seek” with the Light! «خنس» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«الخنس في الأنف: تو دماغی صحبت کردن هنگام سرماخوردگی»«الْخُنُسُ: مَأْوَى الظِّباء»«کنس» یکی از هزار…
بیشتر بخوانیدقسم به چهرۀ زیبای نور! زیبای بزرگ! وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ!
The Great Beauty! «قسم» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«القَسِيمَة: چهره زيبا»«قَسِيمُ الوجه: صبيحة»«قَسُمَ الغلامُ: آن جوان زيبا شد.»وقتی به درستی قسم به نورت…
بیشتر بخوانیدرونمایی از علوم نورانی! وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ!
DEBUT! «کشط» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«كشطت البعير»«كشط جلده و غطاءه»«كشطت البعير: مثل سلخت الشاة، إذا نحيّت جلده»«كَشْطِ الناقة، أي: تنحية الجلد عنها»+…
بیشتر بخوانید