مقالات
قبض و بسط نور قلب، یک واقعیت است، توهم و خیال واهی نیست!
Virtual Reality! قبض و بسط نور قلب، واقعیّت یا توهّم؟!قبض و بسط نور قلب، واقعیّت مجازی!+ «فرض - vpn»: الواقع الافتراضي!+ «ترجمه نکن، به زبان اصلی فکر کن!»+ «نگاه همزمان…
بیشتر بخوانیدقلبی مالامال از سنگریزه! قلبِ مریض!
A heart, full of pebbles! اگه از بچگی با نور ولایت آشنا بشه و مدام ریگ کفششو در بیاره، اینجوری نمیشه!+ «کدر - صفو» «مرض» یکی از هزار واژه مترادف…
بیشتر بخوانیدنورش به دلم نشست! نور صدق! رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ! مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ!
The Light cheered my heart! «صدق» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.الصدق: النّور الولایةدر فرهنگ لغات عربی مینویسند:«صَدَقَنِي سنّ بكره - صَدَّقَنِي سنّ بَكْرِهِ، به هر چه در…
بیشتر بخوانیدتایید نورانی! وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ!
Luminous Endorsement! «اید» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است. + «یدی»در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«الإيَادُ: ترابٌ يجعَل حول الحوض أو الخباء يقرَّى به، أو يمنع ماء المطر»«الإياد: كلُّ…
بیشتر بخوانیدمصونیّت نورانی!
Luminous Immunity! «صون» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«صِوُان الثَّوب: هو ما يُصان فيه»«الصُّوَان: صندوق لباس يا كتاب، قفسه كتاب، گنجه لباس، جای لباسی»«حفظ» یکی…
بیشتر بخوانیدجلوس بر تخت نورانی! مُتَّكِئِينَ فِيها عَلَى الْأَرائِكِ!
they recline upon couches!the luminous couch! «ارک» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«أَرَكَ الجرحُ: سكن ورمه و تماثل»«أَرَكَ الرجل بالمكان: أى أقام به»وقتی حسد درمان…
بیشتر بخوانیداجازه نده، تمناهات گولت بزنن! فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ! إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ!
Don't let your wishes fool you! «غرر» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،و در معنای مذموم، یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است!در فرهنگ لغات عربی…
بیشتر بخوانیدروزِ اخم، هنگامهی عذاب و واویلاست!
It is time for torment! «عبس» در معنای ممدوح یکی از هزار واژه مترادف «نور»،و در معنای مذموم، یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«عَبِسَ الوسخُ…
بیشتر بخوانیدنورِ روزیرسان! وَ أَهُشُّ بِها عَلى غَنَمِي!
Luminous Feeding Access! «هشش» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«هشّ الشجرة: ضربها ليتساقط ورقها»«با عصا به برگ درخت زد تا فرو ريزد.»«هَشَشْتُ الورق: خبطته بعضا…
بیشتر بخوانیددلم به نور، گرمه! قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّؤُا عَلَيْها!
I rely on my Light!Self-reliance! «وکء» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«أَوْكَيْتُ السِّقَاءَ: سقا بعد از پر شدن مشك تند ميرود.»«انگاری سقّاء وقتی مشکش پر…
بیشتر بخوانید