مقالات
قلبِ حسود، قلبِ راکد و گندیده!
Water Stagnation!Heart Stagnation! Water stagnation occurs when water stops flowing. Stagnant water can be a major environmental hazard.«سدم» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«ماءٌ سَدَمٌ:…
بیشتر بخوانیدبا نور، خوشتیپ، شیک و باکلاس میشی! ناقة الله!
Luminous Handsome!How To Be Stylish, Elegant, And Classy Any Time?! «نوق» یکی از هزار واژه مترداف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«بعيرٌ مُنَوَّقٌ: أى مذلَّلٌ مروَّض موطأ» + «روض»«نَاقَةٌ مُنَوَّقَةٌ»…
بیشتر بخوانیدحسود، خواهان توقف جریان مستمر نورانی است! قلب عاقر! فَعَقَرُوا النَّاقَةَ!
Jealous wants to stop the continuous flow of light! «عقر» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«عَقَرْتُ النّخل: قطعته من أصله، خرما را از بيخش بريدم.»«امرأة…
بیشتر بخوانیدقلب عقیم!
Jealous Heart! Frozen Heart!Barren Heart! قلب عقیم کجا و قلب پویا کجا؟! «عقم» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است!در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«عَقُمَتْ مفاصله»«عقمت المرأة فهى معقومة، رجل عقيم،…
بیشتر بخوانیدگنج پنهان! دفینه نورانی!
Luminous Hidden Hoard! «دفن» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است!در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«داءٌ دِفْنٌ، داءٌ دَفينٌ»«الدّاء الدَّفين: هو الذى لا يُعلم به حتَّى يظهر منه شَرّ»«The silent disease»«الدَّفِينَة:…
بیشتر بخوانیدآمبولانس نجات از باتلاق حسادت! اسعاف نورانی!
Luminous Ambulance!Salvation from the Swamp of Anger and Jealousy! «سعف» یکی از هزار واژه مترداف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«السّعف جمع سَعَفَة: أغصان النخلة إذا يبست»«السَّعَفَة: يك شاخهى درخت…
بیشتر بخوانیدقلبِ من، قبرِ من! قبرِ من، قلبِ من! فِي الْقُبُورِ! فِي الصُّدُورِ!
My Heart, my Grave! My Grave, my Heart!My Heart's Grave!Heart Like a Grave!The Heart in the Grave! برای مشاهده نسخه تصویری (ولاگ) کلیک کنید!برای شنیدن نسخه شنیداری (پادکست) کلیک کنید!«فِي الْقُبُورِ - فِي…
بیشتر بخوانیدحسادت، چشمپوشی از نور حقیقت! اغماض نور! درک نور برای اهل حسادت غامض است!
Understanding the light and darkness of the heart is UNCLEAR for jealous people! «غمض» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«مسألة غامضةٌ: فيها نظر و دقة»+…
بیشتر بخوانیدنوری که باید تعقیبش کنی! نور، بهترین پاداش! نور، بهترین فرجام! هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً!
The light you have to follow! «عقب» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«عَقَبَ قوسَهُ: شدَّها به»«عَقَبَ القَوسَ او السَّهمَ: بر كمان يا بر زه پيچيد.»+…
بیشتر بخوانیدبا نور، بشین و پاشو! نرمش نورانی! تمرین زندگی!
Luminous Flexibility!Practice Life!Luminous Agility!Emotional Agility! «مرن» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«مَرْنا الأَنْف: دو كناره بينى»«الْمَارِنُ: ما لان من الأنف»«الْمَارِنَ: مَا لَانَ مِنْ غُضْرُوفِهِ: غضروف…
بیشتر بخوانید