A jealous person
is like a Counterfeit coin!
«نکف» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«درهم منکوف: سکّۀ تقلّبی»
+ «ابی – ابا»
Banker Checking for Counterfeit or Fake Dollars.
Money Detecting Under Ultraviolet Light.
Checking Dollars Banknotes on Currency Detector.
حسود، سکّۀ تقلّبی است!
A jealous person is like a Counterfeit coin!
نکف :
«نَكَفَ الدَّمْعَ: اشك خود را از صورت با انگشت پاك كرد.»
«النَّكْفِ: تَنْحِيَةُ الدَّمْعِ عن الخَدِّ بِالإِصْبَعِ، پاك كردن اشك از صورت بوسيله انگشتان است.»
«نَكَفْتُ الدمع: إذا نحيته بإصبعك من خدك، لئلا يبقى أثره عليك.»
[نکف – اوريون]:
«النَّكَف: جمع نَكفَة، و هي غُدّةٌ في أصل اللَّحْى. يقال: إبلٌ مُنكِّفة: ظهرت نَكَفاتُها.»
«المَنْكُوف: آنكه غده بنا گوشش درد كند.»
«النُّكَاف- (طب): بيمارى نُكاف كه در گلوى شتر پديد مىآيد و آنرا مىكشد. و امروزه بر همين بيمارى كه كودكان به آن دچار مىشوند اطلاق مىشود نام ديگر آن (ابو كُعَيبْ) است.»
«نَكَفَ الرَّجُلُ: دو غده نكاف (اوريون) او باد كرد.»
«نَكَّفَتِ الإبلُ: غده بناگوش شتر آماس كرد.»
«النَّكَف: غدّههاى كوچكى كه زير چانه و در نزديكى گوش در آيد.»
«النَّكَفَة: واحد (النَّكَفَ) براى غدههاى كوچك است، دردى كه در گوش پديد آيد.»
«النُّكْفَتَانِ- ج نُكَفَات: دو استخوان بر آمده آرواره كه در راست و چپ بناگوش قرار دارد.»
اللغة: الاستنكاف الأنفة من الشيء
استنكاف: خوددارى از چيزى.
و أصله في اللغة من نكفت الدمع إذا نحيته بإصبعك من خدك.
اصل اين كلمه «نكفت الدمع» است. يعنى اشك را از گونهام دور ساختم.
و درهم منكوف مبهرج رديء لأنه يمتنع من أخذه لرداءته
و نكفت من الأمر بكسر الكاف بمعنى استنكفت أيضا حكاها أبو عمرو فتأويل «لَنْ يَسْتَنْكِفَ» لن ينقبض و لم يمتنع
و الاستكبار طلب الكبر من غير استحقاق و التكبر قد يكون باستحقاق فلذلك جاز في صفة الله تعالى المتكبر و لا يجوز المستكبر.
استكبار: فزونى طلبى بدون شايستگى.
فرق آن با تكبر، اين است كه در تكبر ممكن است شايستگى باشد، از اينرو خداوند را «متكبر» گوييم، نه «مستكبر»
نکف: درهم منكوف! دِرْهَمٌ بَهْرَجٌ! سکه تقلبی.
مَثَل اهل شک حسود، مَثَل سکههای تقلبی بیارزش است که صرافان کلام یعنی صاحبان نور منا اهل البیت ع بخوبی این سکههای تقلبی را از سکههای اصلی تفکیک و تشخیص میدهند.
«آیاتی و رسلی» آشکار میشن تا این سکههای تقلبی بیارزش رو از سکههای با ارزش جدا کنن! + «التمحیص»
درهم منكوف: عقل نامرغوب «ارذل العمر»
عرب به پول تقلبی و باطله که هیچ ارزشی ندارد میگوید:
«درهم منكوف» لذا از قبول آن امتناع میورزد .
و درهم منكوف مبهرج رديء لأنه يمتنع من أخذه لرداءته.
«نکفت الدمع»:
میبینی داره گریه میکنه! میگی: داری گریه میکنی؟
اشکاشو از روی صورتش پاک میکنه و برای اینکه تو ناراحت نشی، الکی میخنده و گریهکردنشو انکار میکنه و میگه: نه من که گریه نمیکردم و اصلا میزنه زیرش انگار نه انگار که اون داشته گریه می کرده! به این انکاری که مثل روز روشن، داره از یک حقیقت مسلّم فرار میکنه عرب میگه: نکفت الدمع: داره گریه شو با پاک کردن اشکها از روی گونه با دستهاش، انکار میکند!
هوای نفس (و شیطان) نیز چون برای نعمت عقل (نور ولایت) هیچ ارزشی قائل نیست از پذیرش آن بعنوان تنها ابزار آرامش امتناع مینماید .
[الاستنکاف عن الولايه]:
به امتناعی که بر وجه بیارزش دانستن انتخاب عقل (نور ولایت) است، استنکاف گفته میشود.
علت امتناع چیست؟
حُبُّ الصَّلِيبِ و …
[حب دنیا: برای نعمتهای دنیا ارزش قائل شدن، شوق و سرگرم شدن به نعمتهای پوچ دنیا]
بجای حبّ صلیب، حبّ آخرت بایستی یاد گرفته بشه!
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
يَا مُعَاذُ عَلِّمْهُمْ كِتَابَ اللَّهِ … وَ حُبِّ الْآخِرَةِ
اما متاسفانه اهل حسادت از قبول مطالب آموزشی معلّم خود سر باز میزنن:
اسْتَنْكَفُوا وَ اسْتَكْبَرُوا
مقدمه کتاب البرهان:
الاستنکاف ای ما عليه و هو الانفه و الانقباض و الامتناع
فالکلام فيه تاويلا مثل ما مر فی التکبر ای الاستنکاف عن الولايه.
داستان تکراری اهل حسادتی که به صاحبان نور خود پشت میکنند
و تقلّبی و جعلی بودن ادعای آنها محرز و آشکار میشود!
[سورة النساء (۴): الآيات ۱۷۲ الى ۱۷۳]
لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْداً لِلَّهِ وَ لا الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ
وَ مَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعاً (۱۷۲)
مسيح از اينكه بنده خدا باشد هرگز ابا نمىورزد، و فرشتگان مقرّب [نيز ابا ندارند]؛
و هر كس از پرستش او امتناع ورزد و بزرگى فروشد،
به زودى همه آنان را به سوى خود گرد مىآورد.
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ
وَ أَمَّا الَّذِينَ اسْتَنْكَفُوا وَ اسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلِيماً
وَ لا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً (۱۷۳)
امّا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، پاداششان را به تمام [و كمال] خواهد داد،
و از فضل خود به ايشان افزونتر مىبخشد.
و امّا كسانى كه امتناع ورزيده و بزرگى فروختهاند،
آنان را به عذابى دردناك دچار مىسازد و در برابر خدا براى خود يار و ياورى نخواهند يافت.
داستان تکراری سکّههای تقلّبی!
المبهرجون!
«دِرْهَمٌ بَهْرَجٌ: رديء، پول جعلی و تقلّبی»
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
… ثُمَّ تَرِدُ عَلَيَّ رَايَةُ فِرْعَوْنِ أُمَّتِي
وَ هُمْ أَكْثَرُ النَّاسِ وَ مِنْهُمُ الْمُبَهْرَجُونَ
قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ
وَ مَا الْمُبَهْرَجُونَ
بَهْرَجُوا الطَّرِيقَ
قَالَ ص لَا وَ لَكِنْ بَهْرَجُوا دِينَهُمْ
وَ هُمُ الَّذِينَ يَغْضَبُونَ لِلدُّنْيَا وَ لَهَا يَرْضَوْنَ.
سپس پرچم فرعون امّت من كه آنان بيشترين مردم هستند
و از آنها كسانى هستند كه برگردانندهاند،
گفته شد: يا رسول الله برگردانندگان چه كسانى هستند؟ آيا آنها راه را برگردانيدهاند؟
فرمود: نه، بلكه دين خود را برگردانيدهاند،
آنان كسانى هستند كه به خاطر دنيا خشم مىگيرند و به آن خوشنود هستند.