دکتر محمد شعبانی راد

خدايا مرا تنها نگذار که تو بهترين وارثانى! رَبِّ لا تَذَرْنِي‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ‏!

Loneliness!
God, don’t leave me alone!

«فرد» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«دُرَّةٌ فَرِيدَةٌ: نفيسةٌ لا ثانيَ لها و لا نظيرَ،
أَو هي الَّتي لا تكونُ في صَدَفَتِها غيرُها»
«فرد: تنها»
«الفرد: الوتر، و هو الواحد»
«الْفَرْدُ: الذي لا يختلط به غيره،
كسى يا چيزى كه ديگرى يا چيز ديگرى با او در نياميخته»
«أنّ الفرد في قبال الزوج»
فرد، یعنی چیزی که جفت و همتا و نظیر ندارد.
«الفَرِيد: بى‌‏همتا، يگانه، فردى كه همانند ندارد.»
«على‏ انفِرَاد: به تنهائى»
«انْفَرَدَ: تنها شد.»
+ «سفرِ انفرادی، با نور! وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‏ كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ!»

تنهایی!!!
تنهایی یک نفره! تنهایی دو نفره!!!

فرد:
 + «زکا»
+ «زوج»
فرد – صرع – لنگه – طاق …
[فرد «تنهایی» – زوج – مودت – یسر « فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ » – عمل صالح] :
کسی که قلبش به یاد معالم ربانی هر گرهی از مشکلات رو بلا استثنا باز می کنه، او دیگه تنها نیست.
« وَ زَكَرِيَّا إِذْ نادى‏ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِي‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ » !
او که با یاد و عشق به معالم ربانی داره زندگی میکنه رو گرچه ظاهرا فرد و یک دانه و تنها می بینی اما اگر با چشم بصیرت نگاه کنی او را دست در دست نورش در همه جا می بینی و او دیگر تنها و فرد نیست که زوج شده و به نکاح آل محمد ع در آمده است و هر جا گیر کند دست به دامان نور معالم ربانی همراهش شده و از او استمداد می طلبد و شک ندارد که آرامش فقط اینجوری بدست میاد و هیچگاه در مشکلات خود را تنها احساس نمی کند و با عمل صالحی که از او سر میزند بلا استثنا آل محمد ع قلوب دیگران را به او مهربان می نماید « سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا » ،
پس هر کس در این دنیا، قلبش با نور معالم ربانی‌اش قرین و مزدوج نگردید « فَرْداً » او همیشه تنهاست و ترس و وحشت از تنهایی دارد و از تنهایی دنیا به تنهایی آخرت منتقل می شود،
اما مومن عاقل که نور معالم ربانی اش را با قلبش درک کرده هرگز نه در این دنیا و نه در آن دنیا طعم تنهایی را نخواهد چشید ان شاء الله تعالی. الا اینکه گاهگاهی یاد معالم ربانی در خاطرش کمرنگ می شود و علامت آن تاریکی قلبش در دل تقدیرات و آیات است که باید فورا با یادآوری معالم ربانی، فراموش نکند که او دیگر مجرد و تنها نیست که در ازدواج و همجواری آل محمد ع توفیق پیدا نموده است و در لحظه عرضه آیت، همینکه به یاد معالم ربانی می افتد، پیامکی از جوار مضجع بانوی مکرمه خواهر گرامی امام رضا ع بی بی معصومه س بدستش می رسد که دوستانت اینجا دعاگوی حالات قلب تو هستند، نگران نباش، تو تنها نیستی!
اصلا تنهایی و فرد بودن زیبنده فقط خداست و بس و ما باید همیشه 2 خوبِ قرینِ 1 باشیم نه ادعای 1 بکنیم و مستئنف باشیم ! پس همه در لحظه برخورد با آیات و ناآرامی قلبشان ، تنها هستند « وَ كُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً » بجز عاملین به نور ولایت و عمل صالح که با معالم ربانی خود برای همیشه از تنهایی درآمده اند و تمام دوستان آل محمد ع در هر زمان و خود آل محمد ع با رابطه مودت « سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا » که رابطه ای ناگسستنی است آنچه در آسمانها و زمین است را برای عامل به نور ولایت و عمل صالح موافق می گرداند ! در واقع عمل به نور ولایت کار خیلی سختی است اما این گره با نام و یاد معالم ربانی خیلی راحت گشوده می شود « فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ » « وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنا يُسْراً » این خیلی تعبیر قشنگی از کلام و زبان و بیان و یاد معالم ربانی است که راه چاره کارهای سخت با یاد او سهل و آسان می گردد و این باور باید در قلب شکل بگیرد و آثارش در تمام اعضاء و جوارح با آرامش جان و تن بروز نماید و این باور به معالم ربانی برای متقین بشارت و عدم باور به اینکه یادش گرهگشایی می کند برای منکرش عواقب ناگواری در پی خواهد داشت .
اینقدر آدما اومدنو رفتن که هیچ خبری از اونها الان نیست « وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً » فقط اونایی که با یاد معالم ربانی عمل صالح انجام دادن خودشونو از تنهایی خارج کردن و از آرامشی که در آیات عرضه شده با یاد معالم ربانی بدست آوردن فهمیدن که دیگه مثل سابق تنها نیستن تا زود ناآرام بشن و از کوره در برن، الان قصه فرق کرده و همه کارها بلسان نور (لسان = یاد) ساده میشه و گره از کار باز میشه ! « الْيُسْرُ لِمَنْ ائْتَمَّ بِالْأَوْصِيَاءِ » و با یاد معالم ربانی (نجوا) تخفیف بگیر! « بي خفف الله عن هذه الأمة » مقالۀ عسر و یسر مطالب قشنگی داره!

آخر سورۀ مریم:
[سورة مريم (۱۹): الآيات ۹۳ الى ۹۸]
إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً (۹۳)
هر كه در آسمانها و زمين است جز بنده‌‏وار به سوى [خداى‏] رحمان نمى‏‌آيد.
لَقَدْ أَحْصاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدًّا (۹۴)
و يقيناً آنها را به حساب آورده و به دقت شماره كرده است.
وَ كُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً (۹۵)
و روز قيامت همه آنها تنها، به سوى او خواهند آمد.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (۹۶)
كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌‏اند، به زودى [خداى‏] رحمان براى آنان محبتى [در دلها] قرار مى‌‏دهد.
فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا (۹۷)
در حقيقت، ما اين [قرآن‏] را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزگاران را بدان نويد، و مردم ستيزه‏‌جو را بدان بيم دهى.
وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً (۹۸)
و چه بسيار نسلها كه پيش از آنان هلاك كرديم. آيا كسى از آنان را مى‌‏يابى يا صدايى از ايشان مى‌‏شنوى؟

اَللَّهُمَّ يَا كَافِيَ الْفَرْدِ الضَّعِيفِ
وَ وَاقِيَ الْأَمْرِ الْمَخُوفِ
أَفْرَدَتْنِي الْخَطَايَا
فَلاَ صَاحِبَ مَعِي‏
پروردگارا، اى كفايت كنندۀ فرد ناتوان،
و اى نگهدارندۀ امر وحشتناك،
گناهانم مرا بى‌كس و تنها كرده است
و هيچ يار و همراهى جز تو ندارم.

[فرد – قرن] :
از پوشه «قرن» :
[اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْنِي لَهُمْ قَرِيناً، وَ اجْعَلْنِي لَهُمْ نَصِيراً] :
« اللَّهُمَّ يَا كَافِيَ الْفَرْدِ الضَّعِيفِ » اهل یقین به تنهایی فرد « الْفَرْدِ » و طاق و ضعیف هستند و بواسطه جفت شدن با لنگه خود یعنی معالم ربانی، دیگر فرد و طاق و ضعیف نیستند « وَ زَكَرِيَّا إِذْ نادى‏ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِي‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ » ، بلکه زوج و قرین و با طاقت هستند ! اونا با یاد معالم ربانی به خودکفایی رسیده اند « يَا كَافِيَ ».
علت تنهائی و غصه دار شدن، استعمال اندیشه لیدرهای سوء، یعنی جرات نمودن به ارتکاب گناه است « أَفْرَدَتْنِي الْخَطَايَا فَلَا صَاحِبَ مَعِي »
+ «فرد»
برای همینه که گنهکار، مصاحب و همنشینی یاد معالم ربانی، هرگز نصیبش نمیشه:
« فَلَا صَاحِبَ مَعِي »
+ «صحب – ادیم مصحب»
[آیه نجوی – صدقه – یسر ] :
آل محمد ع کارها رو راحت کردند «فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ»!
با قبول ولایت علی ع تمامی امور برایت آسان می‌شود «الْيُسْرُ لِمَنْ ائْتَمَّ بِالْأَوْصِيَاءِ» و تخفیف داده می‌شود «بي خفف الله عن هذه الأمة» و اگر نبود توفیق پیروی از نور آل محمد ع، دسترسی به آرامش خودسرانه (استیناف) غیر ممکن بود.
شان نزول «آية النجوى» و مفهوم آن در بحث یسر و آرامش در گرو نور ولایت علی ع است.
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً
ذلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ *
أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقاتٍ
فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا اللَّهَ
وَ رَسُولَهُ وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ»
كمال فقط به سبب عمل به يك بينش حاصل مي شود .
زوج : ابزار كمال
زوج : ابزار آرامش
همه چيز زوج خلق شده:
[نقص – تمام – كمال]
فقط خداوند فرد است: نياز به كمال ندارد!
نياز، ابزار كمال
زاد و ولد، ابزار كمال
+ «قلبت فقط با نور به آرامش میرسه! وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‏ مِنْكُمْ!»
عقل برای رسیدن به کمال، نیاز به زوجه ای بنام آیت دارد .
این زوج « أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ » [زوج عقل و آیت] با توجه به اینکه عقل با نور درایتی که در آیات منتظر دیدنش می باشد و می بیند، لذا چون هوای نفس تسلیم عقل شده از هر گونه عیبی مبراست « وَ مِنْ كُلِّ الْمَكَارِهِ وَ الْعُيُوبِ بَرِيَّاتٌ‏ » و این زوج به عصمت رسیده است . عاقل در هنگام عرضه آیت این کارها را انجام نمی دهد « أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ مِنْ أَنْوَاعِ الْأَقْذَارِ وَ الْمَكَارِهِ مُطَهَّرَاتٌ مِنَ الْحَيْضِ وَ النِّفَاسِ لَا وَلَّاجَاتٌ وَ لَا خَرَّاجَاتٌ‏ وَ لَا دَخَّالاتٌ وَ لَا خَتَّالاتٌ وَ لَا مُتَغَايِرَاتٌ وَ لَا لِأَزْوَاجِهِنَّ فَرِكَاتٌ وَ لَا ضَحَّابَاتٌ‏ وَ لَا عَيَّابَاتٌ وَ لَا فَحَّاشَاتٌ
وَ مِنْ كُلِّ الْمَكَارِهِ وَ الْعُيُوبِ بَرِيَّاتٌ‏ »
« لَهُمْ فِيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ
… لَا يَحِضْنَ وَ لَا يُحْدِثْنَ
زوج عقل و آیت « أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ »، در واقع اتصال دو نور است «نور علی نور» و هیچ وقت منجر به تاریکی قلب نمی شود « لَا يَحِضْنَ وَ لَا يُحْدِثْنَ » و وجود نور در قلب عاقل علامت طهارت و پاکی آن است و هر وقت قلب کم نور و تاریک و یا خدای ناکرده قسی می شود معلوم می شود هوای نفس کار دستت داده و تو را مشتاق چیز بی ارزشی (تمنّا) کرده و تو دانسته یا ندانسته حرف او را گوش کرده ای و انجام داده ای و مثلا بجای اینکه انگشت در پالوده نمایی و فقط آن را مزمزه نمایی و برای مهار نفس آن را نخوری، نشستی یک شکم سیر آجیل خوردی، حالا قلبت سنگین شده و نمی توانی به راحتی و سبکی دیروز پای صحبت و کلام نورانی صاحب نورت بنشینی و وجودت دنبال بهانه گیری است و در واقع مثل خانمی که در دوران قاعدگی از اقامه صلاه ناتوان است، پیرو هوای نفس هم عادت شده! و باز یکی از عیوب قدیمی که شدیدا به آن عادت کرده بودی به سراغت آمده و کار دستت داده و باید صبر کنی تا از آثار تاریکی این خوراکی کثیف پاک شوی و دوباره قلبت، گیرنده نورش، خوب کار نماید.
« لَوْ أَنَّ رَجُلًا عَبَدَ اللَّهَ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ حَتَّى تَلْتَقِيَ تَرْقُوَتَاهُ
لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَ مَنْ يُحِبُّ
اگر کسی با نورش آشنا نشود و با کمک این معالم، عقل بر هوای نفسش غالب نگردد و عقل بالغ با آیت ازدواج ننماید تا به کمال عقل برسد ، تمسک و انجام تمام نمادهای ظاهری دین دردی برایش دوا نخواهد کرد «محکمة فروعه بالاصول» و چون غلبه هوای نفس او را قرین و زوج شیطان قرار می دهد لذا خداوند بر مبنای علم و حکمتش هر دو دسته را با محبوبانشان محشور می گرداند « لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَ مَنْ يُحِبُّ » یعنی عاقل با آل محمدع و متبع هوای نفس با شیاطین جن و انس».
[زوج = شبیه]
وَ أَزْواجَهُمْ … وَ أَشْبَاهَهُمْ
عقل از جنس نور است و می خواهد زوجه ای از جنس شبیه خود اختیار نماید که همانا نور آل محمد ع در دل شرایط عرضه آیات است .
هوای نفس از جنس تاریکی است و لذا همسری که انتخاب می کند شبیه خود اوست و آن ظلمت تاریکی حاصل از انتخاب عیوب نفس به دعوت شیطان است.
رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ
این دعای عاقل است که می گوید:
ای آل محمد ع ؛ از آیات عرضه شده به من، و انجام وظیفه ثمربخش من در دل آیات، نوری به قلبم الهام فرما که چشم دلم با این نور مقتبس « أَوْ آتِيكُمْ بِشِهابٍ قَبَسٍ » روشن و آرام گردد.
عقل اهل نور به صاحب نورش عرضه می کند ای معلم ما، آیا با شنیدن مطالب شما ما به بلوغ علمی می رسیم که بتوانیم در دل شرایط آیات عرضه شده، بخوبی به نور ولایت عامل باشیم « فَاطِمَةُ تُزَوِّجُنِيهَا ؟» و عمل ما مقبول آل محمد ع قرار بگیرد و از ثمرات انجام وظیفه که آرامش است بهره مند گردیم ؟ اینجا وساطت صاحب نور در حق این عاقل باعث می شود که آیات، مکروه عاقل نباشد!
عاقل بتواند با دقت خود، علم مخفی در آیت عرضه شده را درایت نماید و شوق عاقل به کشف راز علمی نهفته در آیت، او را مشتاق و منتظر نگه می دارد .]
«… فَسَكَتَتْ وَ لَمْ تُوَلِّ وَجْهَهَا وَ لَمْ يَرَ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ ص كَرَاهَةً
… سُكُوتُهَا إِقْرَارُهَا
… اللَّهُمَّ إِنَّهُمَا أَحَبُّ خَلْقِكَ إِلَيَّ فَأَحِبَّهُمَا وَ بَارِكْ فِي ذُرِّيَّتِهِمَا وَ اجْعَلْ عَلَيْهِمَا مِنْكَ حَافِظاً وَ إِنِّي أُعِيذُهُمَا بِكَ وَ ذُرِّيَّتَهُمَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ.

[فرد – جفت] :
اینقدر این آیه زیباست که در همۀ مقالات باید تکرار شود!

+ [سورة الأنعام (6): آية 94]
+ «خول – تخولت الارض الریح»

وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‏ كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى‏ مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (94)
و همان گونه كه شما را نخستين بار آفريديم [اكنون نيز] تنها به سوى ما آمده‌‏ايد، و آنچه را به شما عطا كرده بوديم پشت سر خود نهاده‏‌ايد، و شفيعانى را كه در [كار] خودتان، شريكان [خدا] مى‌‏پنداشتيد با شما نمى‏‌بينيم. به يقين، پيوند ميان شما بريده شده، و آنچه را كه مى‌‏پنداشتيد از دست شما رفته است.
[فرد – جفت] :
+ مقاله‌های وابسته به واژۀ «زکو»:
در این آیه زیبا مفاهیم گفته شده در مقاله‌های زکو «جفت» و «فرد» چقدر قشنگ مطلب گفته شده: معنیش اینه:
در این آیه روی صحبت آل محمد ع با اهل شک حسود، در اون دنیاست:
به اهل شک گفته میشه:
مگه شما که تک و تنها و فرد و طاق بودید و از بدو تولد چنین بودید تا اینقدر از ما خواستید که معالم ربانی و صاحبان نور را سر راه شما قرار دهیم ، ما نیز این نعمت بادآورده الهی «لقط» را سر راه شما قرار داده و شما را متنعم به این نعمت برای مدتی نمودیم اما شما قدر این فرصت استثنایی را ندانسته و به این علوم نورانی 
عمل نکردید، چون به این نور یقین پیدا نکردید و چون نسبت به نور اعمال حسد کردید، این بود که اعمالتان با علم او جفت نشد و لذا اعمالتان عمل صالح نشد (اعمالی بدون برند نورانی) که امروز به فریادتان برسد و شما بالاخره یه روزی نورتون رو ول کردید و عین روز اول طاق و فرد و یه لنگۀ کفش بدرد نخور شدید و حالا، حال و روزتون اینجوریه، اون روزی که نورتون رو ول کردید و به امید شرکاء متشاکسون که به شما جرات گناه کردن برای دسترسی به تمناها می‌دادند، چون خواسته درونی و گرایش قلبی شما گناه بود «زیغ»، آنها را مورد مشورت و مشارکت قرار دادید به خیال اینکه اینگونه به آرامش می رسید اما زهی خیال باطل که در گناه خاصیت آرامش نیست و آنهایی که لیدرهای سوء شما بودند خودشان نیز لنگه کفش بی ارزشی بیش نیستند و پای خودشان نیز امروز بدجوری گیر است! بیخود دنبال آنها بعنوان مقصر نگردید که مقصر خودتانید که آنها را بر گردن خود سوار کردید و هر چی گفتند گوش کردید! اینقدر عقلتون نکشید که گزینه ای را که با رای و نظر خودتون انتخاب کردید، نمی تواند بر شما ربوبیت داشته باشد و نمی تواند مقام خدایی را برای شما داشته باشد! شما این بتها را به دست خود تراشیدید و به آنها رای دادید (صنم – حجت ابراهیم ع) سپس احترامی که باید به خدا میگذاشتید، به آنها گذاشتید «سجده بر شیطان، نه سجده بر رحمان»، حالا کجایند آن گوساله‌های به دست خود تراشیده‌تان «عجل» که از شما رفع عطش نمایند؟! شما چه بلایی بر سر آن جفت با ارزشی که با آن می توانستید عاقبت به خیر شوید آوردید؟! رابطه خود را با نور قطع نمودید و یوسف زیبای نورانی خود را در چاه انداختید و او را فروختید و به او افک و افترا و تهمت بستید و او را که ناقه صالح آل محمد ع بود پِی کردید! و او را در کربلا به همراه دوستان اهل یقینش ناجوانمردانه به شهادت رساندید! شمایی که در ابتدا زبانا مدعی حب آل محمد ع بودید اما چون وقت آزمایش فرا رسید همچون موشان کور صحرایی بدنبال مسیر خروج اضطراری نفاق خود می‌گشتید «نفق – نافقاء»، رویتان همچون قلبتان سیاه باد ای منافقان و شکاک و متعمقون و معارین و کوردلانی که نمی‌توانید ببینید و قبول کنید که واقعا یادآوری معالم ربانی، معجزه‌گر لحظه‌های سخت حوادث است که به محض یاد آوری این نامهای زیبای خدای مهربان «اسماء الله الحسنی»، یعنی آل محمد ع گویی آیات و تقدیرات که همسو با علوم ربانی تقدیر میشوند، همدست هستند، در نتیجه یهو 180 درجه موضعشان عوض می شود و نار تبدیل به نور می‌شود و این کلمه عبور محرمانه و سری «اسم الله – یوزرنیم و پسورد» در هر زمان، یکی از هزاران هزار اسامی زیبای مترادف نور است که عظمتش بر همگان پوشیده است، الا عده قلیلی از اهل یقین که به درجات خود خلصوا نجیا شده‌اند.
+ « ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ‏ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً
الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (الزمر 29) »

[سورة مريم (19): الآيات 76 الى 82]
وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتينا فَرْداً (80)
+ [فرد – جفت] :
چقدر این آیه زیباست:
اشاره به اهل شک که زبانا ایمان آورده، اما قلبا إقرار به فضل معالم ربانی ننموده تا با جفت شدن با آن مولد عمل صالح و مروج اندیشه آل محمد ع باشد لذا این اعتقاد و این نعمت بادآورده را که برای مدتی محدود به آنها واگذار شده را چون قدر ندانستند از آنها این میراث گرانبها ستانده می شود و آنها « وَ يَأْتِينا فَرْداً » فرد و طاق و بدون زوج و جفت به عاقبت سوء گرایش به گناه و گرایش به کسانی که به آنها جرات گناه کردن می دهند عقوبت سختی ابدی خواهند شد ان شاء الله تعالی.
[سورة مريم (19): الآيات 93 الى 98]
وَ كُلُّهُمْ آتيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً (95)
[فرد – جفت] :
چقدر زیبا در این آیات با توجه به مفهوم «جفت – فرد» مطلب ارائه شده :
یعنی همه کارشون گیره و تنها و فرد و طاق و بدون جفت و بدون «ودّ» خواهند بود الا « الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ » چون اینها اهل یقینی بودند که با یاد معالم ربانی جفت شده و تولید عمل صالح نمودند و چون قدر این معالم ربانی یعنی سبب مودت آل محمد ع را دانستند لذا « سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا » خدا هم براشون این عنایت ویژه رو نمود که در آن روز غصه و تنهایی و وانفسا، اینها منور به نور مودت معالم ربانی صاحبان نور منا اهل البیت ع خودشون باشند ان شاء الله تعالی.
[سورة الأنبياء (21): الآيات 87 الى 90]
وَ زَكَرِيَّا إِذْ نادى‏ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْني‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ (89)
+ [جفت – فرد]  :
حتما در سوره انبیاء مطالب تکمیلی این آیات رو بخوانیم.
مجموعه 5 مورد واژه «فرد» در پنج آیه ذکر شده چقدر زیبا با هم تفاهم معنا دارند و خواننده از خواندن و فهمیدن این آیات زیبا سیر نمی شود که چقدر این مبحث زکو – جفت – فرد و مقاله‌های وابسته به آن زیبا هستند.
در دوآیه از این 5 آیه رابطه دو واژه «فرد – ارث» زیباست:
« وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتينا فَرْداً »
« وَ زَكَرِيَّا إِذْ نادى‏ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْني‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ »
ارث همان نام زیبای معالم ربانی و آیات محکم و اعمال صالح تولید شده این جفت مشترک است که نمی گذارد عاملین به نور ولایت در هیچ لحظه ای إحساس تنهایی و فرد بودن، آنها را غصه دار و غمگین بنماید ان شاء الله تعالی.
[سورة سبإ (34): الآيات 46 الى 50]
قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَديدٍ (46)
« مَثْنى‏ وَ فُرادى‏» اگه مثنی رو بگیریم اهل یقین و فرادی رو بگیریم اهل شک که هر دو از نعمت بادآورده معالم ربانی «لقط» در دنیا برخوردار می شوند و به هر دو گروه سفارش می شود که نسبت به این واحده « قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ » یعنی نور، عبدا شکور باشید و چشم از نور برندارید و أقامه صلات این سابق را بنمایند « أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ » ، صاحبکم نیز برای هر دو گروه اهل یقین و اهل شک می شود صاحبان نور، یعنی از اهل شک و اهل یقین پس از اینکه از نعمت معالم ربانی برخوردار می شوند خواسته می شود خوب در مورد معالم ربانی فکر کنند « ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا » ببینند چه نعمت با ارزش و زیبایی نصیبشون شده پس تا میتونن فرصت آیات رو غنیمت بشمارند و تولید عمل صالح نمایند ، و واژه «جِنّة» را همان مثال فضای مجازی ایمان به غیب بگیریم « ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ » یعنی ای اهل یقین و ای اهل شک اگر دل به معالم ربانی بسپارید خواهید دید که یاد این ادیم مصحب شما یعنی معالم ربانی در فضای مجازی لحظه عرضه آیات از شما پنهان نیست « ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ » که نور وجود این معالم ربانی را اهل یقین به کرات با تولید عمل صالح شهادت می دهند، لذا در دل شرایط این جفت نورانی، مدام با قبض و بسط قلبی، کارش دادن بشارت و انذار به اهل یقینی است که چشمش به نور حکمت و علم آل محمد ع بینا شده « إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ » و مدام اهل یقین را قبل از اینکه کار به عصا و علف کشیده شود با قبض و بسط قلبی متوجه اعمال و رفتارشان می‌نماید و آنها هم فورا روش غلط خویش را اصلاح نموده و انحراف از قبله دل خود را جبران نموده دوباره به قبله نورانی آل محمد ع روی می نمایند ان شاء الله تعالی.

مشتقات ریشۀ «فرد» در آیات قرآن:

وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‏ كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى‏ مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (94)
وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتينا فَرْداً (80)
وَ كُلُّهُمْ آتيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً (95)
وَ زَكَرِيَّا إِذْ نادى‏ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْني‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ (89)
قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَديدٍ (46)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی