What Makes You Beautiful?!
Beauty is not in the face;
Beauty is a light in the Heart!
«حسن» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«تَحَسَّنَ: زيبا شد، آرايش كرد.»
نوری که قلب و چهره را زیبا و جذّاب میکند!
«فى تَحَسُّن: در حال پيشرفت»
«الحَاسِن: زيبا روى، خوشگل.»
«الْحُسْنُ: عبارة عن كلّ مبهج مرغوب فيه،
حُسن، عبارت است از هر اثر بهجتآفرين و شادىبخش كه مورد آرزو باشد.»
+ «بهج»
+ «فرح»
«رجل حَسَنٌ و حُسَّانٌ: مرد نيكو منظر و زيبا، مرد خوشگل»
«امرأة حَسْنَاءُ و حُسَّانَةٌ: زن نيكو منظر و زيبا، زن خوشگل»
«أَحْسَنْتُ الشَّىءَ: عَرَفْتُهُ و أَتْقَنْتُه»
+ «زین – زینة»
+ «عتب»
+ «وسم»: «اسماء الله الحسنی: یوزرنیمهای زیبا!»
+ «ذهب»
+ «لذّت نورانی اسماء الله الحسنی!»
«الْحَسَنَةُ وَلَايَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع»
«وَ الْإِحْسانِ وَ هُوَ عَلِيٌ»
«الحسنة: النّور الولایة»
«السّیئة: الحسد»
«إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ»
احسان: نیکی کردن، خوبی کردن،
«وَ اللَّهُ ذُو الْإِحْسَانِ وَ هَذَا الْحَسَنُ»
«الْمُحْسِنُ مَنْ صَدَّقَ أَقْوَالَهُ أَفْعَالُهُ»
+ «مقابله به مثل نکن!»
امام علی علیه السلام:
«رأس الإيمان، الإحسان إلى النّاس»
«صلاح الإنسان، في حبس اللّسان و بذل الإحسان»
+ «صبر»
«صلاح الإنسان، في حبس الحسد!»
+ «وری – درناژ دائمی حسادت!»
دنیای بدون استعمال حسد، چه زیباست!
برای اینکه این واژه «حسن» رو خوب یاد بگیریم،
یه نقاشی سیاه و سفید صورت رو در نظر بگیر که با مدادهای رنگی کمکم اونو رنگ میکنیم،
موهاشو و ابروهاشو و مژه هاشو سیاه و صورتشو برنگ صورتی و لبهاشو قرمز و چشمهاشو آبی و …
ببین همینجور که میریم جلو، تصویر قشنگ و قشنگتر میشه، انگاری داره حسن و حسنتر میشه!
این سیر در حال تغییر و رو به زیبایی و در حال پیشرفت با تاثیری که نور الولایة بر قلب اهل یقین میذاره و اونو روز بروز زیباترش میکنه، مفهومی است که واژه «حسن» یادمون میده!
پس نور الولایة فرایندی است که روز به روز زیباترت میکنه! قشنگتر میشی! خوشگلتر میشی!
«وَ اكْتُبْ لَنا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنا إِلَيْكَ»
یعنی خدایا ما مکلفیم که با تن دادن به نور تقدیرات، روز بروز بر زیبایی قلبمان به سبب این نور الولایة بیافزاییم.
+ «صور»
+ «صبغ»
[سورة البقرة (۲): آية ۱۳۸]
صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ (۱۳۸)
اين است نگارگرى الهى؛ و كيست خوشنگارتر از خدا؟ و ما او را پرستندگانيم.
«الصِّبْغَةُ مَعْرِفَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع بِالْوَلَايَةِ فِي الْمِيثَاقِ،
صُبِغَ الْمُؤْمِنُونَ بِالْوَلَايَةِ فِي الْمِيثَاقِ»
[سورة المؤمنون (۲۳): الآيات ۲۰ الى ۲۵]
وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلِينَ (۲۰)
و از طور سينا درختى برمىآيد كه روغن و نان خورشى براى خورندگان است.
الْإِحْسَانِ وَ الْإِسَاءَةِ
لَيْسَ بَيْنَ الْإِحْسَانِ وَ الْإِسَاءَةِ مَنْزِلَةٌ!
لَيْسَ بَيْنَ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ مَنْزِلَةٌ!
یا بهشتی هستی یا جهنّمی! جایگاه سومی تعریف نشده!
از رساله امام صادق علیه السلام:
… وَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُبْلِغَ إِلَى نَفْسِهِ فِي الْإِحْسَانِ فَلْيُطِعِ اللَّهَ
فَإِنَّهُ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ فَقَدْ أَبْلَغَ إِلَى نَفْسِهِ فِي الْإِحْسَانِ
و هر كه خوش دارد كه بحد نهائى احسان و نيكوكارى رسد بايد فرمانبردارى خدا را كند،
زيرا هر كه فرمانبردارى خدا را كرد بحد نهائى احسان رسيده است.
وَ إِيَّاكُمْ وَ مَعَاصِيَ اللَّهِ أَنْ تَرْكَبُوهَا
فَإِنَّهُ مَنِ انْتَهَكَ مَعَاصِيَ اللَّهِ فَرَكِبَهَا فَقَدْ أَبْلَغَ فِي الْإِسَاءَةِ إِلَى نَفْسِهِ
وَ لَيْسَ بَيْنَ الْإِحْسَانِ وَ الْإِسَاءَةِ مَنْزِلَةٌ
فَلِأَهْلِ الْإِحْسَانِ عِنْدَ رَبِّهِمُ الْجَنَّةُ
وَ لِأَهْلِ الْإِسَاءَةِ عِنْدَ رَبِّهِمُ النَّارُ
مبادا نافرمانى خدا را مرتكب شويد
زيرا هر كه پرده نافرمانيهاى خدا را بدرد و مرتكب آنها گردد نهايت بدى را بخود كرده
و ميان احسان بخود، و بدى بخويشتن جايگاه سومى نيست،
پس هر كه بخود احسان كند پاداشش نزد پروردگار بهشت است
و هر كه بدى كند كيفرش نزد پروردگار دوزخ است.
شنیدی یک اصطلاحی رو بکار میبرن که:
بعضیها رنگشون خاکستری است!
+ «سمر – سامری – حسود حقّهباز!»
در واقع نه سیاه است و نه سفید!
[قاعدهی 0 و 1]
میگن فلانی روش خوبی نداره، یا صفره و یا یک!
(بحث رفق و مدارا یه چیز دیگه است.)
+ «لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین»
در اینجا باید گفت واقعا دین خدا یا صفر است و یا یک
و جز جهنم و بهشت گزینهای دیگر خلق نشده!
یا اهل احسان هستی و جواب بدی را با خوبی میدهی
و یا اهل اسائه هستی و جواب خوبی و بدی را با بدی میدهی!
در هر صورت عاقبت یا اهل نجاتی یا اهل هلاکت!
بجز بهشت سفید و جهنم سیاه، مکان خاکستری بین این دو طراحی نشده است:
«وَ لَيْسَ بَيْنَ الْإِحْسَانِ وَ الْإِسَاءَةِ مَنْزِلَةٌ»
کسانی که حسود و منافق هستند و خودشونو زرنگ حساب میکنن و یکی به میخ میزنن و یکی به نعل، خیال میکنن میتونن، این روش رو به پایان برسونن و سر خدا رو کلاه بذارن!
قطعا آیاتی به اونا عرضه میشه «سنریهم آیاتنا …»
که تکلیف اونا برای یکی از دو گزینه 0 یا 1 مشخص بشه
و سنت الهی تمحیص و غربالگری برای رسیدن به یکی از این دو گزینه، همیشه بوده و هست و خواهد بود (امتحان کربلا!)
نمیتونی تا آخر سکوت پیشه کنی و خودتو بیطرف نشون بدهی!
غربال خدا بیکار نمینشیند!
مدارا – استحسان – تغافل
امام علی علیه السلام:
وَ اعْلَمْ أَنَّ رَأْسَ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مُدَارَاةُ النَّاسِ
وَ لَا خَيْرَ فِيمَنْ لَا يُعَاشِرُ بِالْمَعْرُوفِ مَنْ لَا بُدَّ مِنْ مُعَاشَرَتِهِ حَتَّى يَجْعَلَ اللَّهُ إِلَى الْخَلَاصِ مِنْهُ سَبِيلًا
فَإِنِّي وَجَدْتُ جَمِيعَ مَا يَتَعَايَشُ بِهِ النَّاسُ وَ بِهِ يَتَعَاشَرُونَ مِلْءَ مِكْيَالٍ ثُلُثَاهُ اسْتِحْسَانٌ وَ ثُلُثُهُ تَغَافُلٌ.
مهارت خوب زندگى کردن و معاشرت و مدارا با مردم، در دو چیز است:
استحسان (در دو سوّم موارد ) – تغافل (در یک سوّم موارد)
«الاسْتِحْسَان- [حسن]: پسنديدن و موافقت كردن»
امام صادق علیه السلام:
إِذَا أَحْسَنَ اَلْمُؤْمِنُ عَمَلَهُ ضَاعَفَ اَللَّهُ عَمَلَهُ لِكُلِّ حَسَنَةٍ سَبْعَمَائَةٍ
وَ ذَلِكَ قَوْلُ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى:
وَ اَللّٰهُ يُضٰاعِفُ لِمَنْ يَشٰاءُ
فَأَحْسِنُوا أَعْمَالَكُمُ اَلَّتِي تَعْمَلُونَهَا لِثَوَابِ اَللَّهِ
فَقُلْتُ لَهُ
وَ مَا اَلْإِحْسَانُ
قَالَ فَقَالَ
إِذَا صَلَّيْتَ فَأَحْسِنْ رُكُوعَكَ وَ سُجُودَكَ
وَ إِذَا صُمْتَ فَتَوَقَّ كُلَّ مَا فِيهِ فَسَادُ صَوْمِكَ
وَ إِذَا حَجَجْتَ فَتَوَقَّ مَا يَحْرُمُ عَلَيْكَ فِي حَجِّكَ وَ عُمْرَتِكَ
قَالَ
وَ كُلُّ عَمَلٍ تَعْمَلُهُ فَلْيَكُنْ نَقِيّاً مِنَ اَلدَّنَسِ.
هنگامى كه مؤمن عمل نيكى انجام دهد و اعمالش را نيكو نمايد
خداوند عملش را چندين برابر نموده براى هر عمل نيك هفتصد برابر عنايت ميفرمايد
كه در قرآن فرموده
وَ اَللّٰهُ يُضٰاعِفُ لِمَنْ يَشٰاءُ.
بنا بر اين اعمال خود را براى رسيدن به ثوابهاى الهى نيكو كنيد.
عرض كردم
احسان و نيكو كردن عمل چگونه است؟
فرمود:
نماز كه ميخوانى ركوع و سجودت را نيكو بجا آور،
و روزه كه ميگيرى از آنچه كه روزه را فاسد ميكند خوددارى کن،
و حجى كه انجام ميدهى از آنچه كه در حج و عمره بر تو حرام است خوددارى كن،
و هر عملى كه بجا مىآورى بايد از آلودگى و فساد پاكيزه باشد.
فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ
قلبی که اوامر نورانی خودشو میفهمه!
قبض و بسط نورشو میفهمه!
وقتی تاریکی و اخم رو میبینه،
میفهمه که حسدش دستهگل به آب داده!
میفهمه یه جایی خرابکاری کرده!
یه جوری، تقدیر رو فدای تمنا کرده!
یه جوری، تمنا رو بر تقدیر ترجیح داده!
لذا در دوران تاریکی قلب، فورا استغفار میکنه!
به این میگن اتّباع از قول احسن!
+ «وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً»
+ «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ»
[سورة الزمر (۳۹): الآيات ۱۱ الى ۲۰]
قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ (۱۱)
بگو: «من مأمورم كه خدا را -در حالى كه آيينم را براى او خالص گردانيدهام- بپرستم.
وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ (۱۲)
و مأمورم كه نخستينِ مسلمانان باشم.»
قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ (۱۳)
بگو: «من اگر به پروردگارم عصيان ورزم، از عذاب روزى هولناك مىترسم.»
قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي (۱۴)
بگو: «خدا را مىپرستم در حالى كه دينم را براى او بىآلايش مىگردانم.
فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ
قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ
أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ (۱۵)
پس هر چه را غير از او مىخواهيد، بپرستيد
«[ولى به آنان] بگو:»
زيانكاران در حقيقت كسانىاند كه به خود و كسانشان در روز قيامت زيان رساندهاند؛
آرى، اين همان خسران آشكار است.»
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ
وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ
ذلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ (۱۶)
آنها از بالاى سرشان چترهايى از آتش خواهند داشت
و از زير پايشان [نيز] طَبَقهايى [آتشين است]،
اين [كيفرى] است كه خدا بندگانش را به آن بيم مىدهد.
اى بندگان من، از من بترسيد.
وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى
فَبَشِّرْ عِبادِ (۱۷)
و[لى] آنان كه خود را از طاغوت به دور مىدارند تا مبادا او را بپرستند
و به سوى خدا بازگشتهاند آنان را مژده باد،
پس بشارت ده به آن بندگان من كه:
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ
أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ
وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (۱۸)
به سخن گوش فرامىدهند و بهترين آن را پيروى مىكنند؛
اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان.
أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ
أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ (۱۹)
پس آيا كسى كه فرمان عذاب بر او واجب آمده [كجا روى رهايى دارد]؟
آيا تو كسى را كه در آتش است مىرهانى؟
لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ
تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ
وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ (۲۰)
ليكن كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتند،
براى ايشان غرفههايى است كه بالاى آنها غرفههايى [ديگر] بنا شده است؛
نهرها از زير آن روان است.
وعده خداست؛ خدا خلاف وعده نمىكند.
اهل نور، با قلبش، صاحب نورشو تصدیق میکنه!
اهل حسد، با قلبش، صاحب نورشو تکذیب میکنه!
علت زیباییِ قلب و چهره اهل نور،
و زشتیِ قلب و چهره اهل حسد، همینه!
[سورة الليل (۹۲): الآيات ۱ الى ۲۱]
وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى (۶)
و [پاداش] نيكوتر را تصديق كرد،
وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى (۹)
و [پاداش] نيكوتر را به دروغ گرفت،
فِي الدُّنْيا حَسَنَةً – فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً
در همهی عَوالِم، به نورِ حسنة نیازمندیم!
زبان نور، زبان ملائکه!
زبان نور، فراتر از زبان مادری!
بیایید زبان نور و ظلمت قلبمونو یاد بگیریم!
تا در همهی عَوالِم، زیبا و جذّاب باشیم!
[سورة البقرة (۲): آية ۲۰۱]
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ
رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ (۲۰۱)
و برخى از آنان مىگويند:
«پروردگارا ! در اين دنيا به ما نيكى و در آخرت [نيز] نيكى عطا كن،
و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار.»
قرض حسن – قبض و بسط
بدون دانستن قبض و بسط نور قلب،
معنای قرض الحسنة به خدا دادن معلوم نمیشود!
کی «معرفة الامام بالنورانیة» داره؟
کی با قلبش، قبض و بسط نورشو میفهمه؟
این اتّصال نورانی در کدوم قلب برقراره؟
بدون داشتن این اتّصال نورانی،
نمیتونی قلب و چهره زیبایی داشته باشی!
قلبِ وصلِ به نور، به بینهایتِ خودش رسیده!
(1+1 = بینهایت)
[سورة البقرة (۲): آية ۲۴۵]
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً
وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (۲۴۵)
كيست آن كس كه به خدا وام نيكويى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بيفزايد؟
و خداست كه [در معيشت بندگان «رزقِ نورانیِ قلبِ بندگان»] تنگى و گشايش پديد مىآورد؛
و به سوى او بازگردانده مىشويد.
امام صادق علیه السلام:
مَا مِنْ شَیْءٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ مِنْ إِخْرَاجِ الدَّرَاهِمِ إِلَی الْإِمَامِ
وَ إِنَّ اللَّهَ لَیَجْعَلُ لَهُ الدِّرْهَمَ فِی الْجَنَّهًِْ مِثْلَ جَبَلِ أُحُدٍ
ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ فِی کِتَابِهِ
مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَةً
قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ فِی صِلَهًِْ الْإِمَامِ خَاصَّهًًْ.
کاری نزد خدا محبوبتر از رسانیدن درهم به امام علیه السلام نیست.
که خدا [هر] درهم فردی که چنین کند را در بهشت، مانند کوه احد قرار میدهد.
خدای تعالی در کتابش میفرماید:
مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثیرَةً
به خدا قسم! این حکم مخصوص صلة با امام علیه السلام است.
[سورة الحديد (۵۷): الآيات ۱۱ الى ۱۵]
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ (۱۱)
كيست آن كس كه به خدا وامى نيكو دهد تا [نتيجهاش را] براى وى دوچندان گرداند و او را پاداشى خوش باشد؟
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ
يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ
بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ
خالِدِينَ فِيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (۱۲)
آن روز كه مردان و زنان مؤمن را مىبينى كه نورشان پيشاپيششان و به جانب راستشان دوان است.
[به آنان گويند:]
«امروز شما را مژده باد به باغهايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است؛ در آنها جاودانيد.
اين است همان كاميابى بزرگ.
يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا
انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ
قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً
فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ (۱۳)
آن روز، مردان و زنان منافق به كسانى كه ايمان آوردهاند مىگويند:
«ما را مهلت دهيد تا از نورتان [اندكى] برگيريم.»
گفته مىشود: «بازپس برگرديد و نورى درخواست كنيد.»
آنگاه ميان آنها ديوارى زده مىشود كه آن را دروازهاى است:
باطنش رحمت است و ظاهرش روى به عذاب دارد.
يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ
قالُوا بَلى وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ
وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (۱۴)
[دو رويان،] آنان را ندا درمىدهند: «آيا ما با شما نبوديم؟»
مىگويند: «چرا، ولى شما خودتان را در بلا افكنديد و امروز و فردا كرديد و ترديد آورديد و آرزوها شما را غرّه كرد تا فرمان خدا آمد
و [شيطانِ] مغروركننده، شما را درباره خدا بفريفت.
فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا
مَأْواكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (۱۵)
پس امروز نه از شما و نه از كسانى كه كافر شدهاند عوضى پذيرفته نمىشود:
جايگاهتان آتش است؛ آن سزاوار شماست و چه بد سرانجامى است.»
الحسنة، النّور الولایة!
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَه خَيْرٌ مِنْها و هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ
وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
امام صادق علیه السلام:
«وَ لَا تُحَقِّرَنَّ سَيِّئَةً فَإِنَّهَا سَتَسُوؤُكَ يَوْماً
وَ لَا تُحَقِّرَنَّ حَسَنَةً وَ إِنْ صَغُرَتْ عِنْدَكَ وَ قَلَّتْ فِي عَيْنِكَ فَإِنَّهَا سَتَسُرُّكَ يَوْماً»
و هيچ گناهى را كوچك مشمار و از كارهاى زشت دست بكش كه روزى عواقب آنها را خواهى ديد،
و كارهاى نيك را هم اگر چه كوچك باشند حقير نشماريد زيرا روزى شما را خوشحال مىكنند.
«إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى لِلذَّاكِرِينَ»
اگه نورتو نفهمی، هر کاری بکنی، گناهه!
اگه حسنة رو نفهمی، هر کاری بکنی، سیّئه است!
حد وسط رو کی معلوم میکنه؟!
امام باقر علیه السلام:
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع
يَا بُنَيَّ
عَلَيْكَ بِالْحَسَنَةِ بَيْنَ السَّيِّئَتَيْنِ تَمْحُوهُمَا
قَالَ وَ كَيْفَ ذَلِكَ يَا أَبَتِ
قَالَ مِثْلُ قَوْلِ اللَّهِ
وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها
لَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ سَيِّئَةً وَ لَا تُخَافِتْ بِهَا سَيِّئَةً
وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا حَسَنَةً
وَ مِثْلُ قَوْلِهِ
وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ
وَ مِثْلُ قَوْلِهِ
وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا
فَأَسْرَفُوا سَيِّئَةً وَ أَقْتَرُوا سَيِّئَةً
وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً حَسَنَةً
فَعَلَيْكَ بِالْحَسَنَةِ بَيْنَ السَّيِّئَتَيْنِ.
امام باقر عليه السّلام به فرزندش امام جعفر صادق عليه السّلام فرمود:
اى فرزند من
كار نيك در بين دو گناه، اثر آن گناهان را از بين مىبرد،
پرسيد اى پدر چگونه از بين مىبرد،
امام باقر عليه السّلام فرمود:
مانند قول خداوند كه در قرآن فرموده:
«وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا».
در اينجا لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ يك گناه است، وَ لا تُخافِتْ بِها نيز يك گناه مىباشد ولى وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا حسنه به حساب مىآيد.
و يا مانند
«وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً»
در اينجا اسرفوا يك گناه و اقتروا نيز يك گناه است وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً حسنه بشمار مىرود.
پس حسنه بين دو سيئه قرار گرفته است.
[سورة الإسراء (۱۷): الآيات ۱۰۶ الى ۱۱۱]
قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَيًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى
وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلاً (۱۱۰)
بگو: «خدا را بخوانيد يا رحمان را بخوانيد، هر كدام را بخوانيد، براى او نامهاى نيكوتر است.»
و نمازت را به آواز بلند مخوان و بسيار آهستهاش مكن، و ميان اين [و آن] راهى [ميانه] جوى.
وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ
وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً
[سورة الإسراء (۱۷): الآيات ۲۶ الى ۳۰]
وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً (۲۹)
و دستت را به گردنت زنجير مكن
و بسيار [هم] گشادهدستى منما تا ملامتشده و حسرتزده بر جاى مانى.
وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا
وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً
[سورة الفرقان (۲۵): الآيات ۶۱ الى ۷۰]
وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً (۶۷)
و كسانىاند كه چون انفاق كنند، نه ولخرجى مىكنند و نه تنگ مىگيرند،
و ميان اين دو [روش] حد وسط را برمىگزينند.