دکتر محمد شعبانی راد

با اجازه نور، «بله»!

With the permission of light, access is granted! “Yes”
Without the permission of light, access is denied! “No”

«وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ»
«وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»
بِالَّتي‏ هِيَ‏ أَحْسَنُ‏»، «بِإِذْنِ‏ اللَّهِ‏»، «بالنّور»]
«ادْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ
وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِيَ‏ أَحْسَنُ‏
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ»
+ مقاله «اشتباه گرفتی!»:
امام حسن عسکری علیه السلام:
وَ قَالَ اللَّهُ‏ وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ …
وَ هِيَ الشَّجَرَةُ الَّتِي مَنْ تَنَاوَلَ مِنْهَا بِإِذْنِ اللَّهِ أُلْهِمَ عِلْمَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ مِنْ غَيْرِ تَعَلُّمٍ
وَ مَنْ تَنَاوَلَ مِنْهَا بِغَيْرِ إِذْنِ اللَّهِ خَابَ مِنْ مُرَادِهِ وَ عَصَى رَبَّهُ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ.
«آن درختی است که هرکس به اذن خدا از آن تناول کند، به او علم اوّلین و آخرین بدون نیاز به آموزش، الهام می‌شود و هرکس به غیر اذن خدا از آن بهره‌مند شود از مرادش محروم گشته و خدا را معصیت کرده و در زمره‌ی ستمکاران قرار می‌گیرد.»

با اجازه نور، «بله»!
[لا تَقْرَبا … لَا تَأْكُلَا]:
امام رضا علیه السلام:
«… إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَالَ لِآدَمَ ع‏
وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ … وَ لَمْ يَقُلْ لَهُمَا لَا تَأْكُلَا مِنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ …»
با اجازه نور «بِإِذْنِ‏ اللَّهِ‏»، میتوانی از عطای نورانی بی‌پایان بهره‌مند شوی.
«فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى‏ قَلْبِكَ بِإِذْنِ‏ اللَّهِ‏»
«نور، آغاز بی‌پایان!»

فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً!

[سورة طه (۲۰): الآيات ۹ الى ۱۶]
+ «نار و نور»
+ «يَكادُ زَيْتُها يُضِي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ»
وَ هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‏ (۹)
و آيا خبر موسى به تو رسيد؟
إِذْ رَأى‏ ناراً فَقالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ ناراً لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْها بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدىً (۱۰)
هنگامى كه آتشى ديد، پس به خانواده خود گفت: «درنگ كنيد، زيرا من آتشى ديدم، اميد كه پاره‌‏اى از آن براى شما بياورم يا در پرتو آتش راه [خود را باز] يابم.
فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ يا مُوسى‏ (۱۱)
پس چون بدان رسيد، ندا داده شد كه: «اى موسى،
إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً (۱۲)
اين منم پروردگار تو، پاى‏‌پوش خويش بيرون آور كه تو در وادى مقدس «طُوى‏» هستى.
وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِما يُوحى‏ (۱۳)
و من تو را برگزيده‏‌ام، پس بدانچه وحى مى‌‏شود گوش فرا ده.
إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي (۱۴)
منم، من، خدايى كه جز من خدايى نيست، پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار.
إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفِيها لِتُجْزى‏ كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى‏ (۱۵)
در حقيقت، قيامت فرارسنده است. مى‏‌خواهم آن را پوشيده دارم، تا هر كسى به [موجب‏] آنچه مى‏‌كوشد جزا يابد.
فَلا يَصُدَّنَّكَ عَنْها مَنْ لا يُؤْمِنُ بِها وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْدى‏ (۱۶)
پس هرگز نبايد كسى كه به آن ايمان ندارد و از هوس خويش پيروى كرده است، تو را از [ايمان به‏] آن باز دارد، كه هلاك خواهى شد.

«قرب» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«قارِبُ‏ النّجاة: قایق یدک‌کش»
[سورة البقرة (۲): آية ۱۸۶]
وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ
فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (۱۸۶)
و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزديكم، و دعاى دعاكننده را -به هنگامى كه مرا بخواند- اجابت مى‏‌كنم، پس [آنان‏] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند، باشد كه راه يابند.

[سورة البقرة (۲): آية ۳۵]
وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ (۳۵)
و گفتيم: «اى آدم، خود و همسرت در اين باغ سكونت گير[يد]؛ و از هر كجاى آن خواهيد فراوان بخوريد؛ و[لى‏] به اين درخت نزديك نشويد، كه از ستمكاران خواهيد بود.»

[سورة الأعراف (۷): الآيات ۱۸ الى ۲۱]
وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ (۱۹)
«و اى آدم! تو با جفت خويش در آن باغ سكونت گير، و از هر جا كه خواهيد بخوريد، و[لى‏] به اين درخت نزديك مشويد كه از ستمكاران خواهيد شد.»

[سورة الأنعام (۶): الآيات ۱۵۲ الى ۱۵۳]
وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيزانَ بِالْقِسْطِ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى‏ وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (۱۵۲)
و به مال يتيم -جز به نحوى [هر چه نيكوتر]- نزديك مشويد، تا به حد رشد خود برسد. و پيمانه و ترازو را به عدالت، تمام بپيماييد. هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمى‌‏كنيم. و چون [به داورى يا شهادت‏] سخن گوييد دادگرى كنيد، هر چند [درباره‏] خويشاوند [شما] باشد. و به پيمان خدا وفا كنيد. اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است، باشد كه پند گيريد.

[سورة الإسراء (۱۷): الآيات ۳۱ الى ۳۵]
وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلاً (۳۴)
و به مال يتيم -جز به بهترين وجه- نزديك مشويد تا به رشد برسد، و به پيمان [خود] وفا كنيد، زيرا كه از پيمان پرسش خواهد شد.

رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم:
لاَ تَجْلِسُوا عِنْدَ كُلِّ دَاعٍ مُدَّعٍ يَدْعُوكُمْ مِنَ اَلْيَقِينِ إِلَى اَلشَّكِّ وَ مِنَ اَلْإِخْلاَصِ إِلَى اَلرِّيَاءِ وَ مِنَ اَلتَّوَاضُعِ إِلَى اَلتَّكَبُّرِ  وَ مِنَ اَلنَّصِيحَةِ إِلَى اَلْعَدَاوَةِ وَ مِنَ اَلزُّهْدِ إِلَى اَلرَّغْبَةِ
وَ تَقَرَّبُوا مِنْ عَالِمٍ يَدْعُوكُمْ مِنَ اَلْكِبْرِ إِلَى اَلتَّوَاضُعِ وَ مِنَ اَلرِّيَاءِ إِلَى اَلْإِخْلاَصِ وَ مِنَ اَلشَّكِّ إِلَى اَلْيَقِينِ وَ مِنَ اَلرَّغْبَةِ إِلَى اَلزُّهْدِ وَ مِنَ اَلْعَدَاوَةِ إِلَى اَلنَّصِيحَةِ.
نزد هر صاحب ادعايى كه شما را به گرد خويش مى‌خواند ننشينيد كه يقين شما را به شك تبديل مى‌كند و اخلاصتان را مبدل به ريا مى‌نمايد.
تواضع را از شما گرفته،متكبرتان مى‌كند.و نصيحت و خيرخواهى را زدوده،تخم عداوت و دشمنى را در دلتان مى‌كارد و بالاخره زهدتان تبديل به دنياگرايى مى‌گردد،
بلكه به عالمى نزديك شويد كه به عكس،بخواهد كبر شما را به تواضع تبديل كند و ريائتان را به اخلاص مبدل نمايد.شكّتان بدل به يقين گردد و از دنيا گرايى به زهد روى نماييد و دشمنى و عداوت را مبدل به خيرخواهى و نصيحت گرداند.

[سورة سبإ (۳۴): الآيات ۱۵ الى ۱۹]:
«داستان قوم سبا»
وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بارَكْنا فِيها قُرىً ظاهِرَةً
وَ قَدَّرْنا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ (۱۸)
«السَّلَامُ عَلَى مَشَاكِي نُورِ اللَّهِ»!
+ مقاله «قبله نورانی!»
+ مقاله «نامرئیِ رویت شده!»

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی