دکتر محمد شعبانی راد

وقتی که اهل حسادت، نور را در موضع ضعف قرار میدهند، دیگه چه انتظاری از نور میتونی داشته باشی؟! لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتي‏ وَ لا بِرَأْسي!

When those who are envious put light in a position of weakness, what more can you expect from the light?!
Sometimes situations arise where there’s nothing you can do.
Indeed, life occasionally presents us with circumstances beyond our control.
In those moments, acceptance becomes our strength, and resilience our refuge. 🌿🌟
Navigating situations beyond our control can be challenging, but here are a few strategies that might help:
Acceptance:
Acknowledge that some circumstances are beyond your influence.
Acceptance doesn’t mean resignation; it means recognizing reality and focusing on what you can change.
Mindfulness:
Practice being present in the moment.
Mindfulness helps you manage emotions and reduces anxiety about the future.
Adaptability:
Be flexible and open-minded.
Adapt to the situation rather than resisting it.
Sometimes, the unexpected leads to new opportunities.
Seek Support:
We constantly need to stay connected with the light of our hearts.
Talking about your feelings can provide relief and perspective.
Self-Compassion:
Be kind to yourself.
Understand that it’s okay not to have all the answers or control every outcome.
Remember, life is a blend of what we can control and can’t.
The key lies in how we respond to both. 🌟🌿

وقتی اهل حسادت نور را در موضع ضعف قرار می‌دهند،
دیگر چه انتظاری از نور می‌توان داشت؟!

گاهی اوقات موقعیت‌هایی پیش می‌آید که هیچ کاری نمی‌توانید انجام دهید.
در واقع، تقدیرات زندگی گاهی اوقات ما را با شرایطی روبرو می‌کند که خارج از کنترل ماست.
در آن لحظات، پذیرش و رضایت به تقدیرات، نقطۀ قوت ما می‌شود و تاب‌آوری، پناهگاه ما. 🌿🌟
پیمایش در موقعیت‌های خارج از کنترل ما می‌تواند چالش برانگیز باشد،
اما در اینجا چند استراتژی وجود دارد که ممکن است کمک کند:

پذیرش – پذیرفته شدن:
بپذیرید که برخی از شرایط خارج از نفوذ شما هستند.
پذیرش به معنای استعفا نیست؛
این به معنای شناخت واقعیت و تمرکز بر آنچه می‌توانید تغییر دهید.

ذهن آگاهی:
حضور در لحظه را تمرین کنید.
ذهن‌آگاهی به شما کمک می‌کند تا احساسات را مدیریت کنید
و اضطراب در مورد آینده را کاهش می‌دهد.

تطبیق پذیری:
انعطاف‌پذیر و روشن فکر باشید.
به جای مقاومت در برابر آن، خود را با شرایط وفق دهید.
گاهی اوقات، غیرمنتظره‌ها منجر به فرصت‌های جدید می‌شود.
به دنبال پشتیبانی باشید:
ما دائماً نیاز داریم که با نور قلب خود در ارتباط باشیم.
صحبت کردن در مورد احساسات شما می‌تواند باعث آرامش و دیدگاه شما شود.
دلسوزی به خود:
با خودت مهربان باش.
درک کنید که اشکالی ندارد که همه پاسخ ها را نداشته باشید یا همه نتایج را کنترل نکنید.
به یاد داشته باشید، زندگی ترکیبی از چیزهایی است که ما می توانیم کنترل کنیم و نمی توانیم.
نکته کلیدی در نحوه واکنش ما به هر دو است. 🌟🌿

«لحی» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«الْتَحَى الشَّجَرَةَ: پوست درخت را كند.»
«أَلْحَى العُودُ: زمانِ بركندن پوست چوب رسيد.»
«أَلْحَى‏: كارى كرد كه مورد نكوهش قرار گيرد.»
+ «سلخ – وای به روزی که خدا نورشو پس بگیره!»
«اللحی، النور الولایة»
این آیه «لا تاخذ بلحیتی و لا براسی» یعنی:
ای صاحب نور من! این نور رو از من نگیر و اینجوری منو دشمن‌شاد نکن!

لحی:
لَحَوْتُ‏ العود ‏: قشرته
الأصل في‏ اللِّحَاءِ : قشر العود و الشجر
شبیه خراطی کردن!
حسد یعنی بسته بودن باب مستجار دنیای قلب!
+ «خانه خدا دو در داره: در شرق و در غربی»، به در غربی که در صاحبخانه است میگن باب مستجار.
در فرایند حسد، این قشر، پوششی است برای کور نمودن دنیای قلب [الحسد القشر] و در فرایند نور ولایت این قشر برداشته میشود و عیب حسد رو می شود و نور ولایت فرایند رو شدن حسادت دنیای قلب‌هاست! و با این رو شدن و نمایان شدن، درمان هم می‌شود، در صورتی که حسود تن به درمان بدهد یعنی قبول عیب نماید و دست طبیب را بگیرد ، درمان هم صورت می گیرد.
الْتَحَى‏ الغلام!
«الْتَحَى‏ الغلام : نبتت‏ لِحْيَتُهُ»
انگاری مردانگی این پسر بچه با رسیدن به سن بلوغ و ریش در آوردن معلوم شد و رو شد.
شنیدی میگن: برو به فلانی اینو بگو و روشو بردار!
انگاری پرده از روی یک مطلب و راز برداشته می‌شود و یه چیزی که نامعلوم بود رو آشکار میکنن.
الْتَحَى الشَّجَرَةَ: پوست درخت را كند.
الْتَحَى العودَ: پوست چوب را كند.
أَلْحَى‏ العُودُ: زمانِ بركندن پوست چوب رسيد.
لَحَى الشجرةَ: پوست درخت را كند.
اللِّحَاء : پوست چوب يا درخت.
اللِّحْيَان : شكافهاى روى زمين كه بر اثر سيل حادث شده است، آب جوى كم و باريك.
آیاتی و رسلی میان و پرده از رازهای نهفته دنیای قلوب بر میدارن!
نور ولایت فرایند عیب یابی و عیب زدایی است !
پوست‌اندازی یه جور رو شدن ماهیت زیرین است!
+ فیلمهای مستند کندن پوست تنه درختان!
+ «کمم»
اینم یکی از هزار واژه مترادف نور ولایت است.
وقتی «روشو ورمیداری» دشمن تراشی میشه!
برای همینه واژه لحو رو کتاب لغت «ستیز» ترجمه میکنه!
«لاحَى‏ الرجُلَ (مُلَاحَاةً): با او ستيز كرد.»
معارینی که خیلی خودشونو دوست اهل بیت ع جا میزنن، وقتی دستشون رو میشه، از بدترین دشمنها هم خطرناکتر رفتار میکنن. تو گویی آیات دشمن‌تراشی میکنن! اینجوری بگیم که خوب یاد بگیریم: نور ولایت فرایند دشمن‌تراشی است! داستان تکراری کربلاست!
با این توضیح که: نور ولایت یعنی آیاتی و رسلی با رو نمودن خباثت و بدجنسی دنیای قلب حسود، دشمنی اونو با صاحب نور آشکار میکنه و همین میشه قصه کربلا!
[هرگز با دیگران کلکل نکن !!! بحث نکن !!! شرّ بپا نکن !!! عداوت و خصومت درست نکن !!!] :
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ :
قَالَ جَبْرَئِيلُ ع لِلنَّبِيِّ ص إِيَّاكَ وَ مُلَاحَاةَ الرِّجَالِ‏ .
لاحَى‏ الرجُلَ « مُلَاحَاةً » : با او ستيز كرد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏:
مَا كَادَ جَبْرَئِيلُ يَأْتِينِي إِلَّا قَالَ يَا مُحَمَّدُ اتَّقِ شَحْنَاءَ الرِّجَالِ وَ عَدَاوَتَهُمْ‏ .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
إِيَّاكُمْ وَ الْمُشَارَّةَ فَإِنَّهَا تُورِثُ الْمَعَرَّةَ وَ تُظْهِرُ الْعَوْرَةَ .
+ « مَا عَهِدَ إِلَيَّ جَبْرَئِيلُ فِي شَيْ‏ءٍ مَا عَهِدَ إِلَيَّ فِي مُعَادَاةِ الرِّجَالِ »
+ « إِيَّاكُمْ وَ الْخُصُومَةَ فَإِنَّهَا تَشْغَلُ الْقَلْبَ وَ تُورِثُ النِّفَاقَ وَ تَكْسِبُ الضَّغَائِنَ‏ »
[تَنَاوَلَ مِنْ لِحْيَةِ] :
« أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص تَنَاوَلَ رَجُلٌ مِنْ لِحْيَتِهِ شَيْئاً فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص أَمَاطَ اللَّهُ عَنْكَ مَا تَكْرَهُ.
+ ‏ أَنَّ رَجُلًا تَنَاوَلَ مِنْ لِحْيَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع شَيْئاً فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ ع مَتَّعَكَ اللَّهُ بِبَصَرِكَ.»
+ داستان یک تار مو!!!
قطعا باید اشاره به این باشه که هر کس به معالم ربانی عمل کنه، حتما تاریکی قلبش به نور عمل صالح روشن خواهد شد ان شاء الله تعالی. اما اینکه تاویل و معنای «لحی» میشه معالم ربانی صاحبان نور و اندیشه زیبای آنها، این رو باید از کتب لغت استخراج نمود.
چرا عرب به ریش میگه «لحیة» ؟!!! ریش چه تاثیری در وجهه مرد داره ؟!
استخوان فک تحتانی « العظم الّذى تنبت عليه‏ اللِّحْيَةُ من الإنسان و غيره » !
[عقل – لحی] :
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
يُعْتَبَرُ عَقْلُ الرَّجُلِ فِي ثَلَاثٍ فِي طُولِ لِحْيَتِهِ وَ فِي نَقْشِ خَاتَمِهِ وَ فِي كُنْيَتِهِ.

وقتی که اهل حسادت، نور را در موضع ضعف قرار میدهند، دیگه چه انتظاری از نور میتونی داشته باشی؟! لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتي‏ وَ لا بِرَأْسي!
وقتی که نور در قلب، در موضع ضعف قرار میگیره، برای هدایت این قلب، هیچ کاری از دست نور بر نمیاد! این صاحب قلب است که باید نورش را در موضع قدرت قرار دهد، یعنی پشت به تمنا نماید و رو به نورش کند تا نور برای هدایت او توان اقدام داشته باشد و این همان قدرت اختیار و انتخابی است که خدای قادر متعال در خلقت بنی‌آدم قرار داده و بابت داشتن همین آزادی و اراده و اختیار هم مواخذه و بازخواست خواهد شد.
«أَلْحَى‏: كارى كرد كه مورد نكوهش قرار گيرد.»
«أَلْحَى العُودُ: زمانِ بركندن پوست چوب رسيد.»
هارون ع به موسی ع میگه:
من کاری نکردم که مورد سرزنش قرار بگیرم.
این قوم بعد از تو ای موسی منو در موضع ضعف قرار دادند و کاری از دست من برای هدایت آنها بر نمی آمد. لذا اگه منو سرزنش کنی دشمن شاد می شوم حال آنکه از من قصور و کوتاهی در این زمینه صورت نگرفته است.

مشتقات ریشۀ «لحی» در آیات قرآن:

[سورة طه (۲۰): الآيات ۸۷ الى ۹۶]
قالَ يَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسِي 
إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ 
فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي (۹۴)
گفت: «اى پسر مادرم، نه ريش مرا بگير و نه [موى‏] سرم را،
من ترسيدم بگويى:
ميان بنى‏‌اسرائيل تفرقه انداختى و سخنم را مراعات نكردى.»

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی