What’s the Real Price of The Light?
We Never Understand The Real Value of The Light!
نوری که قلب رو از زندان تاریک حسد نجات میده،
اینقدر با ارزشه که نمیشه براش قیمت گذاشت!
«priceless»
+ «نورِ بدونِ آلترناتیو!»
بهشت زیر پای مادر است!
… ارزش مادر چقدر است؟!
«بهم» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«ليل بَهِيمٌ» + «لیلة القدر»
«إنما سميت بهيمة لأنها أبهمت عن أن يميز»
ارزش نعمتهای «آیاتی و رسلی» برای ما مبهم است!
«بَهِيمَةُ الْأَنْعامِ»
نور ولایت، فرایندی است مجهول القدر و از نظر کُنْه ارزش، مبهم!
قدر و ارزش نور، بر همگان پوشیده است.
اینکه این نعمت چقدر ارزش داره، هیچکس نمیدونه و به ارزشش معرفت نداره.
اینو واژۀ بهم و عبارت قرآنی «بهیمة الانعام» به ما یاد میده.
بهم – بهیمة:
چیزی که مبهمه، پیداش نیست!
+ «آشکار» + «پیدا» + «پنهان و آشکار».
«ليل بَهِيمٌ: قد أبهم أمره للظلمة، … لأنه يبهم ما يعنّ فيه فلا يدرك.»
«ليل بَهِيم: يعنى شبى كه تاريك شده و بخاطر ظلمتش همچون كارى مبهم است … زيرا هر چيز ظاهرى در آن شب پوشيده و مبهم مىشود، پيدا نيست و فهميده و دانسته نمىشود.»
«بَهِيمَةُ الْأَنْعامِ»:
«بهم» برای اهل نور، نام زیبای صاحبان نور است، چون از کُنه این نور، هرگز سر در نخواهیم آورد، به این جهت بهم و مبهم است، اما به قدر حاجت و نیاز، از این نور بهرهمند شده و علوم نورانی لازم، پیدا و آشکار میشود.
«نعم» نیز نام زیبای صاحبان نور است و نعمت مفهوم آشکار دارد.
+ «نعم»
پس «بَهِيمَةُ الْأَنْعامِ» اشاره به نام زیبایی برای حاملان و صاحبان علوم نورانی و ربانی دارد که در عین مبهم بودن کنه علم آل محمد ع برای همه، اما معذلک به قدر حاجت از این نور علم و حکمت، با یاد نور، برای اهل یقین، سرمایه لازم علمی پیدا و آشکار میشود، لذا وجود صاحبان نور همان «بَهِيمَةُ الْأَنْعامِ» است که حالا این آیات قرآن که این عبارت در آنها بکار رفته رو باید دوباره با دقت و با این توضیح داده شده، مجددا بخوانیم:
[سورة المائدة (5): آية 1]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعامِ
إِلاَّ ما يُتْلى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ ما يُرِيدُ (1)
[سورة الحج (22): الآيات 25 الى 30]
لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ في أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهيمَةِ الْأَنْعامِ
فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقيرَ (28)
[سورة الحج (22): الآيات 31 الى 35]
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهيمَةِ الْأَنْعامِ
فَإِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتينَ (34)
این سه موضع از قرآن برای بحث «بهم» باید خوانده شود.
+ «كيفيت تكبير در عيدين»:
«اللّه أكبر، اللّه اكبر، لا إله إلّا اللّه و اللّه أكبر، و الحمد للّه على ما هدانا و له الشّكر على ما أولانا».
در عيد قربان جمله «و رزقنا من بهيمة الأنعام» در پايان اضافه مىشود.»
اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ
وقتی که قلبت به نور الولایة روشن میشه «ایّام التّشریق»،
بی اختیار خواهی گفت:
چه نور زیبایی! الله اکبر!
امام صادق علیه السلام:
وَ التَّكْبِيرُ أَيَّامَ التَّشْرِيقِ بِعَقِبِ كُلِّ صَلَاةٍ مَكْتُوبَةٍ بَعْدَ السَّلَامِ يَقُولُ
اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ
لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ
اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ
وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ عَلَى مَا هَدَانَا
اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ
وَ يُكَبِّرُ الْإِمَامُ إِذَا صَلَّى فِي جَمَاعَةٍ
فَإِذَا سَكَتَ كَبَّرَ مَنْ خَلْفَهُ يَجْهَرُونَ بِالتَّكْبِيرِ
وَ كَذَلِكَ يُكَبِّرُ مَنْ صَلَّى وَحْدَهُ
وَ مَنْ سَبَقَهُ الْإِمَامُ بِالصَّلَاةِ لَمْ يُكَبِّرْ حَتَّى يَقْضِيَ مَا فَاتَهُ ثُمَّ يُكَبِّرُ بَعْدَ ذَلِكَ إِذَا سَلَّمَ.
«شِيعَتُنَا الْبُهْمُ.»
« قُلُوبُ الْمُؤْمِنِينَ مُبْهَمَةٌ عَلَى الْإِيمَانِ.»
«وَ فِي حَدِيثِ عَلِيٍّ ع” كَانَ إِذَا نَزَلَ بِهِ إِحْدَى الْمُبْهَمَاتِ كَشَفَهَا»
«آمَنْتُ بِمَنْ … أَوْضَحَ بِكَ الْبُهَمَ»
«اللَّهُمَّ اسْقِنَا سَقْياً … تَنْعَشُ بِهِ الْبَهَائِمَ وَ الْخَلْقَ.»
+ «معرفة الامام بالنورانیة»
الصحيفة السجادية ؛ ص90
(19) (وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ، عَلَيْهِ السَّلَامُ عِنْدَ الِاسْتِسْقَاءِ بَعْدَ الْجَدْبِ:)
(1) اللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَيْثَ، وَ انْشُرْ عَلَيْنَا رَحْمَتَكَ بِغَيْثِكَ الْمُغْدِقِ مِنَ السَّحَابِ الْمُنْسَاقِ لِنَبَاتِ أَرْضِكَ الْمُونِقِ فِي جَمِيعِ الْآفَاقِ.
(2) وَ امْنُنْ عَلَى عِبَادِكَ بِإِينَاعِ الثَّمَرَةِ، وَ أَحْيِ بِلَادَكَ بِبُلُوغِ الزَّهَرَةِ، وَ أَشْهِدْ مَلَائِكَتَكَ الْكِرَامَ السَّفَرَةَ بِسَقْيٍ مِنْكَ نَافِعٍ، دَائِمٍ غُزْرُهُ، وَاسِعٍ دِرَرُهُ، وَابِلٍ سَرِيعٍ عَاجِلٍ.
(3) تُحْيِي بِهِ مَا قَدْ مَاتَ، وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ وَ تُخْرِجُ بِهِ مَا هُوَ آتٍ، وَ تُوَسِّعُ بِهِ فِي الْأَقْوَاتِ، سَحَاباً مُتَرَاكِماً هَنِيئاً مَرِيئاً طَبَقاً مُجَلْجَلًا، غَيْرَ مُلِثٍّ وَدْقُهُ، وَ لَا خُلَّبٍ بَرْقُهُ.
(4) اللَّهُمَّ اسْقِنَا غَيْثاً مُغِيثاً مَرِيعاً مُمْرِعاً عَرِيضاً وَاسِعاً غَزِيراً، تَرُدُّ بِهِ النَّهِيضَ، وَ تَجْبُرُ بِهِ الْمَهِيضَ
(5) اللَّهُمَّ اسْقِنَا سَقْياً تُسِيلُ مِنْهُ الظِّرَابَ، وَ تَمْلَأُ مِنْهُ الْجِبَابَ، وَ تُفَجِّرُ بِهِ الْأَنْهَارَ، وَ تُنْبِتُ بِهِ الْأَشْجَارَ، وَ تُرْخِصُ بِهِ الْأَسْعَارَ فِي جَمِيعِ الْأَمْصَارِ، وَ تَنْعَشُ بِهِ الْبَهَائِمَ وَ الْخَلْقَ، وَ تُكْمِلُ لَنَا بِهِ طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ، و تُنْبِتُ لَنَا بِهِ الزَّرْعَ وَ تُدِرُّ بِهِ الضَّرْعَ وَ تَزِيدُنَا بِهِ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِنَا.
(6) اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ ظِلَّهُ عَلَيْنَا سَمُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ بَرْدَهُ عَلَيْنَا حُسُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ صَوْبَهُ عَلَيْنَا رُجُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ مَاءَهُ عَلَيْنَا أُجَاجاً.
(7) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ ارْزُقْنَا مِنْ بَرَكَاتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.
نيايش آن حضرت در طلب باران:
خدايا، ما را به باران زنده و سيراب گردان، و با آن بارانِ درشت و فراوان كه از ابرهاي بارنده فرو ميريزد و در همه جاي زمين گياهان زيبا و پُر طراوت ميروياند، رحمت خود را بر ما بگستران.
ميوهها را برسان و بر بنگان خود منّت گذار، و سرزمينهاي مرده را به شكفتنِ شكوفهها زنده ساز، و فرشتگانِ نويسنده را فرمان ده كه با هر باران كه ميفرستي حاضر آيند؛ باراني كه سودمند و پيوسته و فراوان و گسترده و تُندبار است؛
تا با آن، زمينِ مرده را زنده كني، و آنچه را از دست رفته است باز گرداني، و آنچه را روييدني است بروياني، و روزيهاي مردم را وسعت دهي، از ابري انبوه و برهم نشسته، شادي آور، خوش عاقبت، در همه جا سايه گستر، پُر سر و صدا، اما نه آن گونه كه بارانش به ويراني انجامد و برقش فريب و نيرنگ باشد.
خدايا، ما را از باراني سيراب كن كه فرياد رسندهي ما، رويانندهي گياه، فرا گيرنده و بسيار بارنده باشد، تا گياهان نورُسته را خرّمي و بالندگي بخشي و گياهانِ خفته را به پا داري.
خدايا، باراني براي ما بفرست كه با آن آب از تپّهها روان كني، و چاهها را پُر آب سازي، و رودها را به خروش آوري، و درختان را بروياني، و در همهي شهرها ارزاني پديد آوري، و چارپايان و مردمان را توش و توان بخشي، و روزيهاي پاكيزه را براي ما كامل گرداني، و كِشت ما را بروياني، و پستانها را پُر شير سازي، و بر نيروي ما بيفزايي.
خدايا، مبادا سايهي آن ابر بر ما بادِ گرم وزد، و سردياش براي ما ناخجسته شود، و به جاي باران بر سر ما سنگ ببارد و آبِ آن در كام ما تلخ و ناگوار آيد.
خدايا، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را از بركات آسمانها و زمين برخوردار نما، كه تو بر هر كار توانايي.
وَ أَوْضَحَ بِكَ الْبُهَمَ
جَعَلَكَ مِفْتَاحَ شَهْرٍ حَادِثٍ لِأَمْرٍ حَادِثٍ
تو را كليد ماهى نو براى كارى نو قرار داده!
الصحيفة السجادية ص182
مفاهیم این دعا بسیار زیباست!
(43) (وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا نَظَرَ إِلَى الْهِلَالِ):
دعاى چهل و سوم از دعاهاى امام عليه السّلام است هنگامى كه به هلال و ماه نو نگاه ميكردند:
(1) أَيُّهَا الْخَلْقُ الْمُطِيعُ، الدَّائِبُ السَّرِيعُ، الْمُتَرَدِّدُ فِي مَنَازِلِ التَّقْدِيرِ، الْمُتَصَرِّفُ فِي فَلَكِ التَّدْبِيرِ.
[1 اى آفريده شده فرمانبردار، اى هميشه در رفتار شتاب كننده، اى آمد و شد كننده در منزلها و جاهائى كه (براى آن بمقدار مخصوص و راه مخصوص كه حكمت اقتضاء ميكند) قرار داده شده (اشاره به قول خداى تعالى: وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ يعنى: و گردش ماه را در منزلهائى قرار داديم تا اينكه مانند شاخه خرماى خشك شده كج گشته ديرينه «زرد و لاغر، بمنزل اوّل» باز گردد) اى تصرّف كننده در فلك و چرخى كه جاى تدبير و نظم (امور) است-]
(2) آمَنْتُ بِمَنْ نَوَّرَ بِكَ الظُّلَمَ، وَ أَوْضَحَ بِكَ الْبُهَمَ، وَ جَعَلَكَ آيَةً مِنْ آيَاتِ مُلْكِهِ، وَ عَلَامَةً مِنْ عَلَامَاتِ سُلْطَانِهِ، وَ امْتَهَنَكَ بِالزِّيَادَةِ وَ النُّقْصَانِ، وَ الطُّلُوعِ وَ الْأُفُولِ، وَ الْإِنَارَةِ وَ الْكُسُوفِ، فِي كُلِّ ذَلِكَ أَنْتَ لَهُ مُطِيعٌ، وَ إِلَى إِرَادَتِهِ سَرِيعٌ
[2 ايمان آوردم بكسى (خدائى) كه بوسيله تو تاريكيها را روشن كرد، و بسبب تو مشكلات امور را آشكار ساخت، و تو را نشانهاى از نشانههاى پادشاهى (استيلاء و غلبه) خود و نشانهاى از نشانههاى قدرت و توانائيش (بر همه چيز) قرار داد، و تو را خدمتگزار و فرمانبردار كرد با فزونى (نور و روشنائى مانند شب چهاردهم ماه) و بكاستن (آن مانند شب يكم ماه) و بطلوع و هويدا شدن (در بالاى افق) و بغروب و پنهان گشتن (در زير كرانه آسمان) و بروشن گرديدن و تيرگى در همه آن حالات و چگونگيها تو او را فرمانبردار و بسوى اراده و خواستهاش شتاب كنندهاى-]
(3) سُبْحَانَهُ مَا أَعْجَبَ مَا دَبَّرَ فِي أَمْرِكَ ! وَ أَلْطَفَ مَا صَنَعَ فِي شَأْنِكَ!
جَعَلَكَ مِفْتَاحَ شَهْرٍ حَادِثٍ لِأَمْرٍ حَادِثٍ
[3 منزّه و پاك (از نقائص) است او (شگفتا) چه شگفت است آنچه (بر حسب ارادهاش) در آفرينش تو مقدّر نموده! و چه دقيق و باريك است آنچه در باره تو انجام داده!
تو را كليد ماهى نو براى كارى نو (كه چگونگى آن براى ما هويدا نيست) قرار داده-]
(4) فَأَسْأَلُ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكَ، وَ خَالِقِي وَ خَالِقَكَ، وَ مُقَدِّرِي وَ مُقَدِّرَكَ، وَ مُصَوِّرِي وَ مُصَوِّرَكَ: أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَنْ يَجْعَلَكَ هِلَالَ بَرَكَةٍ لَا تَمْحَقُهَا الْأَيَّامُ، وَ طَهَارَةٍ لَا تُدَنِّسُهَا الْآثَامُ
[4 از خدائى كه پروردگار من و پروردگار تو و آفريننده من و آفريننده تو و تقدير كننده من و تقدير كننده تو و صورت بخشنده من و صورت بخشنده تو است درخواست مينمايم كه بر محمّد و آل او رحمت و درود فرستد، و تو را ماه بركت و نيكى گرداند كه روزها آن بركت را از ميان نبرد (بلكه هر روزى بر اثر بجا آوردن كارهاى شايسته از روز ديگر نيكوتر باشد) و ماه با طهارت و پاكى كه گناهان، آن را چركين نسازد (چنان ماهى كه از اعضاء و اندام كارهاى ناشايسته سر نزند)-]
(5) هِلَالَ أَمْنٍ مِنَ الْآفَاتِ، وَ سَلَامَةٍ مِنَ السَّيِّئَاتِ، هِلَالَ سَعْدٍ لَا نَحْسَ فِيهِ، وَ يُمْنٍ لَا نَكَدَ مَعَهُ، وَ يُسْرٍ لَا يُمَازِجُهُ عُسْرٌ، وَ خَيْرٍ لَا يَشُوبُهُ شَرٌّ، هِلَالَ أَمْنٍ وَ إِيمَانٍ وَ نِعْمَةٍ وَ إِحْسَانٍ وَ سَلَامَةٍ وَ إِسْلَامٍ.
[5 ماه ايمنى از آفتها و تباهيها و سلامتى و بىگزندى از بديها (كبر، حسد، حرص، غرور، حبّ مال و مانند آنها): ماه سعادت و نيكبختى كه نحوست و بد اخترى در آن راه نيابد، و ماه بركت كه سختى در زندگى با آن نباشد، و ماه آسانى كه دشوارى با آن ممزوج و درهم نشود، و ماه خير و نيكى كه بدى با آن آميخته نگردد، ماه ايمنى (از شيطان و هواى نفس) و ايمان (گرويدن بخدا و رسول و اوصياء آن حضرت- عليهم السّلام-) و نعمت و احسان و سلامتى و اسلام (فرمانبرى از آنچه دستور دادهاند)-]
(6) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَرْضَى مَنْ طَلَعَ عَلَيْهِ، وَ أَزْكَى مَنْ نَظَرَ إِلَيْهِ، وَ أَسْعَدَ مَنْ تَعَبَّدَ لَكَ فِيهِ، وَ وَفِّقْنَا فِيهِ لِلتَّوْبَةِ، وَ اعْصِمْنَا فِيهِ مِنَ الْحَوْبَةِ، وَ احْفَظْنَا فِيهِ مِنْ مُبَاشَرَةِ مَعْصِيَتِكَ
[6 بار خدايا بر محمّد و آل او درود فرست، و ما را از خوشنودترين كسانيكه هلال بر آنها طلوع نموده قرار ده، و از پاكيزهترين كسانى (از اوصاف نكوهيده) كه بسوى آن نگاه كردهاند، و از نيكبختترين كسانيكه تو را در آن ماه پرستش ميكنند، و ما را در آن براى توبه و بازگشت (از گفتار و كردار ناشايسته) توفيق ده، و از گناه حفظ فرما، و از بجا آوردن معصيت و نافرمانيت نگاهدار-]
(7) وَ أَوْزِعْنَا فِيهِ شُكْرَ نِعْمَتِكَ، وَ أَلْبِسْنَا فِيهِ جُنَنَ الْعَافِيَةِ، وَ أَتْمِمْ عَلَيْنَا بِاسْتِكْمَالِ طَاعَتِكَ فِيهِ الْمِنَّةَ، إِنَّكَ الْمَنَّانُ الْحَمِيدُ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ.
[7 و سپاسگزارى از نعمت و بخشش خود را در آن در دل ما انداز، و پوششهاى عافيت (آنچه كه مانع و جلوگير از زيان و بدى است) را بما بپوشان، و بوسيله كامل كردن طاعت و فرمانبريت در آن، نعمت (خود) را بر ما كامل ساز (بيش از پيش گردان) زيرا تو بسيار نعمت دهنده و ستوده شدهاى و خدا درود فرستد بر محمّد و آل او كه (از هر گناهى) پاكيزه و (از اوصاف ناپسنديده) پاك هستند.-] »
وَ تَعْوِيلُهُمْ فِي الْمُبْهَمَاتِ عَلَى آرَائِهِمْ
امام علی علیه السلام:
فَيَا عَجَباً وَ مَا لِي لَا أَعْجَبُ مِنْ خَطَإِ هَذِهِ الْأُمَّةِ عَلَى اخْتِلَافِ حُجَجِهَا فِي دِيَانَاتِهَا لَا يَقْتَصُّونَ أَثَرَ نَبِيٍّ وَ لَا يَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِيٍّ وَ لَا يُؤْمِنُونَ بِغَيْبٍ وَ لَا يَعِفُّونَ عَنْ عَيْبٍ، يَعْمَلُونَ فِي الشُّبُهَاتِ وَ يَسِيرُونَ فِي الشَّهَوَاتِ، الْمَعْرُوفُ فِيهِمْ مَا عَرَفُوا وَ الْمُنْكَرُ عِنْدَهُمْ مَا أَنْكَرُوا، مَفْزَعُهُمْ فِي الْمُعْضِلَاتِ إِلَى أَنْفُسِهِمْ وَ تَعْوِيلُهُمْ فِي الْمُبْهَمَاتِ عَلَى آرَائِهِمْ كَأَنَّ كُلًّا مِنْهُمْ إِمَامُ نَفْسِهِ قَدْ أَخَذَ فِيمَا يَرَى بِغَيْرِ وَثِيقَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَ لَا أَسْبَابٍ مُحْكَمَاتٍ.
در شگفتم، چرا در شگفت نباشم از خطاى گروه هاى پراكنده با دلايل مختلف كه هر يك در مذهب خود دارند نه گام بر جاى گام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى نهند، و نه از رفتار جانشين او پيروى مىكنند، نه به غيب ايمان مى آورند و نه خود را از عيب بر كنار مى دارند، به شبهات عمل مى كنند و در گرداب شهوات غوطه ورند، نيكى در نظرشان همان است كه مى پندارند، و زشتى ها همان است كه آنها منكرند. در حل مشكلات به خود پناه مى برند، و در مبهمات تنها به رأى خود تكيه مى كنند،
گويا هر كدام، امام و راهبر خويش مى باشند كه به دستگيرههاى مطمئن و اسباب محكمى كه خود باور دارند چنگ مىزنند.
فَتَّاحُ مُبْهَمَاتٍ دَلِيلُ فَلَوَاتٍ دَفَّاعُ مُعْضَلَاتٍ
«فَتَّاحُ مُبْهَمَاتٍ»
یعنی نور،
«دَلِيلُ فَلَوَاتٍ»
یعنی نور،
«دَفَّاعُ مُعْضَلَاتٍ»
یعنی نور.
فَتَّاحُ مُبْهَمَاتٍ دَلِيلُ فَلَوَاتٍ دَفَّاعُ مُعْضَلَاتٍ.
گشاينده مبهمهاست، راهنماى بيابانهاست، دفعكننده مشكلهاست.
غرض مدح آن شخص به علم است و اين كه چيزى چند را از أحكام شرعيه و حقايق و معارف كه بر مردم مبهم باشد و مشخص ندانند بگشايد از براى ايشان و تشخيص كند و راهنماى ايشان باشد هر گاه در بيابانهاى ضلالت و گمراهى افتند،
و «دفع كننده مشكلهاست» يعنى حلّ كننده و آسان كننده آنهاست.
أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعامِ
رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ
این رزق حلالی که ارزش واقعی اونو هیچکس نمیدونه چیه؟!
علوم نورانی آل محمد علیهم السلام!
[سورة المائدة (۵): آية ۱]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ
أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعامِ إِلاَّ ما يُتْلى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ
إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ ما يُرِيدُ (۱)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، به قراردادها[ى خود] وفا كنيد.
براى شما [گوشت] چارپايان حلال گرديده، جز آنچه [حكمش] بر شما خوانده مىشود،
در حالى كه نبايد شكار را در حال احرام، حلال بشمريد.
خدا هر چه بخواهد فرمان مىدهد.
[سورة الحج (۲۲): الآيات ۲۵ الى ۳۰]
لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ
وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ
فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ (۲۸)
تا شاهد منافع خويش باشند،
و نام خدا را در روزهاى معلومى بر دامهاى زبانبستهاى كه روزى آنان كرده است ببرند.
پس، از آنها بخوريد و به درمانده مستمند بخورانيد.
[سورة الحج (۲۲): الآيات ۳۱ الى ۳۵]
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ
فَإِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ (۳۴)
و براى هر امتى مناسكى قرار داديم،
تا نام خدا را بر دامهاى زبانبستهاى كه روزى آنها گردانيده ياد كنند.
پس [بدانيد كه] خداى شما خدايى يگانه است،
پس به [فرمان] او گردن نهيد.
و فروتنان را بشارت ده.