دکتر محمد شعبانی راد

گره حسادت و نور گره‌گشا!

Only luminous hands have the skill to untie the jealousy knots of the confused heart and mind!

«امت» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«الْأَمْتُ‏: العِوَجُ و العَيْبُ»

گره حسادت، فقط به دست نور ولایت باز میشه!
گره حسادت و نور گره‌گشا!

آیاتی که تقدیر میشن، برای باز کردن همین گره‌های حسادت دنیای قلب ما مقدر میشن!

«Troubleshooting» میشه همون درناژ حسادت!
«شوتینگ حسد – درناژ حسد»
+ «عیب‌یابی»

اللغة:
… و الأمت الأكمة
و يقال مد حبله حتى ما ترك فيه أمتا
و ملأ سقاءه حتى ما ترك فيه أمتا أي انثناء
قال الشاعر
” ما في انجذاب سيره من أمت
امت: گره و ناهموارى.

+ «نشط»

داستان تکراری دانه‌درشت‌های اهل حسادت (سامری)، وقتی که فتنۀ ناس آنها،
برای همه آشکار می‌شود و دوران مهلتی تا آتش را سپری خواهند نمود!

[سورة طه (۲۰): الآيات ۹۷ الى ۱۰۷]
قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ وَ انْظُرْ إِلى‏ إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً (۹۷)
گفت: «پس برو كه بهره تو در زندگى اين باشد كه [به هر كه نزديك تو آمد] بگويى: [به من‏] دست مزنيد و تو را موعدى خواهد بود كه هرگز از آن درباره تو تخلف نخواهد شد، و [اينك‏] به آن خدايى كه پيوسته ملازمش بودى بنگر، آن را قطعاً مى‏‌سوزانيم و خاكسترش مى‏‌كنيم [و] در دريا فرو مى‌‏پاشيم.»
إِنَّما إِلهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً (۹۸)
«معبود شما تنها آن خدايى است كه جز او معبودى نيست، و دانش او همه چيز را در بر گرفته است.»
كَذلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ سَبَقَ وَ قَدْ آتَيْناكَ مِنْ لَدُنَّا ذِكْراً (۹۹)
اين گونه از اخبار پيشين بر تو حكايت مى‌‏رانيم، و مسلماً به تو از جانب خود قرآنى داده‌‏ايم.
مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وِزْراً (۱۰۰)
هر كس از [پيروى‏] آن روى برتابد، روز قيامت بار گناهى بر دوش مى‌‏گيرد.
خالِدِينَ فِيهِ وَ ساءَ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ حِمْلاً (۱۰۱)
پيوسته در آن [حال‏] مى‌‏ماند، و چه بد بارى روز قيامت خواهند داشت.
يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ وَ نَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقاً (۱۰۲)
[همان‏] روزى كه در صور دميده مى‌‏شود، و در آن روز مجرمان را كبودچشم برمى‌‏انگيزيم.
يَتَخافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ عَشْراً (۱۰۳)
ميان خود به طور پنهانى با يكديگر مى‌‏گويند:
«شما [در دنيا] جز ده [روز ، بيش‏] نمانده‏‌ايد.»
نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ يَوْماً (۱۰۴)
ما داناتريم به آنچه مى‏‌گويند،
آنگاه كه نيك‏‌آيين‏‌ترين آنان مى‌‏گويد: «جز يك روز، بيش نمانده‏‌ايد.»
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْجِبالِ 
فَقُلْ يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً (۱۰۵)
و از تو در باره كوهها مى‏‌پرسند، بگو:
«پروردگارم آنها را [در قيامت‏] ريز ريز خواهد ساخت،
فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً (۱۰۶)
پس آنها را پهن و هموار خواهد كرد،
لا تَرى‏ فِيها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً (۱۰۷)
نه در آن كژى مى‏‌بينى و نه ناهموارى.

تفسیر علی‌بن‌ابراهیم رحمه الله:
لَا تَری فِیهَا عِوَجاً وَ لَا أَمْتاً
قَالَ:
الْأَمْتُ الِارْتِفَاعُ
وَ الْعِوَجُ الْحُزُونُ وَ الذَّکَوَاتُ
.
لَا تَرَی فِیهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا؛
منظور از أَمْتًا؛ ارتفاع‌های زمین است.
و مراد از عِوَجًا؛ ناهمواری‌های زمین و بیشه‌هاست.

قلب، با فرایند درناژ حسادت، از ناهمواریهایی بنام عیب حسدش صاف و پاک می‌شود
و این مستلزم این است که شخص نمره قبولی در امتحان کربلا را بیاورد
کربلا برای اهل نور یعنی درمان «عِوَج» و «اَمْت» دنیای قلب،
یعنی قلب، صاف و عاری از عیب شود و مصداق آیۀ «لَا تَری فِیهَا عِوَجاً وَ لَا أَمْتاً» شود،
این امر ممکن نیست مگر اینکه شخص از فتنۀ ناس، که گزینه‌ای همچون سامری ایجاد میکند و همه، قریب به اتفاق به آن دامن میزنند، با کمک نور هدایت و ولایت دنیای قلبش، از این امتحان کربلا سربلند بیرون بیاید، و اینجوری با درناژ و شوتینگ حسادت قلبش، از سرنوشت شومی که گریبانگیر اهل حسادت خواهد شد، خودش را نجات بدهد.

«امت» + «کرب»

داستان تکراری حسادت به صاحبان نور!
یعنی تکرار داستان کربلا برای صاحبان نور!
کربلا یعنی حسادت اهل حسد به اهل نور!

امام علی علیه السلام:
کِتَابُ الْغَارَاتِ لِإِبْرَاهِیمَ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ الثَّقَفِیِّ،
قَالَ رُوِی أَنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) کَتَبَ إِلَی مُعَاوِیَهًَْ
مِنْ عَبْدِ‌اللَّهِ امیرالمؤمنین علِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) إِلَی مُعَاوِیَهًَْ
وَ بَعْد
نَحْنُ آلُ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) الْمَحْسُودُونَ وَ أَنْتَ الْحَاسِدُ لَنَا
خَلَقَ اللَّهُ آدم (علیه السلام) بِیَدِهِ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ
وَ أَسْجَدَ لَهُ الملائکهًْ وَ عَلَّمَهُ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا وَ اصْطَفَاهُ عَلَی الْعَالَمِینَ
فَحَسَدَهُ الشَّیْطَانُ فَکانَ مِنَ الْغاوِینَ
وَ نُوحاً (علیه السلام) حَسَدَهُ قَوْمُهُ إِذْ قَالُوا
ما هذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُرِیدُ أَنْ یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ
ذَلِکَ حَسَدٌ مِنْهُمْ لِنُوحٍ أَنْ یُقِرُّوا لَهُ بِالْفَضْلِ وَ هُوَ بَشَرٌ
وَ مِنْ بَعْدِهِ حَسَدُوا هُوداً إِذْ یَقُولُ قَوْمُهُ
ما هذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یَأْکُلُ مِمَّا تَأْکُلُونَ مِنْهُ وَ یَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ
وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَکُمْ إِنَّکُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ
قَالُوا ذَلِکَ حَسَداً أَنْ یُفَضِّلَ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ
وَ مِنْ قَبْلِ ذَلِکَ ابْنُ آدم (علیه السلام) قَابِیلُ قَتَلَ هَابِیلَ حَسَداً فَکَانَ مِنَ الْخَاسِرِینَ
وَ طَائِفَهًٌْ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ إِذْ قالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِکاً نُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللهِ
فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ لَهُمْ طَالُوتَ مَلِکاً حَسَدُوهُ
وَ قالُوا أَنَّی یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنا وَ زَعَمُوا أَنَّهُمْ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ
کُلَّ ذَلِکَ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ سَبَقَ
وَ عِنْدَنَا تَفْسِیرُهُ وَ عِنْدَنَا تَأْوِیلُهُ
وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَری
وَ نَعْرِفُ فِیکُمْ شِبْهَهُ وَ أَمْثَالَه
.

حضرت علی ع درنامه‌ای به معاویه این‌گونه نوشت:
«از طرف بنده‌ی خدا امیرالمؤمنین علیّ‌بن‌ابی‌طالب ع به معاویه…
ما همان آل ابراهیم ع هستیم که مورد حسادت واقع شدیم و تو بر ما حسد کردی.
خدا آدم ع را با دست قدرتش آفرید: و از روح خود دراو دمید.
و ملائکه را ملزَم به سجده بر او کرد و همه‌ی اسماء را به او آموخت
و بر همه‌ی جهانیان او را برتری داد
پس شیطان بر او حسادت کرد و از گمراهان شد.
قوم نوح ع به او حسادت کردند زمانی‌که در حقّ او گفتند:
این فرد بشری مانند شماست می‌خواهد خودش را برتر از شما جلوه دهد.
این حسودی از جانب آنان بر نوح ع بود که به فضل او اقرار کنند درحالیکه او بشر است.
و پس از او بر هود حسادت ورزیدند آنگاه که به قومش گفت:
«این بشری است مثل شما؛ از آنچه می‌خورید می‌خورد؛ و از آنچه می‌نوشید می‌نوشد!
[پس چگونه می‌تواند پیامبر باشد؟!] و اگر از بشری همانند خودتان اطاعت کنید، مسلّماً زیانکارید.
و آن را از روی حسد گفتند که خداوند هر که را بخواهد برتری میدهد و هرکه را بخواهد به رحمتش مخصوص میگرداند.
و پیش از آن پسر آدم ع قابیل از روی حسد هابیل را کشت و از زیانکاران بود.
و گروهی از بنی‌اسرائیل به پیامبر خود گفتند:
«زمامدار (و فرماندهی) برای ما انتخاب کن! تا (زیر فرمان او) در راه خدا پیکار کنیم.
و زمانیکه خداوند طالوت را به عنوان فرمانروا بر آنان فرستاد بر او حسادت کردند و گفتند:
«هرگز فرمانروایی بر ما برای او نخواهد بود؛ و پنداشتند که خود بر فرمانروایی سزاوارتر از او هستند، همه این موارد را از خبرهایی که گذشته است
و تفسیر و تأویلش نزد ماست
برایت بیان میکنیم.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی