دکتر محمد شعبانی راد

از تاریکی به نور، ورق بزن!

turn the page!
switching from darkness to light!

«صفح» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«صَفَّحْتُ‏ الْكِتَابَ: كتاب را ورق زدم.»
+ «رویکرد نورانی!»
+ «خشی»

از تاریکی به نور، ورق بزن!

+ «نسخه‌ی نورانی جدید!»
+ «کوچ به حریم نور!»
+ «سبط»
+ «عفو»
+ «تغافل»
+ «نور کرامت!»

امام علی علیه السلام:
«مِنْ أَشْرَفِ أَفْعَالِ الْكَرِيمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَم‏»
«تغافل و چشم‌پوشى کریم از آنچه میداند، از شریفترین کارهاى اوست.»
«تَأَمُّلُ الْعَيْبِ عَيْبٌ»
«كاوش كردن در عيب [ديگران]، خود عيبى است.»
«مَن لَم يَتَغافَل و لا يَغُضُّ عَن كَثيرٍ مِنَ الامورِ، تَنَغَّصَت عيشَتُهُ.»
«هر كه از بسيارى امور، تغافل و چشم‌پوشى نكند، زندگى‏‌اش تيره مى‌‏شود.»

امام رضا علیه السلام:
حينَ سُئِلَ مَا العَقلُ:
التَّجَرُّعُ لِلغُصَّةِ، و مُداهَنَةُ الأَعداءِ، و مُداراةُ الأَصدِقاءِ
.
چون از ايشان پرسيدند كه عقل چيست، فرمودند
اندك اندك فرو خوردن غصه، مسالمت با دشمنان و مداراى با دوستان.

امام سجاد علیه السلام:
«خَفِ اَللَّهَ تَعَالَى لِقُدْرَتِهِ عَلَيْكَ
وَ اِسْتَحْيِ مِنْهُ لِقُرْبِهِ مِنْكَ
وَ لاَ تُعَادِيَنَّ أَحَداً وَ إِنْ ظَنَنْتَ أَنَّهُ لاَ يَضُرُّكَ
وَ لاَ تَزْهَدَنَّ صَدَاقَةَ أَحَدٍ وَ إِنْ ظَنَنْتَ أَنَّهُ لاَ يَنْفَعُكَ
فَإِنَّكَ لاَ تَدْرِي مَتَى تَرْجُو صَدِيقَكَ
وَ لاَ تَدْرِي مَتَى تَخَافُ عَدُوَّكَ
وَ لاَ يَعْتَذِرُ إِلَيْكَ أَحَدٌ إِلاَّ قَبِلْتَ عُذْرَهُ وَ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّهُ كَاذِبٌ
وَ لْيَقِلَّ عَيْبُ اَلنَّاسِ عَلَى لِسَانِكَ.
»
«از خدا بترس بواسطه قدرتى كه بر تو دارد
و از او خجالت بكش بواسطه نزديكى او به تو
با هيچ كس دشمنى مكن گرچه خيال ميكنى او بتو زيان نميرساند
و از دوستى هيچ كس امتناع نورز، گرچه خيال ميكنى او برايت نفعى ندارد.
تو نميدانى چه وقت اميد به دوست خود دارى و نميدانى چه موقع از دشمن خويش بايد بترسى
هيچ كس از تو پوزش نخواست مگر اينكه پوزش او را بپذيرى گرچه ميدانى او دروغ ميگويد.
عيبجوئى از مردم بايد بر زبان تو كم باشد.»

امام صادق علیه السلام:
« العاقِلُ لا يُحَدِّثُ بِما يُنكِرُهُ العُقولُ،
و لا يَتَعَرَّضُ لِلتُّهمَةِ،
و لا يَدَعُ مُداراةَ مَنِ ابتُلِيَ بِه
»
«خردمند، آنچه را عقلها نپذيرند، بر زبان جارى نكند
و خود را در معرض اتّهام قرار ندهد
و از مدارا با آنكه گرفتارش شده، فروگذارى نكند.»

تغافل مالک اشتر!

فَمَضَى وَ لَمْ يَلْتَفِتْ!

أَنَّ مَالِكَ بْنَ الْأَشْتَرِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَانَ مُجْتَازاً بِسُوقٍ وَ عَلَيْهِ قَمِيصُ خَامٍ وَ عِمَامَةٌ مِنْهُ
فَرَآهُ بَعْضُ السُّوقَةِ فَأَزْرَى‏ بِزِيِّهِ فَرَمَاهُ بِبَابِهِ‏ تَهَاوُناً بِهِ
فَمَضَى وَ لَمْ يَلْتَفِتْ
فَقِيلَ لَهُ وَيْلَكَ تَعْرِفُ لِمَنْ رَمَيْتَ‏
فَقَالَ لَا
فَقِيلَ لَهُ هَذَا مَالِكٌ صَاحِبُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع
فَارْتَعَدَ الرَّجُلُ وَ مَضَى لِيَعْتَذِرَ إِلَيْهِ
وَ قَدْ دَخَلَ مَسْجِداً وَ هُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي
فَلَمَّا انْفَتَلَ انْكَبَّ الرَّجُلُ عَلَى قَدَمَيْهِ يُقَبِّلُهُمَا
فَقَالَ مَا هَذَا الْأَمْرُ
فَقَالَ أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِمَّا صَنَعْتُ
فَقَالَ لَا بَأْسَ عَلَيْكَ فَوَ اللَّهِ مَا دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ إِلَّا لِأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ‏.

حکایت شده که مالک اشتر در میان بازار کوفه می‌گذشت.
جامه و عمامه‌ای بافته از پنبه بر تن داشت.
یکی از بازاریان، او را دید و به شخصیت او اهانت کرد و خاکروبه، بصورت استهزاء و تحقیر، به سوی او پرتاب کرد.
مالک اشتر گذشت و اعتنا نکرد.
به آن مرد گفتند:
وای بر تو! آیا می‌دانی به چه کسی پرتاب کردی؟
گفت: نه!
به او گفتند: این، مالک اشتر، یار امیر مؤمنان است.
مرد به خود لرزید و به سوی مالک، ره‌سپار شد تا از او عذرخواهی کند.
او را دید که وارد مسجد شده و نماز می‌خوانَد.
هنگامی که نمازش تمام شد، آن مرد، خود را بر پاهای مالک انداخت تا آنها را ببوسد.
مالک گفت: این، چه کاری است؟
گفت: از کاری که انجام دادم، عذر می‌خواهم.
مالک گفت: باکی بر تو نیست!
سوگند به خدا، به مسجد نیامدم، مگر آن که [از خداوند] برایت طلب بخشش کنم.

اگه خوب بتونی تغافل کنی، هیچوقت کم نمیاری!

وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا
و بايد عفو كنند و گذشت نمايند!

[سورة النور (۲۴): الآيات ۲۱ الى ۲۵]
وَ لا يَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبى‏ وَ الْمَساكِينَ وَ الْمُهاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ
وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا
أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۲۲)
و سرمايه‌‏داران و فراخ‏‌دولتان شما نبايد از دادنِ [مال‏] به خويشاوندان و تهيدستان و مهاجران راه خدا دريغ ورزند،
و بايد عفو كنند و گذشت نمايند.
مگر دوست نداريد كه خدا بر شما ببخشايد؟
و خدا آمرزنده مهربان است.

وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا
و اگر ببخشاييد و درگذريد و بيامرزيد!

[سورة التغابن (۶۴): الآيات ۱۱ الى ۱۸]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ
وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا
فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۱۴)
اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد،
در حقيقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمايند، از آنان بر حذر باشيد،
و اگر ببخشاييد و درگذريد و بيامرزيد،
به راستى خدا آمرزنده مهربان است.

فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ
پس، از آنان درگذر و چشم پوشى كن!

[سورة المائدة (۵): آية ۱۳]
فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً
يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ
وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ
وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى‏ خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُمْ
فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (۱۳)
پس به [سزاى‏] پيمان شكستنشان لعنتشان كرديم و دلهايشان را سخت گردانيديم.
[به طورى كه‏] كلمات را از مواضع خود تحريف مى‏‌كنند،
و بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند به فراموشى سپردند.
و تو همواره بر خيانتى از آنان آگاه مى‏‌شوى، مگر [شمارى‏] اندك از ايشان [كه خيانتكار نيستند].
پس، از آنان درگذر و چشم پوشى كن
كه خدا نيكوكاران را دوست مى‏‌دارد.

امام باقر علیه السلام:
… قال له نصراني: 
انت بقر؟
قال لا انا باقر.
قال انت ابن الطباخة؟
قال ذلك حرفتها.
قال انت ابن السوداء الزنجيّة البذيّة؟
قال ان كنت صدقت غفر الله لها و ان كنت كذبت غفر الله لك
قال فاسلم النصراني!

تغافل یوسف ع نسبت به برادران حسودش!
«فَتَغَافَلَ يُوسُفُ عَلَيْهِمْ»

فَلَمَّا أُخْرِجَ لِيُوسُفَ الصُّوَاعُ مِنْ رَحْلِ أَخِيهِ قَالَ إِخْوَتُهُ‏
إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ‏ يَعْنُونَ يُوسُفَ
فَتَغَافَلَ يُوسُفُ عَلَيْهِمْ
وَ هُوَ قَوْلُهُ‏
فَأَسَرَّها يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَ لَمْ يُبْدِها لَهُمْ قالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَكاناً وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما تَصِفُونَ.

اهل بهشت، خودشونو به بی‌خبری می‌زنند!

امام صادق علیه السلام:
أَكْثَرُ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْبُلْهُ
بیشترین بهشتیان افراد کم‌خرد‌اند .
قَالَ قُلْتُ هَؤُلَاءِ الْمُصَابُونَ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ
راوی عرض کرد: منظورتان ابلهان و افراد مجنون و بیمار است؟
فَقَالَ لِي لَا الَّذِينَ يَتَغَافَلُونَ عَمَّا يَكْرَهُونَ يَتَبَالَهُونَ عَنْهُ‏.
حضرت فرمودند:
کسانی که در برابر عوامل ناراحتی، تغافل می‌کنند و خود را به بی‌خبری می‌زنند!

تغافل – تعامی – تعامس

امام علی علیه السلام:
«وَ عَظِّمُوا أَقْدَارَكُمْ بِالتَّغَافُلِ عَنِ الدَّنِيِّ مِنَ الْأُمُورِ»
«و شخصيت خود را در پرتو تغافل و بى‏‌توجّهى از امور پست گرامى بداريد.»
«وَ تَكَرَّمُوا بِالتَّعَامِي عَنِ الِاسْتِقْصَاءِ وَ رُوِيَ بِالتَّعَامُسِ مِنَ الِاسْتِقْصَاءِ»
«خويش را با عدم موشكافى و كنجكاوى در امور بى‏‌ارزش ارجمند بداريد.»

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی