Those who are envious are wandering wolves!
Ah, the envious wandering wolf! 🐺
It’s a metaphor for someone who roams restlessly, never quite satisfied with their lot in life.
آنهایی که حسادت میکنند، گرگهای سرگردان هستند!
آه، گرگ سرگردان حسود! 🐺
این استعارهای است برای کسی که بیقرار پرسه میزند،
و هرگز از سرنوشت خود در زندگی راضی نیست.
+ مقالۀ زیبا و واژۀ مهم حسد:
«الحاسد جاحد، لانّه لم یرض بقضاء الله»
«ذأب» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«تَذَاءَبَتِ الرّيحُ: أتت من كلّ جانب مجيء الذّئب»
«تَذَاءَبَتِ الريح: إذا اضطرب هبوبها،
و منه سمي الذِّئْبُ ذِئْباً لاضطراب مشيته.»
اهل حسادت، گرگهای سرگردان هستند!
+ «مستند زیبای گرگهای سرگردان»
👈«wandering concept»👉
+ «سفر انفرادی با نور!»
+ «نهج»
سرگردانی یعنی اینکه قلب، نور و ظلمتشو نمیفهمه، برای همینه که سرگردانه!
تا وقتیکه قلب، سرنخ نورانی خودشو پیدا نکنه، سرگردانه!
+ «احراز هویت صاحبان نور در ملکوت قلب سلیم!»
حسود، به نورش سجده نمیکنه، برای همینه که سرگردانه!
+ «اسجدوا لآدم!»
شیطان به آدم ع سجده نکرد! یعنی از او اخذ علم ننمود، برای همینه که سرگردانه!
+ «خواب سجده بر یوسف ع!»
قطبنمای قلب حسود کار نمیکنه!
+ «تیه»
+ «خذلان»: و حسود در این سرگردانی، براحتی طعمۀ شیطان میشه!
«تَذَاءَبَتِ الرّيحُ: أتت من كلّ جانب مجيء الذّئب»
المتذائبة من الرياح الّتى تجيء من هاهنا و من هاهنا مرّة،
أخذ من فعل الذئب لأنّه يأتى كذلك!
الذؤابة: الناصية لنوسانها
+ «نوس – الناس»
نوسانات اعتقادی مذبذبین!
مُتَذَائِبٌ: أي مضطرب، من قولهم «تَذَاءَبَتِ الريح» إذا اضطرب هبوبها ،
و منه سمي الذِّئْبُ ذِئْباً لاضطراب مشيته.
راه رفتن مضطربانه گرگصفتان اهل شک حسود نسبت به صاحبان نور، در وجودشان و نحوۀ گفتارشان هویداست.
«و لتعرفنهم فی لحن القول»
نحوه شکار گرگ:
قلّة استقرار = مفهوم تحیر و سرگردانی در این واژه زیباست!
بادی که از هرطرف میوزه و جهت خاصی نداره!
در واقع باد سرگردان، حال قلب حسود مذبذبی است که چون به نور معالم ربانی وصل نشده، هر موج دریای متلاطم، این کشتی رو براحتی این سو و آنسو میبره و گرگ که نماد سیئه حسد است، در زبان عرب از همین ریشه است و میتوان گفت: ریشه سرگردانی در اصل، حسد دنیای قلب است.
«الذئب، سمّى بذلك لتذوبه من غير جهة واحدة»
اهل حسادت به گرگ تهمت میزنن که یوسف ع رو خورده!
گرگ میگه:
گرگ واقعی، در واقع برادران حسود یوسف ع هستند، نه من!
و به خاطر همین گفتار صادقانه و درستش، این گرگ داستان سورۀ یوسف ع وارد بهشت میشه!
+ مقالههای با مفهوم سرگردانی:
«متذائب: جنيد متذائب، گروه اندك و سرگردان»
واژه هایی که به معنای سرگردانى هستند:
«سادرا، تعمهون، ميدان، الميود، متولهة، بهت، بهر، حرت، ضل، التيه، تاها، اضطرب، متذائب، المذبذب»
👈 داستان تکراری خون دروغین «بِدَمٍ كَذِبٍ»،
همان داستان تکراری شایعات دروغ غمانگیز است. 👉
[سورة يوسف (۱۲): الآيات ۱۳ الى ۱۸]
وَ جاؤُ عَلى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ
قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً
فَصَبْرٌ جَمِيلٌ
وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ (۱۸)
و پيراهنش را [آغشته] به خونى دروغين آوردند. 👉
[يعقوب] گفت:
«[نه] بلكه نَفْس شما كارى [بد] را براى شما آراسته است.
اينك صبرى نيكو [براى من بهتر است].
و بر آنچه توصيف مىكنيد، خدا يارىده است.»
👈 داستان تکراری خون دروغین «بِدَمٍ كَذِبٍ»، همان داستان تکراری شایعات دروغ غمانگیز حسودی است که مرتکب اشتباه مرگبار تهمت شد:
حسود به گرگ بیگناه تهمت میزند! 👉👉👉
در حالیکه گرگ سرگردان، قلب خود اوست که پشت به نورش کرده و رو به چراگاه تمناهای خود نموده است!
صاحب نور میداند که در این ماموریت کربلای خود، که به او تهمت قتل یوسف ع زدهاند👉، باید با کمک نورش، صبر جمیل نماید «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ» تا خدای مهربان با این اهل حسادت چاپلوس که اینگونه ناجوانمردانه تهمت زدند، اتمام حجت نماید «وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ».
مشتقات ریشۀ «ذأب» در آیات قرآن:
قالَ إِنِّي لَيَحْزُنُني أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَ أَخافُ أَنْ يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غافِلُونَ (13)
قالُوا لَئِنْ أَكَلَهُ الذِّئْبُ وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذاً لَخاسِرُونَ (14)
قالُوا يا أَبانا إِنَّا ذَهَبْنا نَسْتَبِقُ وَ تَرَكْنا يُوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقينَ (17)