دکتر محمد شعبانی راد

حسود سرنگون! الله ارکسهم بما کسبوا!

The Upside-Down Heart!

«رکس» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«أركسته: رددته على رأسه»
مترادف سرنگون:
باژگونه، سرازیر، معکوس، معلق، نگونسار، وارو، واژگون، قلع وقمع، منتکس، منقرض.
+ «نکس: النَّكْسُ‏: قَلْبُ الشي‏ءِ عَلَى رَأْسِهِ»

حسود سرنگون! الله ارکسهم بما کسبوا!

ركس:
این واژه از دید خودش، حال اهل شک حسودی که از صاحب نور خودشون جدا میشن رو بیان می‌کنه!
قلبهای سرنگون!
در واقع کسی که از نورش جدا میشه، سرنگون میشه!
«أركسته: رددته على رأسه»
+ «مرتدّین – مردودین شهریور!»
«الركس هو الرجس»
اللغة:
الإركاس: الرد.
فاركسوا في حميم النار إنهم
كانوا عصاة و قالوا الإفك و الزورا
يعنى به حميم جهنم بازگشتند،
زيرا ايشان عاصى بودند و دروغ و تهمت بر زبان آوردند.

[سورة النساء (۴): آية ۸۸]
فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ
وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا
أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ 
وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً (۸۸)
شما را چه شده است كه در باره منافقان، دو دسته شده‌‏ايد؟
با اينكه خدا آنان را به [سزاى‏] آنچه انجام داده‌‏اند سرنگون كرده است.
آيا مى‌‏خواهيد كسى را كه خدا در گمراهى‌‏اش وانهاده است به راه آوريد؟
و حال آنكه هر كه را خدا در گمراهى‏‌اش وانهد هرگز راهى براى [هدايتِ‏] او نخواهى يافت.

ابن‌عبّاس رحمة الله علیه:
وَ اللهُ أَرْکَسَهُمْ بِما کَسَبُوا
أَیْ رَدَّهُمْ إِلَی حُکْمِ الْکُفَّارِ بِمَا أَظْهَرُوا مِنَ الْکُفْرِ.
یعنی خدا آنان را در حکم، مثل حکم کافران دانسته،
چون از خودشان نشانه‌ای از کفر را ظاهر کردند.
+ «اشتباه مرگبار تهمت!»

امام علی علیه السلام:
عَنْ رَزِینِ‌بْنِ‌حُبَیْشٍ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیّاً (علیه السلام) یَقُول:
إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أُدْخِلَ حُفْرَتَهُ أَتَاهُ مَلَکَانِ اسْمُهُمَا مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ
فَأَوَّلُ مَنْ یَسْأَلَانِهِ عَنْ رَبِّهِ ثُمَّ عَنْ نَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ عَنْ وَلِیِّهِ
فَإِنْ أَجَابَ نَجَا وَ إِنْ عَجَزَ عَذَّبَاهُ
فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ مَا لِمَنْ عَرَفَ رَبَّهُ وَ نَبِیَّهُ (صلی الله علیه و آله) وَ لَمْ یَعْرِفْ وَلِیَّهُ
فَقَالَ مُذَبْذَبٌ لَا إِلَی هَؤُلَاءِ وَ لَا إِلَی هَؤُلَاءِ
وَ مَنْ یُضْلِلِ اللهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا
ذَلِکَ لَا سَبِیلَ لَه
.
رزین‌بن‌حبیش گوید: شنیدم امام علی (علیه السلام) می‌فرمود:
«بنده [وقتی که مرد و] وقتی که وارد قبرش شد، دو فرشته نزد او می‌آیند که نامشان نکیر و منکر است.
اوّلین چیزی که از او سؤال می‌کنند در مورد پروردگارش است سپس در مورد پیامبرش سؤال می‌کنند سپس درمورد ولیّ و امامش سؤال می‌پرسند
که اگر جواب دهد نجات می‌یابد ولی اگر از جواب‌دادن عاجز باشد، عذابش می‌کنند».
مردی از امام (علیه السلام) سؤال کرد:
«چگونه می‌شود که فردی خدا و رسولش را بشناسد امّا امامش را نشناسد»؟
فرمود:
«کسی که سرگردان باشد و [در دنیا] نه امامش را قبول کند و نه رد کند؛
وَ مَنْ یُضْلِلِ اللهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا
و چنین فردی هیچ راه گریزی ندارد».

[سورة النساء (۴): آية ۹۱]
سَتَجِدُونَ آخَرِينَ 
يُرِيدُونَ أَنْ يَأْمَنُوكُمْ وَ يَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ 
كُلَّما رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيها
فَإِنْ لَمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَ يُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَ يَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ
وَ أُولئِكُمْ جَعَلْنا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطاناً مُبِيناً (۹۱)
به زودى، گروهى ديگر را خواهيد يافت
كه مى‌‏خواهند از شما آسوده خاطر و از قوم خود [نيز] ايمن باشند.
هر بار كه به فتنه بازگردانده شوند، سر در آن فرو مى‌‏برند.
پس اگر از شما كناره‏‌گيرى نكردند و به شما پيشنهاد صلح نكردند و از شما دست برنداشتند،
هر كجا آنان را يافتيد به اسارت بگيريد و بكشيدشان.
آنانند كه ما براى شما عليه ايشان تسلّطى آشكار قرار داده‌‏ايم.

حسود سرنگون، الْأَحْمَقَ الْمُطَاعَ فِی قَوْمِهِ!

حسودی که دلش خوشه، برای عده‌ای جاهل، تمناهاشونو تایید میکنه!

علیّ‌بن‌ابراهیم رحمة الله علیه:
سَتَجِدُونَ آخَرِینَ الْآیَهًُْ
نَزَلَتْ فِی عُیَیْنَهًَْ‌بْنِ‌حِصْنٍ الْفَزَارِیِّ أَجْدَبَتْ بِلَادُهُمْ
فَجَاءَ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ وَادَعَهُ عَلَی أَنْ یُقِیمَ بِبَطْنِ نَخْلٍ وَ لَایَتَعَرَّضَ لَهُ
وَ کَانَ مُنَافِقاً مَلْعُوناً
وَ هُوَ الَّذِی سَمَّاهُ رَسُولُ‌اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْأَحْمَقَ الْمُطَاعَ فِی قَوْمِهِ
.
آیه: سَتَجِدُونَ آخَرینَ …
این آیه درباره‌ی عیینهًْ‌بن‌حصن فزاریّ نازل شد که در سرزمین او خشک‌سالی آمده بود.
عیینهًْ پیش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و به ایشان پیشنهاد صلح داد به شرط اینکه در نخلستانی مقیم شود و کاری به کار او نداشته باشد.
عیینهًْ منافق لعنت شده‌ای بود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را فرد نادان و جاهلی نامید که بر قومش سروری و حکمرانی می‌کند».

ابن‌عبّاس رحمة الله علیه:
یَبْتَغُونَ بِذَلِکَ أَنْ یَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ وَ یَأْمَنُوا نَبِیَّ اللهِ (صلی الله علیه و آله)
فَأَبَی اللَّهُ ذَلِکَ
.
هدفشان از این کار آن بود که
از ناحیه‌ی قوم خود [مشرکان] و از ناحیه‌ی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در امان باشند
و خدا چنین چیزی (نفاق) را نمی‌پسندد.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی