The Obvious Luminous Spawning!
«ظهر» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«البعير الظهرىّ» + «حاملان نور!»
«الظهر: الركاب الّتى تحمل الأثقال في السفر»
«شتری که در مسافرتها، سنگینترین بارها رو حمل میکنه،
همکاریاش خیلی خوبه، همکار خوبی است.»، «الاتفاق و التظاهر»
«ظهر على عدوّه: إذا غلبه»
«ظَهَرَ بِعِلْمِه: به دانش خود افتخار كرد.»
«مفاهيم الانكشاف، و القوّة، و العلم، و الاطّلاع، و العلوّ، و الارتفاع، و الغلبة، و التبيّن، و الظهر.»
«هُوَ الظَّاهِرُ»:
الظهور هو النور المجرّد المنزّه عن أىّ حدّ و نهاية:
عبارة عن انبساط فيضه و تجلّى أمره.
وقتی با قلبت قبض و بسط نورتو میفهمی،
انگاری نور برای قلب تو ظاهر شده و از تو پشتیبانی علمی میکنه،
و حالا امر الله رو میفهمی و مشمول فضل و فیض الهی شدهای!
« حَتَّى جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَ هُمْ كارِهُونَ»
حسود، از این نور آشکار شده، خوشش نمیاد!
امام صادق علیه السلام:
«وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي نَتَقَلَّبُ فِي الْأَرْضِ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ
مَنْ عَرَفَنَا فَإِمَامُهُ الْيَقِينُ
وَ مَنْ جَهِلَنَا فَإِمَامُهُ السَّعِيرُ»
ما همان وجه خدا و صورت خدا هستیم
که بین شما قرار داریم و برای شما ظاهر شدیم و میان شما رفت و آمد میکنیم.
هر کس ما را بشناسد، پیشوای او یقینش میشود.
هرکه جاهل به حق ما شود، پیشاپیش او جهنّم است.
«بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ»: یعنی خدا ما را برای شما ظاهر کرد.
+ «ذبح – ماموریت بزرگ ذبح نور! داستان تکراری کربلا! وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظيمٍ!»
Spawning!
ظاهر شدن (بازیهای ویدئویی)
در بازیهای ویدئویی، ظاهر شدن (به انگلیسی: Spawning)
آفرینش یک شخصیت، وسیله یا شخصیت غیرقابل بازی در لحظه بازی کردن و به طور زنده است.
بازظاهر شدن (به انگلیسی: Respawning)
آفرینش دوباره یک موجود پس از مرگ یا نابودیاش است.
غیب شدن (به انگلیسی: Despawning)
هم به معنای حذف شدن یک موجود از جهان بازی است.
تمام شخصیتها در آغاز یک دور از بازی ظاهر شده
و موارد و اجسام و مردم هم پس از آنان در محلی ظاهر میشوند.
زمانی که یک شخصیت بازظاهر شود،
این اتفاق در نقطهای عقبتر از محلی که بوده برایش رخ میدهد.
«Spawning»: تخمریزی! بسط داده شده!
+ «دَوَلَ – دولت – چرخۀ دانه تا دانه!»
+ «ذرّیّۀ نورانی!»
+ «مزن!»
داستان تولید مثل ماهی سالمون!
تخم ریزی ماهی قزل آلا!
salmons spawning!
داستان زیبای شاهماهی آزاد اقیانوس آرام!
Salmon Returning Home To Spawn And Then Die!
این حيوانات براي حفظ نسل خود دست به كارهاي شگفتآوري ميزنند.
ماهي آزاد در فصل تخمريزي، خود را از درون آب شور دريا بيرون ميكشد
و در رودخانه يك مسافت طولاني را خلاف جهت آب سير ميكند.
زيرا اين شيوه بهترين كار براي توليد و رشد نوزادهايش به شمار مي رود.
اما همۀ ماهيهاي آزاد براي تخمريزي تن به چنين كار دشواري نميدهند.
برخي از آنها فقط به كنارههاي بستر رودخانهها ميروند مانند ماهي آزاد صورتي كه به مجرد دور شدن از آب شور دريا، در يك مسافت چند كيلومتري شروع به تخمريزي در آب شيرين رودخانه ميكند.
ولي شاهماهي آزاد علاوه بر اين،
بايد حدود 5000 كيلومتر نيز برخلاف مسير رودخانه، سربالا پيش برود.
سپس ميبينيم كه اين ماهي چقدر از آب دريا فاصله ميگيرد.
ماهي آزاد به هنگام ورود به آب شيرين كاملاً سرحال است ولي پس از آن كه مدتي در آنجا ماند، ديگر ميلش به غذا نميكشد و رفته رفته دست از خوراك برميدارد و كوشش او فقط اين است كه جاي مناسبي را براي تخمريزي پيدا كند.
در چنين سفر مشقت باري ماهي بسيار لاغر و ناتوان ميشود.
بسياري از رودخانهها داراي شيب و آبشار و سنگهاي تيز و دندانهاي ميباشند.
ماهي آزاد بايد خود را از همۀ اين موانع بگذراند و آب را سربالا طي كند.
وجود شكارچياني كه در كمين نشستهاند نيز از خطرات عمدۀ اين مسير به شمار ميرود.
در اين تلاش، اندام ماهي آزاد بسيار لاغر و پژمرده ميگردد.
ماهيهاي آزاد اقيانوس آرام پس از تخمريزي ديگر زنده نميمانند، بلكه همه مي ميرند.
در اينجا ديگر كار همۀ ماهيها تمام ميشود.
ديگر آنها علاقهاي به زندگي نشان نميدهند.
همراه با جريان آب سرازير ميشوند و به تدريج يكي پس از ديگري به آغوش مرگ ميشتابند.
نوزادها پس از 60 روز از تخمها بيرون ميآيند.
سپس به مدت چند ماه تا يك سال در همان آب شيرين رشد ميكنند.
آنگاه راهي آب شور دريا ميشوند.
آنها نيز جريان زندگي پدران و مادران خويش را بار ديگر تكرار ميكنند.
داستان تکراری آشکار نمودن رسالت کربلا!!!
«رَسُولُ … مُبَشِّراً بِرَسُولٍ … هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ … لِيُظْهِرَهُ»
+ «وصی»
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ … لِيُظْهِرَهُ
کربلا، ماموریت آشکار کردن علوم ربانی!
اهل حسادت مىخواهند نور علم خدا را با سخنان ناروای خويش خاموش كنند،
ولى خداوند نمىگذارد، تا نور خود را به اوج شهرت و كمال برساند،
هر چند اهل حسد را خوش نيايد.
[سورة التوبة (۹): الآيات ۳۲ الى ۳۳]
يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ (۳۲)
مىخواهند نور خدا را با سخنان خويش خاموش كنند،
ولى خداوند نمىگذارد، تا نور خود را كامل كند، هر چند كافران را خوش نيايد.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ (۳۳)
او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و دين درست، فرستاد
تا آن را بر هر چه دين است پيروز گرداند، هر چند مشركان خوش نداشته باشند.
رَسُولُ … مُبَشِّراً بِرَسُولٍ
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ … لِيُظْهِرَهُ
«تورات را كه پيش از من بوده تصديق مىكنم،
و به فرستادهاى كه پس از من مىآيد و نام او «احمد» است بشارتگرم.»
یعنی علوم ربانی صاحبان نور، در امتداد زنجیره نورانی علم
و در تایید و تصدیق معالم قبلی و همچنین بشارت به علوم نورانی بعدی است.
+ مثال زیبای «بلاکچین»
[سورة الصف (۶۱): الآيات ۶ الى ۹]
وَ إِذْ قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَني إِسْرائيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ
مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ
فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبينٌ (۶)
و هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت:
«اى فرزندان اسرائيل، من فرستاده خدا به سوى شما هستم.
تورات را كه پيش از من بوده تصديق مىكنم
و به فرستادهاى كه پس از من مىآيد و نام او «احمد» است بشارتگرم.»
پس وقتى براى آنان دلايل روشن آورد، گفتند:
«اين سحرى آشكار است.»
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُوَ يُدْعى إِلَى الْإِسْلامِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (۷)
و چه كسى ستمگرتر از آن كس است كه با وجود آنكه به سوى اسلام فراخوانده مىشود، بر خدا دروغ مىبندد؟ و خدا مردم ستمگر را راه نمىنمايد.
يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ (۸)
مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا -گر چه كافران را ناخوش اُفتد- نور خود را كامل خواهد گردانيد.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ (۹)
اوست كسى كه فرستاده خود را با هدايت و آيين درست روانه كرد، تا آن را بر هر چه دين است فائق گرداند، هر چند مشركان را ناخوش آيد.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ … لِيُظْهِرَهُ
[سورة الفتح (۴۸): الآيات ۲۶ الى ۲۹]
إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوى وَ كانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً (۲۶)
آنگاه كه كافران در دلهاى خود، تعصّب [آن هم] تعصّب جاهليّت ورزيدند، پس خدا آرامش خود را بر فرستاده خويش و بر مؤمنان فرو فرستاد، و آرمان تقوا را ملازم آنان ساخت، و [در واقع] آنان به [رعايت] آن [آرمان] سزاوارتر و شايسته [اتّصاف به] آن بودند، و خدا همواره بر هر چيزى داناست.
لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُسَكُمْ وَ مُقَصِّرِينَ لا تَخافُونَ فَعَلِمَ ما لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذلِكَ فَتْحاً قَرِيباً (۲۷)
حقّاً خدا رؤياى پيامبر خود را تحقّق بخشيد [كه ديده بود:] شما بدون شك، به خواست خدا در حالى كه سر تراشيده و موى [و ناخن] كوتاه كردهايد، با خاطرى آسوده در مسجد الحرام درخواهيد آمد. خدا آنچه را كه نمىدانستيد دانست، و غير از اين، پيروزى نزديكى [براى شما] قرار داد.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهِيداً (۲۸)
اوست كسى كه پيامبر خود را به [قصد] هدايت، با آيين درست روانه ساخت، تا آن را بر تمام اديان پيروز گرداند و گواهبودن خدا كفايت مىكند.
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِيماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً (۲۹)
محمّد (ص) پيامبر خداست؛ و كسانى كه با اويند، بر كافران، سختگير [و] با همديگر مهربانند. آنان را در ركوع و سجود مىبينى. فضل و خشنودى خدا را خواستارند. علامتِ [مشخصّه] آنان بر اثر سجود در چهرههايشان است. اين صفت ايشان است در تورات، و مَثَلِ آنها در انجيل چون كشتهاى است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد، تا از [انبوهىِ] آنان [خدا] كافران را به خشم دراندازد. خدا به كسانى از آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده است.
وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بارَكْنا فِيها قُرىً ظاهِرَةً
[سورة سبإ (۳۴): الآيات ۱۵ الى ۱۹]
لَقَدْ كانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتانِ عَنْ يَمِينٍ وَ شِمالٍ
كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ (۱۵)
قطعاً براى [مردم] سبا در محلّ سكونتشان نشانه [رحمتى] بود:
دو باغستان از راست و چپ
[به آنان گفتيم:] از روزىِ پروردگارتان بخوريد و او را شكر كنيد.
شهرى است خوش و خدايى آمرزنده.
فَأَعْرَضُوا
فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ
وَ بَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَواتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَ أَثْلٍ وَ شَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ (۱۶)
پس روى گردانيدند،
و بر آن سيل [سدّ] عَرِم را روانه كرديم،
و دو باغستان آنها را به دو باغ كه ميوههاى تلخ و شورهگز و نوعى از كُنارِ تُنُك داشت تبديل كرديم.
ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِما كَفَرُوا وَ هَلْ نُجازِي إِلاَّ الْكَفُورَ (۱۷)
اين [عقوبت] را به [سزاى] آنكه كفران كردند به آنان جزا داديم؛
و آيا جز ناسپاس را به مجازات مىرسانيم؟
وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بارَكْنا فِيها قُرىً ظاهِرَةً
وَ قَدَّرْنا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ (۱۸)
و ميان آنان و ميان آبادانيهايى كه در آنها بركت نهاده بوديم شهرهاى متّصل به هم قرار داده بوديم،
و در ميان آنها مسافت را، به اندازه، مقرر داشته بوديم.
در اين [راه]ها، شبان و روزان آسودهخاطر بگرديد.
فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَيْنَ أَسْفارِنا
وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ
فَجَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ
وَ مَزَّقْناهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (۱۹)
تا گفتند: «پروردگارا، ميان [منزلهاى] سفرهايمان فاصله انداز.»
و بر خويشتن ستم كردند.
پس آنها را [براى آيندگان، موضوعِ] حكايتها گردانيديم،
و سخت تارومارشان كرديم؛
قطعاً در اين [ماجرا] براى هر شكيباى سپاسگزارى عبرتهاست.
وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً
[سورة لقمان (۳۱): الآيات ۱۶ الى ۲۰]
يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ
إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ (۱۶)
«اى پسرك من، اگر [عملِ تو] هموزن دانه خَردلى و در تختهسنگى يا در آسمانها يا در زمين باشد، خدا آن را مىآورد، كه خدا بس دقيق و آگاه است.
يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (۱۷)
اى پسرك من، نماز را برپا دار و به كار پسنديده وادار و از كار ناپسند باز دار،
و بر آسيبى كه بر تو وارد آمده است شكيبا باش.
اين [حاكى] از عزم [و اراده تو در] امور است.
وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ (۱۸)
و از مردم [به نِخوت] رُخ برمتاب،
و در زمين خرامان راه مرو كه خدا خودپسندِ لافزن را دوست نمىدارد.
وَ اقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ (۱۹)
و در راهرفتنِ خود ميانهرو باش، و صدايت را آهسته ساز، كه بدترين آوازها بانگ خران است.
أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ
وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ (۲۰)
آيا ندانستهايد كه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمين است، مسخّر شما ساخته
و نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام كرده است؟
و برخى از مردم در باره خدا بى[آنكه] دانش و رهنمود و كتابى روشن [داشته باشند] به مجادله برمىخيزند.
نورِ وادارنده و بازدارنده!
+ «سوم» + «امر به معروف و نهی از منکر»:
اینکه نور وادارت میکنه نورانی بشی «سوم»،
و برای حسدت نقش بازدارنده داره «شجر»،
در واقع همون نقش امر به معروف و نهی از منکر فرایند نور الولایة است.
«وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ»
اهل حسادت: «الَّذِينَ يَكْتُمُونَ الْحَقَّ مِنْ فَضْلِ عَلِيٍّ وَ عِتْرَتِهِ»
اهل نور و صاحبان نور: «الَّذِينَ يُظْهِرُونَ أمْرَهُ وَ يَنْشُرُونَ فَضْلَهُ»
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم:
لَا يُعَذِّبُ اللهُ هذَا الخَلْقَ إِلَّا بِذُنُوبِ الْعُلَمَاءِ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ الْحَقَّ مِنْ فَضْلِ عَلِيٍّ وَ عِتْرَتِهِ،
أَلَا وَ إِنَّهُ لَمْ يَمْشِ فَوْقَ الْأَرْضِ بَعْدَ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلِينَ أَفْضَلُ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ وَ مُحِبِّيهِ
الَّذِينَ يُظْهِرُونَ أمْرَهُ وَ يَنْشُرُونَ فَضْلَهُ،
أُولئِكَ تَغْشَاهُمُ الرَّحْمَةُ وَتَسْتَغْفِرُ لَهُمُ الْمَلَائِكَةُ،
وَ الْوَيْلُ كُلُّ الْوَيْلِ لِمَنْ يَكْتُمُ فَضَائِلَهُ وَ يَكْتُمُ أَمْرَهُ، فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ.
خداوند خلق را عذاب نمیکند مگر به خاطر گناهان علمایی که حق را پوشانده
و فضائل امیرالمؤمنین و خاندانش را کتمان میکنند،
بدانید همانا بعد از انبیاء و فرستادگان الهی برتر از شیعیان علی (علیه السلام)
و دوستداران او بر روی این زمین راه نمیروند،
همانا آنان که امر ولایت او را اظهار نموده و فضایلش را منتشر میسازند،
همواره رحمت الهی آنان را در بر میگیرد و ملائکه از برایشان طلب آمرزش میکنند،
و واى بر آن کسانی که فضایل او را پوشانده و امر ولایتش را کتمان میکنند،
چگونه بر آتش صبر خواهند نمود.