دکتر محمد شعبانی راد

اشتباه مرگبار و متهوّرانه و گستاخانۀ حسود! مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ!

The jealous people escape impetuously,
like the wolf who finds his cage open!

«هور» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«تهوّر البناء: انهدم»
«هور: ضعف في أساس شي‏ء يجعله في معرض السقوط و الانهدام.»
قلبی که از نورش برید و جدا شد، سقوط می‌کند.
«نفس هائر – نفس متهوّر»

+ «جرف»
نفس هائر – نفس متهور:
بنای اعتقادی کسی که رابطه علمی خود را با معالم ربانی قطع کرده است، (اعتقادات ضعیف و متزلزل) مثل ساختمان ترک خورده‌ای است که در شرف فرو ریختن و نابودی و هلاکت است.
«هارٍ : مشرف به سقوط»
عاقل با حفظ رابطه علمی و اعتقادی خود با معالم ربانی «نور علی نور» جای پای خود را سفت و محکم می کند.
اما حسودی که پیرو هوای نفس خود شده و رابطه با معالم ربانی را قطع نموده است و سرگرم دنیای پوچ شده، جای پایش سست و متزلزل بوده و بر لبه پرتگاه سقوط خطرناکی است  که هر لحظه بیم خطر ریزش و هلاکت برایش متصور است.
أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ
أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ
وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ.
آيا كسى كه بنياد [كار] خود را بر پايه تقوا و خشنودى خدا نهاده بهتر است
يا كسى كه بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پى‏‌ريزى كرده،
و با آن در آتش دوزخ فرو مى‏‌افتد؟
و خدا گروه بيدادگران را هدايت نمى‌‏كند.
وَ خُذِلَ الْإِيمَانُ فَانْهَارَتْ دَعَائِمُهُ
الْمُؤْمِنُ … إِنْ طَلَبَ لَا يَتَهَوَّرُ وَ لَا يَتَهَتَّكُ وَ لَا يَتَجَبَّرُ
وَ لِلشَّجَاعَةِ مِقْدَاراً فَإِنْ زَادَ عَلَيْهِ فَهُوَ تَهَوُّرٌ
وَ إِنَّ لِلْحَزْمِ مِقْدَاراً فَإِنْ زَادَ عَلَيْهِ فَهُوَ تَهَوُّرٌ
مَنْ تَهَوَّرَ نَدِم‏.
+ «اسس»

حسود، بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پى‌‏ريزى كرده،
و با آن در آتش دوزخ فرو مى‌‏افتد!

[سورة التوبة (۹): الآيات ۱۰۷ الى ۱۱۰]
وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْريقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ (۱۰۷)
و آنهايى كه مسجدى اختيار كردند كه مايه زيان و كفر و پراكندگى ميان مؤمنان است، و [نيز] كمينگاهى است براى كسى كه قبلاً با خدا و پيامبر او به جنگ برخاسته بود، و سخت سوگند ياد مى‏‌كنند كه جز نيكى قصدى نداشتيم. و[لى‏] خدا گواهى مى‌‏دهد كه آنان قطعاً دروغگو هستند.
لا تَقُمْ فيهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فيهِ فيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرينَ (۱۰۸)
هرگز در آن جا مايست، چرا كه مسجدى كه از روز نخستين بر پايه تقوا بنا شده، سزاوارتر است كه در آن [به نماز] ايستى. [و] در آن، مردانى‏‌اند كه دوست دارند خود را پاك سازند، و خدا كسانى را كه خواهان پاكى‌‏اند دوست مى‏‌دارد.
أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ في‏ نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ (۱۰۹)
آيا كسى كه بنياد [كار] خود را بر پايه تقوا و خشنودى خدا نهاده بهتر است يا كسى كه بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پى‌‏ريزى كرده و با آن در آتش دوزخ فرو مى‌‏افتد؟ و خدا گروه بيدادگران را هدايت نمى‏‌كند.
لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلاَّ أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (۱۱۰)
همواره آن ساختمانى كه بنا كرده‌‏اند، در دلهايشان مايه شكّ [و نفاق‏] است ، تا آنكه دلهايشان پاره پاره شود، و خدا داناى سنجيده‏‌كار است.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی