دکتر محمد شعبانی راد

نور هدایت! عروس نورانی! نُوراً وَ هُدى‏ً!

The Guidance Light!
Guidance means marriage with the Light!
The luminous Guideline!
The Luminous Lifeline!

«هدی» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«هَدَى‏ العروس الى بعلها:
عروس را به خانۀ شوهر فرستاد.»
و «عَرُوسٍ تُهْدَى إِلَى زَوْجِهَا»
و «فإذا كانت عروساً، فهي: هَدِيٌ»؛
عرب به خانمی که عروس میشه و میره خونه شوهرش، میگه «هَدِی»
یعنی نور فرایندی است که وقتی 1+1 میشه معنا و مفهوم خودشو پیدا میکنه «نور علی نور».
نور هدایت!
+ «نورِ روشنگر»
+ «ره‌یافته با نور – رشد»
+ «روز عرفه!»
+ «پرستش نور!»
«هَوَادِي‏ الخيل: أوائلها، پيشتازان گله‏‌هاى اسب،
مفهوم پیشقراول (مقتدا)، مفهوم (انرژی اولیه)»،
هدایت وقتی شکل میگیره که اون انرژی اولیه برای انجام کار بهت داده میشه.
«الهادِيَةُ: العصا»
عصا برای نابینا چه نقشی بازی میکنه؟
نور هدایت هم برای قلب پویا همینقدر اهمیت داره!
مثل خانمی که برای فرزند دار شدن باید عروس بشه و ازدواج کنه.
در هزار واژه مترادف نور این مفهوم «زوج» و «connection» وجود داره.
«تاثیرپذیر» + «تاثیرگذار» شد!
این میشه هدایت!
میشه هزار واژه مترادف نور!
داماد تاثیرگذار، هدیه علمی به عروس تاثیرپذیر عنایت میکند!
هدایت کردن، فرایند هدیه دادن است! هدیه نورانی!
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏:
لَا سَهَرَ إِلَّا فِي ثَلَاثٍ تَهَجُّدٍ بِالْقُرْآنِ أَوْ طَلَبِ عِلْمٍ أَوْ عَرُوسٍ تُهْدَى إِلَى زَوْجِهَا.»
پس فرایند هدایت، فرایند طلب علم است!
طلب نور، طلب علم!
«يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ»
فرایندِ نورانیِ هدایتِ خداوند با فعال شدن مکانیسم نورانی قلب پویا معنا و مفهوم پیدا میکند
«قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى».
پس این قبض و بسط نور دنیای قلب، کارِ خداست، کارِ خودمون نمیتونه باشه:
«وَ لَا تَقُلْ إِنِّي هَدَيْتُ نَفْسِي بَلْ هَدَاكَ اللَّهُ».
امر، امرِ خداست! نور، نورِ خداست!
هر کسی راضی به تقدیرات خدا بشه، خدا هم با نورش هدایتش میکنه،
و هر کسی راضی به تقدیرات خدا نشه، به نور خدا پشت کرده و نتیجه‌اش ضلالت و گمراهی است:
«الْأَمْرُ إِلَى اللَّهِ يَهْدِي وَ يُضِلُّ».
پس خدا کارشو میکنه
«إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً»
یعنی نور هدایتشو رو میکنه،
اما اکثرا بهش پشت میکنن و عده کمی هم هستند که چشم ازش بر نمیدارن «عین شکری»!
کسانی که پشت به نور میکنن، دیگه قلبشون نور هدایت الهی رو نخواهد دید
«أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ‏».
اختیارا کوردلی را بر نورانیت دل ترجیح دادند:
«فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‏ عَلَى الْهُدى‏»
و «اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى‏»
و «اشْتَرَوُا الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ».
چقدر این انتخاب، اشتباه، و سرانجام شومی خواهد داشت!
چی رو با چی عوض کردند؟!
مفهوم آیه «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ»
درخواستی برای فعال شدن همین مکانیسم نورانی هدایت است.
«اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ»
یعنی خدایا به ما نور علم عنایت بفرما!
«اللَّهُمَّ انّی أَسْأَلُكَ أَنْ تَعْصِمَنِي … بِالْهُدى‏ عَنِ الضَّلالَةِ»
تولید عمل صالح بدون نور هدایت غیر ممکن است
«وَ اعْتَصِمْ بِالْهُدَى يُقْبَلْ عَمَلُكَ».
وقتی با قلبت، تاریکیِ حسادتِ خودت و روشنایی نور هدایت خدا رو متوجه میشی،
یعنی مکانیسم نورانی درونت فعاله
«وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ»،
حالا وقتشه که تمنّاهای خودتو بذاری کنار و به تقدیرات خدای خودت راضی بشی:
«مَا وَافَقَ هُدَاكُمْ أَخَذْتُمْ بِهِ وَ مَا وَافَقَ هَوَاكُمْ طَرَحْتُمُوهُ وَ لَمْ تَأْخُذُوا بِهِ
هر چه موافق هدايت است به آن عمل كنيد و با هر چه موافق هواى نفس است مخالفت كنيد.»
حالا که متوجه قبض و بسط نور قلبت شدی، این نور رو پرستش کن!
امام على عليه السلام:
إِنَّهُ لَيْسَ لِهَالِكٍ هَلَكَ مَنْ يَعْذِرُهُ فِي تَعَمُّدِ ضَلَالَةٍ حَسِبَهَا هُدًى وَ لَا تَرْكِ حَقٍّ حَسِبَهُ ضَلَالَةً.
كسى كه ضلالت را به عمد هدايت پندارد،
و حقّ را گمراهى انگارد و آن را فروگذارد
و بدين سبب به هلاكت و نابودى درافتد،
عذرش پذيرفته نيست.
انتخاب بهشت و جهنّم، فرایندی آگاهانه است.
کسی که عمدا جهنّم را انتخاب کند، عذرش پذیرفته نیست!
«مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً».
+ «هود»

مفهوم هزار واژه مترادف «نور» از واژه «هدایت» نیز استنباط می شود!
«هدی العروس الی بعلها»

الهدایة: النّور
«نور الهدایة»

نقش هدایت عصای نورانی، در دل تاریکی!

نقش عصا در هدایت فرد نابینا!

«كُونُوا يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ مَصَابِيحَ الْهُدَى»
«فَزَهَرَ مِصْبَاحُ الْهُدَى فِي قَلْبِهِ»
«إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَوَاهِدَ تُجْرِي الْأَنْفُسَ عَنْ مَدْرَجَةِ أَهْلِ التَّفْرِيطِ»
«قَدْ أَضَاءَ الصُّبْحُ لِذِي عَيْنَيْنِ»
«فَبِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ أَبْصَرَ قُلُوبُ الْمُؤْمِنِينَ»
«وَ بِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ عَادَاهُ الْجَاهِلُونَ»
«وَ هُوَ حَيَاةُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ نُورُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ»
«وَ اسْمُهُ … هُوَ نُورٌ بِمَعْنَى أَنَّهُ هَادٍ»
«فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ … رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ
وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ
»
«وَ بِحَيَاتِهِ حَيِيَتْ قُلُوبُهُمْ وَ بِنُورِهِ اهْتَدَوْا إِلَى مَعْرِفَتِهِ»
«فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا»
«عَطَائِي كَلَامٌ وَ عِدَاتِي كَلَامٌ … كلام اللّه دواء القلب»

فرایند نورانی هدایت

فرایند نورانی هدایت

بررسی مشتقات واژه «هدی – هدایت» در آیات قرآن

هدایت، کارِ خالق نور است!

کسی که نور خدا رو ببینه و بهش پشت کنه!

اصلا هدایت کار خداست! نور خداست! کار هیچکس دیگری نمیتونه باشه!

خدایا! نکنه بعد از اینکه چشممون به نور هدایت افتاد، حسادتمون، کار دستمون بده
و بجای اینکه بدنبال نور بریم، بهش پشت کنیم!

چیزی که باعث میشه جای نور با تاریکی عوض بشه، حسادته، حسادت!
«ایمان ملبس به ظلم» یعنی نوری که تاریکی جاشو میگیره!
این واقعه خطرناک و بدخیم در قلب حسود بوقوع می پیوندد!
حسود، نه برای خودش، و نه برای دیگران، امنیت روانی نداره!

ماموریت همه رسولان الهی، اینه که مردم رو با نور هدایت الهی آشنا کنن و آشتی بدهند!

عکس العمل اکثریت مردم در قبال ماموریت رسولان الهی،
انتخاب آگاهانه «کوردلی» بجای داشتن قلبی پویا و بصیر به «نور هدایت» است! 
حسود، آگاهانه آتش ابدی جهنم را برای خود انتخاب میکند!
چون با ارسال رسولان الهی با او اتمام حجت شده و به او اولتیماتوم داده شده است.

اصلا نمیشه خدا برای یه عده، نور هدایت نفرسته، بعدا اونا رو بخاطر اشتباهاتی که انجام دادند، برای همیشه در آتش جهنم عذاب کنه! حتما خدا اتمام حجت میکنه!

اُپشن هدایت نورانی، مشمول همه مخلوقات خدا میشه! علی الخصوص انسانها!

وقتی مکانیسم نورانی قلبت فعال میشه،
خودت می فهمی، خدا داره باهات به زبان و کلام قبض و بسط نورش، صحبت میکنه!
و اینجوری ازت مراقبت میکنه و هدایتت میکنه!

کسی که صادقانه حسادتشو میذاره کنار و دل به نور میده، خدا هم نورشو، هِی زیاد و زیادتر میکنه!

مگه این نورها با راننده صحبت نمیکنن؟!
خوب نور هدایت خدا هم همینه دیگه!
یه وقت بوی اخم و کم شدن نور است و گاهی بوی لبخند و ازدیاد نور!
وقتی تاریک میشی می فهمی اشتباه کردی، و وقتی حال دلت خوبه و روشنی، میفهمی مورد تاییدی!

وقتش که برسه، خدا خودش چراغ سبز نشون میده و یکی رو میفرسته دست نابینایی رو میگیره و از اینطرف چهار‌راه شلوغ میبره اونطرف و به پیاده رو امن میرسوندش!

سعی کن با این سیستم قبض و بسط نور قلبت، مدام خودتو چک کنی و پی به اشتباهاتت ببری!
مکانیسم نورانی قلب پویا همیشه فعاله! حاصل فعالیتش هم اصلاح اشتباهاته! … چه عالی!!! 

نور هدایت!
مثال زیبای چراغ راهنما!

نور هدایت!
همین میشه فرایند قبض و بسط نور دنیای پنهان درون قلبها!

نور هدایت!

فرایند هدایت: «هدی العروس الی بعلها»
نور هدایت، فرایند انتقال داده‌های علمی!

نور هدایت!

نور هدایت!
مقام ابراهیم علیه السلام!

الْمُنَاجَاةُ الْإِنْجِيلِيَّةُ
سَيِّدِي
لَوْ لَا نُورُكَ عَمِيتُ عَنِ الدَّلِيلِ
وَ لَوْ لَا تَبْصِيرُكَ ضَلَلْتُ عَنِ السَّبِيلِ
وَ لَوْ لَا تَعْرِيفُكَ لَمْ أَرْشَدْ لِلْقَبُولِ
وَ لَوْ لَا تَوْفِيقُكَ لَمْ أَهْتَدِ إِلَى مَعْرِفَةِ التَّأْوِيلِ
سَرور من!
اگر نور تو نبود، راه‌نما را نمى‌ديدم،
و اگر بينش‌بخشى تو نبود، راه را گُم مى‌كردم،
و اگر معرّفى تو به پذيرش نبود، راه نمى‌بُردم،
و اگر توفيق‌دِهى تو نبود، به شناخت تأويل [و معانى قرآن]، هدايت نمى‌شدم.

یک لحظه از معنای این دعا غافل بشی، تاریکیِ ضلالتِ حسادت حتمی است!
ناخدای کشتی، یک لحظه چشم از فانوس دریایی برداره، کار تمومه!

چقدر باید سپاسگزار خدا بود که تاریکی حسادت دنیای قلب ما رو، با نور هدایتش، مدام داره درمان میکنه؟!

نور هدایت درمان تاریکی و کوردلیِ حسادته!

قلب حسود کوره و قبض و بسط نور الهی رو متوجه نمیشه! چشماش مشکلی نداره!

دو گروه: اهل هدایت و اهل ضلالت

الطَّاعَةُ عَلَامَةُ الْهِدَايَةِ وَ الْمَعْصِيَةُ عَلَامَةُ الضَّلَالَةِ!

امام صادق علیه السّلام:
مَنْ كَانَ ذَاكِراً لِلَّهِ عَلَى الْحَقِيقَةِ فَهُوَ مُطِيعٌ وَ مَنْ كَانَ غَافِلًا عَنْهُ فَهُوَ عَاصٍ
وَ الطَّاعَةُ عَلَامَةُ الْهِدَايَةِ وَ الْمَعْصِيَةُ عَلَامَةُ الضَّلَالَةِ وَ أَصْلُهُمَا مِنَ الذِّكْرِ وَ الْغَفْلَةِ
فَاجْعَلْ قَلْبَكَ قِبْلَةً وَ لِسَانَكَ لَا تُحَرِّكْهُ إِلَّا بِإِشَارَةِ الْقَلْبِ وَ مُوَافَقَةِ الْعَقْلِ وَ رِضَى الْإِيمَانِ
كسى كه حقيقتا به ياد خداوند باشد، فرمان‏بُردار خداست و كسى كه از خدا غافل باشد، نافرمان است. فرمان‏بُردارى، نشانه ره‏‌يافتگى است و نافرمانى، نشانه گم‏راهى، و ريشه اين هر دو، ياد [خدا] و غفلت [از او] است.
پس، دلت را قبله زبانت قرار ده و آن را جز با اشارت دل و موافقت خِرد و رضايت ايمان، مَجُنبان.

امام باقر علیه السلام:
إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ لِلْمَعْرُوفِ أَهْلًا مِنْ خَلْقِهِ حَبَّبَ إِلَيْهِمُ الْمَعْرُوفَ وَ حَبَّبَ إِلَيْهِمْ فِعَالَهُ وَ وَجَّهَ لِطُلَّابِ الْمَعْرُوفِ الطَّلَبَ إِلَيْهِمْ وَ يَسَّرَ لَهُمْ قَضَاءَهُ كَمَا يَسَّرَ الْغَيْثَ لِلْأَرْضِ الْمُجْدِبَةِ لِيُحْيِيَهَا وَ يُحْيِيَ أَهْلَهَا
براستى كه خداوند مردمى را براى احسان و نيكوكارى مقرّر فرموده، احسان و كارهاى خير را محبوب دلشان ساخته، و طالبان نيازمندان را بسويشان روان فرموده، و بر آوردن حاجت و نيازشان را بر نيكوكاران سهل و راحت نموده، [و در مثال‏] همان طور كه براى باران زنده ساختن زمين خشك و جان دادن اهلش را سهل و راحت ساخته است.
وَ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ لِلْمَعْرُوفِ أَعْدَاءً مِنْ خَلْقِهِ بَغَّضَ إِلَيْهِمُ الْمَعْرُوفَ وَ بَغَّضَ إِلَيْهِمْ فِعَالَهُ وَ حَظَرَ عَلَى طُلَّابِ الْمَعْرُوفِ التَّوَجُّهَ إِلَيْهِمْ وَ حَظَرَ عَلَيْهِمْ قَضَاءَهُ كَمَا يَحْظُرُ الْغَيْثَ عَنْ الْأَرْضِ الْمُجْدِبَةِ لِيُهْلِكَهَا وَ يُهْلِكَ أَهْلَهَا
وَ مَا يَعْفُو اللَّهُ عَنْهُ أَكْثَرُ.
و براستى كه خداوند براى احسان و نيكى دشمنانى از خلق خود قرار داده، كه احسان و انجام آن را منفورشان ساخته، [بهمين خاطر] خداوند رو نمودن حاجتمندان را بديشان ممنوع ساخته و از نيكوكارى به آنان جلوگيرى نموده، همچنان كه بارش باران را از زمين خشك و بى‏‌حاصل قدغن مى‌‏نمايد تا زمين را تباه، و اهلش را بميراند. و با اين حال آنچه را كه خدا از آن مى‏‌گذرد بسيار است!

شُبهه، یعنی شبیه حقّ!

حضرت علی علیه السلام:
إِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ
شبهه را بدين سبب شبهه ناميده‏‌اند كه شبيه حق است.
فَأَمَّا أَوْلِيَاءُ اللَّهِ فَضِيَاؤُهُمْ فِيهَا الْيَقِينُ وَ دَلِيلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى
چراغِ دوستان خدا در شبهات، يقين است و راه‏نماى آنان، مسير هدايت الهى است؛
وَ أَمَّا أَعْدَاءُ اللَّهِ فَدُعَاؤُهُمْ إِلَيْهَا الضَّلَالُ وَ دَلِيلُهُمُ الْعَمَى
ولى دشمنان خدا در شبهات، به گم‏راهى خوانده مى‏‌شوند و راه‏نماى آنان كورى و مسير ضلالت است.

إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى
وَ الْهُدَى سَبِيلُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏

امام صادق علیه السلام:
سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏
ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ‏
وَ قَوْلِهِ‏
ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ‏
قَالَ
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ‏ ص لَمَّا أَخَذَ الْمِيثَاقَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ
أَ تَدْرُونَ مَنْ وَلِيُّكُمْ بَعْدِي؟
قَالُوا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ
فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ‏
إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ‏
يَعْنِي عَلِيّاً هُوَ وَلِيُّكُمْ مِنْ بَعْدِي هَذِهِ الْأُولَى.

وَ أَمَّا الْمَرَّةُ الثَّانِيَةُ لَمَّا أَشْهَدَهُمْ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ وَ قَدْ كَانُوا يَقُولُونَ لَئِنْ قَبَضَ اللَّهُ مُحَمَّداً لَا نُرْجِعُ هَذَا الْأَمْرَ فِي آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا نُعْطِيهِمْ مِنَ الْخُمُسِ شَيْئاً
فَاطَّلَعَ اللَّهُ نَبِيَّهُ عَلَى ذَلِكَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ‏
أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلى‏ وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ‏
وَ قَالَ أَيْضاً فِيهِمْ‏
فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ
أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى‏ أَبْصارَهُمْ
أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها
إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى
وَ الْهُدَى سَبِيلُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏
الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى‏ لَهُمْ
قَالَ وَ قَرَأَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هَذِهِ الْآيَةَ هَكَذَا
فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ وَ سَلَّطْتُمْ وَ مَلَكْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ
نَزَلَتْ فِي بَنِي عَمِّنَا بَنِي أُمَيَّةَ
وَ فِيهِمْ يَقُولُ اللَّهُ‏
أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى‏ أَبْصارَهُمْ أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ
فَيَقْضُوا مَا عَلَيْهِمْ مِنَ الْحَقِ‏
أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها
.

هدایت یعنی رو به نور!
ضلالت یعنی پشت به نور!

در سورۀ نور و در آیۀ نور، بعد از آیات 35 تا میرسیم به آیۀ 40 که داستان کسانی است که به نور خود پشت میکنند و اشتباه مرگبار را مرتکب می‌شوند، اشاره به کسانی دارد که حسادت و میل به تمنا، اونها رو پشت به نور میکنه و عقلی (قلبی) که از جنس نور است- و وظیفه اش درک نور و علم آل محمد ع است، آنهم با فهم قبض و بسط- چون وصل به نور علم آل محمد ع نیست، لذا این قلب حسود، نور هدایت رو نمیبینه و در نتیجه از هدایت خبری نیست و گمراهی حتمی است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِعَلِيٍّ ع:
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَنِي وَ إِيَّاكَ مِنْ نُورِهِ الْأَعْظَمِ
ثُمَّ رَشَّ مِنْ نُورِنَا عَلَى جَمِيعِ الْأَنْوَارِ مِنْ بَعْدِ خَلْقِهِ لَهَا
فَمَنْ أَصَابَهُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ اهْتَدَى إِلَيْنَا
وَ مَنْ أَخْطَأَهُ ذَلِكَ النُّورُ ضَلَّ عَنَّا
ثُمَّ قَرَأَ
وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ يَهْتَدِي إِلَى نُورِنَا
.
رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و اله فرمود:
اى على خداوند مرا با تو از نور بزرگ خود خلق كرد،
و بعد از نور ما به نورهاى ديگر افشاند،
هر كدام از آن نورها كه پرتوى از نور ما به آن اصابت كرد هدايت پيدا نمود،
و هر كدام كه مورد اصابت قرار نگرفت گمراه شد،
و بعد اين آيه شريفه را قرائت كردند:
وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ.
تا به نور ما راه يابد.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی