Be constantly fluttered under the influence of the light!
The dynamic heart that sways with the light of the guardian angel has life and understands its mission. The heart must be constantly under the light of the guardian angel in order to continue its life.
outer world examples- inner world feeling
And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #evolvement #opportunity #psychological_safety #good_morals #confidence #discover_mistake #disposable_recipes #dynamic_heart
اهتزاز قلب!
تحت تأثیر نور فرشته نگهبان خود دائماً در حال اهتزاز باشید!
قلب نوساندار – قلب نبضدار – قلب تپنده – قلب پویا
قلبی که با نور فرشته نگهبان خود به اهتزاز در آمده و میجنبد، زندگی و حیات دارد و ماموریت خود را درک می کند. قلب باید به طور مداوم تحت تاثیر نور فرشته نگهبان خود باشد تا بتواند به زندگی خود ادامه دهد.
هَزَّتِ الرّيحُ الرّایة: باد پرچم را تكان داد.
سجد – وجه – هزز – نوس و هزار واژه مترادف «نور»
امام كاظم عليه السلام:
إنَّ اللَّهَ تَبارَكَ و تَعالى أيَّدَ المُؤمِنَ بِروحٍ مِنهُ
خداوند متعال، مؤمن را با روحى از سوى خود پشتيبانى مىكند،
تَحضُرُهُ في كُلِّ وَقتٍ يُحسِنُ فيهِ و يَتَّقي،
كه هرگاه وى نيكى و تقوا نشان مىدهد، آن روح پيش اوست
و تَغيبُ عَنهُ في كُلِّ وَقتٍ يُذنِبُ فيهِ و يَعتَدي،
و هرگاه گناه و خطا مىكند، آن روح از پيش او غايب مىشود.
فَهِيَ مَعَهُ تَهتَزُّ سُروراً عِندَ إحسانِهِ،
پس آن [روح] با اوست. هرگاه وى نيكى كند، آن [روح] از شادى، خوشحالى مىكند؛
و تَسيخُ فِي الثَّرى عِندَ إساءَتِهِ.
و هرگاه وى بدى كند، آن [روح] در كام زمين فرو مىرود.
فَتَعاهَدوا عِبادَ اللَّهِ نِعَمَهُ بِإِصلاحِكُم أنفُسَكُم؛ تَزدادوا يَقيناً، و تَربَحوا نَفيساً ثَميناً،
پس، اى بندگان خدا! با اصلاح خودتان، از نعمتهاى خدا مراقبت كنيد
تا نور يقين شما افزوده گردد و به بهره نفيس و گرانبها برسيد.
رَحِمَ اللَّهُ امرَأً هَمَّ بِخَيرٍ فَعَمِلَهُ، أو هَمَّ بِشَرٍّ فَارتَدَعَ عَنهُ.
رحمت خدا بر كسى كه به نيكى تصميم بگيرد و آن را انجام دهد،
يا بر بدى تصميم بگيرد؛ امّا از آن دست بكشد!
+ «حضور و غیاب نور»
[سورة الحج (22): الآيات 1 الى 5] :
« وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ »
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ (1)
اى مردم، از پروردگار خود پروا كنيد، چرا كه زلزله رستاخيز امرى هولناك است.
يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى وَ ما هُمْ بِسُكارى وَ لكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِيدٌ (2)
روزى كه آن را ببينيد، هر شيردهندهاى آن را كه شير مىدهد [از ترس] فرو مىگذارد، و هر آبستنى بار خود را فرو مىنهد، و مردم را مست مىبينى و حال آنكه مست نيستند، ولى عذاب خدا شديد است.
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطانٍ مَرِيدٍ (3)
و برخى از مردم در باره خدا بدون هيچ علمى مجادله مىكنند و از هر شيطان سركشى پيروى مىنمايند.
كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاَّهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَ يَهْدِيهِ إِلى عَذابِ السَّعِيرِ (4)
بر [شيطان] مقرر شده است كه هر كس او را به دوستى گيرد، قطعاً او وى را گمراه مىسازد و به عذاب آتشش مىكشاند.
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ (5)
اى مردم، اگر در باره برانگيخته شدن در شكّيد، پس [بدانيد] كه ما شما را از خاك آفريدهايم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آنگاه از مضغه، داراى خلقت كامل و [احياناً] خلقت ناقص، تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانيم. و آنچه را اراده مىكنيم تا مدتى معين در رحمها قرار مىدهيم، آنگاه شما را [به صورت] كودك برون مىآوريم، سپس [حيات شما را ادامه مىدهيم] تا به حد رشدتان برسيد، و برخى از شما [زودرس] مىميرد، و برخى از شما به غايت پيرى مىرسد به گونهاى كه پس از دانستن [بسى چيزها] چيزى نمىداند. و زمين را خشكيده مىبينى و[لى] چون آب بر آن فرود آوريم به جنبش درمىآيد و نمو مىكند و از هر نوع [رستنيهاى] نيكو مىروياند.
کشتی به باد سجده میکند! تا بحرکت در بیاید!
سنگریزهها با باد مواجه میشوند و به حرکت در میآیند!
«نوس» – نوسان قلب
تَنَوَّسَ الغصنُ : باد بر شاخهى درخت وزيد و آنرا تكان داد.
«رقَص السَّراب فى لمعانه»
«نَبْضُ العروق» – «فؤادٌ نَبْضٌ: قلبى مُنظم و با هوش كه بخوبى میزند»
حسود، غیر قابل اطمینان است!
Do not trust an unpersuadable personality!
Jealous is an unpersuadable personality! Because he has isolated himself from the blessing of the light of his guardian angel! A jealous person does not want to hear, see and understand the light of truth! And this unwillingness is quite conscious!
به حسود، که شخصیتی غیرقابل اطمینان است، اعتماد نکنید!
زیرا او که خود را از نعمت نور فرشته نگهبان خود منزوی کرده، قطعا این هدیه مقدس را برای هیچکس دیگری هم نخواهد خواست! یک فرد حسود نمی خواهد نور حقیقت را بشنود ، ببیند و درک کند! و این عدم تمایل کاملاً آگاهانه است! بالطبع دوست ندارد دیگران هم به این موفقیت دست یابند لذا تمام تلاش خود را برای از بین بردن نور حقیقت می نماید تا مبادا کسی با این نور زیبا هدایت و رستگار شود. اینجاست که از توان خود حداکثر سوء استفاده را برای گمراهی کسانی که متبع او هستند می نماید. «امام صادق عليه السّلام: إِنَّ الْكَذَّابَ يَهْلِكُ بِالْبَيِّنَاتِ وَ يَهْلِكُ أَتْبَاعُهُ بِالشُّبُهَاتِ. دروغگو با برهانهاى روشن هلاك گردد، و پيروانش بوسيله شبهات.»
حسود امنیّت روانی ندارد و غیر قابل اعتماد است!
چون قلبش وصل به نور آرامش نیست و لذا متوجه اشتباهات خود نمی شود.
دیفالت مُد نفس بشر، حسادت است: «إِنَ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّي» آگاهانه تغییرش بده!
انگشتهاتو از توی گوشِت در بیار و به ندای ملکوتی فرشته نگهبانت گوش دل بسپار تا این محیط تاریک دل، منّور به نور هدیه مقدّس گردد.
یک حسود، یک عالَم رو به آتیش میکشه!
[سورة الأعراف (7): الآيات 179 الى 181] :
« لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها »
وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ (179)
و در حقيقت، بسيارى از جنّيان و آدميان را براى دوزخ آفريدهايم. [چرا كه] دلهايى دارند كه با آن [حقايق را] دريافت نمىكنند، و چشمانى دارند كه با آنها نمىبينند، و گوشهايى دارند كه با آنها نمىشنوند. آنان همانند چهارپايان بلكه گمراهترند. [آرى،] آنها همان غافلماندگانند.
وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمائِهِ سَيُجْزَوْنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (180)
و نامهاى نيكو به خدا اختصاص دارد، پس او را با آنها بخوانيد، و كسانى را كه در مورد نامهاى او به كژى مىگرايند رها كنيد. زودا كه به [سزاى] آنچه انجام مىدادند كيفر خواهند يافت.
وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ (181)
و از ميان كسانى كه آفريدهايم، گروهى هستند كه به حقّ هدايت مىكنند و به حقّ داورى مىنمايند.
خدا را با نور هدایتش بشناسیم!
«امر» و «هدی» و «عرف» سه واژه از هزار واژه مترادف «نور»:
امام علی ع:
اعرِفُوا اللَّهَ بِاللَّهِ، وَ الرَّسولَ بِالرِّسالَةِ، و أُولِي الأَمرِ بِالأَمرِ بِالمَعروفِ وَ العَدلِ وَ الإِحسانِ.
صُحُف إدريس عليه السلام:
بِالحَقِّ عُرِفَ الحَقُّ، و بِالنّورِ أُهتُدِيَ إِلَى النّورِ، و بِالشَّمسِ ابصِرَتِ الشَّمسُ.
با حق، حق شناخته مى شود و با نور، به نور رَه بُرده مى شود و با خورشيد، خورشيد، ديده مىشود.
+ مقاله «نورِ آشنایی».