دکتر محمد شعبانی راد

لب‌خوانی! نور، رمز عبور! قالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزاً!

Lip Reading!
A healthy heart has the skill of lip-reading the luminous words of its guardian angel.
outer world examples- inner world feeling
And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #dynamic_heart #blooming #lip_reading

لب‌خوانی!

درک زبان نور فرشته نگهبان، شبیه فرایند «لب‌خوانی» است! در واقع در مُلک، داری کارهای روزمره‌ات رو انجام میدی اما در ملکوت قلبت یهو یه پیغام، یه هشدار، از جنس تاریکی می فهمی! یهو حالت گرفته میشه! سنگین میشی! دپرس میشی! هویّت شادابِ نورانی خودتو از دست میدی! با خودت میگی: چی شد یهو؟! من که داشتم زندگیمو میکردم! چرا یهویی حالم گرفته شد؟! اینجاست که میفهمی دنیای بی‌نهایت درونِت داره بهت آلارم میده! فرشته نگهبانت داره میگه این کم شدن نور، این تاریکی و این دلگرفتگی، یعنی اینکه یه جای کارِت داره میلنگه! یه جایی اشتباه کردی! یه جایی موافق میل خدای خودت رفتار نکردی! موافق میل خودت رفتار کردی! بجای تسلیم در برابر تقدیر خدا، تمنّای خواسته‌های خودتو کردی! راضی به تقدیر نشدی! از خود راضی شدی!!! این کار تو میدونی الآن اسمش چیه؟ : «حسادت» ؛ «الحاسد جاحد لانه لم یرض بقضاء الله» … پس با «لب‌خوانی» از فرشته نگهبان و از روی تاریکی قلبت، پی به اشتباهت بردی و فهمیدی خطا کردی! و این خیلی خوبه!!! خطا کردن خوب نیست اما دیفالت مُد بشر خطا کردن است! مهم اینه که بتونی پی به اشتباه خودت ببری و در صدد جبرانش بر بیایی و این خیلی ارزش داره! انگاری روی پای خودت ایستاده ای «رجل»!
آدم ع به پسرش شیث ع نصیحت میکنه: « إِذَا نَفَرَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَاجْتَنِبُوهُ فَإِنِّي حِينَ دَنَوْتُ مِنَ الشَّجَرَةِ لِأَتَنَاوَلَ مِنْهَا نَفَرَ قَلْبِي فَلَوْ كُنْتُ امْتَنَعْتُ مِنَ الْأَكْلِ مَا أَصَابَنِي مَا أَصَابَنِي : هرگاه دل‏هايتان از چيزى نفرت دارد، از آن بپرهيزيد. به راستى كه وقتى به آن درخت [ممنوعْ‏] نزديك شدم تا از آن بخورم، دلم نفرت داشت. اگر از خوردن، خوددارى مى‏‌كردم، آن گرفتارى‏‌ها به من نمى‏‌رسيد.» + « اجْتَنِب الْحَسَدَ » در واقع آدم ع به پسرش میگه: پسرم قلب سالم قلبی است که متوجه آلارم تاریکی میشه و اینو باید جدی بگیری و دست از تمنّای چیزی که خدا برای تو نخواسته برداری وگرنه سرنوشت شومی در انتظارت خواهد بود.

«رمز - لب‌خوانی»

الرَّمْزُ: إشارة بالشّفة، و الصّوت الخفيّ، و الغمز بالحاجب، و عبّر عن كلّ كلام كإشارة بالرّمز،
الرَّمْز: اشاره با لب و دهان و صداى آرام و اشاره با ابرو و لذا هر سخنى كه مثل اشاره باشد به «رمز» تعبير شده.
+ «اسم الله»: مثال یوزرنیم و پسورد!
+ «شفه»

اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ

[سورة البقرة (2): آية 245]: «اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ»

مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (245)
كيست آن كس كه به [بندگانِ‏] خدا وام نيكويى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بيفزايد؟ و خداست كه [در معيشت بندگان‏] تنگى و گشايش پديد مى‌‏آورد؛ و به سوى او بازگردانده مى‌‏شويد.

ایام کرونا و استفاده اجباری از ماسک!
کم‌شنوایان قادر به لب‌خوانی با وجود ماسک نیستند!

(1+1) : گوش + لب !!!
ما باید برای لبهای فرشته نگهبان، فقط گوشی شنوا باشیم!

یک اشاره نورانی فرشته نگهبان در ملکوت قلب کافی است تا مسیر درست زندگی را پیدا کنیم!

«فکر» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است!

«فکرکن!» یعنی به «نور» فرشته نگهبان چنگ بزن!
تا با نور هدایت او گره از مشکلاتت بگشایی!

رمز باز کردن مشکلات زندگیتو از فرشته نگهبانت بپرس، اونوقت اقدام کن!

تفکّر، یعنی فهم قبض و بسط نور قلب،
همۀ بضاعت و بودجۀ نورانی قلب سلیم اهل نور است!

«وَ لَا يَنَالُ مَنْزِلَةَ التَّفَكُّرِ إِلَّا مَنْ قَدْ خَصَّهُ اللَّهُ بِنُورِ الْمَعْرِفَةِ وَ التَّوْحِيد»
بدون فهم قبض و بسط نور قلب، تفکر، معنا و مفهومی ندارد!
+ «الفکر، النّور الولایة، النّور المعرفة»

امام صادق علیه السلام:
اعْتَبِرْ بِمَا مَضَى مِنَ الدُّنْيَا
هَلْ مَا بَقِيَ عَلَى أَحَدٍ
هَلْ أَحَدٌ فِيهَا بَاقٍ مِنَ الشَّرِيفِ وَ الْوَضِيعِ وَ الْغَنِيِّ وَ الْفَقِيرِ وَ الْوَلِيِّ وَ الْعَدُوِّ
فَكَذَلِكَ مَا لَمْ يَأْتِ مِنْهَا بِمَا مَضَى أَشْبَهُ مِنَ الْمَاءِ بِالْمَاءِ
از جريانهاى گذشته و وقايع تاريخى دنيا پند بگير،
آيا زندگى دنيوى براى كسى باقى مانده است؟
و آيا كسى در دنيا هميشگى و پايدار بوده است؟
و آيا از لحاظ زوال زندگى دنيوى،
فرقى در ميان فرد شريف و حقير و ثروتمند و فقير و دوست و دشمن ديده مى‏‌شود؟
و بايد متوجه شد كه آينده دنيا به گذشته شبيه‏‌تر است،
چنان‌كه آبى را اگر دو قسمت‏ كنيم از هر جهت شبيه يك ديگر مى‌‏شوند.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
كَفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظاً
وَ بِالْعَقْلِ دَلِيلًا
وَ بِالتَّقْوَى زَاداً
وَ بِالْعِبَادَةِ شُغُلًا
وَ بِاللَّهِ مُونِساً
وَ بِالْقُرْآنِ بَيَاناً
حضرت رسول اكرم (ص) فرمود:
مردن براى مردم بهترين واعظ است،
و عقل بهترين رهنما است،
و پرهيزكارى بهترين سرمايه است
و عبادت كردن بهترين اشتغال است،
و خداوند بهترين مونس است،
و قرآن بهترين بيان و كاملترين گوينده است،
و با داشتن اينها انسان از هر واعظ و رهنما و سرمايه و شغل و مونس و بيانى مستغنى مى‏‌شود.
وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا بَلَاءٌ وَ فِتْنَةٌ
وَ مَا نَجَا مَنْ نَجَا إِلَّا بِصِدْقِ الِالْتِجَاء

و باز آن حضرت فرمود:
باقى نمانده است از دنيا مگر گرفتارى و ابتلائات،
و كسى نجات و خلاصى پيدا نمى‏‌كند،
مگر آنكه روى صدق و اخلاص متوسل و پناهنده به پروردگار متعال گردد.

وَ قَالَ نُوحٌ ع
وَجَدْتُ الدُّنْيَا كَبَيْتٍ لَهُ بَابَانِ
دَخَلْتُ مِنْ إِحْدَاهُمَا وَ خَرَجْتُ مِنَ الْآخَرِ.
و حضرت نوح (ع) فرمود:
دنيا را چون خانه‏اى يافتم كه داراى دو درب باشد،
و من از يكى وارد آن خانه شده و از ديگرى بيرون رفتم.

هَذَا حَالُ نَجِيِّ اللَّهِ ع
فَكَيْفَ حَالُ مَنِ اطْمَأَنَّ فِيهَا وَ رَكَنَ إِلَيْهَا
وَ ضَيَّعَ عُمُرَهُ فِي عِمَارَتِهَا
وَ مَزَّقَ دِينَهُ فِي طَلَبِهَا
وَ الْفِكْرَةُ مِرْآةُ الْحَسَنَاتِ
وَ كَفَّارَةُ السَّيِّئَاتِ
وَ ضِيَاءُ الْقَلْبِ
وَ فُسْحَةٌ لِلْخَلْقِ
وَ إِصَابَةٌ فِي إِصْلَاحِ الْمَعَادِ
وَ اطِّلَاعٌ عَلَى الْعَوَاقِبِ
وَ اسْتَزَادَةٌ فِي الْعِلْمِ
وَ هِيَ خَصْلَةٌ لَا يُعْبَدُ اللَّهُ بِمِثْلِهَا
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
فِكْرَةُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ
وَ لَا يَنَالُ مَنْزِلَةَ التَّفَكُّرِ إِلَّا مَنْ قَدْ خَصَّهُ اللَّهُ بِنُورِ الْمَعْرِفَةِ وَ التَّوْحِيد
.
اين وضع و حال و برداشت نوح صفى الله و برگزيدۀ خدا است.
چگونه خواهد بود وضع و حال كسى كه به دنيا تكيه و اعتماد كند
و عمر گرانبها را در تعمير و مرتب ساختن آن صرف نمايد
و در دستيابى به آن، دين خود را از دست بدهد؟
«فكر و انديشه، آئينه خوبي‌ها و پوشاننده بدي‌ها
و روشنى بخش دل‌ها و موجب خوش‏خويى و سعه صدر می‌شود.
به وسيله تفكّر، انسان به صلاح روز رستاخيز و پايان كارش آگاه می‌شود
و بر علم و دانشش افزوده می‌گردد
و هيچ عبادتى بالاتر از تفكّر نيست.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:
يك ساعت تفكّر بهتر از يك سال عبادت است
و تنها كسانى به اين مقام می‌رسند كه خداوند آنان را به نور معرفت و توحيد ويژگى داده باشد

«وَ لَا يَنَالُ مَنْزِلَةَ التَّفَكُّرِ إِلَّا مَنْ قَدْ خَصَّهُ اللَّهُ بِنُورِ الْمَعْرِفَةِ وَ التَّوْحِيد»
بدون فهم قبض و بسط نور قلب، تفکر، معنا و مفهومی ندارد!
+ «الفکر، النّور الولایة»

قالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزاً

[سورة آل‏‌عمران (۳): آية ۴۱]
قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزاً وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ (۴۱)
گفت: «پروردگارا، براى من نشانه‌‏اى قرار ده.» فرمود: «نشانه‌‏ات اين است كه سه روز با مردم، جز به اشاره سخن نگويى؛ و پروردگارت را بسيار ياد كن، و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبيح گوى.»

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی