Prohibited property!
«سُحت» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«فلان مسحوت المعدة: إذا كان أكولا لا يشبع»
«أسحت ماله: أفسده و أذهبه»
«يقال للحالق أسحت: أي استأصل»
«سحت: استيصال و از بين بردن؛ مال حرام، مستاصلت میکنه!»
«سَحَتَ: مال حرام بدست آورد.»
«أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ»
«أَصْلُ السُّحْتِ الِاسْتِيصَالُ، يُقَالُ سَحَتَهُ و أَسْحَتَهُ أي اسْتَاْصَلَهُ»
«السُّحْتُ: القشر الذي يستأصل، پوستى است كه از چيزى بر كنده شود.»
مفهوم «دیسکانکشن» از واژه «سحت» و هزار واژه مترادف «حسد» استنباط می شود.
+ «حسود بینوای مستأصل!»
«يُسارِعُونَ فِي … أَكْلِهِمُ السُّحْتَ … لا يَنْهاهُمُ … عَنْ … أَكْلِهِمُ السُّحْتَ»
[سورة المائدة (۵): الآيات ۴۲ الى ۴۳]
سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ
أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ
فَإِنْ جاؤُكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ
وَ إِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئاً
وَ إِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ (۴۲)
پذيرا و شنواى دروغ هستند
[و] بسيار مال حرام مىخورند.
پس اگر نزد تو آمدند، [يا] ميان آنان داورى كن، يا از ايشان روى برتاب.
و اگر از آنان روى برتابى هرگز زيانى به تو نخواهند رسانيد.
و اگر داورى مىكنى، پس به عدالت در ميانشان حكم كن كه خداوند دادگران را دوست مىدارد.
وَ كَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَ عِنْدَهُمُ التَّوْراةُ فِيها حُكْمُ اللَّهِ
ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ ما أُولئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ (۴۳)
و چگونه تو را داور قرار مىدهند، با آنكه تورات نزد آنان است كه در آن حكم خدا [آمده] است؟
سپس آنان بعد از اين [طلبِ داورى] پشت مىكنند، و [واقعاً] آنان مؤمن نيستند.
[سورة المائدة (۵): الآيات ۶۱ الى ۶۳]
وَ إِذا جاؤُكُمْ قالُوا آمَنَّا وَ قَدْ دَخَلُوا بِالْكُفْرِ وَ هُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ
وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما كانُوا يَكْتُمُونَ (۶۱)
و چون نزد شما مىآيند، مىگويند:
«ايمان آورديم.»
در حالى كه با كفر وارد شده و قطعاً با همان [كفر] بيرون رفتهاند.
و خدا به آنچه پنهان مىداشتند داناتر است.
وَ تَرى كَثِيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ
لَبِئْسَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (۶۲)
و بسيارى از آنان را مىبينى كه در گناه و تعدّى و حرامخوارى خود شتاب مىكنند.
واقعاً چه اعمال بدى انجام مىدادند.
لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ
لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ (۶۳)
چرا الهيّون و دانشمندان، آنان را از گفتار گناه[آلود] و حرامخوارگىشان باز نمىدارند؟
راستى چه بد است آنچه انجام مىدادند.
اموال خصوصی و ممنوعه!
مال حرام!
حسود حرامخوار! «يُسارِعُونَ فِي … أَكْلِهِمُ السُّحْتَ»!
تمنا، ممنوع و حرام! تقدیرات، آزاد و حلال!
[سورة الذاريات (۵۱): الآيات ۱۵ الى ۲۳]
وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ (۱۹)
و در اموالشان براى سائل و محروم حقّى [معيّن] بود.
[سورة المعارج (۷۰): الآيات ۱۱ الى ۳۵]
وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ (۲۴)
و همانان كه در اموالشان حقّى معلوم است،
لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ (۲۵)
براى سائل و محروم.
امام صادق علیه السلام:
هُوَ أَنْ تَصِلَ الْقَرَابَهًَْ وَ تُعْطِیَ مَنْ حَرَمَکَ وَ تَصَدَّقَ عَلَی مَنْ عَادَاکَ.
آن است که به خویشاوندان رسیدگی کنی
و به کسی که تو را محروم ساخته عطا کنی
و به کسی که با تو دشمنی کرده صدقه بدهی.
امام علی علیه السلام:
حَسْبُ اَلْمَرْءِ مِنْ … سَخَائِهِ
بِرُّهُ بِمَنْ يَجِبُ حَقُّهُ عَلَيْهِ
وَ إِخْرَاجُهُ حَقَّ اَللَّهِ مِنْ مَالِهِ.
شخصيت انسان از جنبه سخاوت،
نيكى به كسى است كه حق بگردنش دارد،
و خارج نمودن حق خدا از مالش.
حسود، ممکنه در مُلک و اموال ممنوعه، دخل و تصرف کنه! اما به مَلکوت راهی نداره!
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
«مَنْ أَصَابَ مَالاً مِنْ مَهَاوِشَ أَذْهَبَهُ اَللَّهُ فِي نَهَابِرَ.»
هر که مال حرام به دست آورد، در حوادث سخت از دست بدهد.
«… وَ اجْتِنَابِ الْكَبَائِرِ وَ هِيَ … وَ أَكْلُ الرِّبَا وَ السُّحْتِ بَعْدَ الْبَيِّنَةِ وَ الْمَيْسِرُ …»
«كَثْرَةُ السُّحْتِ يَمْحَقُ الرِّزْقَ»
حدیث قدسی:
يَا عِيسَى!
قُلْ لِظَلَمَةِ بَنِي إِسْرَائِيلَ
لاَ تَدْعُونِي وَ اَلسُّحْتُ تَحْتَ أَحْضَانِكُمْ وَ اَلْأَصْنَامُ فِي بُيُوتِكُمْ،
فَإِنِّي آلَيْتُ أَنْ أُجِيبَ مَنْ دَعَانِي، وَ أَنْ أَجْعَلَ إِجَابَتِي لَعْناً عَلَيْهِمْ حَتَّى يَتَفَرَّقُوا.
اى عيسى، به ستمكاران بنى اسرائيل بگو:
در حالى كه مال حرام در زير دندان شماست و در خانههايتان بتها هستند، مرا صدا نكنيد.
زيرا من دعاهاى آنها را قبول نمىكنم.
من عهد كردهام كه هر كه مرا بخواند به وى جواب بدهم.
در اين صورت جواب من به اين قبيل اشخاص، لعنت است تا از هم متفرق شوند.
«دزدان شبکار قبیله شیطان!»
سرقت اموال و اسناد خصوصی، محرمانه و ممنوعه!
بمنظور «پایمال کردن نور حقیقت!»
«confidential»: محرمانه