open-hearted, open-handed
with the light!
«وسع» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«اتّسَعَ النّهارُ: روز بلند و طولانى شد.»
«اتّسَعَ الرَّجُلُ: آن مرد توانگر و دارا شد.»
نور فرایند توسعه قلبهاست!
«یَا واسِعَ الْمَغْفِرَةِ»
«شَارِعٌ وَاسِعٌ: خيابان پهن»
«واسِعُ الصّدر: خوشخلق، متين، باگذشت»
«بَذَلَ وُسْعَهُ: كوشش خود را بكار برد.»
با نور، دست و دل باز باش!
+ «سخا»: بزرگدل!
«open-hearted, open-handed»
«وسع»
«لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها»
تکلیف باندازه فهم قبض و بسط نور قلبته!
هر چی وُسعِت میرسه، عمل صالح تولید کن!
«الوسع: الجدة و الطاقة. و هو ينفق على قدر وسعه»
قلبی که وصل به نور میشه، وسعتی بینهایت پیدا میکنه!
[1+1 = بینهایت]
«وَسِعَ رَبُّنا كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً»
«وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ»
امام صادق علیه السلام:
مَا كَلَّفَ اللَّهُ الْعِبَادَ كُلْفَةَ فِعْلٍ وَ لَا نَهَاهُمْ عَنْ شَيْءٍ حَتَّى جَعَلَ لَهُمُ الِاسْتِطَاعَةَ
ثُمَّ أَمَرَهُمْ وَ نَهَاهُمْ فَلَا يَكُونُ الْعَبْدُ آخِذاً وَ لَا تَارِكاً إِلَّا بِاسْتِطَاعَةٍ مُتَقَدِّمَةٍ قَبْلَ الْأَمْرِ وَ النَّهْيِ وَ قَبْلَ الْأَخْذِ وَ التَّرْكِ وَ قَبْلَ الْقَبْضِ وَ الْبَسْطِ.
خداوند بندگان را به انجام كارى موظّف نفرموده و آنها را از چيزى نهى نفرموده است تا آنكه استطاعت را برايشان قرار داده، آنگاه به آنان امر فرموده و آنها را نهى نموده است. پس بنده فراگيرنده و واگذارنده نيست مگر به استطاعتى كه پيش از امر و نهى و پيش از فراگرفتن و واگذاشتن و پيش از گرفتن و گستردن وجود دارد.
پس خدا ما رو جوری خلق کرده که میتونیم از بلاتکلیفی در بیایم! چجوری؟
«قلب سلیم + نور هدایت».
امام باقر عليه السّلام:
إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَعْطَى الْمُؤْمِنَ الْبَدَنَ الصَّحِيحَ وَ اللِّسَانَ الْفَصِيحَ وَ الْقَلْبَ الصَّرِيحَ
وَ كَلَّفَ كُلَّ عُضْوٍ مِنْهَا طَاعَةً لِذَاتِهِ وَ لِنَبِيِّهِ وَ لِخُلَفَائِهِ
فَمِنَ الْبَدَنِ الْخِدْمَةَ لَهُ وَ لَهُمْ
وَ مِنَ اللِّسَانِ الشَّهَادَةَ بِهِ وَ بِهِمْ
وَ مِنَ الْقَلْبِ الطُّمَأْنِينَةَ بِذِكْرِهِ وَ بِذِكْرِهِمْ
فَمَنْ شَهِدَ بِاللِّسَانِ وَ اطْمَأَنَّ بِالْجَنَانِ وَ عَمِلَ بِالْأَرْكَانِ أَنْزَلَهُ اللَّهُ الْجِنَانَ.
خداوند متعال به مؤمن بدنى تندرست، و زبانى فصيح و دلى روشن عطا فرموده است،
و براى هر يك از اعضاء او براى خود و پيامبرش و جانشينانش اطاعت و فرمان بردارى قرار داده است.
بدنش براى خداوند و آنها خدمت مىكند، زبانش براى آنها شهادت مىدهد، قلب با آرامش ذكر خدا را مىگويد، هر كس با زبان شهادت دهد و در دل خود آرامش داشته باشد، و با اركان و جوارح خود كار كند خداوند او را وارد بهشت مىسازد.
لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
[سورة الأنعام (۶): الآيات ۱۵۲ الى ۱۵۳]
وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ
وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيزانَ بِالْقِسْطِ
لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى
وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا
ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (۱۵۲)
و به مال يتيم -جز به نحوى [هر چه نيكوتر]- نزديك مشويد، تا به حد رشد خود برسد.
و پيمانه و ترازو را به عدالت، تمام بپيماييد.
هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمىكنيم.
و چون [به داورى يا شهادت] سخن گوييد دادگرى كنيد، هر چند [درباره] خويشاوند [شما] باشد.
و به پيمان خدا وفا كنيد.
اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است، باشد كه پند گيريد.
وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ
وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ
ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (۱۵۳)
و [بدانيد] اين است راه راست من؛ پس، از آن پيروى كنيد.
و از راهها[ى ديگر] كه شما را از راه وى پراكنده مىسازد پيروى مكنيد.
اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است، باشد كه به تقوا گراييد.
لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
[سورة الأعراف (۷): الآيات ۴۲ الى ۴۳]
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ
لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (۴۲)
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند
–هيچ كسى را جز به قدر توانش تكليف نمىكنيم–
آنان همدم بهشتند [كه] در آن جاودانند.
وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ
وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ
لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ
وَ نُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۴۳)
و هر گونه كينهاى را از سينههايشان مىزداييم.
از زير [قصرهاى]شان نهرها جارى است، و مىگويند:
«ستايش خدايى را كه ما را بدين [راه] هدايت نمود،
و اگر خدا ما را رهبرى نمىكرد ما خود هدايت نمىيافتيم.
در حقيقت، فرستادگانِ پروردگارِ ما حق را آوردند.»
و به آنان ندا داده مىشود كه
اين همان بهشتى است كه آن را به [پاداش] آنچه انجام مىداديد ميراث يافتهايد.
وَ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
[سورة المؤمنون (۲۳): الآيات ۶۲ الى ۷۱]
وَ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
وَ لَدَيْنا كِتابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (۶۲)
و هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمىكنيم،
و نزد ما كتابى است كه به حق سخن مىگويد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت.
بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِنْ هذا
وَ لَهُمْ أَعْمالٌ مِنْ دُونِ ذلِكَ هُمْ لَها عامِلُونَ (۶۳)
[نه،] بلكه دلهاى آنان از اين [حقيقت] در غفلت است،
و آنان غير از اين [گناهان] كردارهايى [ديگر] دارند كه به انجام آن مبادرت مىورزند.
حَتَّى إِذا أَخَذْنا مُتْرَفِيهِمْ بِالْعَذابِ إِذا هُمْ يَجْأَرُونَ (۶۴)
تا وقتى خوشگذرانان آنها را به عذاب گرفتار ساختيم، بناگاه به زارى درمىآيند.
لا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُمْ مِنَّا لا تُنْصَرُونَ (۶۵)
امروز زارى مكنيد كه قطعاً شما از جانب ما يارى نخواهيد شد.
قَدْ كانَتْ آياتِي تُتْلى عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ تَنْكِصُونَ (۶۶)
در حقيقت، آيات من بر شما خوانده مىشد و شما بوديد كه همواره به قهقرا مىرفتيد.
مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سامِراً تَهْجُرُونَ (۶۷)
در حالى كه از [پذيرفتن] آن تكبر مىورزيديد و شبهنگام [در محافل خود] بدگويى مىكرديد.
أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلِينَ (۶۸)
آيا در [عظمت] اين سخن نينديشيدهاند،
يا چيزى براى آنان آمده كه براى پدران پيشين آنها نيامده است؟
أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ (۶۹)
يا پيامبر خود را [درست] نشناخته و [لذا] به انكار او پرداختهاند؟
أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ (۷۰)
يا مىگويند او جنونى دارد؟
[نه،] بلكه [او] حق را براى ايشان آورده و[لى] بيشترشان حقيقت را خوش ندارند.
وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ
بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ (۷۱)
و اگر حق از هوسهاى آنها پيروى مىكرد، قطعاً آسمانها و زمين و هر كه در آنهاست تباه مىشد.
[نه!] بلكه يادنامهشان را به آنان دادهايم، ولى آنها از [پيروى] يادنامه خود رويگردانند.
لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ
وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ
لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها
سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً
به اندازه نوری که توفیق پیدا کردهای و با قلبت میفهمی
و بهت وسعت علمی داده میشه
باید زمینهی گسترش عملی این نور مفید را با رفتارت فراهم کنی!
تکلیف مشخصه:
«مقابله به مثل نکن!»
به کسی که بهت بدی کرده، بدی نکن! بهش خوبی کن!
و از بدی او درگذر و تغافل کن!
+ «استصحاب – نور از دست رفته!»
با نور، دست و دل باز باش!
+ «با نور درددل کن!»
[سورة الطلاق (۶۵): الآيات ۶ الى ۱۰]
أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ
وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ
وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ
فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ
وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ
وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى (۶)
همانجا كه [خود] سكونت داريد، به قدر استطاعت خويش آنان را جاى دهيد
و به آنها آسيب [و زيان] مرسانيد تا عرصه را بر آنان تنگ كنيد.
و اگر باردارند خرجشان را بدهيد تا وضع حمل كنند.
و اگر براى شما [بچه] شير مىدهند مزدشان را به ايشان بدهيد
و به شايستگى ميان خود به مشورت پردازيد،
و اگر كارتان [در اين مورد] با هم به دشوارى كشيد [زن] ديگرى [بچّه را] شير دهد.
لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ
وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ
لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها
سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً (۷)
بر توانگر است كه از دارايى خود هزينه كند، + «اقرضهم من عرضک!»
و هر كه روزى او تنگ باشد بايد از آنچه خدا به او داده خرج كند.
خدا هيچ كس را جز [به قدر] آنچه به او داده است تكليف نمىكند.
خدا به زودى پس از دشوارى آسانى فراهم مىكند.
وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها وَ رُسُلِهِ
فَحاسَبْناها حِساباً شَدِيداً
وَ عَذَّبْناها عَذاباً نُكْراً (۸)
و چه بسيار شهرها كه از فرمان پروردگار خود و پيامبرانش سرپيچيدند
و از آنها حسابى سخت كشيديم
و آنان را به عذابى [بس] زشت عذاب كرديم.
فَذاقَتْ وَبالَ أَمْرِها وَ كانَ عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً (۹)
تا كيفر زشت عمل خود را چشيدند، و پايان كارشان زيان بود.
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذاباً شَدِيداً
فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ
الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً (۱۰)
خدا براى آنان عذابى سخت آماده كرده است.
پس اى خردمندانى كه ايمان آوردهايد، از خدا بترسيد.
راستى كه خدا سوى شما تذكارى فرو فرستاده است:
لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
[سورة البقرة (۲): آية ۲۸۶]
لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ
رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنا
رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا
رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ
وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا
أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ (۲۸۶)
خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايىاش تكليف نمىكند.
آنچه [از خوبى] به دست آورده به سود او، و آنچه [از بدى] به دست آورده به زيان اوست.
پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير،
پروردگارا، هيچ بار گرانى بر [دوش] ما مگذار؛ همچنانكه بر [دوشِ] كسانى كه پيش از ما بودند نهادى.
پروردگارا، و آنچه تاب آن نداريم بر ما تحميل مكن؛
و از ما درگذر؛
و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛
سرور ما تويى؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز كن.
«مُراغَماً كَثِيراً وَ سَعَةً»
+ «قبض و بسط»
+ «بسم الله مجراها و مرساها»
هر کسی بخواد اصلاح و تربیت بشه، شرایط زیادی براش تقدیر میشه که در این شرایط، نورش باهاش حرف میزنه «با نور، دردِدل کن!» و حرفهای این نور توی قلبش از جنس تاریکی و روشناییه!
قبض این نور میشه مراغما، میشه مرساها!
و بسط این نور میشه سعة، میشه مجراها!
انگاری خدا با این کلام نورانیش، با بندهی خودش حرف میزنه و بنده اینجوری از اراده و تصمیم خدای خودش مطلع میشه و اختیارا «قحم – اقتحام»، پا روی تصمیم غلطی که خودش گرفته بود میذاره، و رای و نظر خدای خودشو اجرا میکنه و این میشه رغم انف! که خیلی زیاد پیش میاد و باید تکرار بشه تا قلب ما از دام تاریکی حسد و تمناهامون رها بشه – «درناژ دائمی حسادت» – و این میشه مهاجرت از تاریکی به سمت نور!
و اگه صادقانه در این مسیر قرار بگیریم و با اندازه یک وجب حرکت کرده باشیم و از دنیا بریم،
مسیر، الی الجنة خواهد بود ان شاء الله تعالی.
+ «مخض – از نار، نور بگیر!»
[سورة النساء (۴): آية ۱۰۰]
وَ مَنْ يُهاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثِيراً وَ سَعَةً
وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ
فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ
وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً (۱۰۰)
و هر كه در راه خدا هجرت كند، در زمين اقامتگاههاى فراوان و گشايشها خواهد يافت؛
و هر كس [به قصد] مهاجرت در راه خدا و پيامبر او، از خانهاش به درآيد، سپس مرگش دررسد،
پاداش او قطعاً بر خداست، و خدا آمرزنده مهربان است.