My Favorite Light!
«صفو» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می نویسند:
«المِصْفَاة: صافى و پالانه»
+ «کدر»
وَ اللَّهِ إِنَّا لَصَفْوَةُ اللَّهِ كَمَا هَذِهِ الصُّفْرَةُ صَفْوَةُ هَذِهِ الْبَيْضَةِ!
مثال تخممرغ آبپز!
امام صادق علیه السلام:
عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ:
دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع وَ عَلَى كَتِفِهِ مِطْرَفٌ مِنْ خَزٍّ
فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
مَا يُثْبِتُ اللَّهُ شِيعَتَكُمْ عَلَى مَحَبَّتِكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ؟
قَالَ أَ وَ لَمْ يُؤْمِنْ قَلْبُكَ؟
قُلْتُ بَلَى إِلَّا أَنَّ قَلْبِي قَرْحَةٌ
ثُمَّ قَالَ لِخَادِمٍ لَهُ ائْتِنِي بِبَيْضَةٍ بَيْضَاءَ
فَوَضَعَهَا عَلَى النَّارِ حَتَّى نَضِجَتْ
ثُمَّ أَهْوَى بِالْقِشْرِ إِلَى النَّارِ
وَ قَالَ
أَخْبَرَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي أَنَّهُ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ هَوَى مُبْغِضُنَا فِي النَّارِ هَكَذَا
ثُمَّ أَخْرَجَ صُفْرَتَهَا فَأَخَذَهَا عَلَى كَفِّهِ الْيُمْنَى
ثُمَّ قَالَ
وَ اللَّهِ إِنَّا لَصَفْوَةُ اللَّهِ كَمَا هَذِهِ الصُّفْرَةُ صَفْوَةُ هَذِهِ الْبَيْضَةِ
ثُمَّ دَعَا بِخَاتَمِ فِضَّةٍ فَخَالَطَ الصُّفْرَةَ مَعَ الْبَيَاضِ وَ الْبَيَاضَ مَعَ الصُّفْرَةِ
ثُمَّ قَالَ
أَخْبَرَنِي أَبِي عَنْ آبَائِي عَنْ جَدِّي عَنْ رَسُولِ اللَّهِ أَنَّهُ قَالَ
إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ كَانَ شِيعَتُنَا هَكَذَا بِنَا مُخْتَلِطِينَ
وَ شَبَّكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ ثُمَّ قَالَ
إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ.
حنانبنسَدیر صیرفی گوید:
خدمت حضرت صادق (علیه السلام) مشرّف شدم
و آن حضرت ردایی نشانهدار از خز بر شانه داشت.
عرض کردم:
«ای پسر پیامبر (صلی الله علیه و آله)!
چه چیز شیعه شما را در محبّتتان ثابت میدارد»؟
فرمود: «مگر دلت ایمان نیاورده»؟
گفتم: «چرا آقا، مختصر عقدهای در قلبم هست».
حضرت به خادم فرمود یک تخممرغ سفید بیاورد و آن را روی آتش گذاشت تا کاملا پخت.
آنگاه پوست تخممرغ را در آتش افکند و فرمود:
«پدرم از قول جدّم به من خبر داد که در روز قیامت، دشمن ما همچون این پوست تخممرغ به آتش افکنده شود».
سپس زردهی آن را خارج کرد، آن را در کف دست راست خود قرار داد و فرمود:
«به خدا سوگند! ما خلاصهی ممتاز انتخاب شدهی خداییم.
چنانچه این زرده، خلاصه ممتاز تخم مرغ است».
سپس فرمود:
«یک انگشتر نقره آوردند و سفیده و زرده را هم مخلوط کرد و فرمود:
«پدرم از قول پدرانم، از قول جدم، از زبان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به من فرمود که روز قیامت، شیعیان ما این چنین با ما مخلوط هستند».
حضرت انگشتان خویش را میان هم برد و آنگاه فرمود:
إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ.
«المِصْفَاة: صافى و پالانه»
+ «پالایشگاه نور ولایت»
«صَفَا الجوّ: هوا صاف و بدون ابر شد.»
«يَومٌ صَافٍ: روز صاف كه در آن ابر يا تيرگى نباشد.»
«كَلَأٌ صَافٍ: علف و گياه كه از هرزه پاك شده باشد.»
مفهوم زیبای «پالایش»:
[ریفاینمنت، فیلتریشن، پورگیشن، ایمپرووْمنت]
+ «میز – زیل – غربل – محص»
+ «تزکیه – تهذیب – تخلیص – تطهیر – تنقیه – برائت و …»
+ «عبث – عبثت الاقط»
+ «سحق – اسحاق»
+ «عبور – فوز»
صفو – عقل با صفا!
«أَهْلِ الصَّفَا، أَصْفِيَاءِ اللَّه، صَفِيّ»
هَلْ فَسَّرَ اللَّهُ تَعَالَى الِاصْطِفَاءَ فِي الْكِتَابِ؟
[الصفاء ≠ الكدر]
+ «کدر»
[صفو – زکو]:
«الزَّكاةُ: صَفْوَةُ الشَّيءِ»
+ مفهوم زیبای «صفو»:
مصطفی، همان نور برگزیده است!
«تَصْفِيَةُ الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ»
تبری – بینش یهود و قصه دشمنی آنها با جبرئیل!
[تبری – صفو]:
ارتباط مفهوم این دو آیه با بحث تبری خیلی مهم است :
«قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ
فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنِينَ
مَنْ كانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِيلَ وَ مِيكالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرِينَ»
کسی که رابطه خود را با نورش قطع میکند، او دارای بینش یهود است و در قلب او نسبت به تمام سلسله نورانی از حاملان نور گرفته تا ملائکۀ حامل علوم آل محمد ع و آل محمد ع و حتی تا خود خدا، همه را بخاطر این نوع مقدرات که باب میل او تنظیم نشده باشد، همه را دشمن میبیند و دشمن میداند، لذا تبری از دشمنان صاحبان نور در واقع تبری از دشمنان علوم آل محمد ع و شجره علم نورانی آل محمد ع و خود خدا میباشد.
کسی که رابطۀ خودشو با نورش قطع کرد، با خدای خودش دشمنی میکنه!
و لذا او دشمن خدا «عَدُوًّا لِلَّهِ» است!
در واقع یهود و همبینشهای آنها در هر زمان، با جبرئیل دشمنی میکنند!
«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذَمَّ الْيَهُودَ فِي بُغْضِهِمْ لِجَبْرَئِيلَ الَّذِي كَانَ يُنَفِّذُ قَضَاءَ اللَّهِ فِيهِمْ بِمَا يَكْرَهُونَ».
کسی که با نورش دشمنی کرد، در واقع با کل سلسله مراتب نورانی دشمنی کرده، و ظهور این دشمنی و بینش مشابه یهودی او، در مورد صاحب نورش که برایش ظاهر شده، نمود پیدا میکند.
البته مجموعه سلسله مراتب نورانی هم موضع خود را نسبت به اینها کاملا مشخص کرده و آن این است که دشمن صاحب نور «مَنْ كانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِيلَ وَ مِيكالَ» بداند که خدا هم دشمن اوست «فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرِينَ»، لذا خوشا به حال کسی که در دشمنی با دشمنان خدا «مَنْ كَانَ عَدُوّاً لِهَؤُلَاءِ» تعصب و غیرت از خود بخرج دهد، و اهل تبرای متعصب «تَعَصُّباً عَلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ» باشد.
و موضعش اینگونه باشد:
«فَاعِلٌ بِهِمْ مَا يَفْعَلُ الْعَدُوُّ بِالْعَدُوِّ مِنْ إِحْلَالِ النَّقِمَاتِ وَ تَشْدِيدِ الْعُقُوبَاتِ»
… فَقَالَ مَنْ كَانَ عَدُوّاً لِهَؤُلَاءِ تَعَصُّباً عَلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرِينَ فَاعِلٌ بِهِمْ مَا يَفْعَلُ الْعَدُوُّ بِالْعَدُوِّ مِنْ إِحْلَالِ النَّقِمَاتِ وَ تَشْدِيدِ الْعُقُوبَاتِ …
بینش یهود میداند که شمشیر برنده علی ع بروی آنهاست، لذا چون جبرئیل، علی ع را یاری میکند، با او دشمنی میکنند، لذا تمام دوستان واقعی صاحبان نور بدانند که دشمنان صاحبان نور، با آنها نیز دشمن هستند، گرچه ظاهرا رو نکنند، اما در هر فرصتی که بدست بیاورند، به جبرئل که دستشان نمیرسد، ولی به صاحبان نور و اهل نور باوفایش ضربه خواهند زد «داستان تکراری کربلا»!
یهود از جریان بخت نصر دل خوشی نداشتند و آن قوم پس از اینکه در حق صاحب نور خود دانیال، ناجوانمردانه رفتار نمودند، خداوند یکی مثل بخت نصر را بر آنها مسلط نمود که همه چیز را از دم تیغ گذرانید. وای به حال کسانی که به صاحبان نور و اهل نور جفا میکنند، زیرا باید منتظر یکی مثل بخت نصر باشند، که دست انتقام الهی در کمین است!
اما ببینید قصه آبرومندان موفق در بحث تولی و تبری (مثل سلمان ها و مقدادها) چگونه است بطوریکه هر کس به نسبت توان عقلی خودش، اگر در این امتحان موفق شود، عذاب نخواهد شد
«لَمَا عَذَّبَ اللَّهُ أَحَداً مِنْهُمْ بِعَذَابٍ الْبَتَّةَ»!
امام حسین علیه السلام:
… ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
يَا سَلْمَانُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ صَدَّقَ قَوْلَكَ وَ وَفَّقَكَ رَأْيَكَ
وَ إِنَّ جَبْرَئِيلَ عَنِ اللَّهِ تَعَالَى يَقُولُ يَا مُحَمَّدُ
سَلْمَانُ وَ الْمِقْدَادُ أَخَوَانِ مُتَصَافِيَانِ فِي وِدَادِكَ وَ وِدَادِ عَلِيٍّ أَخِيكَ وَ وَصِيِّكَ وَ صَفِيِّكَ
وَ هُمَا فِي أَصْحَابِكَ كَجَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ فِي الْمَلَائِكَةِ
عَدُوَّانِ لِمَنْ أَبْغَضَ أَحَدَهُمَا وَلِيَّانِ لِمَنْ وَالاهُمَا
وَ وَالَى مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً عَدُوَّانِ لِمَنْ عَادَى مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ أَوْلِيَاءَهُمَا
وَ لَوْ أَحَبَّ أَهْلُ الْأَرْضِ سَلْمَانَ وَ الْمِقْدَادَ كَمَا يُحِبُّهُمَا مَلَائِكَةُ السَّمَاوَاتِ وَ الْحُجُبِ وَ الْكُرْسِيِّ وَ الْعَرْشِ لِمَحْضِ وِدَادِهِمَا لِمُحَمَّدٍ ص وَ عَلِيٍّ ع وَ مُوَالاتِهِمَا لِأَوْلِيَائِهِمَا وَ مُعَادَاتِهِمَا لِأَعْدَائِهِمَا لَمَا عَذَّبَ اللَّهُ أَحَداً مِنْهُمْ بِعَذَابٍ الْبَتَّةَ.
در این حدیث، امام حسین ع چه مطالب زیبایی فرمودهاند:
اگر کسی مثل سلمان و مقداد که علی ع را دوست داشتند و تبری از دشمنانش می نمودند، بتواند نسبت به صاحبان نور و اهل نور، تولی داشته باشد و بخصوص نسبت به دشمنان آنها تعصب در تبری داشته باشد، در واقع شرایط مشابه جبرئیل و میکائیل در آسمانها پیدا میکند «وَ هُمَا فِي أَصْحَابِكَ كَجَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ فِي الْمَلَائِكَةِ» و چه منزلت غیر قابل وصفی نزد آل محمد ع برای او رقم زده خواهد شد.
قلب نسبت به صاحب نورش باید صاف صاف باشد «صفو، اصفیاء: شرط تبری»
و هیچ کدورتی به دل نداشته باشد و سالم باشد تا بتواند با میزان قرار دادن نورش، تولی و تبری را اجراء نماید، وگرنه تا زمانی که در مورد صاحب نورش به یقین نرسد، و او را کاملا باور نداشته باشد، بقیه موارد که به اعتبار این اصل شکل میگیرد، اصلا انجامش بیمعنی خواهد بود.
در انتهای حدیث، امام حسین ع، در ادامه بیان فرمایشات رسول خدا ص، جریان اصحاب کساء پنج تن آل عبا را میفرمایند که نفر ششم از بشر ندارند و جبرئیل مفتخر است که ششم پنج تن آل عبا از بین ملائکه است!
«بَخْ بَخْ مَنْ مِثْلِي؟! أَنَا جَبْرَئِيلُ سَادِسُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع»
صاحبان نور، با بدوش کشیدن بار سنگین مسولیت ابلاغ و تبیین دین خدا برای مخاطبینی خاص، در واقع علوم مقتبس از نور آل محمد ع را گسترش میدهند.
وَ لَا يَصِحُّ الِاعْتِبَارُ إِلَّا لِأَهْلِ الصَّفَا وَ الْبَصِيرَةِ
وُدُّ الْمُؤْمِنِ لِلْمُؤْمِنِ فِي اللَّهِ مِنْ أَعْظَمِ شُعَبِ الْإِيمَانِ
أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ فِي اللَّهِ وَ أَبْغَضَ فِي اللَّهِ وَ أَعْطَى فِي اللَّهِ وَ مَنَعَ فِي اللَّهِ فَهُوَ مِنْ أَصْفِيَاءِ اللَّه
وَ لَا يَكُونُ حُسْنُ الْخُلُقِ إِلَّا فِي كُلِّ وَلِيٍّ وَ صَفِيٍّ.
إِلَهِي مَنْ أَصْفِيَاؤُكَ مِنْ خَلْقِكَ؟
اهل صفا، اهل بصیرت، اهل عبرت، اهل نور ولایت!
امام صادق علیه السلام:
لَا یَصِحُّ الِاعْتِبَارُ إِلَّا لِأَهْلِ الصَّفَا وَ الْبَصِیرَهًِْ
قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ
فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ
وَ قَالَ جَلَّ اسْمُهُ
فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ
فَمَنْ فَتَحَ اللَّهُ عَیْنَ قَلْبِهِ وَ بَصِیرَهًَْ عَیْنِهِ بِالِاعْتِبَارِ فَقَدْ أَعْطَاهُ مَنْزِلَهًًْ رَفِیعَهًًْ وَ زُلْفَهًًْ عَظِیمَهًًْ.
پند و اندرز گرفتن فقط برای کسانی است که دلی پاک داشته و اهل بصیرت باشند،
خداوند عزّوجلّ فرموده:
پس عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت!
و [در جایی دیگر] فرموده:
فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ؛
هرکس را خداوند دیدهی دل و بصیرت عطا کند،
مقام بزرگی به او داده و در جایگاهی بس بلند، قرارش داده است.
برگزیدگان نورانی!
وُدُّ المؤمنِ للمؤمنِ في اللّهِ مِن أعظَمِ شُعَبِ الإيمانِ.
ألاَ و مَنْ أحَبَّ في اللّهِ، و أبْغَضَ في اللّهِ، و أعْطى في اللّهِ و مَنعَ في اللّهِ، فهُو مِن أصْفياءِ اللّهِ.
بدانيد كه هر كس براى خدا دوست بدارد و براى خدا دشمنى ورزد،
و براى خدا عطا كند و به خاطر خدا دريغ نمايد، از برگزيدگان خداست.
العاقِلُ يَعْتَمِدُ على عَملهِ، الجاهِلُ يَعْتَمِدُ على أمَلهِ.
هَلْ فَسَّرَ اللَّهُ تَعَالَى الِاصْطِفَاءَ فِي الْكِتَابِ؟
برگزیدگان نورانی، عترت طاهره هستند!
[سورة فاطر (۳۵): الآيات ۳۱ الى ۳۵]
ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا
فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ
ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبيرُ (۳۲)
سپس اين كتاب را به آن بندگان خود كه [آنان را] برگزيده بوديم، به ميراث داديم؛
پس برخى از آنان بر خود ستمكارند
و برخى از ايشان ميانهرو،
و برخى از آنان در كارهاى نيك به فرمان خدا پيشگامند؛
و اين خود توفيق بزرگ است.
الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا … الْعِتْرَهًُْ الطَّاهِرَهًُْ
امام رضا علیه السلام:
عَنِ الرَّیَّانِبْنِالصَّلْتِ عَنِ الرِّضَا ع فِی حَدِیث:
أَنَّ الْمَأْمُونَ سَأَلَ عُلَمَاءَ الْعِرَاقِ وَ خُرَاسَانَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی
ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا
فَقَالَتِ الْعُلَمَاءُ أَرَادَ اللَّهُ بِذَلِکَ الْأُمَّهًَْ کُلَّهَا
فَقَالَ الْمَأْمُونُ مَا تَقُولُ یَا أَبَا الْحَسَنِ
فَقَالَ الرِّضَا ع
إِنَّهُ لَوْ أَرَادَ الْأُمَّهًَْ لَکَانَتْ بِأَجْمَعِهَا فِی الْجَنَّهًِْ
إِلَی أَنْ قَالَ
فَصَارَتْ وِرَاثَهًُْ الْکِتَابِ لِلْعِتْرَهًِْ الطَّاهِرَهًِْ لَا لِغَیْرِهِمْ …
قَالَ الْمَأْمُونُ
وَ مَنِ الْعِتْرَهًُْ الطَّاهِرَهًُْ
فَقَالَ الرِّضَا ع
الَّذِینَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ فَقَالَ
إِنَّما یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً
وَ هُمُ الَّذِینَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّی مُخَلِّفٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ انْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا
أَیُّهَا النَّاسُ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْکُمْ
إِلَی أَنْ قَالَ
فَصَارَتْ وِرَاثَهًُْ الْکِتَابِ لِلْمُهْتَدِینَ دُونَ الْفَاسِقِینَ.
ریّانبنصلت گوید:
امام رضا ع به مجلس مأمون در مرو حاضر شد.
در آن مجلس عدّهای از علمای عراق و خراسان حضور داشتند،
مأمون گفت:
«معنی این آیه را برایم بگویید:
ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا».
علما گفتند:
«مراد خداوند تمامی امّت است»،
مأمون گفت:
«یا ابا الحسن! نظر شما چیست»؟
حضرت فرمود:
«با آنان هم عقیده نیستم، بلکه به نظر من مراد خداوند عترت طاهره پیامبر ص بوده است»،
… مأمون سؤال کرد:
«عترت طاهره چه کسانی هستند»؟ حضرت فرمود:
«همان کسانی که خداوند آنان را در کتابش اینگونه وصف نموده است:
خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.
و آنان همان کسانی هستند که پیامبر ص دربارهشان فرموده است:
«من دو چیز گرانبها را که کتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم را در میان شما باقی میگذارم.
آن دو از یکدیگر جدا نخواهند شد تا در حوض بر من وارد شوند، ببینید بعد من در مورد آن دو چه میکنید؟
ای مردم به آنان چیزی نیاموزید زیرا آنان از شما دانشمندترند»
… در نتیجه وراثت پیامبری و کتاب، مختصّ به هدایت یافتگان است نه فاسقین».
امام باقر علیه السلام:
عَنْ جَابِرٍالْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ ع قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ
ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا
فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ
وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ
وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللهِ
فَقَالَ
الظَّالِمُ مِنَّا مَنْ لَا یَعْرِفُ حَقَّ الْإِمَامِ
وَ الْمُقْتَصِدُ الْعَارِفُ بِحَقِّ الْإِمَامِ
وَ السَّابِقُ بِالْخَیْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ هُوَ الْإِمَامُ
جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها
یَعْنِی السَّابِقَ وَ الْمُقْتَصِدَ.
جابر جعفی گوید:
از امام باقر ع در مورد کلام خداوند:
ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا
فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللهِ
سؤال کردم.
فرمود:
«ظالمِ از ما خانواده، کسی است که حق امام را نشناسد
و مقتصد عارف به حق امام است
و سابق در خیرات به اذن خدا خود امام است؛
جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها بهشت برین که داخل آن میشوند سابق و مقتصداند.
+ «عصر»
امام صادق علیه السلام:
عَنْ عَبْدِالرَّحْمَنِبْنِکَثِیرٍ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ
فَقَالَ
اسْتَثْنَی أَهْلَ صَفْوَتِهِ مِنْ خَلْقِهِ
حَیْثُ قَالَ
إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا
یَقُولُ
آمَنُوا بِوَلَایَهًِْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام)
وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ ذُرِّیَّاتِهِمْ وَ مَنْ خَلَّفُوا بِالْوَلَایَهًِْ
وَ تَواصَوْا بِهَا وَ صَبَرُوا عَلَیْهَا.
عبدالرّحمنبنکثیر از امام صادق (علیه السلام) درباره کلام خداوند متعال:
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ نقل کرده است که فرمود:
خداوند سبحان، برگزیدگان خود را از آفریدگانش استثنا کرد،
در آنجا که فرمود:
انسانها همه در زیانند…
مگر کسانی که به ولایت امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) ایمان آوردهاند.
وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ یعنی واجبات را به جا آوردند.
وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ یعنی به ولایت وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
یعنی فرزندان خود و کسانی را که پس از خود به جا گذاشتند،
به ولایت و شکیبایی در این راه سفارش کردند.
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى اصْطَفَانَا وَ اصْطَفَى شِيعَتَنَا
معرفة الامام بالنّورانیّة + معرفة الشّیعة بالنّورانیّة
+ «شیع – نور تشیّع!»
شناخت صاحبان نور با قلب سلیم، مثل شناخت امام علیه السلام با فهم نور ولایت است!
«فَعَصَرَ ذَلِكَ النُّورَ عَصْرَةً فَخَرَجَ مِنْهُ شِيعَتُنَا»
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ
سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ
إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنِي وَ خَلَقَ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ نُورٍ
فَعَصَرَ ذَلِكَ النُّورَ عَصْرَةً فَخَرَجَ مِنْهُ شِيعَتُنَا
فَسَبَّحْنَا فَسَبَّحُوا وَ قَدَّسْنَا فَقَدَّسُوا وَ هَلَّلْنَا فَهَلَّلُوا وَ مَجَّدْنَا فَمَجَّدُوا وَ وَحَّدْنَا فَوَحَّدُوا
ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ خَلَقَ الْمَلَائِكَةَ
فَمَكَثَتِ الْمَلَائِكَةُ مِائَةَ عَامٍ لَا تَعْرِفُ تَسْبِيحاً وَ لَا تَقْدِيساً وَ لَا تَمْجِيداً
فَسَبَّحْنَا فَسَبَّحَتْ شِيعَتُنَا فَسَبَّحَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَسْبِيحِنَا
وَ قَدَّسْنَا فَقَدَّسَتْ شِيعَتُنَا فَقَدَّسَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَقْدِيسِنَا
وَ مَجَّدْنَا وَ مَجَّدَتْ شِيعَتُنَا فَمَجَّدَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَمْجِيدِنَا
وَ وَحَّدْنَا فَوَحَّدَتْ شِيعَتُنَا فَوَحَّدَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَوْحِيدِنَا
وَ كَانَتِ الْمَلَائِكَةُ لَا تَعْرِفُ تَسْبِيحاً وَ لَا تَقْدِيساً مِنْ قَبْلِ تَسْبِيحِنَا وَ تَسْبِيحِ شِيعَتِنَا
فَنَحْنُ الْمُوَحِّدُونَ حِينَ لَا مُوَحِّدَ غَيْرُنَا
وَ حَقِيقٌ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى كَمَا اخْتَصَّنَا وَ اخْتَصَّ شِيعَتَنَا أَنْ يُنْزِلَنَا فِي أَعْلَى عِلِّيِّينَ
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى اصْطَفَانَا وَ اصْطَفَى شِيعَتَنَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَكُونَ أَجْسَاماً
فَدَعَانَا وَ أَجَبْنَا فَغَفَرَ لَنَا وَ لِشِيعَتِنَا مِنْ قَبْلِ أَنْ نَسْبِقَ أَنْ نَسْتَغْفِرَ اللَّهَ.
به خود خدا فکر نکن! به نور خدا فکر کن!
به نور منتخب خدای مهربان معرفت پیدا کن!
برگزیدگان نورانی را بشناس!
«معرفة الامام بالنورانیة»
زیرا:
«لِأَنَّهُمْ صَفْوَةُ الصَّفْوَةِ اصْطَفَاهُمْ لِنَفْسِهِ»
امام کاظم علیه السلام:
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ نُورَ مُحَمَّدٍ مِنِ اخْتِرَاعِهِ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ وَ جَلَالِهِ وَ هُوَ نُورُ لَاهُوتِيَّتِهِ الَّذِي تَبَدَّى وَ تَجَلَّى لِمُوسَى ع فِي طُورِ سَيْنَاءَ فَمَا اسْتَقَرَّ لَهُ وَ لَا أَطَاقَ مُوسَى لِرُؤْيَتِهِ وَ لَا ثَبَتَ لَهُ حَتَّى خَرَّ صَعِقاً مَغْشِيّاً عَلَيْهِ
وَ كَانَ ذَلِكَ النُّورُ نُورَ مُحَمَّدٍ ص
فَلَمَّا أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ مُحَمَّداً مِنْهُ قَسَمَ ذَلِكَ النُّورَ شَطْرَيْنِ فَخَلَقَ مِنَ الشَّطْرِ الْأَوَّلِ مُحَمَّداً وَ مِنَ الشَّطْرِ الْآخَرِ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ لَمْ يَخْلُقْ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ غَيْرَهُمَا خَلَقَهُمَا بِيَدِهِ وَ نَفَخَ فِيهِمَا بِنَفْسِهِ لِنَفْسِهِ وَ صَوَّرَهُمَا عَلَى صُورَتِهِمَا وَ جَعَلَهُمَا أُمَنَاءَ لَهُ وَ شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ خُلَفَاءَ عَلَى خَلِيقَتِهِ وَ عَيْناً لَهُ عَلَيْهِمْ وَ لِسَاناً لَهُ إِلَيْهِمْ
قَدِ اسْتَوْدَعَ فِيهِمَا عِلْمَهُ وَ عَلَّمَهُمَا الْبَيَانَ وَ اسْتَطْلَعَهُمَا عَلَى غَيْبِهِ
وَ بِهِمَا فَتَحَ بَدْءَ الْخَلَائِقِ وَ بِهِمَا يَخْتِمُ الْمُلْكَ وَ الْمَقَادِيرَ
ثُمَّ اقْتَبَسَ مِنْ نُورِ مُحَمَّدٍ فَاطِمَةَ ابْنَتَهُ كَمَا اقْتَبَسَ نُورَهُ مِنَ الْمَصَابِيحِ
هُمْ خُلِقُوا مِنَ الْأَنْوَارِ وَ انْتَقَلُوا مِنْ ظَهْرٍ إِلَى ظَهْرٍ وَ صُلْبٍ إِلَى صُلْبٍ وَ مِنْ رَحِمٍ إِلَى رَحِمٍ فِي الطَّبَقَةِ الْعُلْيَا مِنْ غَيْرِ نَجَاسَةٍ بَلْ نَقْلٍ بَعْدَ نَقْلٍ- لَا مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ وَ لَا نُطْفَةٍ خَشِرَةٍ كَسَائِرِ خَلْقِهِ
بَلْ أَنْوَارٌ انْتَقَلُوا مِنْ أَصْلَابِ الطَّاهِرِينَ إِلَى أَرْحَامِ الطَّاهِرَاتِ
لِأَنَّهُمْ صَفْوَةُ الصَّفْوَةِ اصْطَفَاهُمْ لِنَفْسِهِ
لِأَنَّهُ لَا يُرَى وَ لَا يُدْرَكُ وَ لَا تُعْرَفُ كَيْفِيَّتُهُ وَ لَا إِنِّيَّتُهُ
فَهَؤُلَاءِ النَّاطِقُونَ الْمُبَلِّغُونَ عَنْهُ الْمُتَصَرِّفُونَ فِي أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ
فَبِهِمْ تَظْهَرُ قُدْرَتُهُ وَ مِنْهُمْ تُرَى آيَاتُهُ وَ مُعْجِزَاتُهُ
وَ بِهِمْ وَ مِنْهُمْ عِبَادَةُ نَفْسِهِ وَ بِهِمْ يُطَاعُ أَمْرُهُ
وَ لَوْلَاهُمْ مَا عُرِفَ اللَّهُ وَ لَا يُدْرَى كَيْفَ يُعْبَدُ الرَّحْمَنُ
فَاللَّهُ يَجْرِي أَمْرَهُ كَيْفَ يَشَاءُ فِيمَا يَشَاءُ
لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ.
مشتقات ریشۀ «صفو» در آیات قرآن:
وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهيمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَيْناهُ فِي الدُّنْيا وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحينَ (130)
وَ وَصَّى بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (132)
وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً قالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ (247)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى كَالَّذي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لا يَقْدِرُونَ عَلى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ (264)
إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ (33)
وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمينَ (42)
قالَ يا مُوسى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتي وَ بِكَلامي فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرينَ (144)
أَ فَأَصْفاكُمْ رَبُّكُمْ بِالْبَنينَ وَ اتَّخَذَ مِنَ الْمَلائِكَةِ إِناثاً إِنَّكُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلاً عَظيماً (40)
اللَّهُ يَصْطَفي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ بَصيرٌ (75)
قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذينَ اصْطَفى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ (59)
[سورة فاطر (۳۵): الآيات ۳۱ الى ۳۵]
ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبيرُ (32)
أَصْطَفَى الْبَناتِ عَلَى الْبَنينَ (153)
وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ (47)
لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لاَصْطَفى مِمَّا يَخْلُقُ ما يَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ (4)
أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَناتٍ وَ أَصْفاكُمْ بِالْبَنينَ (16)
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبينَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَ لَهُمْ فيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِي النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَميماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ (15)