ارزیاب نورانی!

ارزیاب نورانی!
یک ابزار ساده ارزیابی شخصی!
با دانستن تغییرات نور جهان درونی خود «قبض و بسط نور»، عملاً می توانید وضعیت خود را ارزیابی کنید! «قلب».
از وضعیت تاریکی و نور قلب خود می‌توانید به اشتباهات خود پی ببرید.
وظیفه ما ارزیابی دیگران نیست، بلکه ارزیابی عملکرد خودمان در هر شرایطی است. باید مدام «کارگاه خودشناسی» برگزار کنیم. «ورک‌شاپ».

اگه صادقانه، حقیقت دنیای قلب خودمونو با خدای خودمون درمیان بگذاریم، و فضای قلب را در اختیار خدا بگذاریم، واقعیت را برای ما بازگو می‌کند.
این زبان و کلام خدا، همان کلام نورانی یعنی قبض و بسط نور است که قلب پویا آن را می‌فهمد. 

بیایید از حوادثی که برامون پیش میاد ، تو خونه و با خانواده خودمون ورک‌شاپ بذاریم و خوب بررسی کنیم ببینیم چقدر حسودیم! و هیچ از آبرو ریزیهاش نگران نباشیم، که همه بیماریم، و هیچکس نمیتونه یکی دیگه رو مسخره کنه، چون خودشم بیماره! و این ورک‌شاپ‌ها بدرد این میخوره که بفهمیم چقدر جای فرشته نگهبان در زندگی روزمره ما، در ملکوت قلبمون خالیه، و اینهمه مشکلات پیش اومده در زندگیها، به دلیل همین فقدان رابطه قلبی با نور هدایت فرشته نگهبان است! اگه میتونستی و میخواستی (که هم میتونی و هم میشه بخوای) این ارتباط حیاتی برقرار بشه، اونوقت می‌دیدی که چقدر عملکرد تو متفاوت خواهد بود.
پس بیایید این فرهنگ برگزاری ورک‌شاپ‌های خودشناسی رو با بیان حوادث روزمره زندگیمون، برای خودمون و فرزندانمون جا بندازیم و اونو بارها و بارها تکرار کنیم تا خوب یاد بگیریم که زندگی کردن واقعی و صحیح با این روش چیه و چجوریه و تفاوتش را عملا حس کنیم و این میشه نیکوکاری (بِرّ) که داره  عملا اینجوری بین خانواده‌ها گسترش پیدا میکنه.
هر امتحانی که خدا سر راهمون میذاره،  خودش یک کارگاه بزرگ خود‌شناسی و خداشناسی برای کسی است که از فرشته نگهبانش راهشو یاد گرفته که در این مشکلات، به چی فکر کنه و به چی کاری نداشته باشه! زرنگ اونیه که به تقدیرات خدا گیر نده و کاری نداشته باشه و راضی باشه و ببینه چه وظیفه‌ای داره! متوجه تاریکی حسادتش بشه و اونو کنار بذاره و به حرف فرشته نگهبانش گوش کنه! اما حسود اونیه که به تقدیرات گیر میده و بجای اینکه به حرف فرشته نگهبانش گوش کنه، با او یکی بدو میکنه و قبولش نداره و به حرفش نمیکنه!
در هر امتحانی که باهاش روبرو میشیم، این مطلب آشکار میشه که کیا حسودن و حسادتشونو ادامه میدن و کیا حسودن اما حسادتشونو ادامه نمیدن! و خدا هم مشغول فرایند جداسازی افراد است که اینقدر حکیمانه و یکریز در حال برگزاری امتحانات تخصصی است! «سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق».
وقتی از همه تقدیرات خدا شاکی هستی و یک ذره از قضا و قدر الهی رضایت نداری، معنای این حال قلبی میشه حسادت!
اون ابزار ساده‌ای که عملا میتونی این حسادت خودتو بفهمی و ارزیابی کنی، تاریکی قلبته! پس «من عرف نفسه بالحسادة فقد عرف ربه بالنور» شناخت تاریکی، با نور میسّر می شود! به‌عبارت دیگر شناخت خود، با شناخت و معرفت نور خدا امکان پذیر میگردد.
ما بایستی روزبه‌روز بیشتر و بهتر خودمونو بشناسیم که چقدر حسودیم واقعا!
ببین در هر سختی زندگی، که خدا برات تقدیر میکنه، چقدر زیبا و قشنگ تو رو به خودت میشناسونه! چقدر حوادث، کارگاه زیبایی برای خودشناسی ما هستند!
این حوادث اند که دست ما را رو می کنند. مُقَدِّر این حوادث یعنی خدا، خیلی زرنگه و یه جوری ما رو به خودمون و دیگران میشناسونه که اصلا نمیتونی فکرشو هم بکنی و باورت نمیشه!
اینجا، یاد آوری ورک‌شاپ آبگوشت، خالی از لطف نیست! اگه این حادثه پیش نمیومد، در واقع اگه خدا این حادثه رو تقدیر نمیکرد من از کجا میخواستم بفهمم حسودم؟! و تا وقتی نفهمی مشکل داری، برای اصلاحش هم هیچ کاری نخواهی کرد! پس خدا گام اول اصلاح و تربیت رو با ایجاد حوادثی که خوشمون نمیاد، برمیداره! قدم اول درمان بیماری بدخیم حسادت همینه! تا خودت ببینی و قبول کنی که چقدر حسودی و اشکال داری و ناتوانی! و حاضری برای بی ارزش ترین چیزها، همه رو ناآرام کنی (و اول از همه، خودتو) تا تمنای خودتو برآورده کنی!
قدم مهم بعدی درمان رو خودت باید برداری یعنی قبول کنی که حسودی و مشکل داری و باید درمان بشی! پس در واقع خدا میگه، خودت باید دلت به حال خودت بسوزه! وگرنه منِ خدا که می‌بینی از روی دلسوزی دارم تقدیراتی عرضه میکنم تا پی به بیماری وخیمت ببری و نگاهت به اون ساعت شنی معکوس عمرت باشه که هر لحظه بوی تمومی میده و اگه این بمب حسادت تا قبل از اتمام اون لحظه موعود، خنثی نشه ، چنان انفجاری ایجاد کنه که برای همیشه، شعله‌های آتش حسادتت، تو رو در جهنم، مخلّد در نار می‌نماید.
پس تا زنده‌ایم خدا از این ورک‌شاپ‌ها زیاد برگزار میکنه و ما حق اعتراض به تقدیراتی که درمان بیماری ماست رو نداریم، بلکه باید به وظیفه خودمون – که همانا رضایت به این «تقدیر درمانی» است – عمل کنیم و صبر کنیم تا خدا کار خودشو انجام بده و ما هم اعتراضی نداشته باشیم.