دکتر محمد شعبانی راد

بدنبال نور علم! بدنبال معلّم نورانی!

Looking for science – Looking for the teacher !!!
Looking for the teacher – Looking for science !!!
What do you expect from your guardian angel?
Informing about things we do not know. ie teaching “حکمت”.
Your guardian angel, your teacher!
Who is your teacher in the “مُلک”? Who is your teacher in the “مَلکوت”?
The secret of teaching “حکمت” is the connection between “مُلک” and “مَلکوت”! A healthy heart sees the beautiful and bright face of only one teacher in two worlds!
The concept of “control” is inferred from the word “حکمت”.
outer world examples- inner world feeling
… And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #AngelDevil #portal #corridor #migration #تعلیم‌حکمت

«آموزگار نورانی! نور معلّم!»
+ «هبوط علم!»

به دنبال علم – به دنبال معلم !!!
به دنبال معلم – به دنبال علم !!!
چه انتظاری از فرشته نگهبان خود دارید؟
اطلاع رسانی درباره چیزهایی که نمی دانیم. یعنی آموزش “حکمت”.
فرشته نگهبان شما ، معلم شما!
معلم شما در “مُلک” کیست؟ معلم شما در “مَلکوت” کیست؟
راز آموزش “حکمت” ارتباط “مُلک” با “مَلکوت” است!
قلب سالم چهره زیبا و روشن فقط یک معلم را در دو جهان می‌بیند!
مفهوم “کنترل” از کلمه “حکمت” استنباط می شود.
مثالهای دنیای خارج – احساس دنیای درونی
… و آیاتی از قرآن کریم
# زبان عاطفی # حسادت # آنجل شیطان # پورتال # راهرو # مهاجرت # تعلیم‌حکمت

The concept of “control” is inferred from the word “حکمت“.

رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم:
«و إنَّما بُعِثتُ مُعَلِّمًا»
«الخَلقُ كُلُّهُم يُصَلّونَ عَلى مُعَلِّمِ الخَيرِ حَتّى حيتانُ البَحرِ.
همه چيز، حتّى ماهيان دريا، براى آموزگار نيكى، آمرزش مى‌‏طلبند.»
«مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً.»

Unfortunately, reading heavenly books is stopped and no one reads them!

صُحْبَةَ اَلْعِلْمِ – صُحْبَةُ اَلْعَالِمِ

صُحْبَةَ اَلْعِلْمِ وَ اِتِّبَاعَهُ دِينٌ يُدَانُ اَللَّهُ بِهِ
صُحْبَةُ اَلْعَالِمِ دِينٌ يُدَانُ اَللَّهُ بِهِ

امام علی علیه السلام:
«وَ اِعْلَمُوا أَنَّ صُحْبَةَ اَلْعِلْمِ [اَلْعَالِمِ] وَ اِتِّبَاعَهُ دِينٌ يُدَانُ اَللَّهُ بِهِ
وَ طَاعَتَهُ مَكْسَبَةٌ لِلْحَسَنَاتِ مَمْحَاةٌ لِلسَّيِّئَاتِ وَ ذَخِيرَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ
وَ رِفْعَةٌ فِي حَيَاتِهِمْ وَ جَمِيلُ اَلْأُحْدُوثَةِ عَنْهُمْ بَعْدَ مَوْتِهِمْ
.
بدانيد كه همراهی دانشمند و پيروي او، آيينی است كه خدا بدان عبادت مي‌شود
و فرمانبرداری از وی، بدست آوردن نيكی‌ها و نابود كردن زشتی‌ها و اندوخته مؤمنان
و سربلندي ايشان در زندگي و نام نيك پس از مرگشان است.»

امام علی علیه السلام:
«يَا كُمَيْلُ ، صُحْبَةُ اَلْعَالِمِ دِينٌ يُدَانُ اَللَّهُ بِهِ،
تُكْسِبُهُ اَلطَّاعَةَ فِي حَيَاتِهِ، وَ جَمِيلَ اَلْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ.
»

الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ

[سورة غافر (40): الآيات 6 الى 10] :
وَ كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحابُ النَّارِ (6)
و بدين سان فرمان پروردگارت درباره كسانى كه كفر ورزيده بودند، به حقيقت پيوست كه ايشان همدمان آتش خواهند بود.
الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ (7)
كسانى كه عرش [خدا] را حمل مى‌‏كنند، و آنها كه پيرامون آنند، به سپاس پروردگارشان تسبيح مى‌‏گويند و به او ايمان دارند و براى كسانى كه گرويده‌‏اند طلب آمرزش مى‏‌كنند: «پروردگارا، رحمت و دانش تو بر هر چيز احاطه دارد؛ كسانى را كه توبه كرده و راه تو را دنبال كرده‏‌اند ببخش و آنها را از عذاب آتش نگاه دار.»
رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (8)
«پروردگارا، آنان را در باغهاى جاويد كه وعده‌‏شان داده‌‏اى، با هر كه از پدران و همسران و فرزندانشان كه به صلاح آمده‌‏اند، داخل كن، زيرا تو خود ارجمند و حكيمى.

الله یقبض و یبصط
إِلَهِي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِالْأَبِ الرَّحِيمِ الَّذِي مَلَّكْتَهُ
أَزِمَّةَ الْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ

ای خدای مهربان!
به سوى تو نزديك مى‏‌شوم و تقرّب مى‌‌جويم
به واسطۀ كسى كه او را پدرى مهربان قرار دادى
و زمام هر قبض و بسطی را در اختيارش گذاشتى!

اى رحم‌كننده بر قطرات اشك‏ها و اى برطرف‌كنندۀ سوز دل‏ها!

البلد الأمين ص333
دعاء العبرات‏:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ
يَا رَاحِمَ الْعَبَرَاتِ وَ يَا كَاشِفَ الْكُرُبَاتِ‏ …
خدایا، از تو درخواست می‌کنم،‌
ای رحم‌کننده به اشک‌ها و‌ ای رفع‌کنندۀ آه‌های بلند (گرفتاری‌ها).
بار الها؛ از تو درخواست مى‌‌كنم
اى رحم كننده بر قطرات اشك‏ها و اى برطرف كنندۀ سوز دل‏ها.

إِلَهِي … وَ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِالْحَفِيظِ الْعَلِيمِ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ
وَ الْأَبِ الرَّحِيمِ الَّذِي مَلَّكْتَهُ أَزِمَّةَ الْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ
به سوى تو نزديك مى‏‌شوم و تقرّب مى‌‌جويم هم‏چنين، به واسطۀ كسى كه او را نگهبان و داناى گنجينه‌‌ها و پنهانى‌‌هاى زمين خود قرار دادى،
و او را پدرى مهربان قرار دادى و زمام هر گشايش و بستگى را در اختيارش گذاشتى؛
« اللهم … و بيدك يا رب أزمة القلوب
فاجمع إليه الكلمة على التقوى
و ألف القلوب على الهدى و اردد الحق إلى أهله.»
بعد دست به آسمان گرفت و گفت:
خدایا! جمعِ ما را از این حالتِ تفرقه به سمتِ الفت قرار بده،
قلوبِ ما را با تقوا هدایت کن،
بعد گفت: «هلموا رحمكم الله».

امام صادق عليه السّلام:
مَنْ مَلَكَ نَفْسَهُ إِذَا رَغِبَ وَ إِذَا رَهِبَ وَ إِذَا اشْتَهَى وَ إِذَا غَضِبَ حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ.
هر كس در مواقع رغبت و ميل و ترس و در موقع شهوت و غضب مالك خويشتن باشد،
خداوند متعال بدنش را بر آتش حرام می‌نمايد.

وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ

[سورة المائدة (5): آية 110] :
إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَ عَلى‏ والِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِي وَ إِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ (110)
[ياد كن‏] هنگامى را كه خدا فرمود: «اى عيسى پسر مريم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور، آنگاه كه تو را به روح‏‌القدس تأييد كردم كه در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى‏] با مردم سخن گفتى؛ و آنگاه كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم؛ و آنگاه كه به اذن من، از گِل، [چيزى‏] به شكل پرنده مى‌‏ساختى، پس در آن مى‏‌دميدى، و به اذن من پرنده‏‌اى مى‏‌شد، و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مى‏‌دادى؛ و آنگاه كه مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بيرون مى‌‏آوردى؛ و آنگاه كه [آسيب‏] بنى‌‏اسرائيل را -هنگامى كه براى آنان حجّتهاى آشكار آورده بودى- از تو باز داشتم. پس كسانى از آنان كه كافر شده بودند گفتند: اين‏[ها چيزى‏] جز افسونى آشكار نيست.

وَ كُلاًّ آتَيْنا حُكْماً وَ عِلْماً

[سورة الأنبياء (21): الآيات 76 الى 80] :

وَ نُوحاً إِذْ نادى‏ مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ (76)
و نوح را [ياد كن‏] آنگاه كه پيش از [ساير پيامبران‏] ندا كرد، پس ما او را اجابت كرديم، و وى را با خانواده‏‌اش از بلاى بزرگ رهانيديم.
وَ نَصَرْناهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ (77)
و او را در برابر مردمى كه نشانه‌‏هاى ما را به دروغ گرفته بودند پيروزى بخشيديم، چرا كه آنان مردم بدى بودند، پس همه ايشان را غرق كرديم.
وَ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شاهِدِينَ (78)
و داوود و سليمان را [ياد كن‏] هنگامى كه در باره آن كشتزار -كه گوسفندان مردم شب‏‌هنگام در آن چريده بودند- داورى مى‏‌كردند، و [ما] شاهد داورى آنان بوديم.
فَفَهَّمْناها سُلَيْمانَ وَ كُلاًّ آتَيْنا حُكْماً وَ عِلْماً وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ يُسَبِّحْنَ وَ الطَّيْرَ وَ كُنَّا فاعِلِينَ (79) پس آن [داورى‏] را به سليمان فهمانديم، و به هر يك [از آن دو] حكمت و دانش عطا كرديم، و كوهها را با داوود و پرندگان به نيايش واداشتيم، و ما كننده [اين كار] بوديم.
وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاكِرُونَ (80)
و به [داوود] فن زره [سازى‏] آموختيم، تا شما را از [خطرات‏] جنگتان حفظ كند. پس آيا شما سپاسگزاريد؟

وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ

[سورة الجاثية (45): الآيات 16 الى 20] : 

وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمِينَ (16)
و به يقين، فرزندان اسرائيل را كتاب [تورات‏] و حكم و پيامبرى داديم و از چيزهاى پاكيزه روزيشان كرديم و آنان را بر مردم روزگار برترى داديم.
وَ آتَيْناهُمْ بَيِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (17)
و دلايل روشنى در امر [دين‏] به آنان عطا كرديم، و جز بعد از آنكه علم برايشان [حاصل‏] آمد، [آن هم‏] از روى رشك و رقابت ميان خودشان، دستخوش اختلاف نشدند. قطعاً پروردگارت روز قيامت ميانشان درباره آنچه در آن اختلاف مى‏‌كردند، داورى خواهد كرد.
ثُمَّ جَعَلْناكَ عَلى‏ شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْها وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ (18)
سپس تو را در طريقه آيينى [كه ناشى‏] از امر [خداست‏] نهاديم. پس آن را پيروى كن، و هوسهاى كسانى را كه نمى‌‏دانند پيروى مكن.
إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ (19)
آنان هرگز در برابر خدا از تو حمايت نمى‌‏كنند [و به هيچ وجه به كار تو نمى‏‌آيند ] و ستمگران بعضى‏‌شان دوستان بعضى [ديگر]ند، و خدا يار پرهيزگاران است.
هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ (20)
اين [كتاب‏] براى مردم، بينش‏‌بخش و براى قومى كه يقين دارند، رهنمود و رحمتى است.

آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً

[سورة القصص (28): الآيات 11 الى 15] : 

وَ قالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ (11)
و به خواهر [موسى‏] گفت: «از پى او برو.» پس او را از دور ديد، در حالى كه آنان متوجّه نبودند.
وَ حَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‏ أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُونَ (12)
و از پيش، شير دايگان را بر او حرام گردانيده بوديم. پس [خواهرش آمد و] گفت: «آيا شما را بر خانواده‌‏اى راهنمايى كنم كه براى شما از وى سرپرستى كنند و خيرخواه او باشند؟»
فَرَدَدْناهُ إِلى‏ أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (13)
پس او را به مادرش بازگردانيديم تا چشمش [بدو] روشن شود و غم نخورد و بداند كه وعده خدا درست است، ولى بيشترشان نمى‏‌دانند. وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى‏ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (14) و چون به رشد و كمال خويش رسيد، به او حكمت و دانش عطا كرديم، و نيكوكاران را چنين پاداش مى‏‌دهيم.
وَ دَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلى‏ حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها فَوَجَدَ فِيها رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِيعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسى‏ فَقَضى‏ عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ (15) و داخل شهر شد بى‏‌آنكه مردمش متوجّه باشند. پس دو مرد را با هم در زدوخورد يافت: يكى، از پيروان او و ديگرى از دشمنانش [بود]. آن كس كه از پيروانش بود، بر ضدّ كسى كه دشمن وى بود، از او يارى خواست. پس موسى مشتى بدو زد و او را كشت. گفت: «اين كار شيطان است، چرا كه او دشمنى گمراه‏‌كننده [و] آشكار است.»

وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ

[سورة الجمعة (62): الآيات 1 الى 5] : 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏
يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ (1)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، خدايى را كه پادشاه پاك ارجمند فرزانه است، تسبيح مى‌‏گويند.
هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ (2)
اوست آن كس كه در ميان بى‏‌سوادان فرستاده‏‌اى از خودشان برانگيخت، تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد، و [آنان‏] قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (3)
و [نيز بر جماعتهايى‏] ديگر از ايشان كه هنوز به آنها نپيوسته‏‌اند. و اوست ارجمند سنجيده‏‌كار.
ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ (4)
اين فضل خداست، آن را به هر كه بخواهد عطا مى‌‏كند و خدا داراى فضل بسيار است.
مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (5)
مَثَل كسانى كه [عمل به‏] تورات بر آنان بار شد [و بدان مكلّف گرديدند] آنگاه آن را به كار نبستند، همچون مَثَلِ خرى است كه كتابهايى را بر پشت مى‏‌كشد. [وه‏] چه زشت است وصف آن قومى كه آيات خدا را به دروغ گرفتند. و خدا مردم ستمگر را راه نمى‏‌نمايد.

وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ

[سورة آل‏‌عمران (3): الآيات 48 الى 49] : 

وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ (48)
و به او كتاب و حكمت و تورات و انجيل مى‌‏آموزد.
وَ رَسُولاً إِلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (49)
و [او را به عنوان‏] پيامبرى به سوى بنى اسرائيل [مى‌‏فرستد، كه او به آنان مى‏‌گويد:] «در حقيقت، من از جانب پروردگارتان برايتان معجزه‌‏اى آورده‌‏ام: من از گِل براى شما [چيزى‏] به شكل پرنده مى‌‏سازم، آنگاه در آن مى‌‏دمم، پس به اذن خدا پرنده‏‌اى مى‌‏شود؛ و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى‏‌بخشم؛ و مردگان را زنده مى‏‌گردانم؛ و شما را از آنچه مى‌‏خوريد و در خانه‌‏هايتان ذخيره مى‏‌كنيد، خبر مى‌‏دهم؛ مسلماً در اين [معجزات‏]، براى شما -اگر مؤمن باشيد- عبرت است.»

ادْعُ إِلى‏ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ

[سورة النحل (16): الآيات 125 الى 128] : 

ادْعُ إِلى‏ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ (125)
با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوه‌‏اى‏] كه نيكوتر است مجادله نماى. در حقيقت، پروردگار تو به [حال‏] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر، و او به [حال‏] راه‌‏يافتگان [نيز] داناتر است.
وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ (126)
و اگر عقوبت كرديد، همان گونه كه مورد عقوبت قرار گرفته‏‌ايد [متجاوز را ] به عقوبت رسانيد، و اگر صبر كنيد البته آن براى شكيبايان بهتر است.
وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (127)
و صبر كن و صبر تو جز به [توفيق‏] خدا نيست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نيرنگ مى‌‏كنند دل تنگ مدار.
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ (128)
در حقيقت، خدا با كسانى است كه پروا داشته‌‏اند و [با] كسانى [است‏] كه آنها نيكوكارند.

وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ

[سورة البقرة (2): آية 129] : 

رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (129)
پروردگارا، در ميان آنان، فرستاده‌‏اى از خودشان برانگيز، تا آيات تو را بر آنان بخواند، و كتاب و حكمت به آنان بياموزد و پاكيزه‌‏شان كند، زيرا كه تو خود، شكست‏‌ناپذير حكيمى.»

وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ

[سورة البقرة (2): آية 151] : 

كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ (151)
همان طور كه در ميان شما، فرستاده‏‌اى از خودتان روانه كرديم، [كه‏] آيات ما را بر شما مى‏‌خواند، و شما را پاك مى‌‏گرداند، و به شما كتاب و حكمت مى‏‌آموزد، و آنچه را نمى‌‏دانستيد به شما ياد مى‌‏دهد.

آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً

[سورة يوسف (12): الآيات 21 الى 22] : 

وَ قالَ الَّذِي اشْتَراهُ مِنْ مِصْرَ لامْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْواهُ عَسى‏ أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى‏ أَمْرِهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (21)
و آن كس كه او را از مصر خريده بود به همسرش گفت: «نيكش بدار، شايد به حال ما سود بخشد يا او را به فرزندى اختيار كنيم.» و بدين گونه ما يوسف را در آن سرزمين مكانت بخشيديم تا به او تأويل خوابها را بياموزيم، و خدا بر كار خويش چيره است ولى بيشتر مردم نمى‏‌دانند.
وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (22)
و چون به حد رشد رسيد، او را حكمت و دانش عطا كرديم، و نيكوكاران را چنين پاداش مى‏‌دهيم.

الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ

[سورة آل‏‌عمران (3): الآيات 79 الى 80] : 

ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ (79)
هيچ بشرى را نسزد كه خدا به او كتاب و حكم و پيامبرى بدهد؛ سپس او به مردم بگويد: «به جاى خدا، بندگان من باشيد.» بلكه [بايد بگويد:] «به سبب آنكه كتاب [آسمانى‏] تعليم مى‌‏داديد و از آن رو كه درس مى‌‏خوانديد، علماى دين باشيد.»
وَ لا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً أَ يَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (80)
و [نيز] شما را فرمان نخواهد داد كه فرشتگان و پيامبران را به خدايى بگيريد. آيا پس از آنكه سر به فرمان [خدا] نهاده‏‌ايد [باز] شما را به كفر وامى‌‏دارد؟

وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ

[سورة آل‏‌عمران (3): آية 164] : 

لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ (164)
به يقين، خدا بر مؤمنان منت نهاد [كه‏] پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت، تا آيات خود را بر ايشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد، قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.

الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ

[سورة النساء (4): الآيات 113 الى 114] : 

وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ وَ ما يُضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيماً (113)
و اگر فضل خدا و رحمت او بر تو نبود، طايفه‌‏اى از ايشان آهنگِ آن داشتند كه تو را از راه به در كنند، و[لى‏] جز خودشان [كسى‏] را گمراه نمى‌‏سازند، و هيچ گونه زيانى به تو نمى‏‌رسانند. و خدا كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و آنچه را نمى‌‏دانستى به تو آموخت، و تفضّل خدا بر تو همواره بزرگ بود.
لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً (114)
در بسيارى از رازگوييهاى ايشان خيرى نيست، مگر كسى كه [بدين وسيله‏] به صدقه يا كار پسنديده يا سازشى ميان مردم، فرمان دهد. و هر كس براى طلب خشنودى خدا چنين كند، به زودى او را پاداش بزرگى خواهيم داد.

امام على عليه السلام‏:
لَيسَ كُلُّ ذي عَينٍ يُبصِرُ، ولا كُلُّ ذي اذُنٍ يَسمَعُ،
اين گونه نيست كه هر چشم‌دارى ببيند و هر گوش‌دارى بشنود،
فَتَصَدَّقوا عَلى اولِي العُقولِ الزَّمِنَةِ، والأَلباب‏ الحائِرَةِ بِالعُلومِ الَّتي هِيَ أفضَلُ صَدَقاتِكُم،
پس با دانشها به خردمندان گرفتار و مغزهاى سرگردان، صدقه دهيد كه بهترين صدقه شماست.
ثُمَّ تَلا:
سپس حضرت اين آيه را خواند:
[سورة البقرة (2): آية 159]
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى‏ مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ
أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ
(159)
كسانى كه نشانه‏‌هاى روشن، و رهنمودى را كه فرو فرستاده‏‌ايم،
بعد از آنكه آن را براى مردم در كتاب توضيح داده‏‌ايم، نهفته مى‌‏دارند،
آنان را خدا لعنت مى‌‏كند، و لعنت‏‌كنندگان لعنتشان مى‌‏كنند.
امام على عليه السلام‏:
اذا كانَ الآباءُ هُمُ السَّبَبَ فِي الحَياةِ،
فَمُعَلِّمُو الحِكمَةِ و الدّينِ هُمُ السَّبَبُ في جَودَتِها.

اگر پدران سبب حيات باشند،
آموزگاران حكمت و دين، سبب نيكويى آن هستند.

وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً

[سورة البقرة (2): آية 269] :

يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ (269)
[خدا] به هر كس كه بخواهد حكمت مى‌‏بخشد، و به هر كس حكمت داده شود، به يقين، خيرى فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، كسى پند نمى‌‏گيرد.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی