Live Humble!
«خبت» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
«الخبت، النّور الولایة!»
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«الخَبْت: المفازة لا نباتَ بها، زمين هموار وسیع»
«الخَبْتَة: فروتنى، تواضع»: «HUMBLENESS»
«التَّسْلِيمُ: الْإِخْبَاتُ»
«التسلیم لامر الله»
به تقدیراتت سجده کن،
و بیحاشیه زندگی کن!
مثل ماهی در آب!
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
المؤمن فی المسجد، کالسمک فی الماء.
مومن در مسجد، مانند ماهی در آب است.
بیحاشیه زندگی کن! قلب مخبت! نور اخبات!
زندگی بدون حاشیه!
زندگی بی سر و صدا!
زندگی آرام!
مسیر بدون دست انداز! جاده صاف صاف! کفی!
انگار نه انگار که توی این قلب تمنایی هم وجود داره!
بیحاشیه، یعنی بدون توجه به تمناها!
اصلا تمناها براش رنگی نداره!
چسبیده به اصل نور ولایت!
بود و نبود تمناها تاثیری در زندگی او نداره!
به این میگن قلب مخبت که نور اخبات رو درک کرده!
«وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتينَ»
در زیارت امین الله:
«اللَّهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِينَ إِلَيْكَ وَالِهَةٌ»
اللّهُمَّ إنَّ قُلوبَ المُخبِتينَ إلَيكَ والِهَةٌ،
و سُبُلَ الرّاغِبينَ إلَيكَ شارِعَةٌ.
و راهها براى راغبان به تو، هموار است .
«الخَبْت: المفازة لا نباتَ بها»
اون حالی که از شلوغی ترافیک شهر و دستاندازهای پیدرپی اون در میای و یهو وارد اتوبان خلوت و راحت و زیبا میشی «أَخْبَتَ القومُ: آن قوم به دره گود و فراخ رسيدند.»!
این میشه اخبات!
راننده چه راحت میشه وقتی ماشینشو میندازه توی این جاده اتوبان!
راننده، این راه زیبا و صراط مستقیم و این اتوبان بدون دستانداز رو انتخاب میکنه!
چون این راه، بدون چالش و حاشیه است، انگاری این اتوبان برای راننده فروتنی و خضوع و اخبات میکنه!
تسلیم راننده است!
برای همنیه که راننده هم قلبا میگه: آخیش چه اتوبان خوبی! رانندگی در این راه خیلی برام راحته!
زندگی با اهل نور که اهل اخبات هستند و بدون حاشیه و تمنا زندگی میکنند، خیلی راحت و زیباست!
«فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ»
«فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ»
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ»
+ «التسلیم لامر الله و الرضا بالقضا و التفویض و الایمان بالله و ایمان و عمل صالح»
راننده عاقل، این مسیر رو آگاهانه انتخاب میکنه:
+ «شایستهسالاری»:
«بِتَفْضِيلِكَ إِيَّاهُمْ وَ بِرَدِّكَ اَلْأُمُورَ إِلَيْهِمْ
… وَ اَلْمُسَالَمَةِ لَهُمْ وَ اَلرِّضَا بِمَا قَالُوا»
[خبت – قبض و بسط]:
فالإخبات هو النزول الى محيط متّسع مطمئنّ حتّى يستقرّ فيه و يطمئنّ و يخلّص عن الاضطراب و الانحراف و الاختلاف و التردّد.
[الخبت : الأرض المستوية الواسعة]:
اللغة: الإخبات للطمأنينة و أصله الاستواء من الخبت و هو الأرض المستوية الواسعة فكان الإخبات خشوع مستمر على استواء فيه.
وَ أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ
کسی که نور یاد معالم ربانی رو با قلبش حس میکنه [قبض و بسط]، با کسی که متوجه این امر نیست، زمین تا آسمون طرز فکر و کاراشون با هم فرق میکنه!
عمل صالح توام با ویژگی «وَ أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ» است، یعنی اخبات نسبت به نور خود.
فرق اهل نور و اهل حسد:
فرق اونیکه شش دانگ حواسش جمعِ قلبشه و منتظر یه اشاره است [التسلیم لامر الله «استندبای» – الرضا بالقضا]، با اونیکه خودشو مشغول چیزای بیارزش دنیای تمناهای خودش کرده [حسادت] و اصلا توجهی به قبض و بسط نور قلبی خودش نداره.
اگه میخوای اشارات نورانی رو ببینی و بفهمی، باید کاملا پشت به تاریکی گناه کنی (استعمال حسد میشه گناه!)، و رو به روشنایی نور ولایت آل محمد ع یعنی یاد معالم ربانی که بقیه و جزء مرئی از کل نامرئی است، نمایی!
[سورة هود (۱۱): الآيات ۲۳ الى ۲۴]
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (۲۳)
بىگمان كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و [با فروتنى] به سوى پروردگارشان آرام يافتند، آنان اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهند بود.
مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمى وَ الْأَصَمِّ وَ الْبَصِيرِ وَ السَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً أَ فَلا تَذَكَّرُونَ (۲۴)
مَثَل اين دو گروه، چون نابينا و كر [در مقايسه] با بينا و شنواست. آيا در مَثَل يكسانند؟ پس آيا پند نمىگيريد؟
وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ
[سورة الحج (۲۲): الآيات ۳۱ الى ۳۵]
حُنَفاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكانٍ سَحِيقٍ (۳۱)
در حالى كه گروندگان خالص به خدا باشيد؛ نه شريكگيرندگان [براى] او! و هر كس به خدا شرك ورزد چنان است كه گويى از آسمان فرو افتاده و مرغان [شكارى] او را ربودهاند يا باد او را به جايى دور افكنده است.
ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوى الْقُلُوبِ (۳۲)
اين است [فرايض خدا] و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت، آن [حاكى] از پاكى دلهاست.
لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ (۳۳)
براى شما در آن [دامها] تا مدتى معين سودهايى است، سپس جايگاه [قربانىكردن آنها و ساير فرايض] در خانه كهن [=كعبه] است.
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَإِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ (۳۴)
و براى هر امتى مناسكى قرار داديم، تا نام خدا را بر دامهاى زبانبستهاى كه روزى آنها گردانيده ياد كنند.
پس [بدانيد كه] خداى شما خدايى يگانه است، پس به [فرمان] او گردن نهيد. و فروتنان را بشارت ده.
الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرِينَ عَلى ما أَصابَهُمْ وَ الْمُقِيمِي الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (۳۵)
همانان كه چون [نام] خدا ياد شود، دلهايشان خشيت يابد و [آنان كه] بر هر چه برسرشان آيد صبر پيشهگانند و برپا دارندگان نمازند، و از آنچه روزيشان دادهايم انفاق مىكنند.
فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ
[سورة الحج (۲۲): الآيات ۵۲ الى ۵۵]:
«القای شیطان – نسخ رحمان»
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ
فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (۵۲)
و پيش از تو [نيز] هيچ رسول و پيامبرى را نفرستاديم جز اينكه هر گاه چيزى تلاوت مىنمود، شيطان در تلاوتش القاى [شبهه] مىكرد. پس خدا آنچه را شيطان القا مىكرد محو مىگردانيد، سپس خدا آيات خود را استوار مىساخت، و خدا داناى حكيم است.
لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ (۵۳)
تا آنچه را كه شيطان القا مىكند، براى كسانى كه در دلهايشان بيمارى است و [نيز] براى سنگدلان آزمايشى گرداند، و ستمگران در ستيزهاى بس دور و درازند.
وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (۵۴)
و تا آنان كه دانش يافتهاند بدانند كه اين [قرآن] حق است [و] از جانب پروردگار توست. و بدان ايمان آورند و دلهايشان براى او خاضع گردد. و به راستى خداوند كسانى را كه ايمان آوردهاند، به سوى راهى راست راهبر است.
وَ لا يَزالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ (۵۵)
و[لى] كسانى كه كفر ورزيدهاند، همواره از آن در ترديدند، تا بناگاه قيامت براى آنان فرا رسد، يا عذاب روزى بدفرجام به سراغشان بيايد.