دکتر محمد شعبانی راد

حسادت، امر اصلاح و تربیت را به تعویق می‌اندازد!

Jealousy postpones heart treatment!

«بطء» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«بطَّأَ فلانٌ بفُلان: إذا ثَبَّطه عن أمرٍ عَزَم عليه»
«أَبْطأَ عليه الأَمْرُ: تَأَخَّرَ.»
«التعويق في الأمر»
«البُطْء: يعنى درنگ كردن و تأخير در حركت.»
«أَبْطَأَ عَلَيهِ بِالْأَمْر: آن كار را براى او بتأخير انداخت.»
حسود سهل‌انگار!
حسادت، امر اصلاح و تربیت را به تعویق می‌اندازد!
+ «رهق – حسود، اطاعت از دستورات نورانی رو به تاخیر میندازه!»

«وَ إِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ‏ لَيُبَطِّئَنَ‏»
يعنى ديگرى را با اصرار و شدّت از انجام كار و جنگ با كفّار باز مى‌‏دارد.
مقصود از «إِنَّ مِنْكُمْ‏» در آيه فوق كسى است كه
خود بسيار تأخير مى‌‏كند و ديگرى را به تأخير زياد وا مى‏‌دارد.
+ «صدّ سبیل».

وَ إِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَّ

مَا أَبْطَأَ بِکُمْ عَنِّی؟!

چه چیز شما را که اشراف قوم خود هستید بر آن داشت که از یاری به من طفره زنید؟
حسادت دنیای قلب دانه‌درشتهای قبیله شیطان!

[سورة النساء (۴): الآيات ۷۲ الى ۷۳]
وَ إِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَّ
فَإِنْ أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ شَهِيداً (۷۲)
و قطعاً از ميان شما كسى است كه كندى به خرج دهد؛
پس اگر آسيبى به شما رسد گويد:
«راستى خدا بر من نعمت بخشيد كه با آنان حاضر نبودم.»
وَ لَئِنْ أَصابَكُمْ فَضْلٌ مِنَ اللَّهِ لَيَقُولَنَّ كَأَنْ لَمْ تَكُنْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُ مَوَدَّةٌ
يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً (۷۳)
و اگر غنيمتى از خدا به شما برسد -چنانكه گويى ميان شما و ميان او [رابطه‏] دوستى نبوده- خواهد گفت: «كاش من با آنان بودم و به نواى بزرگى مى‌‏رسيدم.»

امام علی علیه السلام:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مِخْنَفٍ قَالَ:
دَخَلْتُ مَعَ أَبِی عَلَی علیٍّ (علیه السلام) مَقْدَمَهُ مِنَ الْبَصْرَهًِْ وَ هُوَ عَامٌ بَلَغَتُ الْحُلُمَ
فَإِذَا بَیْنَ یَدَیْهِ رِجَالٌ یُؤَنِّبُهُمْ وَ یَقُولُ لَهُمْ:
مَا أَبْطَأَ بِکُمْ عَنِّی
… نَظَرَ عَلِیٌّ (علیه السلام) إِلَی أَبِی فَقَالَ:
وَ لَکِنْ مِخْنَفُ بْنُ مُسْلِمٍ وَ قَوْمُهُ لَمْ یَتَخَلَّفُوا
وَ لَمْ یَکُنْ مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الْقَوْمِ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی فِیهِمْ:
وَ إِنَّ مِنْکُمْ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ الله‌ُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُنْ مَعَهُمْ شَهِیداً وَ لَئِنْ أَصابَکُمْ فَضْلٌ مِنَ الله‌ِ لَیَقُولَنَّ کَأَنْ لَمْ تَکُنْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُ مَوَدَّةٌ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
.
محمدبن‌مخنف گوید:
هنگامی که علی (علیه السلام) از بصره آمد، و آن سالی بود که من به حدّ بلوغ رسیده بودم، با او به بصره آمدم. در برابرش مردانی بودند که توبیخشان می‌فرمود و به آنان می‌گفت:
چه چیز شما را که اشراف قوم خود هستید بر آن داشت که از یاری به من طفره زنید؟
… امام علی (علیه السلام) به پدرم نگاهی کرد و فرمود:
«[گرچه مردم عهد می‌شکنند و به امر من عمل نمی‌کنند] امّا [تو] مخنف‌بن‌مسلم و قومش خلف وعده نمی‌کنند و مَثل آنان مثل آن قومی نیست که خدا درباره‌اش فرموده است:
وَ إِنَّ مِنْکُمْ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَّ فَإِنْ‌أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللهُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُنْ مَعَهُمْ شَهِیداً وَ لَئِنْ أَصابَکُمْ فَضْلٌ مِنَ اللهِ لَیَقُولَنَّ کَأَنْ لَمْ تَکُنْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُ مَوَدَّةٌ یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً».

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی