Handmade Characters!
«نحت» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«النَّحَّات: سنگتراش، آنكه بسيار سنگتراشى كند.»
«النُّحَاتَة: مداد تراش، آنچه كه پس از پيكرتراشى بدست آيد.»
«نَحَتَ العودَ: چوب را تراشيد.»
«نَحَتَ الحَجَر: سنگ را تراشيد و صاف كرد.»
«نَحَتَ الْخَشَبةَ: تخته را نجارى كرد.»
+ «صور»
حسود به انتخاب خدا کاری نداره و از انتخاب خودش راضی و خوشحاله و به این انتخاب خودش میباله! اینو واژۀ زیبای «نحت» به ما یاد میده!
«فره» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«ناقةٌ مُفْرِهَةٌ: شترى كه نوزاد زيبا و باهوش ميزايد.»
حسود از انتخاب خودش راضیه! خوشحاله! به انتخاب خودش میباله «تَنْحِتُونَ فارِهِينَ»!
«وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ»، چون: «وَ أُشْرِبُوا في قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ».
رای دنیای قلب اهل حسادت، گوسالۀ سامری است،
و به این گزینه و کاراکتر دستساز خویش هم میبالند!
+ مقالۀ «سرای امین!»
ساخت سرای امین با ما نیست!
سرای امین الهی را باید بشناسیم!
کودکی که متولد میشه، مادرش رو میبینه و میشناسه و مهرش به دلش میافته، انتخاب مادر، با کودک نیست! شناخت مادر، برای کودک، امنیت و آرامش به ارمغان می آورد! اینقدر آسوده خاطر، که در پناه مهر مادر، خوابش برده! این همان «تکیه بر نور» است! همان پناه جستن به کهف امین است: «إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ هَيِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً، آنگاه كه جوانان به سوى غار پناه جستند و گفتند: «پروردگار ما ! از جانب خود به ما رحمتى بخش و كار ما را براى ما به سامان رسان.»، «وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقاً، و چون از آنها و از آنچه كه جز خدا مىپرستند كناره گرفتيد، پس به غار پناه جوييد، تا پروردگارتان از رحمت خود بر شما بگستراند و براى شما در كارتان گشايشى فراهم سازد.»
حسود خودش، خودسرانه، سرای امین خودشو میخواد بسازه «وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ»!
«تاریکی خودساخته و خودخواسته!»
ابراهیم ع با شکستن بتها، نشان داد که سرای امین ساخته شده به دست آنها، ارزش پرستش ندارد: «قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ؟!، [ابراهيم] گفت: «آيا آنچه را مىتراشيد، مىپرستيد؟»
خداوند به زنبور عسل وحی میکند که با قرار دادن محل کندوی عسل شفابخش خود در سرای عدهای، آنها را در بیت نورانی امن الهی، مستاجر نماید! «وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ».
این سرای امین، همان بیت المعمور است!
بیمار عاقل، برای شفای امراض قلبی خود، بدنبال یافتن کندویی پر از عسل است که زنبوران کارگر تحت نظارت ملکه خویش، این عسل را تولید نمودهاند و بیمار با دسترسی به این عسل شفابخش شیرین بیپایان، و استفاده از آن، در فکر درمان بیماری حسادت خویش است، نه اینکه بدنبال انتخاب خودسرانه، طبیب خویش را، با رای و نظر خود، انتخاب نموده و خواستههای نادرست خود را به او دیکته نماید!
حسود، خودخواسته، علیرغم اینکه طعم نور رو میچشه، چه ظلم بزرگی در حق خودش و دیگران میکنه و همه هستی خودش و متبعینشو به باد میده: «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ، و با آنكه دلهايشان بدان يقين داشت، از روى ظلم و تكبّر آن را انكار كردند. پس ببين فرجام فسادگران چگونه بود.»، «الْحَاسِدُ جَاحِدٌ لِأَنَّهُ لَمْ يَرْضَ بِقَضَاءِ اللَّهِ: آدم حسود – در حقیقت – یک آدم لَجوج و ستیزهجو است. زیرا او به قضا و مقدرات الهی تن نمیدهد.»، حسود، با وجود اینکه میدونه برای دسترسی به افق نورانی، از چه کسی باید اقتباس کنه، اما متاسفانه، یوسف ع رو تبعید میکنه! و بهش تهمتهای ناروا میزنه! داستان تکراری حسادت برادران یوسف ع!
+ «ریع»
[سورة الشعراء (۲۶): الآيات ۱۲۳ الى ۱۴۰]
أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ (۱۲۸)
آيا بر هر تپّهاى بنايى مىسازيد كه [در آن] دست به بيهودهكارى زنيد؟
وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ (۱۲۹)
و كاخهاى استوار مىگيريد به اميد آنكه جاودانه بمانيد؟
+ «بتپرستی!»
تراشیدن و ساختن بت!
اهل حسادت، آیت متشابه میسازند!
+ «حسود از انتخاب خودش راضی و خوشحاله و به این انتخاب خودش میباله!
وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ!»
اهل حسادت، این آیت متشابه را بمنظور خاصی میسازند! «آيَةً تَعْبَثُونَ»
لیدر سوء، بت دستساز و آیت متشابه اهل حسادتی است که قرار است تمناهای آنان را تایید نماید!
این آیه از قرآن، به زیبایی و در کنایه، اشاره به لیدرهای سوئی دارد که دستساز اهل حسادتند و با رای و نظر آنها منسوب شده تا دست اهل حسادت را برای رسیدن به تمناها و ارتکاب گناه، باز بگذارند. انگاری به آنها جرات گناه کردن بدهند. اهل حسادت خیال میکنن با این کار و این انتخاب، به آرامش میرسند و به خلود میرسند «لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ»! هیهات!
داستان تکراری ساختن مسجد ضرار در مقابل مسجد قبا!
داستان تکراری سامری و گوسالهاش بعنوان اله برای پرستش اهل حسادت!
بتهای دستساز، کاری عبث است بمنظور سرگرمی به تمناهای پوچ و بی ارزش دنیا، در واقع برای انجام لهو و لعب، باید بتی تراشیده شود!
امام باقر علیه السلام:
یَعْنِی بِکُلِّ طَرِیقٍ آیَةً
وَ الْآیَهًُْ عَلِیٌّ تَعْبَثُونَ.
یعنی در هر راهی نشانهایست
و منظور از نشانه علی ع میباشد که تَعْبَثُونَ یعنی آن را بیهوده میانگارید.
ابنعبّاس:
آیَةً تَعْبَثُونَ أَیْ مَا لَا تَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ لِسُکْنَاکُمْ
وَ إِنَّمَا تُرِیدُونَ الْعَبَثَ بِذَلِکَ وَ اللَّعِبَ وَ اللَّهْوَ
کَأَنَّهُ جَعَلَ بَنَاهُمْ مَا یَسْتَغْنُونَ عَنْهُ عَبَثاً مِنْهُمْ.
تَعْبَثُونَ یعنی عمارتی میسازید که برای سکونتکردن به آن احتیاج ندارید،
بلکه هدفتان انجام کار بیهوده، بازیچه و سرگرمی است.
گویا خداوند ساختن بنایی که از آن بینیازند را انجام کاری بیهوده از جانب آنها دانسته است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
عَنْ أَنَسِبْنِمَالِکٍ
أَنَّ رَسُولَ الله ص خَرَجَ فَرَأَی قُبَّهًًْ فَقَالَ: مَا هَذِهِ؟
فَقَالَ لَهُ أَصْحَابُهُ: هَذَا لِرَجُلٍ مِنَ الْأَنْصَارِ
فَمَکَثَ حَتَّی إِذَا جَاءَ صَاحِبُهَا فَسَلَّمَ فِی النَّاسِ أَعْرَضَ عَنْهُ
وَ صَنَعَ ذَلِکَ مِرَاراً حَتَّی عَرَفَ الرَّجُلُ الْغَضَبَ بِهِ وَ الْإِعْرَاضَ عَنْهُ
فَشَکَی ذَلِکَ إِلَی أَصْحَابِهِ وَ قَالَ:
وَ اللَّهِ إِنِّی لَا أَنْکَرُ رَسُولَ الله ص مَا أَدْرِی مَا حَدَثَ فِیَّ وَ مَا صَنَعْتُ؟
قالُوا: خَرَجَ رَسُولُ الله ص فَرَأَی قُبَّتَکَ فَقَالَ: لِمَنْ هَذِهِ؟ فََأَخْبَرْنَاهُ
فَرَجَعَ إِلَی قُبَّتِهِ فَسَوَّاهَا بِالْأَرْضِ!
فَخَرَجَ رَسُولُ اللهِ ص ذَاتَ یَوْمٍ فَلَمْ یَرَ الْقُبَّهًَْ
فَقَالَ: مَا فُعِلَتِ الْقُبَّهًُْ الَّتِی کَانَتْ هیهُنَا؟
قالُوا: شَکَا إِلَیْنَا صَاحِبُهَا إِعْرَاضَکَ عَنْهُ
فَأَخْبَرْنَاهُ فَهَدِمَهَا.
فَقَالَ:
إِنَّ کُلَّ مَا یُبْنَی وَبَالٌ عَلَی صَاحِبِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ إِلَّا مَا لَا بُدَّ مِنْهُ.
انسبنمالک نقل میکند:
روزی رسولخدا ص آمد، و بر سر ساختمانی، قبّهای بلند دید.
پرسید: «این چیست»؟
اصحاب گفتند: «این ساختمان از آن یکی از انصار است».
پیامبر ص درنگ کرد تا صاحب آن آمد و در میان مردم سلام کرد،
پیامبر ص از او روی گرداند.
و این کار را چند بار در حقّ او تکرار کرد، تا آن مرد سرانجام از خشم و اعراض رسولخدا ص از خودش آگاه شد، و نزد اصحاب گله کرد و گفت:
«من متوجّه نظر تند رسول خدا ص شدهام، لیکن نمیدانم چه شده است و من چه کردهام»؟
گفتند: «پیامبر ص بیرون آمد و قبّهی تو را دید. و پرسید: «این از آن کیست؟ و ما به او گفتیم که مال توست».
پس آن مرد رفت و قبّه را [ویران و] با زمین یکسان کرد.
سپس رسول خدا ص روزی بیرون آمد و آن قبّه را ندید،
پرسید: «قبّهای که اینجا بود چه شد»؟
گفتند: «صاحب آن علّت اعراض شما را از ما جویا شد و ما او را آگاه کردیم، و او آن را ویران ساخت».
در اینجا پیامبر ص فرمود:
«هر بنایی که ساخته شود، برای صاحب خود در روز قیامت وبالی خواهد بود، مگر ساختمانی که بهاندازهی نیاز باشد».
[سورة الأعراف (۷): الآيات ۷۳ الى ۷۹]
وَ اذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ عادٍ وَ بَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِها قُصُوراً
وَ تَنْحِتُونَ الْجِبالَ بُيُوتاً
فَاذْكُرُوا آلاءَ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدينَ (۷۴)
و به ياد آوريد هنگامى را كه شما را پس از [قوم] عاد جانشينان [آنان] گردانيد، و در زمين به شما جاى [مناسب] داد. در دشتهاى آن [براى خود] كاخهايى اختيار مى كرديد،
و از كوهها خانههايى [زمستانى] مىتراشيديد.
پس نعمتهاى خدا را به ياد آوريد و در زمين سر به فساد برمداريد.»
[سورة الحجر (۱۵): الآيات ۷۳ الى ۸۴]
وَ كانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً آمِنِينَ (۸۲)
و [براى خود] از كوهها خانههايى مىتراشيدند كه در امان بمانند.
[سورة الشعراء (۲۶): الآيات ۱۴۱ الى ۱۵۹]
وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ (۱۴۹)
و هنرمندانه [براى خود] از كوهها خانههايى مىتراشيد.
[سورة الصافات (۳۷): الآيات ۸۳ الى ۱۰۰]
قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ (۹۵)
[ابراهيم] گفت: «آيا آنچه را مىتراشيد، مىپرستيد؟