God knocks envious opponents off their pedestals!
«صیص» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«صِيصَةٌ: قرن البقر، شوكة التي يقاتل بها الدّيك»
صيص:
وَ أَنْزَلَ الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ صَياصِيهِمْ وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ
صَياصِيهِمْ : دژهايشان
صِيصَةٌ : قرن البقر ، شوكة التي يقاتل بها الدّيك
« قرن البقر – شوكة الدّيك » :
آل محمد ع شاخ معارین را که بخواهند برای صاحبان نور دردسر ایجاد کنند میشکنند:
« أَنْزَلَ … مِنْ صَياصِيهِمْ »!
و چنان هراسی به دلشون میندازند که اون سرش ناپیدا!
+ «شوک – شوکة»
حسود برای خدا شاخ و شانه میکشه!
خدا هم شاخ حسود رو میشکنه!
مشتقات ریشۀ «صیص» در آیات قرآن:
[سورة الأحزاب (۳۳): الآيات ۲۶ الى ۲۷]
وَ أَنْزَلَ الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ صَياصِيهِمْ وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقاً (۲۶)
و كسانى از اهل كتاب را كه با [مشركان] همپُشتى كرده بودند، از دژهايشان به زير آورد و در دلهايشان هراس افكند: گروهى را مىكشتيد و گروهى را اسير مىكرديد.