God criticizes!
The language of emotions is the language of criticism of our wrong behaviors and thoughts.
The right to criticize belongs only to God and not with anyone else!
God is the creator of the light of the world within the hearts, and with this light, he speaks to his servants with respect and criticizes them, and shows them the right and wrong path.
We must constantly watch these enlightened words in order to deduce an important concept from its increase and decrease, so understand our mission, and then to seek to carry out these instructions.
outer world examples- inner world feeling
… And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #DynamicHeart #SharingProcess #criticize
«نقد» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
«مِنْقادُ الطَّائِر: نوك پرنده»
«انْتَقَدَتِ الأَرَضَةُ الْجِذعَ: موريانه ستون را خورد و آنرا توخالى كرد» «سیاستِ نورانی»
خدا، انتقاد میکند! خدا، امر و نهی میکند! امّا چگونه؟ «اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ»
زبان نور، زبان انتقاد از رفتارها و افکار غلط ماست.
حق انتقاد، فقط از آن خداست و متعلّق به شخص دیگری نیست!
خداوند، خالقِ نورِ جهانِ درونِ قلبهاست و با این نور، با بندگان خود، با احترام صحبت میکند و از آنها انتقاد میکند و راه درست و غلط را به آنها نشان میدهد.
ما باید دائماً این کلمات نورانی را تماشا کنیم تا یک مفهوم مهم را از کم و زیاد شدن آن استنباط کنیم، با این کلام، ماموریت خود را بفهمیم و سپس به دنبال انجام این دستورالعملها باشیم.
مثالهای دنیای خارج – احساس دنیای درونی
… و آیاتی از قرآن کریم
# زبان احساسی # حسادت # قلب پویا # فرآیند اشتراک # انتقاد
طُوبَى لَكَ يَا ابْنَ مَرْيَمَ ثُمَّ طُوبَى لَكَ إِنْ أَخَذْتَ بِأَدَبِ إِلَهِكَ الَّذِي يَتَحَنَّنُ عَلَيْكَ تَرَحُّماً وَ بَدَأَكَ بِالنِّعَمِ مِنْهُ تَكَرُّماً وَ كَانَ لَكَ فِي الشَّدَائِدِ.
خوشا به حالت اى پسر مريم! خوشا به حالت اگر خوى خداى خويش را بگيرى؛ خدايى كه با تو بسيار مهربان است، و از سر بزرگوارى، نعمتهايش را به تو آغازيد، و در سختىها به داد تو رسيد.
و أعجَبُ مِمَّن يَدَّعِي العُبودِيَّةَ للّهِ، كَيفَ يُنازِعُهُ في مَقدوراتِهِ.
از كسى كه ادّعاى بندگى خدا مىكند، در شگفتم كه چگونه با خدا در تقديرهايش در كشمكش است!
الحاسد جاحد لانه لم یرض بقضاء الله.
«آدم حسود ـ در حقیقت ـ یک آدم لَجوج و ستیزهجو است.
زیرا او به قضا و مقدرات الهی تن نمیدهد.»
وَ كَفَى بِالْعَبْدِ أَدَباً أَنْ لَا يُشْرِكَ فِي نِعَمِهِ وَ إِرَبِهِ غَيْرَ رَبِّهِ.
براى بنده، همين ادبْ بس كه در نعمتها و به هنگام نيازش كسى را شريك پروردگارش قرار ندهد.
«عبد» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
إِنَّ الْعَاقِلَ يَتَّعِظُ بِالْأَدَبِ وَ الْبَهَائِمَ لَا تَتَّعِظُ إِلَّا بِالضَّرْبِ
خردمند، با ادب (تربيت) پند مىگيرد و حيوانات جز با زدن عبرت نمىگيرند.
كُلُّ شَيْءٍ يَحْتَاجُ إِلَى الْعَقْلِ وَ الْعَقْلُ يَحْتَاجُ إِلَى الْأَدَبِ.
هر چيزى به خرد نياز دارد و خرد، نيازمند ادب است.
إِنَّكُمْ إِلَى اكْتِسَابِ الْأَدَبِ أَحْوَجُ مِنْكُمْ إِلَى اكْتِسَابِ الْفِضَّةِ وَ الذَّهَبِ.
بهدرستى كه شما به كسب ادب و فرهنگ، نيازمندتريد از كسب طلا و نقره.
الْأَدَبُ يُغْنِي عَنِ الْحَسَبِ.
ادب، از حَسَب، بىنياز مىگرداند.
امام صادق علیه السلام:
وَلَايَتِي لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ وِلَادَتِي مِنْهُ لِأَنَّ وَلَايَتِي لَهُ فَرْضٌ وَ وِلَادَتِي مِنْهُ فَضْلٌ. نسبت ولايتى خود با على بن ابى طالب عليه السلام را از نسبت ولادتى خود با او، بيشتر دوست دارم ؛ چون ولايت او بر من فريضت است و ولادتم از او فَضيلت.
امر و نهی، کار خداست! انتقاد، کار خداست!
[سورة الأحزاب (33): الآيات 36 الى 40]
وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِيناً (36)
[سورة غافر (40): الآيات 66 الى 70] : «قُلْ إِنِّي نُهِيتُ … وَ أُمِرْتُ»
[سورة الأعراف (7): آية 157] : «يَأْمُرُهُمْ … وَ يَنْهاهُمْ …»
[سورة النحل (16): الآيات 86 الى 90] : «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ … وَ يَنْهى»
چشم از امر و نهی خدای خودت برندار!
+ «صرف – صرّاف کلام»
انتقاد، کار خداست!
حسود، مدام با انتقادهای بیجای خودش، دردسر ایجاد میکنه!
این فقط خداست که صحت و سقم امری را معلوم مینماید!
نور، فرایند عیبجویی خدا از قلب حسود ماست، بمنظور اصلاح و تربیت ما!
وقتی مکانیسم نورانی قلبت فعال میشه میتونی با این معیار و میزان، صحت و سقم کلام دیگرانو متوجه بشی «كُونُوا نُقَّادَ الْكَلَامِ».
دارکوب نقّاد!