Darkness In Heart Of Darkness!
A Vital Point You Should Pay Attention To The Alarm Of Darkness In Your Heart!
«قبض» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«قَبَضْتُ الدّار من فلان، أي: حزتها،
خانه را از فلانى گرفتم، يعنى تصرفش كردم و مالكش شدم.»
«اقْتَبَضَ منه المالَ: مال را از او براى خود گرفت.»
«تَقَبَّضَ الْوَجْهُ: چهره گرفته و عبوس شد.»
«قَابِضُ الْأَرْوَاح: ملك الموت، عزرائيل»
«قَبَضَ الشيءَ: آن چيز را گرفت.»
«قَبَضْتُ الشيءَ: أخذته»
«قَبْضَةُ السَّيْف؛ مَقْبِضُ السَّيْف: دستۀ شمشير»
«اقْتَبَضَ منه المالَ: مال را از او براى خود گرفت.»
«قَبَضَ اللهُ الرّزق: خلاف بسط»
«blackout alarm»: آلارم و هشدار به خاموشی گراییدن قلب! به این میگن قبض!
به این آلارم توجه کنید:
«اذا نفرت قلوبکم من شیء فاجتنبوه!»
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
«مَا مِنْ آدَمِيٍّ إِلَّا وَ قَلْبُهُ بَيْنَ إِصْبَعَيْنِ مِنْ أَصَابِعِ الرَّحْمَنِ»
«مَا مِنْ قَبْضٍ وَ لَا بَسْطٍ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِيهِ مَشِيَّةٌ وَ ابْتِلَاءٌ»
«راعٍ قُبَضَةٌ: يجمع الإبلَ، شتربانى كه شترانش را جمع مىكند.»
قَبْضَةُ السَّيْف: دستۀ شمشير
[سورة البقرة (۲): آية ۲۴۵]
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً
وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (۲۴۵)
كيست آن كس كه به [بندگانِ] خدا وام نيكويى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بيفزايد؟
و خداست كه [در معيشت بندگان «رزقِ نورانیِ قلبِ بندگان»] تنگى و گشايش پديد مىآورد؛
و به سوى او بازگردانده مىشويد.
فِي قَوْلِهِ تَعَالَى:
وَ اَللّٰهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
امام صادق علیه السلام:
وَ اَلْقَبْضُ مِنَ اَللَّهِ تَعَالَى فِي مَوْضِعٍ آخَرَ اَلْمَنْعُ
وَ اَلْبَسْطُ مِنْهُ اَلْإِعْطَاءُ وَ اَلتَّوْسِيعُ،
كَمَا قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ:
وَ اَللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْسُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
يَعْنِي يُعْطِي وَ يُوَسِّعُ وَ يَمْنَعُ وَ يَقْبِضُ.
کتاب مجمع البیان:
«وَ اَللّٰهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ»
معناه و الله يقبض الرزق عن أقوام بأن يقتره عليهم
و يبسط الرزق على أقوام بأن يوسعه عليهم.
يعنى خدا گاهى روزى را از بعضى مردم ميگيرد و زندگى را بر آنان سخت ميگرداند
ولى بر مردمى ديگر روزى را زياد كرده و بآنان وسعت و گشايش زندگى عنايت مينمايد.
و قيل معناه يقبض الصدقات و يبسط الجزاء عليها عاجلا أو آجلا أو كلاهما.
بعضى گفتهاند يعنى خداوند صدقات را گرفته و پاداش آن را فراوان ميدهد يا در دنيا و بصورت فورى و يا در آخرت و در آينده دورتر و يا در هر دو.
و قيل يقبض الرزق بموت واحد و يبسط لوارثه.
بعضى ديگر «يقبض» را گرفتن روزى بمرگ كسى و (يبسط) را گشايش دادن در روزى ورثۀ او معنا كردهاند.
کتاب روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن:
«وَ اَللّٰهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ»
و خداى تعالى روزى تنگ كند بر آنكه خواهد و فراخ كند بر آنكه خواهد،
و وقتى بر شخصى تنگ كند، و وقتى فراخ كند برحسب مصلحت.
و «قبض» به معنى امساك آمد في قوله: وَ يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ، اى يمسكونها عن النّفقة.
و «بسط» به معنى فراخ روزيى آمد في قوله: وَ لَوْ بَسَطَ اَللّٰهُ اَلرِّزْقَ لِعِبٰادِهِ،
و اصل در اين باب دست بستن و گشادن باشد،
آنگه كنايت كردند به اين از بخل و به آن از سخا،
و ابو تمّام مىگويد در اين معنى:
تعوّد بسط الكفّ حتّى لو انّه ثناها لقبض لم تجبه انا مله
و بعضى مفسّران گفتند:
مراد احيا و اماتت است.
«يقبض» مراد قبض روح است، و «يبسط» مراد بسط عمر،
و گفتهاند مراد آن است كه:
وَ اَللّٰهُ يَقْبِضُ، اى يقبض الصّدقة، خداى صدقه بستاند
و يبسط الخلف، و عوض بگسترد يعنى فراخ دهد و بسيار.
و بعضى دگر گفتند:
مراد قبض دلها و بسط آن است،
براى آنكه دادن و ندادن به دل تعلّق دارد.
آن را كه خداى خواهد، توفيق دهد تا دلش گشاده و فراخ شود به دادن،
و قبض كند دل آنكس كه خواهد تا بخل و امساك كند.
و مراد از آيت آن بود كه:
ازمّة القلوب بيد اللّٰه،
زمامهاى دلها به دست مشيّت خداست،
چنان كه خواهد گرداند كه مقلّب القلوب اوست.
امام صادق عليه السّلام:
عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ اَلْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ
فَقَالَ يَعْنِي مِلْكَهُ لاَ يَمْلِكُهَا مَعَهُ أَحَدٌ
وَ اَلْقَبْضُ مِنَ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي مَوْضِعٍ آخَرَ اَلْمَنْعُ
وَ اَلْبَسْطُ مِنْهُ اَلْإِعْطَاءُ وَ اَلتَّوْسِيعُ
كَمَا قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ اَللّٰهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
يَعْنِي يُعْطِي وَ يُوَسِّعُ وَ يَمْنَعُ وَ يُضَيِّقُ
وَ اَلْقَبْضُ مِنْهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي وَجْهٍ آخَرَ اَلْأَخْذُ وَ اَلْأَخْذُ فِي وَجْهٍ اَلْقَبُولُ مِنْهُ كَمَا قَالَ
وَ يَأْخُذُ اَلصَّدَقٰاتِ
أَيْ يَقْبَلُهَا مِنْ أَهْلِهَا وَ يُثِيبُ عَلَيْهَا
قُلْتُ فَقَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ اَلسَّمٰاوٰاتُ مَطْوِيّٰاتٌ بِيَمِينِهِ
قَالَ اَلْيَمِينُ اَلْيَدُ وَ اَلْيَدُ اَلْقُدْرَةُ وَ اَلْقُوَّةُ
يَقُولُ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ اَلسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِقُدْرَتِهِ وَ قُوَّتِهِ سُبْحٰانَهُ وَ تَعٰالىٰ عَمّٰا يُشْرِكُونَ.
سليمان بن مهران گويد:
از امام صادق عليه السّلام دربارۀ قول خدا:
«و زمين، يكسره در روز رستاخيز در قبضه قدرت اوست.» پرسيدم.
فرمود:
«منظورش پادشاهى اوست كه در اين پادشاهى هيچكس با او مالك نمىشود
و قبض از خدا در جاى ديگر به معناى منع و بسط است.
اعطا و وسعت نيز از او است.
چنانكه خدا فرموده است:
و خدا تنگ مىگيرد و مىگشايد و به سوى او بازگردانيده مىشويد.
يعنى عطا مىكند، وسعت مىدهد، منع مىفرمايد و تنگ مىگيرد.
قبض از او در وجه ديگر به معناى گرفتن است و گرفتن در وجهى، قبول و پذيرفتن از اوست،
چنانكه فرمود:
خدا صدقهها را مىگيرد. يعنى آنها را از صاحبان آنها قبول مىفرمايد و به آنها پاداش مىدهد.»
عرض كردم:
«معناى آيه:
آسمانها در دست راست او پيچيده شده چيست؟
فرمود:
«يمين، دست است و دست، قدرت و قوّت و توانايى است.
خداوند مىفرمايد:
و آسمانها به قدرت و توانايى او پيچيده شده است،
او پاك و منزّه و برتر است از آنچه شركورزان نسبت مىدهند.»
مشتقات ریشۀ «قبض» در آیات قرآن:
مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (245)
وَ إِنْ كُنْتُمْ عَلى سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا كاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَليمٌ (283)
الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنافِقينَ هُمُ الْفاسِقُونَ (67)
قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها وَ كَذلِكَ سَوَّلَتْ لي نَفْسي (96)
ثُمَّ قَبَضْناهُ إِلَيْنا قَبْضاً يَسيراً (46)
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَميعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ (67)
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصيرٌ (19)