دکتر محمد شعبانی راد

قلب وظیفه شناس!

Conscientious heart!
Be conscientious! adhere to the light!
Our hearts have a duty to know their mission.
Be a dutiful heart!
Do not be an irresponsible heart!
Stick to your credible and reliable source of knowledge and love it!
My God!
What service can I do for you?
What is my duty?
What do I have to do?
God: Be honest! do not lie!

قلب وظیفه شناس!
وظیفه شناس باشید!
به نور پایبند باشید!
مسئولیت پذیر باش!
قلب ما وظیفه دارد تا ماموریت خود را بداند.
قلبی وظیفه شناس باشید!
قلبی بی مسئولیت نباشید!
به منبع معتبر و قابل اعتماد نور دانش خود پایبند باشید و آن را دوست داشته باشید!

[سورة الملك (67): الآيات 22 الى 30]
أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلى‏ وَجْهِهِ أَهْدى‏ أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (22)
پس آيا آن كس كه نگونسار راه مى‌‏پيمايد هدايت يافته‌‏تر است يا آن كس كه ايستاده بر راه راست مى‌‏رود؟
قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ (23)
بگو: «اوست آن كس كه شما را پديد آورده و براى شما گوش و ديدگان و دلها آفريده است. چه كم سپاسگزاريد.»
قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (24)
بگو: «اوست كه شما را در زمين پراكنده كرده، و به نزد او [ست كه‏] گرد آورده خواهيد شد.»
وَ يَقُولُونَ مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (25)
و مى‏‌گويند: «اگر راست مى‌‏گوييد، اين وعده كى خواهد بود؟»
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ (26)
بگو: «علم [آن‏] فقط پيش خداست و من صرفاً هشدار دهنده‌‏اى آشكارم.»
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قِيلَ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ (27)
و آنگاه كه آن [لحظه موعود] را نزديك ببينند، چهره‌‏هاى كسانى كه كافر شده‏‌اند در هم رود، و گفته شود: «اين است همان چيزى كه آن را فرا مى‌‏خوانديد!»
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنا فَمَنْ يُجِيرُ الْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ (28)
بگو: «به من خبر دهيد، اگر خدا مرا و هر كه را با من است هلاك كند يا ما را مورد رحمت قرار دهد، چه كسى كافران را از عذابى پردرد پناه خواهد داد؟»
قُلْ هُوَ الرَّحْمنُ آمَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (29)
بگو: «اوست خداى بخشايشگر، به او ايمان آورديم، و بر او توكّل كرديم. و به زودى خواهيد دانست چه كسى است كه خود در گمراهى آشكارى است.»
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ (30)
بگو: «به من خبر دهيد، اگر آب [آشاميدنى‏] شما [به زمين‏] فرو رود، چه كسى آب روان برايتان خواهد آورد؟»

وَ أَمْثِلَتُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ
فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا
إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَوَاهِدَ

امام علی علیه السلام:
يَا كُمَيْلُ الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ وَ الْمَالُ تُفْنِيهِ النَّفَقَةُ وَ الْعِلْمُ يَزْكُو عَلَى الْإِنْفَاقِ الْعِلْمُ حَاكِمٌ وَ الْمَالُ مَحْكُومٌ عَلَيْهِ‏
ای كميل علم از مال بهتر است، علم نگهبان توست و تو نگهبان مال. انفاق مال را بكاهد و علم را بيفزايد. علم حاكم است، و مال محكوم.
يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ مَحَبَّةُ الْعَالِمِ دِينٌ يُدَانُ بِهِ بِهِ يَكْسِبُ الْإِنْسَانُ الطَّاعَةَ فِي حَيَاتِهِ وَ جَمِيلَ الْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ
وَ مَنْفَعَةُ الْمَالِ تَزُولُ بِزَوَالِهِ مَاتَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثِلَتُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ.
ای كميل دوستى عالم دينى است كه در برابرش پاداش دهند، وسيله كسب طاعت در زندگى و نام نيك پس از مرگ مى‌‏باشد. مال چون از دست رود منافعش هم بدنبالش مى‌‏رود، ثروت اندوزان در طول زندگى خود نيز مرده‏‌اند، در حالى كه علما تا جهان باقى است زنده‏‌اند.
جثه‏‌هاشان از نظرها پنهان، و نقششان در دلها ثابت است.
«الْعَالِمُ حَيٌّ وَ إِنْ كَانَ مَيِّتاً»

[سورة البقرة (2): آية 165]
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذابِ (165)
و برخى از مردم، در برابر خدا، همانندهايى [براى او] برمى‌‏گزينند، و آنها را چون دوستى خدا، دوست مى‏‌دارند؛ ولى كسانى كه ايمان آورده‏‌اند، به خدا محبت بيشترى دارند. كسانى كه [با برگزيدن بتها، به خود] ستم نموده‌‏اند اگر مى‌‏دانستند هنگامى كه عذاب را مشاهده كنند تمام نيرو[ها] از آنِ خداست، و خدا سخت‌‏كيفر است.

[سورة آل‏‌عمران (3): الآيات 31 الى 32]
قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (31)
بگو: «اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد، و خداوند آمرزنده مهربان است.»
قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرِينَ (32)
بگو: «خدا و پيامبر [او] را اطاعت كنيد.» پس اگر رويگردان شدند، قطعاً خداوند كافران را دوست ندارد.

[سورة الزمر (39): الآيات 32 الى 35]
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ كَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْكافِرِينَ (32)
پس كيست ستمگرتر از آن كس كه بر خدا دروغ بست، و [سخن‏] راست را چون به سوى او آمد، دروغ پنداشت؟ آيا جاىِ كافران در جهنّم نيست؟
وَ الَّذِي جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (33)
و آن كس كه راستى آورد و آن را باور نمود؛ آنانند كه خود پرهيزگارانند.
لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنِينَ (34)
براى آنان، هر چه بخواهند پيش پروردگارشان خواهد بود. اين است پاداش نيكوكاران.
لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَ يَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ (35)
تا خدا، بدترين عملى را كه كرده‏‌اند، از ايشان بزدايد، و آنان را به بهترين كارى كه مى‌‏كرده‏‌اند، پاداش دهد.

بِالْأَدَبِ تُحْسِنُ خِدْمَةَ رَبِّكَ!

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع:
يَا مُؤْمِنُ إِنَّ هَذَا الْعِلْمَ وَ الْأَدَبَ ثَمَنُ نَفْسِكَ فَاجْتَهِدْ فِي تَعَلُّمِهِمَا فَمَا يَزِيدُ مِنْ عِلْمِكَ وَ أَدَبِكَ يَزِيدُ فِي ثَمَنِكَ وَ قَدْرِكَ فَإِنَّ بِالْعِلْمِ تَهْتَدِي إِلَى رَبِّكَ وَ بِالْأَدَبِ تُحْسِنُ خِدْمَةَ رَبِّكَ وَ بِأَدَبِ الْخِدْمَةِ يَسْتَوْجِبُ الْعَبْدُ وَلَايَتَهُ وَ قُرْبَهُ فَاقْبَلِ النَّصِيحَةَ كَيْ تَنْجُوَ مِنَ الْعَذَابِ.
حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند:
اى مؤمن و گرويده بخدا و رسول اين علم و دانش و ادب و رفتار پسنديده كه خواسته خاتم الأنبياء است بهاى جان تو است پس جانت را به بهاى بيهوده مفروش و در ياد گرفتن علم و ادب بكوش، و آنچه از علم و ادب تو افزوده شود در بها و قدر و اندازه تو ميافزايد، محقّقا بوسيله علم به رحمت پروردگارت راه مييابى، و بوسيله ادب، خدمت و كار كردن (عبادت و بندگى نمودن) پروردگارت را نيكو ميگردانى، و بوسيله كار پسنديده بنده دوستى و قرب و نزديكى برحمت او را سزاوار ميگردد، پس نصيحت و پند مرا قبول نموده و بپذير تا از عذاب و كيفر دنيا و آخرت نجات و رهائى يابى.

عزّت با درک اوامر نورانی و عمل به آن حاصل می شود!

مَطْلُوبَاتُ النَّاسِ فِي الدُّنْيَا الْفَانِيَةِ أَرْبَعَةٌ الْغِنَى وَ الدَّعَةُ وَ قِلَّةُ الِاهْتِمَامِ وَ الْعِزُّ
… وَ أَمَّا الْعِزُّ فَمَوْجُودٌ فِي خِدْمَةِ الْخَالِقِ فَمَنْ طَلَبَهُ فِي خِدْمَةِ الْمَخْلُوقِ لَمْ يَجِدْهُ‏.
مردم در جهان فانى دنبال چهار چيز ميباشند:
توانگرى، خوشحالى، استراحت و عزت،
… اما عزت براى كسانى است كه خدمت خالق ميكنند و هر كس به خدمت مخلوق مشغول شود عزت را نخواهد يافت.

طَلَبُ الْعِلْمِ‏ فَرِيضَةٌ! طلب النّور فریضة!
«علم» یکی از هزار واژه مترادف «نور»!

[سورة النور (24): الآيات 1 الى 3]:
«سُورَةٌ … فَرَضْناها»:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
به نام خداوند رحمتگر مهربان‏
سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فِيها آياتٍ بَيِّناتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (1)
[اين‏] سوره‏‌اى است كه آن را نازل و آن را فرض گردانيديم
و در آن آياتى روشن فرو فرستاديم، باشد كه شما پند پذيريد.
+ «طَلَبُ الْعِلْمِ‏ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ»
«أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَا يَفْرِضُ‏ مَجْهُولًا».
بدنبال نور علم! بدنبال معلّم نورانی!»

قلبِ وظیفه‌شناس! قلبِ نورشناس!

قلب وظیفه شناس، قلبی است که کلام نورانی خالق خودشو بخوبی میشناسه و میفهمه خدای او با زبان نور و ظلمت، از او چی میخواد و به او چی میگه، و اینگونه به امر الله مربوط به خودش واقف و آگاه می‌شود! اگه خوب دقت کنیم میبینیم که همه آیات قرآن به کلام نورانی قبض و بسط الهی اشاراه دارند.

[سورة الشورى (۴۲): الآيات ۵۱ الى ۵۳]
وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ (۵۱)
و هيچ بشرى را نرسد كه خدا با او سخن گويد جز [از راه‏] وحى يا از فراسوى حجابى، يا فرستاده‏‌اى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نمايد. آرى، اوست بلندمرتبه سنجيده‏‌كار.
وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (۵۲)
وهمين گونه، روحى از امر خودمان به سوى تو وحى كرديم. تو نمى‌‏دانستى كتاب چيست و نه ايمان [كدام است؟] ولى آن را نورى گردانيديم كه هر كه از بندگان خود را بخواهيم به وسيله آن راه مى‌‏نماييم، و به راستى كه تو به خوبى به راه راست هدايت مى‏‌كنى.
صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ (۵۳)
راهِ همان خدايى كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ اوست. هش‏دار كه [همه‏] كارها به خدا بازمى‌‏گردد.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی