مقالات
کولهپشتی انفرادی آخرتت، چاقه یا لاغر؟!
Your Hereafter Solo Backpack! «اثث» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور»،و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«نساء أَثَايِثُ: كثيرات…
بیشتر بخوانیدحسود، سکّۀ تقلّبی است!
A jealous person is like a Counterfeit coin! «نکف» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«درهم منکوف: سکّۀ تقلّبی»+ «ابی - ابا»Banker Checking for Counterfeit or…
بیشتر بخوانیدای حسود! حاشا نکن! تو بودی که به نورت پشت کردی! أَبى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ!
Don't Deny It!It was you who turned your back on your light! «ابی - ابا» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«يَأْبَى الطَّعامَ»«أَبَى الشيءَ: آن چيز…
بیشتر بخوانیدقلب نورانی، هرگز تشنۀ گناه نیست! اما حسود، همیشه تشنۀ گناه است!
The camel's tolerance for drought is real enough.Camels are excellent examples of biotic resistance against drought. «ابل» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«أَبَلَ الوحشيّ: اجتزأ…
بیشتر بخوانیدآمادگی علمی با علوم نورانی! وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا!
Scientific Preparation! «ابب» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«أب إلى سيفه فاستله: مبادرت به شمشيرش نموده و آن را از غلاف كشيد.»«أَبَ لسيفه: إذا تهيأ…
بیشتر بخوانیددرخشش نور! الواح نورانی!
Ultimate Sparkle Science! «لوح» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«أَلاحَ الشيءُ: آن چيز آشكار و نمايان شد.»«كلُّ من لمَع بشيء و أَظهره، فقد لاحَ به…
بیشتر بخوانیدقلب سپید بخشندۀ بیعیب! ید بیضاء!
The White Flawless Giver Heart! الفبای نورانی، نسخه های نورانی(ب ی ض – ید بیضاء)برای مشاهده نسخه تصویری (ولاگ) کلیک کنیدبرای شنیدن نسخه شنیداری (پادکست) کلیک کنید«بیض» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.در…
بیشتر بخوانیدقبض و بسط نور، علم قابل هضم! وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ!
Why Must Science be Digestible?Digestible Energy - Digestible Science!Light and Darkness is the Digestible Science!Digestible Luminous Life Science determines the actions to be taken! «هضم» در معنای ممدوح، یکی از…
بیشتر بخوانیدحسود، چشمغرّه میره!
Envious and angry look! «غمز» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«غمزه: أشار اليه بعين أو حاجب»«غَمَزَهُ بِالْعَيْنِ وَ الْجَفْنِ وَ الْحاجِبِ: اشارَ إليْه»«غمز: اشاره به…
بیشتر بخوانیدحسود، زیر لب غرّ و لُند میکنه!
Do Everything Without Grumbling!Desiring God! «لمز» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«اللمز: العيب»«رجل لمّاز: أى عيّاب»«الاشارة بالعين»: چشمغرّة!«الاشارة بالعين و الرأس و الشفة مع كلام…
بیشتر بخوانید