مقالات
همه چیزو بسپار به نور! وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ!
and I entrust my affairs to the Light! «فوض» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«فَوَّضَ الْمَرأَةَ: زن را بدون مهر شوهر داد.»«التفويض في النكاح: التزويج…
بیشتر بخوانیدبا نور علم، خیالت راحت و آسوده باشه! وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي!
With the Light, be comfortable and relaxed! «روح» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«الْمِرْوَحَة: الآلة التي بها تستجلب الرّيح، بادبزن»«أَرَاحَ الرجل و اسْتَرَاحَ: إذا…
بیشتر بخوانیدبا نور، از کارات سر در میاری! لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ!
Vision and Mission!With the Light, you understand your mission. https://drmohammadshabanirad.com/wp-content/uploads/2021/11/stock-footage-slow-motion-k-video-close-up-businessman-hand-put-jigsaw-piece-to-fit-together-business-concept.webm«فقه» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«فَحْلٌ فَقِيْهٌ: طَبٌّ بالضِّرابِ حَاذِقٌ، عالِمٌ بذَوَاتِ الضَّبَعِ منها.»«شتر نر،…
بیشتر بخوانیدنور، مسئول نظم و ترتیب!
Light, responsible for discipline!"ALIGNMENT" «نظم» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«نَظَمْتُ الخرَزَ: مهره را به نخ کشیدم.»«النِّظَام: الخيط الذي يُنْظَمُ به اللؤلؤ»«النِّظام: الخَيط يَجمَع الخَرَز.»«نَظَمْتُ…
بیشتر بخوانیدنورِ متوالی! نور نزدیک! نور الولایة!
Consecutive light!ON & OFF https://drmohammadshabanirad.com/wp-content/uploads/2021/12/stock-footage-close-up-of-a-woman-s-hand-turning-off-a-floor-lamp-macro-hand-and-floor-lamp-turning-off-the.webmhttps://drmohammadshabanirad.com/wp-content/uploads/2021/03/stock-footage-a-hand-turning-the-light-switch-on-and-off-int-day-detail-close-up-shot.webmhttps://drmohammadshabanirad.com/wp-content/uploads/2021/03/stock-footage-bulb-of-mm-film-projector-strobe-flashing-light-goes-on-and-off-with-different-beat-loopable.webm «نور» یکی از هزار واژه مترادف «ولی» است.النّور الولایةاللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِاین اصطلاح «off and on» هواشناسی بسیار زیباست!نور و…
بیشتر بخوانیدلباسِ حریرِ نورانی!
Luminous silk dress!Arrangement of luminous letters! تحرير الكتابة : حروفچینی«حرر - حرّ» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات نورانی مینویسند:«تحرير الكتابة: إقامة حروفها، حروفچینی»مثال زیبای نصب لامپهای…
بیشتر بخوانیدحسود، نورشو به هدر میده! وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ!
Jealous wastes its Light! «بطل» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.«ذَهَبَ دمُه بُطْلًا: أى هَدَرا، خونش هدر رفت.»«بَطَلَ دمه: إذا قتل و لم يحصل له ثأر و لا دية،وقتى…
بیشتر بخوانیدحسد، زندانیِ حبسِ ابد! قلبِ صبور! وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ!
Jealousy, prisoner of life imprisonment! «صبر» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«صبر البهائم: المصبورة من البهائم، المحبوسة ... حتى تموت»«صَبَرْتُ الدّابّة: حبستها بلا علف»«الصَّابُورَة: چيز…
بیشتر بخوانیدنورِ حقیقت! کلام درست و بجا! ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ!
The light of truth!The right and proper words! «حقق - حقّ» یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایة» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«حُقُ الطِّیب: عطردان»مفهوم «بجا» از واژه حقّ استنباط…
بیشتر بخوانیدسرزنشِ خود! خوبه یا بد؟!
Is blaming yourself good or bad?! «زری» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی مینویسند:«زرى عليه: عابه و استهزء به.»«أزرى بالشيء: احتقار الشيء و التهاون به»«زَرَيْتُ عليه:…
بیشتر بخوانید