دکتر محمد شعبانی راد

مقالات

با نور، از کارات سر در میاری! لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ!

Vision and Mission!With the Light, you understand your mission. https://drmohammadshabanirad.com/wp-content/uploads/2021/11/stock-footage-slow-motion-k-video-close-up-businessman-hand-put-jigsaw-piece-to-fit-together-business-concept.webm«فقه» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«فَحْلٌ‏ فَقِيْهٌ: طَبٌّ بالضِّرابِ حَاذِقٌ، عالِمٌ بذَوَاتِ الضَّبَعِ منها.»«شتر نر،…

بیشتر بخوانید

نور، مسئول نظم و ترتیب!

Light, responsible for discipline!"ALIGNMENT" «نظم» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«نَظَمْتُ‏ الخرَزَ: مهره را به نخ کشیدم.»«النِّظَام‏: الخيط الذي‏ يُنْظَمُ‏ به اللؤلؤ»«النِّظام‏: الخَيط يَجمَع الخَرَز.»«نَظَمْتُ‏…

بیشتر بخوانید

نورِ متوالی! نور نزدیک! نور الولایة!

Consecutive light!ON & OFF https://drmohammadshabanirad.com/wp-content/uploads/2021/12/stock-footage-close-up-of-a-woman-s-hand-turning-off-a-floor-lamp-macro-hand-and-floor-lamp-turning-off-the.webmhttps://drmohammadshabanirad.com/wp-content/uploads/2021/03/stock-footage-a-hand-turning-the-light-switch-on-and-off-int-day-detail-close-up-shot.webmhttps://drmohammadshabanirad.com/wp-content/uploads/2021/03/stock-footage-bulb-of-mm-film-projector-strobe-flashing-light-goes-on-and-off-with-different-beat-loopable.webm «نور» یکی از هزار واژه مترادف «ولی» است.النّور الولایةاللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِاین اصطلاح «off and on» هواشناسی بسیار زیباست!نور و…

بیشتر بخوانید

لباسِ حریرِ نورانی!

Luminous silk dress!Arrangement of luminous letters! تحرير الكتابة : حروف‌چینی«حرر - حرّ» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات نورانی می‌نویسند:«تحرير الكتابة: إقامة حروفها، حروف‌چینی»مثال زیبای نصب لامپهای…

بیشتر بخوانید

حسود، نورشو به هدر میده!

Jealous wastes its Light! «بطل» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.«ذَهَبَ دمُه‏ بُطْلًا: أى هَدَرا، خونش هدر رفت.»«بَطَلَ‏ دمه: إذا قتل و لم يحصل له ثأر و لا دية،وقتى…

بیشتر بخوانید

حسد، زندانیِ حبسِ ابد! قلبِ صبور! وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ!

Jealousy, prisoner of life imprisonment! «صبر» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«صبر البهائم: المصبورة من البهائم، المحبوسة ...‏ حتى تموت‏»«صَبَرْتُ‏ الدّابّة: حبستها بلا علف»«الصَّابُورَة: چيز…

بیشتر بخوانید

نورِ حقیقت! کلام درست و بجا!

The light of truth!The right and proper words! «حقق - حقّ» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«حُقُ الطِّیب: عطردان»مفهوم «بجا» از واژه حقّ استنباط می‌شود.در…

بیشتر بخوانید

سرزنشِ خود! خوبه یا بد؟!

Is blaming yourself good or bad?! «زری» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«زرى عليه: عابه و استهزء به.»«أزرى بالشي‏ء: احتقار الشي‏ء و التهاون به»«زَرَيْتُ‏ عليه:…

بیشتر بخوانید

نورِ بردباری!

The light of tolerance! «حلم» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«ثدی حَليمٌ»«الحَلَمَةُ: رأس الثَّدْي، nipple»«حَلَمَةُ الثدي: نوک پستان زخمی شده مادر شیرده، توسط نوزادی که…

بیشتر بخوانید

حُبابِ توخالیِ حسادت! زَبَداً رابِياً!

The hollow bubble of jealousy! «زبد» یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«زَبَدُ الْمَاء: کف روی آب»«زَبَدُ الْبَحْرِ: كف دريا»«بَحْرٌ مُزْبِد: درياى پر تلاطم و پر…

بیشتر بخوانید