دکتر محمد شعبانی راد

مقالات

ذَرّات فوق‌العاده درخشان! ذُرّیه‌ی نورانی!

Super Luminous Particles! ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍhttps://drmohammadshabanirad.com/wp-content/uploads/2021/04/stock-footage-the-wind-blows-away-dandelion-seeds-at-sunset-sunrise-slow-motion-fps-high-speed-camera.webmذَرَرْتُ‏ المِلْحَ و الدّواءَ الفبای نورانی، نسخه های نورانی(ذ ر ر - ذرّیّه‌ی نورانی)برای مشاهده نسخه تصویری (ولاگ) کلیک کنیدبرای شنیدن نسخه شنیداری (پادکست) کلیک کنید«ذرر»…

بیشتر بخوانید

نورِ غلط‌گیر! لباسِ نورانی! لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ!

Luminous Corrector! «لبس» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژه مترادف «نور الولایۀ»،و در معنای مذموم، یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«لَبِسَ‏ الثّوب: استتر به،بوسيله…

بیشتر بخوانید

واژه‌های نورانیِ تودرتو! وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ!

Nested luminous words! «حبک» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«يقال للشعر الجعد حبك، موهاى فرفرى و مجعّد»سوگند به واژه‌های نورانی تودرتو!«nest»: آشیانه‌ی پرنده!+ فیلم زیبای…

بیشتر بخوانید

استتار نورانی!

Luminous camouflage! «ستر» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«شَجَرٌ سَتِيرٌ: كثير الأغصان، درختى كه شاخه‏‌هاى بسيار داشته باشد.»+ «حبک»+ «حرب - استتار آفتاب پرست!»آفتاب‌پرست، زود…

بیشتر بخوانید

دژِ نورانی! حصنِ نورانی!

Luminous Fort! «حصن» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«دِرْعٌ‏ حَصِين: زره، جوشن»: «armor» + «حبک»«كُلُّ موضعٍ حَصِين لا يُوصَلُ إلى ما فيه: فهو حِصْنٌ» https://drmohammadshabanirad.com/wp-content/uploads/2022/02/stock-footage-medieval-knight-on-battlefield-looking-at-camera-closes-his-helmet-for-battle-portrait-of-mighty.webm«أحصن…

بیشتر بخوانید

نورِ مکنون!

Peaceful life with hidden light! «کنن» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژه مترادف «نور»،و در معنای مذموم، یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«اكْتَنَّتِ‏ المرأةُ:…

بیشتر بخوانید

تن‌پوش نورانی! تن‌پوش ظلمانی!

Luminous cover! Dark cover! «سربال» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژه مترادف «نور»،و در معنای مذموم، یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«السِّرْبَالُ‏: القميص من…

بیشتر بخوانید

آستان‌بوسِ نور باش! نورِ عِتاب! حسود از نور عتاب بهره‌مند نمی‌شود! وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ!

Respect the Light! «عتب» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«أصل الإعتاب عند العرب استصلاح الجلد بإعادته في الدباغ،اصل اعتاب به زبان عرب بصلاح در آوردن…

بیشتر بخوانید

تاب خوردن بین تمنّا و تقدیر!

Are our desires driven by destiny?Are you living your desire or, is destiny directing your life?Swinging between Desire and Destiny! «رجح» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات…

بیشتر بخوانید

نورِ غالب! كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ‏ أَنَا وَ رُسُلي!

Dominant Light! «غلب» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:«أَغْلَب‏: الغليظ الرقبة، گردن كلف»خدا گردن‌کلفته! با خدا نمیشه دَراُفتاد!«كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي»«الْغَلْبَاءُ: الْحَدِيقَهُ الْمُتَكَاثِفَةُ، باغ…

بیشتر بخوانید