ATONEMENT!
«غرم» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«غرمت الدية »
«الغَرَامَة: ما يلزم أداؤه»
«جريمه نقدى»
عَوِّدْ نَفْسَكَ تَحَمُّلَ أَعْبَاءِ الْمَغَارِمِ!
بارهاى تاوان و جريمههای اعمال سوء برگرفته از استعمال حسدت را بر دوش خود بكش!
و خودت را به انجام این کار سخت، یعنی قبول اشتباه و اعلام آمادگی برای جبران آن، عادت ده!
+ «اعتراف اختیاری!»
تاوان پس دادن، کار سختیه، اما چارهای نیست!
باید تحمل کنی و آثار عیبت بدونی و به عوامل بیرونی اعتراض نکنی، تا فرجت برسه!
مبادا نسبت به سختی پرداخت تاوان، بیتحملی و اعتراض کنی!
+ «تحمل آیات – تحمل مغارم»
عَوِّدْ نَفسَكَ فِعلَ المَكارِمِ،
و تَحَمَّلْ أعباءَ المَغارِمِ،
تَشرُفْ نَفسُكَ،
و تُعمَرْ آخِرَتُكَ،
و يَكثُرْ حامِدوكَ.
و بارهاى تاوان و جريمهها را بر دوش كش،
تا شرافت نفس بيابى
و آخرتت آبادان شود
و ستايندگانت بسيار شوند.
جریمۀ استعمال حسد، آتش دائمی جهنم است!
تاوان و غرامت حسادت!
«مترادف تاوان: بدل، جبران، جریمه، خسارت، عوضی، غرامت، کفاره، مغرم، عوض، مابه ازا»
حسود، تاوان اشتباه مرگباری رو که مرتکب شده، خواهد داد!
تهمت زدن، جریمۀ سنگینی برای حسود در بر خواهد داشت!
حسود، جبران خسارت، خواهد نمود!
جبران خسارت کربلا، خلود دائم در آتش جهنم است!
+ «عسر – بدهکاری – دین – مسوولیت»
«غرمت الدية و الدين»: إذا أدّيته غرما
+ [ادای امانت «امانتی ادّیتها» – خیانت در امانت]
+ «وفای به عهد»
انگاری ما در عالم ذر، زدیم شیشه کلاس مدرسه رو شکستیم، حالا که اومدیم به این دنیا به ما مهلت داده شده تا با مناسک حج، جبران مافات کنیم و با استلام حجر «یادآوری معالم ربانی در ملکوت قلب در دل شرایط تقدیرات زندگی روزمرهمان» نشون بدیم که تاوانشو پس دادیم، ان شاء الله تعالی.
تاوان خسارت دادن!
میگه ماشینشو زدم به دیوار، بهش خسارت «غُرم: ضرر مالى» وارد کردم (غیر عمدی)،
حالا باید تاوانشو پس بدم!
در واقع قانون منو ملزم به پرداخت دیه و تاوان میکنه!
این مفهوم الزام و الصاق و چسبیدن و جفت شدن، در این واژه باید مد نظر قرار بگیرد.
قصه اهل یقین اینه که این خسارت رو غیر عمدی «طینتا» وارد کردهاند و خودشونم پشیمانند!
اما اهل شک حسود، عمدا «ولایتا» خسارت وارد کردهاند و اصلا هم شرمنده نیستند، تا با إقرار به فضل معالم ربانی، تاوان خسارت وارده را بپردازند.
«الْغُرْمُ: ما ينوب الإنسان في ماله من ضرر لغير جناية منه، أو خيانة»
«اللزوم بالإلحاح»
«الالتزام أو التعهّد في أداء شيء أو في عمل، لم يكن واجبا عليه، و يقال له بالفارسيّة: تاوان.»
+ «ثقل»
[غرم – عشق «عشقه – پیچک»]:
«رِسَالَةٌ غَرَامِيَّة: نامه عاشقانه»
انگاری عاشق بخاطر این عشقش باید تاوان و غرامت سنگینی بپردازد!
پس در غرم – مثل عشق – مفهوم زیبای گرایش وجود دارد و اهل یقین که عاشق معالم ربانی هستند، در دل شرایط، ملزم به پرداخت تاوان و بدهی و تحمل آیات بوده «اللزوم بالإلحاح» و باید مثل گیاه عشقه، به دور تقدیرات خود بپیچد (دورت بگردم نور من!) و از آن فرار نکند و رویگردان نباشد و آنرا – به اینکه از عیوب او خبر میدهد «بدهکار» – منکر نباشد، و اینگونه تاوان و بدهی و جریمه این عشق غیر قابل وصف خود را بپردازند و این مفهوم زیبا در واژه «غرم» است.
+ «عشق – سمِّي العاشق عاشقاً لأنّه يذبُل من شدَّة الهوى كما تذبُل العَشقَة إذا قُطعت»
اللغة:
المغرم ما يلزم من الدين الذي يلح في اقتضائه و أصله من اللزوم بالإلحاح.
المغرم: چيزيست كه لازم ميشود از دينى كه اصرار ميشود در پرداخت آن،
و اصل آن از لزوم باصرار است.
و منه قوله إِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً أي لازما ملحا.
و از آنست قول خدا: البته عذاب آن لازم است جدّا.
آیات و تقدیرات که عرضه میشن، ظاهرا حق با توست که ناآرام بشی، اما در واقع اینطور نیست و تو داری تاوان کارهای بد حسدآلود گذشته خودت را میدهی، لذا تاوان یا غرامت را در کتاب لغت مفردات جناب راغب اینجوری معنا کرده «لغير جناية منه، أو خيانة» که ظاهرا مقصر این ضرر بوجود آمده تو نیستی، اما تاویلا هستی، اگر بصیر باشی!
جناب طبرسی عزیز نیز در مجمع البیان اینجوری آورده:
«وَ الْغارِمِينَ» و هم الذين ركبتهم الديون في غير معصية و لا إسراف يقضي عنهم الديون.
منظور از «في غير معصية و لا إسراف» با توجه به بحث مهم و کلیدی «طینت و ولایت»، اینجوری فهمیده میشود که: یعنی کسی که ولایتا اقرار به فضل معالم ربانی دارد، اما طینتا اشتباهاتی از او سرزده که جبران و تاوان این اشتباهاتش – و بدهکاریهایش – با کفیل و زعیم و ولی و «جفت» اوست که او را اصلاح و تربیت خواهد نمود، ان شاء الله تعالی (فقط با دادن علم به او و عمل به این علوم کار خود شخص است) و لذا جبران خطای خطاکار، با خود شخص خاطی است و علم لازم برای این جبران را ولی خدا به او میفهماند.
این نور مافوق، بسیار رئوف و مهربان است!
در بحث زیبای «زکو – جفت – زوج» این موضوع بحث شد که با یک لنگه کفش، کار راه نمیافتد و لنگه دیگر علوم صاحبان نور برای تولید عمل صالح است (دومی نورت باش! صلاة! نماز!)، و همین عمل اهل یقین است که در دل شرایط با یاد معالم ربانی تولید نور آرامش میکنند.
لذا باید تاوان عمل سوئی که انجام دادیم رو بدهیم! «إِنَّا لَمُغْرَمُونَ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ»
این سنگی که به سرت میخوره (حجارة مسومة) است، و داری تاوان کارهای بد خودتو پس میدی! داری غرامت خسارتی که خودت ایجاد کردی رو پس میدی!
الغرام: العشق
الغرام: العذاب أو العشق أو الشرّ اللازم
«رِسَالَةٌ غَرَامِيَّة»: نامۀ عاشقانه
الغرَامُ: الوُلُوع
« الغرام: العشق»:
باید بدونی که حب دنیا (تمنّاها) تاوان سختی دارند!
به هر چیزی علاقمند بشی، باید تاوانشو هم بدی!
اعتقاد صحیح آل محمد ع هم همینطوره و باید پای حرفی که میزنی سفت وایستی!
تاوانش هر چی که باشه ارزششو داره! (کربلا)
اما آیا حب دنیا هم ارزششو داره؟!
آیا … ارزششو داشت که … ؟!
نه والله!
امام علی علیه السلام:
«لاَ تَفِي لَذَّةُ اَلْمَعْصِيَةِ بِعِقَابِ اَلنَّار.»
لذّت نافرمانى با مجازات آتش هموزن نیست.
«لَا تُوَازِي لَذَّةُ الْمَعْصِيَةِ فُضُوحَ الْآخِرَةِ وَ أَلِيمَ الْعُقُوبَاتِ.»
هرگز لذت معصیت و شهوت حرام، با رسوایی و عقابهای دردناک آخرت، مساوی نیست.
در واقع متعاقب جفت شدن با هر ولایت (حق یا باطل)، خواهناخواه یک سری پیامدهایی اجتناب ناپذیر است.
انگاری باید تاوان اعتقادتو بدی!
این امتحان خوبی برای تعیین مقدار یقینت به این اعتقاده!
آیا چیزی هست که بین تو و این اعتقاد وجود داشته باشی که اگر پای اون مورد (تمنا)، به وسط بیاد تو دست از این اعتقاد برداری؟!
پس قطعا عشق ما به آل محمد ع محک خواهد خورد «فتنه کنکور آیات» و اگر ذرهای به غیر آل محمد ع چشم طمع دوخته باشیم «گرایش به گناه» حتما آیات و تقدیرات و حوادث، اونو برملا خواهند نمود و یک جایی بار کج خواهد افتاد.
اهل شک باید تاوان این بیعلاقگی به معالم ربانی را که سالهای سال در قلبشان وجود داشته و از حب دنیا هم دل نکندهاند را بدهند! لذا وقتی به معصیت علاقمند باشی، بدان تاوان سختی همچون جدایی از صاحبان نور را بالاخره یک روزی در پی خواهد داشت.
اصلا معلمین علوم نورانی آمدهاند تا کمک حال ما باشد «وزر – وزیر الملک» تا از این علاقه بد به گناه، دل بکنیم، و بدهی خودمونو پرداخت کنیم! لذا مبادا هی امروز و فردا کنیم تا بالاخره این عشق ناپایدار حب دنیا کار دستمون بده!
پس قبل از اینکه اینقدر به گناه آلوده بشیم که آتو دست شیطان داشته باشیم، با عمل به علوم نورانی، دل از هر چه غیر آل محمد ع است بکنیم «صبر – شکر» تا اصلا راه نفوذی برای اعتقاد باطل که بالاخره یک روزی زمینمون میزنه، باز نمونه!
دل نکندن از گناه تاوان داره و تاوانش بالاخره یک روزی دل کندن از صاحبان نور است.
+ «شری – داد و ستد»
وقتی آیت عرضه میشه، بدان که داری تاوان یک اشتباه رو میدی و قطعا با اعتقاد سوء، کاری و یا فکری کردی، که این حجارة مسومة، داره شرایط پس دادن و تاوان این اشتباه رو برای تو فراهم میکنه! پرداخت تاوان و بدهی بعهده کسی است که عاشق بوده و این دِیْن به گردن اوست که پای حرفش بایستد.
«الدَّيْنُ مَقْضِيٌّ وَ الزَّعِيمُ غَارِمٌ»
وَ خَطَبَ النَّبِيُّ ع يَوْمَ فَتْحِ مَكَّةَ فَقَالَ فِي خُطْبَتِهِ
الْعَارِيَّةُ مُؤَدَّاةٌ وَ الْمِنْحَةُ مَرْدُودَةٌ وَ الدَّيْنُ مَقْضِيٌّ وَ الزَّعِيمُ غَارِمٌ.
يعني الكفيل يغرم.
+ «و انا به زعیم»
معالم ربانی همیشه حامی لحظات تلخ و شیرین زندگی است!
حمایت علمی! اما عمل به این علوم با خود شخص است.
انگاری صاحبان نور کفالت و زعامت علمی تو را عهدهدار میشوند یعنی به تو چیزی یاد می دهند که اگر به آن عمل کنی با تولید عمل صالح، تمامی سیئات گذشتهات نیز تبدیل به حسنات میشود «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِ … الْغارِمينَ … فَريضَةً مِنَ اللَّهِ»،
«إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِالْغارِمينَ فَريضَةً»
و این، جورکش بلا، مامور کربلا، نامش «زعیم غارم» است!
پس «غارم» نام زیبای صاحبان نور شد که جورکش رساندن علم به عاشقان واقعی آل محمد ع میباشد.
[«إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِ … الْغارِمينَ … فَريضَةً مِنَ اللَّهِ»]:
«إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكينِ وَ الْعامِلينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمينَ وَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبيلِ فَريضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ»
[«وَ عِبادُ الرَّحْمنِ … الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً»] :
عباد الرحمن میدونن که باید تاوان کارهاشونو پس بدن ، لذا از نورشون می خوان که به اونا علومی رو یاد بده که با عمل به این علوم از عذاب آتش جهنم رهایی پیدا کنند!
الْكُفْرُ مَغْرَمٌ.
إِنَّمَا الْمَجْدُ أَنْ تُعْطِي فِي الْغُرْمِ وَ تَعْفُوَ عَنِ الْجُرْمِ.
بِئْسَ الْغَرِيمُ النَّوْمُ يُفْنِي قَصِيرَ الْعُمُرِ وَ يُفَوِّتُ كَثِيرَ الْأَجْرِ.
تَبَادَرُوا إِلَى الْمَكَارِمِ وَ سَارِعُوا إِلَى تَحَمُّلِ الْمَغَارِمِ وَ اسْعَوْا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ يَحْسُنْ لَكُمْ فِي الدَّارَيْنِ الْجَزَاءُ وَ تَنَالُوا مِنَ اللَّهِ عَظِيمَ الْحِبَاءِ.
ثَابِرُوا عَلَى اقْتِنَاءِ الْمَكَارِمِ وَ تَحَمَّلُوا أَعْبَاءَ الْمَغَارِمِ تُحْرَزُوا قَصَبَاتِ الْمَغَانِمِ.
ذَلِّلُوا أَنْفُسَكُمْ بِتَرْكِ الْعَادَاتِ وَ قُودُوهَا إِلَى فِعْلِ الطَّاعَاتِ وَ حَمِّلُوهَا أَعْبَاءَ الْمَغَارِمِ وَ حَلُّوهَا بِفِعْلِ الْمَكَارِمِ وَ صُونُوهَا عَنْ دَنَسِ الْمَآثِمِ.
رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَوَرَّعَ عَنِ الْمَحَارِمِ وَ تَحَمَّلَ الْمَغَارِمَ وَ بَادَرَ جَزِيلَ الْمَغَانِمِ.
رَحِمَ اللَّهُ امْرَءاً تَوَرَّعَ عَنِ الْمَحَارِمِ وَ تَحَمَّلَ الْمَغَارِمَ وَ نَافَسَ فِي مُبَادَرَةِ جَزِيلِ الْمَغَانِمِ .
عَوِّدْ نَفْسَكَ فِعْلَ الْمَكَارِمِ وَ تَحَمُّلَ [أَعْبَاءِ] الْمَغَارِمِ تَشْرُفْ نَفْسُكَ وَ تُعْمَرْ آخِرَتُكَ وَ يَكْثُرْ حَامِدُكَ.
مِنْ أَفْضَلِ الْمَكَارِمِ تَحَمُّلُ الْمَغَارِمِ وَ إِقْرَاءُ الضُّيُوفِ.
يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يُقَرَّبُ فِيهِ إِلَّا الْمَاجِنُ وَ لَا يستطرف [يُظَرَّفُ] فِيهِ إِلَّا الْفَاجِرُ وَ لَا يُضَعَّفُ فِيهِ إِلَّا الْمُنْصِفُ يَعُدُّونَ الصَّدَقَةَ غُرْماً وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنّاً وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَى النَّاسِ وَ يَظْهَرُ عَلَيْهِمُ الْهَوَى وَ يَخْفَى بَيْنَهُمُ الْهُدَى.
الْكَرَمُ تَحَمُّلُ أَعْبَاءِ الْمَغَارِمِ .
إِدْمَانُ تَحَمُّلِ الْمَغَارِمِ يُوجِبُ الْجَلَالَةَ .
اعْتَرِمْ [اغترم] بِالشِّدَّةِ حِينَ لَا يُغْنِي عَنْكَ إِلَّا الشِّدَّةُ .
«المغارم، جمع الغرامة: ديون، قرضها»
مشتقات ریشۀ «غرم» در آیات قرآن:
[سورة التوبة (۹): آية ۶۰]
إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكينِ وَ الْعامِلينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمينَ وَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبيلِ فَريضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ (60)
[سورة التوبة (۹): الآيات ۹۷ الى ۹۹]
وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ مَغْرَماً وَ يَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوائِرَ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ (98)
[سورة الفرقان (۲۵): الآيات ۶۱ الى ۷۰]
وَ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً (65)
[سورة الطور (۵۲): الآيات ۲۹ الى ۴۰]
أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ (40)
[سورة الواقعة (۵۶): الآيات ۵۷ الى ۷۴]
إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (66)
[سورة القلم (۶۸): الآيات ۴۶ الى ۵۲]
أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ (46)