«جند» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژه مترادف «نور»، و در معنای مذموم، یکی از هزار واژه مترادف «حسد» است. در فرهنگ لغات عربی مینویسند: «الجَنَد: زمين سِفت و خشن» + «عزز – ارض عزاز» «الجَنَد: الأرضُ الغليظة فيها حجارةٌ بِيض، زمين پر سنگلاخ و سخت» «يقال للعسكر الْجُنْدُ اعتبارا بالغلظة، من الْجَنَدِ، أي: الأرض الغليظة التي فيها حجارة، به سپاهى و لشكر، جُنْد گويند. ناميدن لشكر به جند، باعتبار فشردگى و تراكم قدرت آن است، زيرا جند در اصل نام زمين پر سنگلاخ و سخت است.» «الجُنْدُ: الأَنْصَارُ و الْأَعْوَانُ» مفهوم «التجمّع و النَّصرة» «تَجَنَّدَ للأمر: براى آن كار آماده شد.» «الْأَرْوَاحِجُنُودٌمُجَنَّدَةٌ»